loading...
سخن جدید
بازدید : 16 1393/09/03 نظرات (0)

 

 

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم

...

اشرفغني:

مشکلات کنوني در کوتاهمدت قابل حل نيست

رييس جمهور کشور در ديدار با اعضاي مجلس سنا با اشاره به مشکلات کنوني کشور گفت: نابسامانيهاي موجود در مدت زمان کوتاه قابل رفع نيست.

دفتر مطبوعاتي کاخ رياست جمهوري روز گذشته (دوشنبه/3 قوس) با انتشار اطلاعيهاي اعلام کرد: «محمد اشرفغني» رييس جمهور کشور با برخي اعضاي مجلس سنا در کاخ رياست جمهوري ديدار کرده است.

در اين ديدار، اشرفغني با اشاره به مشکلات موجود افغانستان گفت: مشکلات کنوني بزودي حل نخواهد شد، بلکه براي حل آن بايد هدف مشخص شده و پس از آن وسايل و تجهيزات لازم در دسترس باشد.

رييس جمهور از اعضاي مجلس سنا خواست تا با دولت وحدت ملي همکاري کرده و در راستاي حل مشکلات و نابسامانيهاي کشور سهم بيشتري گيرند.

وي همچنين از ملت افغانستان خواست براي بهبود وضعيت موجود داراي فکر و عمل متحد شده و براي پيشرفت افغانستان متحدانه عمل کنند.

بر اساس اطلاعيه کاخ رياست جمهوري سناتورها در اين ديدار روي ناامنيها، آموزش، خدمات بهداشتي، برق و جادهسازي با رييس جمهور صحبت کرده و مشکلات ولايتهاي مربوطه خود را بيان کردند.

محکوميت گسترده رخداد خونين پکتيکا

حمله انتحاري شامگاه يکشنبه که هنگام مسابقه واليبال در ميان انبوهي از تماشاچيان اتفاق افتاد و دست کم 50 کشته و بيش از شصت زخمي به همراه داشت، با واکنشهاي بسياري در داخل و خارج همراه بوده است.

محمد اشرف غني، رييس جمهور در واکنش به اين رويداد آن را «وحشيانه و بي رحمانه» خوانده و گفته که اين حمله انتحاري، عمل غيرانساني و اسلامي و غيرقابل توجيه است.

فرانز ميليبن، سفير و نماينده ويژه اتحاديه اروپا براي افغانستان گفته: «با شنيدن خبر کشتار جمعي غيرنظاميان در پکتيکا وحشتزده شدم.»

آقاي ميليبن در ادامه پرسيده است که در مورد قابل توجيهپذير بودن اينگونه اعمال چه کساني مسوول خواهند بود؟

فرماندهي نيروهاي حافظ صلح و ياري امنيت (آيساف) در کابل نيز اين رويداد را محکوم کرده و گفته که حملهاي که منتج به کشته شدن تعداد زيادي از تماشاچيان بيگناه واليبال شد قابل نکوهش است.

ژنرال جان کمبل، فرمانده عمومي اين نيروها در خبرنامهاي که به رسانهها فرستاده شده گفته: «رفتار خشونت آميز دشمنان صلح و پيشرفت در افغانستان بيانگر بياعتنايي محض آنها به زندگي انسان ها است.»

حکومت امريکا نيز که به تازگي و در آستانهي پايان ماموريت نظامي نيروهاي خارجي در افغانستان حضور نيروهاي خود در جنگ عليه تروريزم در افغانستان را تمديد کرد، رويداد پکتيکا را محکوم کرده است.

سفارت آمريکا در کابل در صفحه توييتر اين سفارت نوشته که: «ما قويا اين حمله انتحاري اسفناک و وحشيانه که غيرنظاميان بيگناه را هدف قرار داد محکوم ميکنيم.»

حکومت پاکستان اين رويداد را عملي «تروريستي» خوانده و آن را با الفاظ شديدي محکوم کرده است. در خبرنامهاي که در وبسايت وزارت امور خارجه پاکستان منتشر شده آمده که هيچ دليلي نميتواند «چنين عمل تروريستي که جان تعداد زيادي از افراد بيگناه را گرفت» توجيه کند.

اشرف غني رييس جمهوري به بيمارستاني در کابل از زخميهاي و خانوادههاي قربانيان اين رويداد ديدن کرده

سفير بريتانيا در کابل هم اين رويداد را محکوم کرده و آن را ترسناک خوانده است است. ريچارد ستگ در واکنش به اين رويداد در صفحه توييتر خود نوشته که «با چنين عملي غيرانساني چيزي به دست نميآيد.»

حکومت کانادا نيز اين رويداد را با الفاظ شديدي محکوم کرده است.

در خبرنامهاي که از سوي سفارت کانادا در کابل منتشر شده از قول جان بيرد، وزير امور خارجه کانادا آمده که: «اين حمله فجيع به طور روشن نشاندهنده هدفگيري مردمان بيگناهي بود که براي تماشاي يک رويداد ورزشي جمع شده بودند. غيرنظاميان افغان همچنان متحمل اثرات خرابکارانه دهشتافکني هستند.»

واکنش کاربران شبکههاي اجتماعي هم نسبت به حمله خونين پکتيکا، تند بوده و از مقامهاي دولت افغانستان پرسيده اند که مسوول امنيت جان غيرنظاميان چه کسي است؟ تعدادي از کاربران هم نمايه صفحات خود را به تصاوير سياه و نقشه پکتيکا تغيير داده اند.

هرچند هيچ گروهي تاکنون مسووليت اين حمله را به عهده نگرفته است، ولي اداره عمومي امنيت ملي افغانستان ميگويد که حمله انتحاري روز گذشته در ولايت پکتيکا کار شبکه حقاني بوده است.

اداره امنيت ملي افغانستان همچنين ميگويد که در دو ماه گذشته از بيش از يازده حمله انتحاري جلوگيري کرده است.

آکسفام:

حقوق زنان در موافقت با مخالفان مسلح ناديده گرفته نشود

سازمان غيردولتي آکسفام روز دوشنبه(3 قوس) با انتشار گزارشي تاکيد کرد افغانستان و حاميان مالي کشور نبايد براي دستيابي به توافق با مخالفان مسلح، حقوق زنان را وجه المصالحه قرار دهند.

