loading...
سخن جدید
بازدید : 19 1393/07/26 نظرات (0)

 

 

رياست امنيت ملي:

حکومت جديد، اراده جدي براي مبارزه با تروريزم دارد

سخنگوي امنيت ملي ميگويد که حکومت جديد اراده جدي براي مبارزه با تروريزم دارد و حمايت حکومت از نيروهاي امنيتي، روحيه اين نيروها را تقويت کرده است.

به گفتهي عبدالحسيب صديقي، دستگيري و کشته شدن تعدادي ازسران رهبران گروههايي که در حال حاضر با دولت ميجنگند، نشانهاي از پيشرفت نهادهاي امنيتي در کشور بوده و اين امر نشان ميدهد که حمايت سران حکومتي روي کارکرد نيروهاي امنيتي تأثيرگزار بوده است.

گفتني است که پس از بازداشت تعدادي از سران مخالفان مسلح و کشته شدن تعداد ديگر، دو روز پيش « شمس الدين» مشهور به «قاري زبير» رهبر شبکه  جندالله افغانستان، همراه با 2 محافظش براثر حمله هوايي نيروهاي امريکايي در منطقه «اشکمش» ولايت تخار کشته شدند.

به گفتهي مقامات ولايت تخار، مرگ شمس الدين، ضربه بزرگي بر پيکره شبکه جندالله خواهد بود و اين شبکه را تا حدود زيادي تضعيف خواهد کرد.

اين در حالي است که پيش از اين نيز دولت افغانستان از دستگيري و کشته شدن دهها عضو شبکه جندالله در شمال افغانستان خبر داده بود.

اداره امنيت ملي ميگويد بيشتر اعضاي اين گروه در ازبکستان و پاکستان آموزش ميبينند و سپس براي انجام حملات تروريستي به افغانستان اعزام ميشوند.

برنامه حکومت براي شهر کابل:

بازسازي پايتخت با مشارکت مردم و دولت

شهر کابل طبق طرح مشخص، توسط شهردار انتخابي احياي مجدد شده و به يک شهر مدرن و مناسب براي پايتخت کشور تبديل خواهد شد.

اين تصميم در نشست روز گذشتهي رييس جمهور با مسوولان شهرداري کابل، اعضاي جامعه مدني و برخي از آگاهان امور شهرسازي در ارگ رياست جمهوري اتخاذ شده و اعلام گرديد.

در نشست روز گذشته، ابتدا شرکت کنندگان در سه گروه کاري تقسيم بندي شده و پس از مشورتهاي لازم طي دو ساعت، پيشنهادهاي مشخص خويش را در راستاي اجراي نقشه شهري، بازسازي شهر، کاناليزاسيون، ايجاد فضاي سبز، جاده معياري، نظافت شهري و... به رييس جمهوراحمدزي ارائه کردند.

انتخاب شهردار کارامد و مسلکي، افزايش عوايد، جلوگيري از غصب ملکيتها، جمع آوري ماليات، اجراي نقشه بر نقاط غيرماسترپلان و... از جمله پيشنهادهاي ارائه شده از سوي گروپهاي مشورت دهنده به رييس جمهور بود.

اشرفغني احمدزي، رييس جمهور کشور در اين ديدار از وضعيت فعلي کابل به شدت ابراز نارضايتي کرده افزود: کابل در حال انفجار است و به هيچ وجه براي زندگي مناسب نيست. به گفتهي رييس جمهور، شهرکابل براي پايتخت يک کشور در قرن بيستويک مناسب نيست و حالت فعلي وي شرم آور است.

رييس جمهور گفت که امکان بازسازي شهر کابل وجود دارد و او ميخواهد براي بازسازي آن برنامه مزايده بينالمللي را ارائه نمايد تا هر تيمي بازسازي که طرح موثري براي احياي مجدد شهر کابل داشتند، براي اين کار موظف شوند. رييس جمهور خاطرنشان ساخت که براي ساختن شهر کابل و پاک کاري آن احساس ملکيت از جانب شهروندان و مشارکت مالي و معنوي آنان لازم است. زيرا در حال حاضر هر شهروند کابل در خصوص بازسازي کوچه، جاده و شهر احساس ملکيت ندارد و مسووليت خويش را تنها در چهارديواري خانه اش ميداند.

