سرمقاله
«همایش بزرگ علمای دینی حمایت از نیروهای امنیتی و دفاعی» عنوان نشست یک روزهیی بود که روز گذشته با حضور شماری از عالمان دینی غرب کشور در هرات برگزار شد.
در کنفرانس دیروز، چهرههای مطرحی از هرات، غور، بادغيس و فراه حضور داشتند و موضوعات مورد بحث نیز مسایل صلح افغانستان و اوضاع امنیتی کشور بود.
در اینکه بحثهای این نشست به چه پیمانه میتواند تأثیر عملی داشته باشد، تردیدها و پرسشهای زیادی وجود دارد.
این نشست در شرایطی برگزار میگردد که سرطان خشونتها، ناروا داری و افراط گرایی در بیشتر ولایتهای کشور بیداد میکند؛ امری که امروز سبب تباهی و وارونه نشان دادن چهرهی خشن اسلام شده و به پدیدهی «اسلام هراسی» در اذهان عمومی دامن زده است.
با توجه به نقش عالمان دین در ترویج فرهنگ صلح و تامین امنیت در کشور، به نظر میرسد که متولیان امور دینی نقش فعالی نداشته و به رغم انتظارهای زیاد، نتوانسته اند رسالت شان را در قبال رویدادهای جاری در کشور به انجام برسانند. موج افراط گرایی در منطقه، منازعات فرقهای در پاکستان، عراق، سوریه، مصر و... افغانستان را نیز در محراق بحران احتمنالی قرار داده و زنگ خطر را در جهان اسلام به صدا در آورده اند؛ زنگ خطری که اگر علمای جهان اسلام بیش از این غفلت کنند؛ ممکن است به بروز فاجعهی بزرگ انسانی منجر شود.
البته نقش سازمان کنفرانس اسلامی را در کنترول خشونت در جهان اسلام نباید نادیده انگاشت و این سازمان به لحاظ جایگاه حقوقی جایگاه پذیرفته شدهای در سطح جهان دارد، ولی در سالهای اخیر تنها به برگزاری کنفرانسهای سبمولیک اکتفا کرده و تاکنون موفق به ارایهی راهکار عملی برای حل بحران جهان اسلام نشده است.
به نظر میرسد که تنها صحبت کردن از مقولههای چون «صلح»، «حمایت از نیروهای امنیتی» و «ترغیب و تشویق نیروهای دفاعی» و ... بدون راهبرد اجرایی کافی نیست؛ طرح این مقولهها زمانی میتواند به تنهایی موثر واقع شوند که مخاطبان ظرفیت تحلیل و پذیرش این مباحث ارزشی را داشته باشند.
رویدادهای دردناک جهان اسلام نشاندهندهی این امر است که علمای دین در ارایهی فهم درست از آموزههای اسلامی موفق نبوده و وضعیت از کنترول شان خارج شده است.
زبانه کشیدن آتش جنگهای فرقهای در عراق، پاکستان و سوریه به این معناست که جریانهای سیاسی با شعارهای ایدیولوژیک اذهان توده را به شدت تسخیر نموده و از نام اسلام به سود شان بهره برداری سیاسی و ایدیولوژیکی میکنند.
این شرایط ایجاب میکند که علمای جهان اسلام، برای بیداری مردم ( توده) برنامههای عملی را در هماهنگی با دولتهای اسلامی در نظر گیرند و افکار عامه را از انحصار گروههای تندرو و ایدیولوژیک نجات دهند. شکی نیست که افغانستان نیز خالی از این ضرورت نیست و نیازمند شدید به ترویج و تبلیغ این مفهوم دارد.
روشن است که ادامهی این وضعیت آسيبهاي جبران ناپذیری را کشور وارد نموده و آتش آن بیشتر از هر قشر دیگری، آموزههای دینی را ضربه خواهد زد.