آکسفام در گزارش خود که تحت عنوان «پشت درهاي بسته» منتشر شد، اعلام کرد از سال 2005 تا کنون بيش از بيست نشست مقدماتي ميان نمايندگان گروه طالبان، دولت افغانستان و جامعه جهاني بدون حضور حتي يک زن برگزار شده است. بيم آن ميرود که در توافقنامه احتمالي ميان دولت و مخالفان مسلح حقوق زنان افغان ناديده گرفته شود اين در حالي است که همه ميدانند تلاشهاي صلح در درازمدت تنها زماني به نتيجه خواهد رسيد که در آن حقوق زنان مدنظر قرار داده شده باشد.

جان وات، مدير آکسفام در افغانستان، در گزارش يادشده تاکيد کرد مذاکرات جديد ميان دولت و مخالفان مسلح که به زودي آغاز خواهد شد، فرصت خوبي است تا دولت افغانستان و متحدان غربي کشور براي ارتقاي جايگاه و نقش زنان در جامعه آتي افغانستان گامهاي موثري بردارند.

لغو ممنوعيت حملات شبانه نيروهاي نظامي

حکومت به صورت بيسر و صدا ممنوعيت حملات شبانه نيروهاي ويژه را که رييس جمهور پيشين ممنوع کرده بود، لغو کرد.

به نوشته روزنامه نيويارک تايمز، قطعههاي نيروهاي ويژه ارتش ملي افغانستان قرار است حملات خود را از سال 2015 از سرگيرند و در بعضي موارد احتمالا قطعههاي عمليات ويژه امريکايي نيز به عنوان مشاور در اين حملات شرکت خواهند کرد.

حملات شبانه نيروهاي پوليس از سال 2013 توسط حامد کرزي، رييس جمهور وقت ممنوع شد. از سرگيري اين حملات ممکن است اعتراضهايي را در پي داشته باشد. کما اينکه در گذشته نيز از اشتباهات انجام شده در جريان اين حملهها و تلفات غيرنظاميان شکايتهايي وجود داشت.

در همين حال دو تن از جنرالهاي افغانستان در ولايتهاي هلمند و قندهار از رفع اين ممنوعيت استقبال و پيشبيني کردند حملات احتمالا از سال 2015 از سر گرفته خواهند شد.

حدود 200 نيروي ويژه اخيرا به قندهار منتقل شده و تکنيکهاي مورد نياز در حملات شبانه را آموزش ميبينند.

جنرالان افغانستان از حمايت نيروهاي خارجي از نيروهاي افغان طي اين حملات شبانه استقبال و اعلام کردند: ما به حمايت شديد نيروهاي خارجي در جريان اين حملات شبانه از جمله هليکوپترها، جستوجوي شبانه، تجهيزات جي پي اس و راهنمايي بهتر نياز داريم. ما اکنون ميدانيم که نيروهاي مخالفان مسلح در شبها به راحتي نقل مکان کرده، شبنامههاي خود را منتشر و عضوگيري ميکنند و تنها راه متوقف کردن فعاليتهاي آن همين حملات شبانه است.

گزارش جديد ني؛

خبرنگاران، قربانيان اصلي آزادي بيان در افغانستان

نهاد ني يا حمايت کننده رسانههاي آزاد افغانستان از عدم مصونيت جاني و شغلي خبرنگاران و کارمندان رسانهاي در افغانستان به شدت ابراز نگراني کرده و خبرنگاران را قرباني اصلي آزادي بيان در افغانستان ميخواند.

به نقل از خبرگزاري جمهور؛ صديقالله توحيدي، رييس اداره ني روز گذشته طي يک نشست خبري در کابل اظهار داشت که قراردادهايي که مالکان رسانه ها در افغانستان با خبرنگاران و ساير کارمندان رسانه اي مي بندند مغاير با قوانين نافذه کشور و حتا در تضاد با حقوق بشري ميباشد.

آقاي توحيدي تصريح نمود: « خبرنگاران در افغانستان نه تنها که مصونيت جاني ندارند؛ بلکه مصونيت شغلي هم ندارند. مالکان رسانهها برخلاف حکم صريح قانون در تمام امور رسانههاي آزاد افغانستان مداخله ميکنند؛ به ويژه در زمينهي استخدام و انفکاک خبرنگاران».

وي افزود: « قراردادهاييکه رسانهها با خبرنگاران ميبندند؛ اکثر اين قراردادها در مغايرت با قانون کار افغانستان و حتا مغاير با حقوق بشري است. خبرنگاران در افغانستان حق بيمهي صحي ندارند، خبرنگاران در افغانستان حق ترفيع ندارند؛ خبرنگاران در افغانستان حق تقاعد ندارند؛ خبرنگاران در افغانستان از رخصتيهاي قانوني برخوردار نيستند که اين مساله مستلزم بررسي دقيق تمام قراردادهاي رسانهها با خبرنگاران ميباشد».

به گفتهي وي؛ عدم توجه حکومت گذشته به مسايل فوق سبب گرديده است تا بسياري از خبرنگاران مورد استثمار مالکان رسانهها قرار گرفته و از کمترين امتيازات قانوني شان برخوردار باشند.

آقاي توحيدي با انتقاد تند از مسوولين وزارت اطلاعات و فرهنگ گفت: « مرجعي که بايد به اين مسايل رسيدگي ميکرد؛ وزارت اطلاعات و فرهنگ بود که هيچگونه توجه اساسي در اين زمينه نکرده؛ برعکس کميسيون غيرقانوني رسيدگي به تخطيهاي رسانههايي را اختيار خود قرار داد تا از اين کميسيون عليه خبرنگاران استفاده کنند».

وي ضمن استقبال از اعلاميه اي که رييس اجرايي حکومت وحدت ملي به حمايت از رسانه ها فرستاده اظهار داشت که بايد حمايت از رسانه ها تنها محدود به نشر اعلاميه ها نباشد و اقدام عملي و جدي در اين زمينه صورت گيرد.