رييس جمهور به شهرداري دستور داد تا عوايد شهرداي را افزايش داده و اقساط باقيمانده از آن عده کسانيکه املاک دولتي را خريده اند، دريافت کند. وي وعده سپرد که در آينده شيرپور تکرار نشده و هيچکسي نخواهد توانست ملکيتهاي مردمي و دولتي را به زور يا به واسطه تصرف نموده و به اعمار ساختمانهاي خودسر و غير پلاني بپردازد. به گفتهي رييس جمهور، شهرکابل تا زماني آباد نخواهد شد که در آن زورمندان داراي صلاحيت غيرقانوني بوده و در صدد تصرف حقوق و ملکيت شهروندان ضعيف کشور شوند. او به مردم وعده داد که در صورت مشارکت آنان براي بازسازي شهر، به جاي زمين شان در دشت پدوله و نقاط دورافتاده شهري زمين داده نخواهد شد، بلکه در مناطق خودشان داراي ملکيت خواهند شد. او از مردم خواست تا سکونتگاهها را از حالت قومي خارج ساخته و به شکل مدني آن مد نظر قرار داده و اعمال کنند.

رييس جمهور احمدزي گفت که قانون شهرداري کابل، نيازمنديهاي فعلي مردم را رفع نميتواند و بايد به عنوان يک شهرداري قرن بيست و يک داراي صلاحيتها و مسووليتهاي مشخص باشد. وي اين قانون را قديمي خوانده و نياز اصلاح دانست.

براساس طرح حکومت قرار است ظرف زمستان سال جاري، روي احياي مجدد شهر کابل کار شده و از بهار سال آينده، بازسازي و مدرنسازي آن با اخذ مشورت از کارشناسان ملي وبينالمللي آغاز گردد.

شوراي امنيت ملي:

 تا پنج هفته آينده برنامه استراتيژي امنيتي تهيه ميشود

شوراي امنيت ملي اعلام کرده است که تا پنج هفته ديگر، برنامه استراتژي براي تامين امنيت در افغانستان از سوي اين شورا تهيه و به جلسه عمومي اين نهاد، پيشکش ميشود.

حنيف اتمر، مشاور امنيت ملي رييس جمهور، در جلسه رهبران ارشد نهادهاي امنيتي، روز پنج شنبه گذشته گفت که کار روي اسناد ارزيابي تهديدات امنيت ملي، پاليسي امنيت ملي، استراتيژي امنيت ملي و کمپاين عملياتي به اعضاي شوراي امنيت ملي جريان دارد.

به گفتهي او، اسناد اين روند، به زودي براي منظوري در يکي از جلسات شوراي امنيت ملي، ارايه خواهد شد.

در اسناد ذکر شده، روي تهديدات امنيتي ولايتهاي مرکزي و نيز ولايتهاي هلمند، قندوز و برخي ولايتهاي ديگر و نيز روي اولويتهاي رييس جمهور آينده، کار شده است.

تشديد حملات انتحاري پس از اعلام نتايج انتخابات رياست جمهوري، نا امن شدن برخي ولايتها و نيز افزايش موارد خشونتهاي مسلحانه، از تهديداتي است که اين روزها، بازتاب گستردهاي در رسانههاي داخلي و بينالمللي داشته است.

در خبرنامه ارگ رياست جمهوري آمده است، در جلسه شوراي امنيت، رهبري ارگانهاي امنيتي با رييس جمهور غني، همچنان سرپرستان وزارت هاي دفاع ملي و امور داخله در باره مشکلات کاري و نيز شرايط زندگي منسوبين نيروهاي مسلح کشور، صحبت کردند.

