loading...
سخن جدید
بازدید : 138 1393/07/19 نظرات (0)

 

 

اهداف امریکا از حمله به افغانستان

(به بهانه ایام حمله امریکا به افغانستان/هشتم اکتوبر)

الف. امید                                                                                                                             بخش اول

هشتم اکتوبر مصادف بود با سالروز حمله امریکا و متحدان غربی اش به افغانستان.  حمله به افغانستان نخستین واکنش امریکا به وقایع ۱۱سپتامبر بود؛ باز اندیشی درباره این عکس‌العمل غربی و دلایل آن، در دورانیکه هنوز هم منطقه ما درگیر جنگ‌هایی است که نقاط مشترک زیادی با جنگ امریکا در افغانستان دارد، ضروری است.

وقایع یازدهم سپتامبر 2001 در امریکا که ارتکاب آن به گروه‏های تندرو به ویژه «القاعده» به رهبری «اسامه بن لادن» نسبت داده شده بود، موجب گردید که دولت ایالات متحده پس از اعلام هشدار به طالبان و بی‌توجهی پیش‌بینی‌پذیر طرف مقابل، 26 روز پس از حملات انتحاری در نیویارک، نیروهای خود و متحدانش را، به بهانه دستگیری «بن‏ لادن» و «مبارزه با تروریزم»، به افغانستان اعزام کند.

از هشتم اکتبر 2001، بمباران هوایى شهرهای مهم افغانستان و مراکز تسلیحاتی و آموزشی گروه طالبان و القاعده آغاز شد. در پی چندین هفته بمباران و موشک باران هواپیماهای انگلیسی و امریکایى، هزاران نفر از مردم بی‌گناه افغانستانی را کشته و ده‏ها هزار نفر دیگر هم در این حمله زخمی و آواره شدند.

اکنون با گذشت سیزده سال افغانستان درگیر تروریزم بوده و زیان‎های گسترده‎ای را به صورت روزمره از این پدیده می‎بیند. مهم‎ترین چیزی‎که باید در این میان به عنوان یک سوال جدی و بزرگ مطرح است این است که چرا افغانستان برای امریکا و بسیاری از ابرقدرت‎های جهانی از اهمیت زیادی برخوردار بوده و همواره مورد هجوم و حمله‎ و اشغال قدرت‎های بزرگ قرار می‎گیرد؟

در پاسخ به این پرسش باید گفت که غرب آسیا برای کشور صنعتی و پیشرفته‌ای چون امریکا و متحدان اروپایی‎اش بخاطر دارا بودن منابع با ارزش زیرزمینی و سوخت‌های فسیلی از اهمییت قابل توجهی برخوردار بوده و است به همین دلیل باعث شده است تا این کشورها به هربهانه‎ی ممکن از دیرباز و عصر کنونی خود را به این منطقه برسانند.

بهترین گزینه‌ای که امریکا به  بهانه‎ی آن می‌توانست حضور فیزیکی در غرب آسیا داشته باشد، واقعه 11 سپتامبر بود. واقعهای که عده‌ای معتقدند توسط خود امریکا برنامه‌ریزی و عملی شد تا خود از نزدیک حوادث درحال انجام منطقه را کنترل کند. امریکا بعد از حادثه 11سپتامبر در سال 2001 که در پی آن دو برج تجاری بینالمللی منهدم شد، با حمایت سازمان ملل به افغانستان و عراق لشکر کشی کرد تا بدین وسیله ریشه‎ی تروریزم را برکند. امریکا که سیاست خود را مبارزه با تروریزم اعلام کرده بود با هدف رسانه‌ای خود که مبارزه با القاعده و طالبان بود به افغانستان و عراق نیروی نظامی فرستاد اما این انتقال نیروی جنگی نابرابرعلیه مردم بی‌گناه عراق و افغانستان را آغاز نمود که تبعات آن سال‌ها گریبانگیر مردم این دو کشور شد. علی رغم تمام تبلیغات رسانه های امریکایی و همسو با سیاستهای کاخ سفید، این حملات نتیجه‎‎ی قابل توجهی نداشت و افزون برآن موجبکشته، زخمی و بی خانمان شدن مردم بی گناه زیادی گردید. بخش عمدهای از این حملات توسط نیروی هوایی انجام می گرفت و هر روز بر تعداد قربانیان میافزود؛ حملات بی رحمانهای که  تحت نام مبارزه با تروریزم صورت می‌گرفت. وجود القاعده و طالبان در امریکا بهانه‌ای شد تا این کشور دولت کابل را برای امضای پیمان نظامی-امنیتی تحت فشار روانی قرار دهد تا بعد از اجرای این موافقتنامه به مصونیت قضایی دست یابد و بعد از آن آزادانه در کشور جولان دهد و آن را همانند بسیاری از کشورهای عربی منطقه به پایگاه نظامی( انبار تسلیحاتی رایگان) تبدیل کند و با قدرت به دست آمده در آن به بهانه خدمت به افغانستان به استخراج منابع معدنی بپردازد.

از فواید دیگر لشکر کشی به افغانستان بعد از حادثه 11سپتامبر برای امریکا، حمایت از کشت کوکنار در افغانستان و کمک به صادرات آن به کشورهای منطقه بود. امریکا برای ضربه زدن به کشورهاییکه مانعی برای وی در راه تشکیل خاورمیانه جدید محسوب می‌شوند از هیچ اقدامی فرو گذار نبوده‌است. لذا حمایت از تجارت مواد مخدر در افغانستان را اقدامی مفید در جهت خسارت وارد کردن به کشورهای منطقه معارض می‌دانست.

 امریکا در حقیقت به دنبال ریشه کن کردن افراد القاعده و طالبان نبود، بلکه سیاستمداران امریکایی فقط در صدد تضعیف و کمر شکن کردن این افراد بودند اما نمیخواستند این افراد کاملا نیست و نابود گردند، چرا که به دنبال آن بودند تا از آنها بعد از سال 2014 در افغانستان به نفع خود استفاده کنند. این کشور در افغانستان به دنبال پایان جنگ نبود، بلکه به دنبال صلح نسبی بود تا بتواند گروه طالبان افراطیتری را به بهانه‎ی مقابله با طالبان موجود ایجاد و حمایت کند و در نهایت از آنان برای محقق ساختن اهداف خود استفاده کند.

امریکا به بهانه «مبارزه با تروریزم» که بعد از واقعه11سپتامبر 2001 سیاست خارجی خود معرفی کرد، توانست پای خود را به غرب آسیا باز کند و به بهانه حقوق بشر، ایجاد دموکراسی و غیره حضور خود را در منطقه گسترش دهد. امریکا به‎خاطر حفظ موقعیت هژمونی خود در جهان به ناچار می‌بایست به کنترل منابع و فعالیت‌های بازیگران و حوادث موجود در عرصه‎ی بین‌الملل می‌پرداخت لذا بهترین مکان برای تحقق این مطلوب غرب آسیا بود.

 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
سخن جدید
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    سایت سخن جدید از نظر تغییرات ظاهری چگونه است؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 487
  • کل نظرات : 4
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 38
  • آی پی دیروز : 10
  • بازدید امروز : 422
  • باردید دیروز : 18
  • گوگل امروز : 3
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 586
  • بازدید ماه : 950
  • بازدید سال : 3,786
  • بازدید کلی : 84,305