اين نهاد همچنين از افزايش خشونت عليه خبرنگاران ابراز نگراني کرد و گفت که در طي 13 سال گذشته 500 واقعه خشونت بار در برابر خبرنگاران در کشور اتفاق افتاد که از آن، ميان 47 تن از خبرنگاران در افغانستان کشته شده اند.

وي خاطرنشان ساخت که از جمله 47 خبرنگاري که در افغانستان کشته شده اند؛ 14 تن از آنان خبرنگاران خارجي و 33 تن ديگرشان خبرنگاران افغان بوده اند که به قتل رسيده اند.

رييس اداره ني تاکيد نمود که در طول 13 سال گذشته، به اکثر پرونده هاي قتل خبرنگاران رسيدگي نشده است.

توحيدي از رهبران حکومت وحدت ملي خواست تا پرونده هاي قتل خبرنگاران را به صورت جدي مورد رسيدگي قرار دهند.

ضعف حکومت وحدت ملي در مهار ناامنيها

از زمان روي کار آمدن حکومت وحدت ملي و نشستن رييس جمهور جديد آقاي محمداشرفغني، بر کرسي رياست جمهوري، اميدوارهاي زيادي که برخاسته از اظهارات قاطعانهي ايشان بود، خلق گرديد و انتظار ميرفت تا برحسب ادعاهاي صورت گرفته مبني بر ثبات پايدار، پيشرفتهايي در راستاي تحقق صلح و امنيت صورت گيرد.

عليرغم خوشبينيهاي موجود در افکارعمومي، وضعيت امنيتي با گذشت هر روز بدتر گرديد و برخلاف تصور مثبت از امضاي پيمان امنيتي با امريکا و ناتو و پيامدهايي که از آن مد نظر بود، ميزان نارضايتيها از ناامنيهاي گسترده افزايش مييابد. نوع ناامني نيز تنها مختص به حملههاي انتحاري و انفجاري خونين به هدف نظاميان و غيرنظاميان محدود نمانده و گسترهي آن در حيطههاي مختلفي قابل مشاهده است.

افزايش حملههاي انتحاري، انفجاري و حملههاي گسترده و سنگين نظامي به مراکز امنيتي، ارتش، پوليس و مقامات کشور طي کمتر از دوماه اخير به روشني تمام قابل مشاهده است. از اين موضوع که بگذريم، امنيت اجتماعي در سطح پايتخت و ساير شهرهاي کشور نيز تکان دهنده و نگران کننده است. شکايتها از وجود و افزايش سرقتهاي مسلحانه، غارت اموال مردم و عدم بازرسي و پيگري مشکلات مردم در نواحي مختلف شهر کابل، نشاندهندهي سير صعودي گراف ناامنيهاي اجتماعي است. حمله به مغازههاي مردم در روز روشن، سرقت اموال و مجروح ساختن صاحبان مغازه يکي از گونههاي جرايم اجتماعي است که مواردي از آن ديده و شنيده شده و دستکم نويسنده شاهد يک مورد از مصدومان اين نوع از حادثه در ناحيه 13 شهر کابل بوده است.

اين درحالي است که روزهاي اول حکومت آقاي اشرف غني، سخن از بازپرسي شخصي توسط ايشان از آمران حوزههاي امنيتي و پيگيري شديد و دقيق حوادث در ميان بود و گفته ميشد، زمان سهل انگاري مسوولان امنيتي در خصوص انجام وظايف امنيتي گذشته و نارساييهاي گذشته تکرار نخواهد شد. در عرصهي امنيت کلي مملکت و موضوع صلح و مذاکره با مخالفان مسلح نيز سخنان بزرگ و اميدوارکنندهاي از زبان رييس جمهور شنيده ميشد که هرکدام به نحوي موجب دلخوشي و اميدواري ملت شده بود.

اما با رونمايي از وضعيت ناگوار و نامطلوب امنيتي در سطوح مختلف کشوري، اين گمانه خلق ميشود که گويا گفتههاي رييس جمهور براساس يک تصور سطحي از وضعيت کلي مملکت و مسألهي حکومتداري بيان شده و حقيقت امر اين است که ادارهي اوضاع به شکل مطلوب آن کار دشواري است که نميتوان آن را به آساني محقق ساخت.

بنابراين، مردم انتظار اين را دارند که حکومت وحدت ملي تدابيري را در سطوح مختلف روي دست گيرد تا از يک سو امنيت اجتماعي در پرتو مسووليتپذيري مقامات امنيتي و آمران حوزوي پوليس و امنيت ملي بهبود يافته و مردم به آرامش اجتماعي شان دست يابند و از سويي هم راهکاري را در پيش گيرد که به خشونتهاي موجود پايان دهد. در غير آن صورت، اعتماد نسبي به وجود آمده برباد رفته و اعتبار حکومت در آغاز راه آن مخدوش خواهد شد.

دواي «سارک»

 براي ناامني و فقر افغانستان چيست؟ ( به بهانه سفر رييس جمهور به اجلاس سارک)

رييس جمهور اشرفغني در حالي در آستانهي سفر به «کاتماندو» پايتخت نپال جهت شرکت در اجلاس سارک است که توجه کشورهاي منطقه به چالشهاي اساسي افغانستان يکي از دلايل اصلي حضور وي در اين اجلاس خواهد بود.

سازمان همکاريهاي منطقهاي جنوب آسيا (سارک) که يک سازمان همکاري در بخشهاي سياسي و اقتصادي است، 8 دسمبر 1985 ميلادي توسط کشورهاي هند، پاکستان، بنگلادش، سريلانکا، نپال، مالديو و بوتان تأسيس شد.

افغانستان در جريان چهاردهمين اجلاس اين سازمان در اپريل سال 2007 ميلادي به عنوان هشتمين کشور عضو اين سازمان منطقهاي انتخاب شد.

مجموع جمعيت کشورهاي عضو اين سازمان تقريباً 1.5 ميليارد نفر است. بنابرين تأثيرگذاري آن نيز بيشتر از هر سازمان منطقهاي ديگر است که ميتواند اولويتهاي اساسي کشورهاي عضو خود را مورد بررسي قرار داده و راه حلهاي ممکن را جستوجو کند.

محمد اشرفغني، رئيس جمهور کشور به عنوان رئيس يک کشور عضو اين سازمان قرار است در روزهاي آينده راهي کاتماندو مرکز نپال شده و در اجلاس سران سارک که قرار است 26 نوامبر برگزار شود، شرکت کند.