در اين جلسه فيصله شده تا در راستاي انسجام هماهنگي ميان نيروهاي دفاعي و امنيتي، تقويت رهبري و بهبود ساختار اداري اردوي ملي و پوليس ملي اقدامات جدي روي دست گرفته شود.

در جلسه شوراي امنيت ملي، همچنان روي شرايط امنيتي ولايتهاي هلمند و قندوز بحث شد و فيصله شد تا وزراي نهادهاي امنيتي در ايجاد يک مرکز واحد رهبري در راستاي همآهنگي ميان سکتور هاي ملکي و نظامي در ولايت هلمند اقدام کنند.

در اين جلسه از رهبري نيروهاي آيساف خواسته شد تا پس از امضاي پيمان امنيتي ميان افغانستان با امريکا و ناتو، اين نيروها تلاش کنند تا در راستاي تامين امنيت افغانستان، تلاش بيشتري به خرج دهند.

در خبرنامه شوراي امنيت آمده است که يک هيات نيز براي بررسي مشکلات شفاخانه سردار محمد داوود خان نيز تشکيل شده و به زودي گزارش تحقيقات شان را به اين شورا، بدهند.

شفاخانه سردار محمد داوود خان با حمايت مالي نيروهاي امريکا بازسازي شده اما گزارشهايي به نشر رسيده که صدها هزار دالر از اين کمکها حيف و ميل شده است.

آمادگي ايران براي تکميل خطآهن «خواف-هرات»

محمدرضا بهرامي، سفير ايران در ديدار با رييسجمهور کشور از آمادگي ايران براي تکميل پروژه خط آهن هرات خبر داد.

به نقل از دفتر رياست جمهوري، محمدرضا بهرامي، سفير ايران در کابل در ديدار با رييس جمهور کشور از آمادگي ايران براي تکميل پروژه خطآهن «خواف-هرات» خبر داد.

محمدرضا بهرامى در ديدار با اشرف غني احمدزي رييس جمهور کشور افزود: ايران جهت افزايش ظرفيتها و فرصتهاي شغلي با افغانستان همکاري خواهد کرد.

سفير ايران در اين ديدار گفت: جمهوري اسلامي ايران خواهان صلح و ثبات در افغانستان بوده و در اين راستا، براي افغانستان آرزوي موفقيت دارد.

وي تأکيد کرد: کشورش روابط پايداري با افغانستان دارد و آماده همکاري با اين کشور است.

در اين ديدار که در کاخ رياست جمهوري برگزار شد بهرامي پيام تبريک رئيس جمهور ايران را به اشرف غني احمدزي تقديم نمود.

رييس جمهور کشور از کمکهاي ايران به افغانستان سپاسگزاري نمود و مناسبات ميان دو کشور را تاريخي خوانده و اظهار داشت: اين روابط، هميشه بر اساس احترام متقابل استوار خواهد بود.

وي ضمن تشکر از پيام تبريک حسن روحاني گفت: روابط با کشورهاي ديگر، هيچگاه بر روابط ميان افغانستان و ايران تأثير نخواهد گذاشت.

خطآهن خواف-هرات، 130 کليومتر طول دارد که 70 کيلومتر آن در داخل خاک ايران و 60 کيلومتر آن در خاک افغانستان امتداد دارد و با تکميل اين پروژه، افغانستان براي اولين بار داراي خطآهني ميشود که از طريق آن به ترکيه، اروپا و بندرهاي ايران در خليج فارس وصل ميشود.

بخش افغانستاني پروژه خط آهن خواف-هرات که از مرز ايران به طول حدود 60 کيلومتر تا «غوريان» هرات امتداد مييابد، در ماه ثور سال 1386 با هزينه 75 ميليون دالر کمک بلاعوض ايران آغاز شد و قرار بود در بهار سال 1388 به بهرهبرداري برسد، ولي تاکنون به دليل برخي مشکلات تکميل نشده است.

به گفتهي تجار و سرمايهگذاران کشور، تکميل اين پروژه حياتي تأثير بهسزايي در سهولت ترانزيت و حمل و نقل کالا در افغانستان خواهد داشت.