اين در حالي است که «مودي» نخست وزير هند اعلام کرده قرار است با اشرفغني در حاشيهي اين اجلاس ديدار کرده و در خصوص موضوعات مهم منطقهاي گفتوگو کند.

هند يکي از کشورهاي دوست افغانستان است که پس از تشکيل دولت جديد به رهبري «حامد کرزي» با اين کشور همکاري کرده و روابط و همکاريهاي استراتژيک با کابل دارد.

بهعلاوه، اين کشور با ساير کشورهاي عضو اين سازمان نيز داراي روابط خوب و مستحکمي است و ميتواند در راستاي حل مشکلات اساسي افغانستان راهگشا باشند.

با اين وجود، مشکلات اساسي افغانستان ناامني و ضعف اقتصادي است که دقيقاً هدف اصلي وجودي اين سازمان نيز همکاري در همين موارد است، به همين دليل ما آن را در دو نکته به طور خلاصه مورد ارزيابي قرار ميدهيم.

نخست ناامني يکي از چالشهاي عمده فراروي دولت جديد افغانستان به رهبري اشرفغني است که گسترهي آن از مرزهاي کشور نيز عبور کرده و کشورهاي همسايه همانند پاکستان را در معرض مخاطره قرار داده است.

بُعد خارجي ناامنيها هماکنون دولتهاي کابل و اسلامآباد را در رويارويي با هم قرار داده و مقامهاي دو کشور بارها يکديگر را متهم به حمايت از تروريزم و پناه دادن به تروريستها کرده است.

اينک دولتمردان افغان و پاکستاني در آخرين ديدارها و گفتوگوهاي خود متعهد شدهاند که در برابر تروريزم موضع يکساني اتخاذ کرده و براي از بين بردن تروريستها از قلمرو دو کشور مبارزه مشترک انجام دهند.

همچنين قرار است اجلاس سارک برگزار شود و پاکستان و افغانستان هر دو کشور عضو اين سازمان هستند.

دولتمردان کابل و اسلامآباد بايد به تعهدات خود در قبال يکديگر عمل نموده و رياست اجلاس سارک نيز زمينههاي اعتمادسازي ميان دو کشور را جستوجو کند و راهکارهاي مبارزه با تروريزم را با مقامهاي 2 کشور در ميان بگذارد.

بُعد ناامنيهاي داخلي در افغانستان که سبب کشته شدن صدها غيرنظامي از جمله زنان، کودکان و مردم مظلوم افغانستان ميشود نيز تا حدي به بُعد خارجي آن بر ميگردد و در صورتيکه دولتهاي کابل و اسلامآباد لانههاي تروريستي را در خاک دو کشور هدف قرار دهند، بدون شک ناامنيها و خشونتها در داخل قلمرو افغانستان کاهش خواهد يافت.

از سوي ديگر براي از بين بردن خشونت و ناامنيها در خاک افغانستان اقدامات جدي دولت کابل نيز الزامي است و بايد در برابر خشونتگراها از سياست تسامح و مماشات استفاده نشود و با استفاده از قدرت نظامي و اطلاعاتي اکثر ناامنيها و خشونتها مهار شوند.

ضرورت دوم افغانستان که افغانها هماکنون به طور بيسابقهاي با آن دست و پنجه نرم ميکنند ضعف اقتصادي است و کاهش فقر اقتصادي نيز يکي از اولويتهاي دولت جديد افغانستان به شمار ميرود.

به گفتهي آگاهان اقتصادي، استفاده افغانها از درآمدها منابع و امکانات موجود داخلي بهتر از کمکهاي خارجي است و هر نوع کمک خارجي نميتواند جايگزيني براي درآمد خود افغانها باشد.

افزايش مراودات تجاري با کشورهاي منطقه و جهان از طريق بنادر و راههاي انتقال کالاها و همچنين سرمايهگذاري کشورهاي منطقه ميتواند در کنار استفاده از منابع و معادن افغانستان به اقتصاد اين کشور کمک کند.

اکنون که دولتمردان افغانستان در آستانهي مشارکت در اجلاس سارک هستند و بهبود وضعيت اقتصادي يکي از اهداف وجودي اين سازمان است بايد در خصوص بهبود وضعيت اقتصادي اين کشور توجه جدي شود تا زمينههاي رشد اقتصادي و بهبود انتقال کالاها از اين کشور فراهم شده و دولت کابل شاهد افزايش سرمايهگذاريهاي خارجي باشد.

منبع:فارس

   آپارتمان نشيني

            و همسايگي خوب وحيد

رشدجمعيت شهري و گذر زمان در چند دهه گذشته عاملي بود تا تغييرات بنيادي و اساسي در نحوه و شکل زندگي مردم به وجود آيد؛ تغييراتي که گاه از سر شوق و اشتياق بود. اين تغييرات به مرور زمان در شرايطي وارد جامعه ميشود که جايگزين شدن موتر به جاي اسپگادي استفاده از موبايل به جاي غرفهاي تلفن و بسياري از وسايل مدرن امروزي براي نسلها و دهههاي گذشته حتي فکر کردن و در تخيل آوردنش هم کار بسيار سختي بود.

از سوي ديگر تغييراتي نيز از سر اجبار و نياز درجامعه به وجود آمد که ديگر چارهاي براي رفع آن وجود نداشت و بايد به آن تن داده ميشد.

خارج شدن خانهها از فضاييکه وسعت آن امروزه براي نسل جديد کمتر در تخيل ميگنجد وتبديل شدن آنها به خانههايي در ابعاد کوچکتر، به گونهاي که هر خانه روي خانهي ديگر بنا شده، مدلي از زندگي را در خانههايي به نام آپارتمان به وجود آورده است. مدلي که زندگي در آن خلاف زندگي در خانههاي حويلي دار و بزرگ تابع قواعد و قانون خاص خودش است.

قانون در کنار آپارتمان نشيني

آپارتمانها بنا به تعريف، واحدهايي از يک مجموعه ساختماني هستند که در عرصه واحد، از يک پلاک ثبتي خاص با واحدهاي مستقل با سند تفکيکي خاص و مجزا بنا شده اند.

مشکلات زندگي آپارتماني از زماني آغاز شد که خانوادهها همچنان پيرو زندگي سنتي خود در خانههاي حويليدار بودند؛ به گونهاي که صحبت کردن با صداي بلند، رفت و آمد در هر زمان از شبانه روز، بلندي صداي تلويزيون، راديو و ضبط صوت تا آن ميزان که تمايل دارند و بسياري از نمونههاي ديگر، با اين تفکر که «چهار ديواري اختياري است» همچنان بر آن شيوهي زندگي سنتي پا فشاري ميکردند، بدون آنکه توجه به حقوق همسايهي ديوار به ديوار يا همسايه طبقه پائين يا بالايي خود داشته باشند.

فرهنگ، جزء لاينفک هر زندگي آپارتمان نشيني بوده و ناديده گرفتن اين بخش مهم در زندگي آپارتماني به وجود آورندهي بخش بزرگي از مشکلات اجتماعي و معضلات رواني در اين محدوده است.

رسيدن به يک فرهنگ واحد در هر مجموعه آپارتماني در حالي است که به اعتقاد کارشناسان اجتماعي، هر خانوادهي ساکن درهر واحد مسکوني فرهنگ آپارتماني خاص خودش را دارد و همسو وهمراه کردن همه فرهنگها با يکديگر در يک فرهنگ در عرصه عمل کاري غير ممکن به حساب ميآيد.

با اين حال با توجه به محدوديت هاي زندگي آپارتمان نشيني نخست بايد رعايت حقوق ديگران مهم شمرده شود و ديگر آن که در انتظار رعايت حقوق و قوانين از جانب ديگران نباشيد.

به اعتقاد بسياري از کارشناسان، مشکلات آپارتمان نشيني و اختلاف ميان همسايگان در نتيجه ناديده گرفتن اين دو نکتهي اساسي است که بهوجود ميآيد. به گونهاي که آنها در يک جمع بندي ساده معتقدند توافق نداشتن ساکنان در نحوهي استفاده از محيط مشترک، وجود سليقههاي گوناگون، فرهنگها و اختلاف محسوس اجتماعي ميان ساکنان، نبودن ضوابط و مقررات مدرن براي طراحي، ساخت و بهره برداري از مجتمعها، بي توجهي ساکنان به حقوق همسايگان و الزام نداشتن آنها به جبران خسارتهاي احتمالي تنها بخشي از اين مشکلات بوده يا باعث ايجاد مشکلات است.

همسايهاي که در فرهنگ کهن، احاديث و آموزههاي ديني ما براي آن سفارشهاي بيشماري شده است. به گونهاي که يکي از مزاياي ارتباط و دوستي با همسايه ايجاد امنيت و آرامش براي مسلمانان در يک شهر توسط خود مردم مورد توجه قرار ميدهد. در روايات داريم که 40 خانه پهلويي، 40 خانه عقبي و 40 خانه جلويي به عنوان همسايه محسوب ميشوند. چنانچه از حضرت رسول(ص) روايت داريم که فرمودند «اگر ستم نبود ميگفتم همسايه از همسايه ارث ميبرد.»

شايد بتوان آپارتمان نشيني را مقياس کوچکي از يک کشور يا شهر در نظر گرفت که وضع قوانين و مقررات در ايجاد نظم و هماهنگي در آن نقش بسيار مهم و اساسي را ايفا ميکند. اگر براي اداره شهر يا کشور نياز به حضور مدير يا مديراني در رأس امور است، اداره آپارتمان نيز نيازمند حضور مدير يا مديراني از داخل خود مجموعه است تا بتوانند قوانين و مقرراتي را براي اداره، کنترول و حتي هماهنگ کردن خانوادههاي ساکن در آپارتمان وضع کنند و به اجرا درآورند.

با اين حال ديگر دوره سکونت در خانههاي وسيع و باغهاي بزرگ گذشته و ضرورتهاي زندگي شهرنشيني و تمرکز امکانات و منابع ما را وادار کرده است تا در محيطي تنگ و فشرده زندگي کنيم. پس طبيعي است که هرچه مکانهاي زندگي انسانها فشردهتر شود، خواستههاي شخصي بيشتر با هم برخورد ميکند. در اين شرايط افراد براي برخورداري از يک زندگي آرام، ناگزيرند از برخي آزاديهاي خود صرف نظر کرده و در ازاي حقوقي که پيدا ميکنند، تکاليفي در مقابل يکديگر بپذيرند. نکتهاي که شايد از زير چشم بسياري از آپارتمان نشينها دور مانده است.

سهويژگي مهم

 در انتخاب همسر

يکي از سرنوشت سازترين انتخاب هر فرد در زندگي، بي شک برگزيدن همسر ميباشد و بايد بسيار دقت نمود تا اين انتخاب مبادا از روي احساسات و بدون دقت و مشورت صورت پذيرد.

دقت در انتخاب همسر يکي از مسايلي است که گاه باعث تغيير مسير زندگي افراد خواه مثبت و خواه منفي ميگردد و بي شک اگر اين انتخاب براساس سفارشها و معيارهاييکه از جانب خداوند متعال و ائمه اطهار(ع) توصيه شده است، صورت پذيرد، عاقبت و نتيجهي بهتري را در پي خواهد داشت.

تدين و دينداري

يکي از مهمترين ملاکهاي همسر خوب از ديدگاه قرآن «ايمان» است. قرآن ميفرمايد: «زنان خبيث و ناپاک از آنِ مردان خبيث و ناپاک اند و مردان ناپاک نيز به زنان ناپاک تعلق دارند و زنان طيب و پاک از آنِ مردان طيّب و پاک و مردان پاک و طيّب آنِ زنان پاک و طيب اند. ترجمه آيه  26سوره نور)»

کسيکه پاي بند به مسايل ديني نميباشد، تضميني وجود ندارد که پاي بند رعايت حقوق همسر و ادامهي زندگي مشترک نيز باشد و بي شک اگر يکي ديندار و ديگري بي دين باشد، زندگي آنان روي سعادت را نخواهد ديد.

سعادت بدون ديانت محال است. اگر هر دو بي دين باشند، باز تضميني وجود ندارد که رعايت حقوق يکديگر را بنمايند. البته منظور از دينداري و تدين اين است که پاي بندي به اسلام داشته باشند و اسلام را با جان و دل پذيرفته و در عمل به آن کوشا باشند، نه تدين سطحي و بي ريشه و بي عمل. از اين رو حضرت محمد(ص) به شخصي که قصد ازدواج را داشت، فرمودند: «بر تو باد که همسر ديندار بگيري.»

اخلاق اسلامي

از ويژگيهاي لازم و اساسي براي همسر اخلاق نيکو است. منظور از اخلاق خوب تنها خنده رويي و خوش خلقي نيست، بلکه به معناي اخلاق اسلامي داشتن و نفس را تهذيب و پاک نمودن است.

پيامبر(ص) در اين باره بيان داشته اند: با کسي که اخلاق و دينش مورد پسند باشد، ازدواج کنيد. اگر چنين نکنيد، فتنه و فساد بزرگي در زمين به وجود خواهد آمد.

همچنين آمده است روزي فردي از امام رضا(ع) سؤال کرد: براي دخترم خواستگاري آمده که بداخلاق است. آيا دخترم را به او بدهم؟ حضرت فرمود: لاتزوَّجه اِن کانَ سيِئَي الخُلق؛ اگر بد اخلاق است، دخترت را به او نده.

شرافت خانوادگي

منظور از شرافت خانوادگي، شهرت و ثروت و موقعيت اجتماعي نيست، بلکه منظور نجابت و پاکي و تدين خانوادگي طرفين است، زيرا ازدواج با يک فرد مساوي است با پيوند با يک خانواده و فاميل و ايجاد يک نسل. در ازدواج و انتخاب همسر معقول نيست که انسان بگويد: من ميخواهم با خود اين فرد زندگي کنم و کاري به کار خانواده اش ندارم. لذا پيامبر(ص) در اين باره فرمودهاند: نيک بنگر که فرزندت را در کجا قرار ميدهي، زيرا نطفه و خصوصيات ارثي تو، خواه ناخواه منتقل ميشود و تأثير ميگذارد؛ و نيز بيان ميدارند: بنگريد چه کسي را به همسري برميگزينيد، زيرا فرزندان، شبيه و مانند ماماهايشان ميشوند. همانگونه که قرآن کريم مي فرمايد: زنان پاک لايق مردان پاکند و مردان پاک شايسته زنان پاک هستند (نور: آيه 26) و نيز مي فرمايد: پس با زنان پاک ازدواج کنيد. (نساء: آيه 3).

زعفران

 محافظ اعصاب تحقيقات نشان ميدهند که زعفران اثر قابل توجهي در پيشگيري از سرطان کبد﴿جگر دارد. سرطان کبد پنجمين سرطان شايع جهان و سومين عامل مرگ در مبتلايان به سرطان به شمار ميرود. مهمترين اثرات گزارش شده زعفران عبارت اند از: ضددرد، ضد افسردگي، ضد سم، ضد اکسيدان، ضدعفوني کننده، ضد اسپاسم، ضد نفخ، ضد تومور، تقويت کننده قواي جنسي، مقوي قلب، خنثي کننده راديکالهاي آزاد، معرق، هضم کننده غذا، قاعده آور، خلط آور، بند آورنده خون، کاهش دهنده کلسترول، کاهش دهنده پُرفشاري خون، نارکوتيک (مخدر)، مقوي اعصاب، محافظ اعصاب، مسکن، محرک، مقوي معده، مقوي رحم.

مقدار مصرف:

10 تا 15 عدد از رشتهها در يک پياله آب براي يک نوبت مصرف به کار ميرود. مقدار مصرف عادي آن در هفته حدود يک گرام است.

عوارض جانبي:

مصرف زياد آن قاعده آور و سقط کننده جنين است. همچنين مصرف زياد آن ممکن است باعث استفراغ، خونريزي رحمي، اسهال خوني، خون در ادرار، خون دماغ، خون ريزي کنار چشم و لب، زرد شدن پوست و زرد شدن غشاء مخاطي شود.

اي سخت دلان سست پيمان

اين شرط وفا بود که بيدوست

                                                   بنشينم و صبر پيش گيرم

                                                  دنبالهي کار خويش گيرم

سعدي

تمديد توافقنامه جنوا در مذاکرات هستهاي وين

در دهمين دور مذاکرات جامع هستهاي در وين، توافقنامه جنوا تا 10 ماه سرطان 94 تمديد شد. به اين ترتيب که تا ماه حوت بايد چارچوب توافق جامع حاصل شده باشد.

در اين توافقنامه اعلام شد که گام اول داراي دوره زماني ششماهه خواهد بود و با توافق متقابل قابل تمديد ميباشد. در اين دوره همه اعضاء، با حسن نيت، در جهت حفظ فضاي سازنده در مذاکرات فعاليت خواهند کرد.

در همين حاليک عضو تيم مذاکره کننده هسته اي ايران اعلام کرد: وزيران امور خارجه ايران و 1+5 تصميم گرفتند مذاکرات خود را بهزودي و طي هفتههاي آينده براي دستيابي به توافق جامع ادامه دهند.

اين عضو تيم مذاکره کننده هستهاي ايران در گفت و گو با خبرگزاري ايرنا در وين اظهار داشته است: توافق جنوا نيز تا 10 ماه سرطان 1394/ اول جولاي 2015تمديد خواهد شد.

وي تصريح کرد: بر اين اساس مذاکرات جامع نيز تا اين زمان ادامه خواهد يافت و حتي ممکن است زودتر به اتمام برسد.

وزيران امور خارجه ايران، امريکا، انگليس، آلمان، فرانسه، روسيه و چين اين تصميم را در نشست يکساعتهي روز گذشتهي خود اتخاذ کردند.

هيأت مذاکره کننده جمهوري اسلامي ايران به رياست محمد جواد ظريف، وزير امور خارجه اين کشور در 7 روز مذاکرات در وين براي دستيابي به توافق جامع تلاش کرد، ليکن طرف مقابل به دليل فشارهاي داخلي به ويژه پس از انتخابات اخير کنگره امريکا، آمادگي رسيدن به توافق را در اين مهلت قانوني نداشت.

ديپلوماتهاي مذاکره کننده جمهوري اسلامي ايران که تاکنون بر خط قرمزهاي تهران تاکيد و پافشاري کرده اند براي حفظ حقوق و منافع ملت ايران و نيز اتمام حجت با طرف غربي با تمديد اين دوره از مذاکرات موافقت کردند.

در همين حال، فيليپ هموند، وزير خارجه بريتانيا در گفتوگو با بيبيسي بينتيجه ماندن مذاکرات را «نااميدکننده» خوانده و گفت: از اين موضوع آگاه است که تندروهايي که مخالف هرگونه توافق هستند، ادامه دارد. او گفت به همين دليل مذاکرات در ماه آينده ميلادي ادامه خواهد يافت.

سرگئي لاوروف، وزير امور خارجه روسيه از «پيشرفت اساسي» در مذاکرات هستهاي ايران خبر داد و گفت انتظار دارد دو طرف طي سه تا چهار ماه آينده بر سر «مسايل اصلي» يک سند نهايي توافق کنند.

ديلي ميل منتشر کرد:

افزايش احتمال جنگ بين دو کوريا

رهبر کورياي شمالي با در دست گرفتن نقشه و اعزام نيروهاي نظامي گسترده، به نظر ميرسد که دوباره ميخواهد مانور نظامي عظيمي را به راه بياندازد.

سايت ديلي ميل نوشت: رهبر کورياي شمالي با در دست گرفتن نقشه و اعزام نيروهاي نظامي گسترده، به نظر ميرسد که دوباره ميخواهد مانور نظامي عظيمي را به راه بياندازد.

ديلي ميل نوشت: در چهارمين سالگرد حمله توپخانهاي کورياي شمالي به کورياي جنوبي، دوباره کورياي شمالي دست به تحرکات نظامي عظيمي زده است و رهبر کورياي شمالي به دنبال انجام يک مانور نظامي ميباشد.

تصاويري که روز گذشته سايتهاي کورهاي از حضور رهبر کورياي شمالي در اين مانور نظامي منتشر کردند نشان دهندهي اين بود که احتمال درگيري و جنگ بين دو کوريا بسيار زياد است.

بحران آب در کمين پاکستان

پاکستان که زماني از منابع آبي فراوان برخوردار بود، اکنون با گذشت زمان، تغييرات جوي و بالا رفتن ميزان مصرف، با مشکل کمبود آب مواجه است.

براساس گزارشي که شوراي منابع آب پاکستان منتشر کرده است، رشد سريع جمعيت، توسعه واحدهاي صنعتي و اقتصادي، مصرف بي رويه و نبود سدهاي کافي و امکانات ذخيره سازي آب در پاکستان از عمدهترين دلايل کاهش منابع آبي اين کشور به شمار ميرود.

تنها 10 درصد از آبهاي جاري و رودخانهها در پاکستان پشت سدهاي اين کشور ذخيره ميشود و 90 درصد آن به دليل نبود امکان ذخيره سازي و مهار آن، به هدر ميرود يا اينکه در نهايت به دريا ميريزد.

پروژههاي بزرگ سدسازي که از چند سال پيش در اين کشور برنامه ريزي شده، به دليل نبود منابع مالي کافي به نتيجه نرسيده است.

مزارع و باغها در اين کشور بيشتر به شيوههاي سنتي آبياري ميشود و آب فراواني براي اين کار مورد نياز است. گرماي طاقت فرساي تابستان در بسياري از نقاط پاکستان، باعث افزايش شديد مصرف آب ميشود.

در اسلام آباد و ديگر شهرهاي اين کشور، آب نلکشي شهري به دليل پايين بودن فشار آن و نيز ناخالصيها و آلودگيهايي که در آن وجود دارد، مشکل چنداني از ساکنان شهرها حل نميکند و معمولا هر خانهاي که ساخته ميشود، يک چاه آب اختصاصي هم براي آن حفر ميشود.

حفر چاه هاي آب که ميتواند در بلند مدت اين کشور را با مشکل جدي پايين رفتن سطح آبهاي زيرزميني مواجه کند، حتي باز هم مشکل آب شرب سالم شهروندان را حل نميکند. دولت پاکستان تصميم دارد پروژهاي براي تصفيه آب درياچه «راول» در اسلام آباد براي تامين آب شرب شهروندان اسلام آباد و راولپندي اجرا کند اما با توجه به ضعفها و کمبود منابع مالي براي اجراي پروژههاي بزرگ، اجراي اين طرح سال ها بهطول خواهد انجاميد و قشر کم درآمد شهرهاي اسلام آباد و راولپندي همچنان مجبور خواهند بود، از آب کم فشار و نه چندان سالم شبکه نلکشي و يا آب چاه استفاده کنند که تهديدي جدي براي سلامت افراد محسوب ميشود.

زغال سنگ؛

منبع انرژي و آلودگي! از منابع مهم تامين انرژي در جهان، زغال سنگ است. از مهمترين عوامل آلودگي جهان نيز سوزاندن و به کار گرفتن زغال سنگ است.

جغرافياي مصرف اين سوخت فسيلي، تغيير جغرافياي رشد اقتصادي در جهان را دنبال ميکند؛ از غرب به شرق، از اروپا و امريکا به چين و هند! سوال اساسي اين است: آيا مزاياي رشد اقتصادي چين و هند به مضرات افزايش مصرف زغال سنگشان ميارزد؟ اين سوالي است که تحليل گر اکونوميست به آن پاسخ نميگويد، بلکه اهميت آن را با دادن اطلاعات بيشتر و دست گذاشتن روي برخي آمارهاي قابل توجه گوشزد ميکند.

جورج اورول هفتاد سال پيش چنين نگاشت: «تمدن ما بر پايهي زغال سنگ استوار است.» برخلاف اروپا اين امر هنوز هم در مورد آسيا صحت دارد. در سال 2010، طبق گزارشهاي آژانس بينالمللي انرژي (IEA)، که يک تشکيلات مبتني بر تحقيقات است، زغال سنگ به عنوان دارندهي تنها يک پنجم از ذخاير انرژي اصلي در کشورهاي OECD معرفي شده است. ولي به طور کلي مصرف زغال سنگ در جهان، طي سالهاي 2000 تا 2010 تقريبا بيش از يک دوم افزايش نشان داده است. ادوارد کانينگهام از دانشگاه بوستون اظهار ميدارد: مصرف زغال سنگ در حال سپري کردن يک افزايش بي نظير و تاريخي است و حتي ممکن است تا سال 2025 جايگزين نفت به عنوان سوخت شود؛ چرا که مقادير عظيمي از آن وجود دارد و در مقايسه با سوختهاي در حال رقابت با آن، ارزانتر است. گرچه اغلب کثيفتر است.

قاره آسيا عهده دار بيش از دو سوم از رشد تقاضاي انرژي در جهان در طول دو دههي اخير بوده است. بالاتر از همه، درست به همان ترتيب که چين و هند به سوي موفقيت پيش ميروند، مقادير عظيمي از زغال سنگ را هم خواهند سوزاند. ميزان تصاعدات حاصله دي اکسيد کربن بزرگترين موانع را در مجامع بينالمللي بر سر تصميمگيريها در مورد جلوگيري از تغييرات آب و هوا ايجاد خواهد کرد.

چين به عنوان سردمدار توليد و مصرف زغال سنگ در جهان به شمار مي رود. در اين کشور سالانه 3 ميليارد تن زغال سنگ به مصرف ميرسد که اين مقدار سه برابر بيشتر از دومين توليدکننده بزرگ جهان (امريکا) است. در عين حال چين از جاپان هم که تاچندي پيش بزرگ ترين وارد کننده زغال سنگ در جهان بود، پيشي گرفته است. بيش از چهار پنجم الکتريسيته چين از نيروگاههاي برقي حاصل ميشود که داراي سوخت زغال سنگ هستند.

زنده ماندن نوزاد پس از پنج روز گرسنگي

يک مادر 30 ساله استراليايي که کودک تازه متولد شده خود را به مدت پنج روز در کانال فاضلاب در يک بزرگراه رها کرده بود روز يکشنبه متهم به قتل شد.

روزنامه «هرالد» استراليا، نوشت که دو دو بايسکلسوار دو روز پيش هنگام رکابزني در حومه سيدني اين نوزاد پيچيده شده در کمپل شفاخانه را در حالي که در کانال فاضلاب به عمق دو و نيم متر قرار داشت و گريه مي کرد، پيدا کردند.

پوليس استراليا معتقد است مادر اين نوزاد وي را از دريچه کوچک فاضلاب به داخل کانال انداخته است.

پوليس، مادر اين نوزاد را متهم به قتل کرده و و ميگويد معلوم نيست اين کودک چگونه طي پنج روز بدون آب و غذا جان سالم به در برده است.

بيانيه پوليس نشان ميدهد اين پسربچه روز سه شنبه گذشته متولد و چند ساعت بعد در اين کانال فاضلاب قرار گرفته است.

پوليس سيدني اين زن 30 ساله را که نامش ذکر نشده روز يکشنبه دستگير کرد و وي اکنون متهم به اقدام براي قتل است.

پوليس سيدني با آزادي اين مادر استراليايي به قيد وثيقه نيز مخالفت کرد.

اين نوزاد به شفاخانه کودکان در «وست ميد» منتقل و داکتران حال وي را پايدار ذکر کردند.

دود قليان

 سرطان خون ميآورد مطالعات محققان دانشگاه ايالتي سن ديگو در کاليفرنياي امريکا نشان ميدهد که احتمال بروز سرطان خود در افرادي که قليان ميکشند يا در معرض دود قليان قرار دارند، بيشتر است.

دود قليان باعث ميشود که جذب پترول در بدن بهتر و سريعتر صورت گيرد. پترول مايعي بيرنگ است که در اغلب ترکيبات شيميايي از قبيل مواد شوينده، خوشبو کننده، صنايع پلاستيک و آفت کش وجود دارد و تماس آن با بدن باعث بروز لوکمي (شايعترين نوع سرطان خون) ميشود.

تحقيقات نشان ميدهد که جذب ترکيبات پترول در افرادي که قليان ميکشند يا در معرض دود قليان قرار دارند بيشتر است.

سازمان بهداشت جهاني (WHO) و برنامه ملي سمشناسي ايالت متحده، پترول را در گروه 1 مواد سرطانزا طبقه بندي کرده اند.

محبوبترين نوع توتون و تنباکوي استفاده شده در قليان، نوع ميوهاي و طعم دار آن است که هزاران برابر سمي تر از توتون عادياست.

تحقيقات سال 2013 ميلادي در امريکا نشان ميدهد که حدود 26.6 درصد پسران و 23.2 درصد دختران دانشجو قليان ميکشند که اين آمار جامعه بهداشت امريکا را نگران کرده است.

در اين گزارش آمده است که قليان نه تنها باعث بروز سرطان خون، ريه و بيماريهاي قلبي و آسم ميشود؛ بلکه مهمترين عامل سرطان دهان است.

در اين تحقيقات آمده است که قليان بيشتر در جمع دوستان و جايي شبيه به سالن اجتماعات عمومي  استفاده مي شود و همين امر باعث ميشود که بسيار مضرتر از سيگرت باشد.

نمونه ادرار داوطلبان شرکت کنننده در اين آزمايش نشان ميدهد که ميزان مواد سمي جذب شده در افرادي که قليان ميکشند، چند برابر افراد سيگرتي است.

ذغالي که براي گرم کردن توتون و تنباکوي قليان استفاده ميشود، باعث توليد گازهاي گلخانهاي ميشود که تمام افراد حاضر در محيط مجبور به استشمام آن هستند.

متاسفانه برخي افراد قليان را جايگزين سالمي براي سيگرت ميپندارند که باور کاملا غلطي است.

 

 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
سخن جدید
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    سایت سخن جدید از نظر تغییرات ظاهری چگونه است؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 487
  • کل نظرات : 4
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 30
  • آی پی دیروز : 10
  • بازدید امروز : 270
  • باردید دیروز : 18
  • گوگل امروز : 2
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 434
  • بازدید ماه : 798
  • بازدید سال : 3,634
  • بازدید کلی : 84,153