هشدار«گروه بينالمللي بحران» در باره

بحران اقتصادي افغانستان

گروه بينالمللي بحران هشدار داد اگر دولت جديد افغانستان براي برونرفت از بحران اقتصاد چارهجويي نکند، اين کشور با مشکلات مالي بزرگي مواجه خواهد شد.

گروه بينالمللي بحران در تازهترين گزارش خود، اعلام کرد: دولت جديد افغانستان با بحران اقتصادي بزرگي مواجه است و اگر براي رفع اين مشکل تدابير مناسب و عملي اتخاذ نشود، بيم تقويت روحيه مخالفان مسلح وجود دارد.

در اعلاميه گروه بينالمللي بحران آمده است: «اشرف غني احمدزي» رييس جمهور افغانستان و «عبدالله عبدالله»، رئيس اجرايي دولت هرچند با تشکيل دولت وحدت ملي ثبات را براي انتقال قدرت به وجود آوردند اما با وجود تشکيل اين حکومت احتمال تنشهاي گروهي وجود دارد که ميتواند برنامه اصلاحات را در معرض خطر قرار دهد.

اين گروه به دولت وحدت ملي توصيه کرده در هفتههاي آتي براي جلوگيري از قرار گرفتن اسامي نهادهاي مالي افغانستان در فهرست سياه بانکهاي آسيايي دست به کار شده و همچنين اطمينان نهادهاي کمککننده در اجلاس توکيو را براي همکاري با افغانستان جلب کند.

گروه بينالمللي بحران از دولت جديد افغانستان خواسته تا کشورهاي خارجي را متقاعد نمايد ميلياردها دالر براي برآورده شدن نياز نيروهاي نظامي افغانستان به کشور کمک کنند.

به گفتهي کارشناسان، با در نظرداشت اين که پيشبينيهاي گروه بحران در برخي موارد دقيق نبوده احتمال جدي گرفته شدن هشدار تازه اين گروه از سوي دولت افغانستان محتمل به نظر نميرسد.

گروه بينالمللي بحران اوايل سال جاري ميلادي هشدار داد با خروج نظاميان بينالمللي، نيروهاي امنيتي با نبردهاي شديدتري از سوي طالبان روبهرو شده و احتمالاً تلفات بيشتري خواهند شد.

اين در حالي است که گذشت زمان خلاف اين پيشبيني را اثبات نمود و نيروهاي امنيتي افغانستان پس از تکميل روند انتقال مسئوليتهاي امنيتي در تأمين امنيت بسياري مناطق افغانستان بهتر از نيروهاي خارجي عمل کردند.

حکومت وحدت ملي

 و سياست خارجي

رئيس جمهوراحمدزي سياست خارجي خود را بر محورها يا حلقهها و حوزههاي پنجگانه مشخص کرده و قرار است دستگاه ديپلوماسي افغانستان برپايهي اين پنج حلقه، رابطه و تعامل افغانستان با جهان را عيار سازد؛ حلقههايي که شامل کشورهاي همسايه، و منطقه، کشورهاي اسلامي، اروپا و امريکا و سازمانهاي بينالمللي ميشود، جزئيات اين طرح بهدرستي روشن نيست و هنوز شايد آقاي احمدزي فرصت نکرده تا چگونگي موازنه در روابط سياسي افغانستان با اين پنج حلقه را که برخي از اين حلقهها يا اعضاي آن باهم در حالت بازي گرگ و ميش قرار دارند، باز تعريف و مشخص سازد.

با اينحال، آنچه که در اين فرصت حايز اهميت است، واقعيتهايي است که روابط بينالملل بر پايهي آن استوار است، بهنظر ميرسد که اين واقعيت غير از نظريه رئاليستي چيزي ديگري نيست؛ زيرا جهان کنوني، جهان برتري جويي و قدرت و منفعت است و هر کشوريکه در جايگاه نخست قدرت در منطقه و جهان قرار داشته باشد، او حق را تعريف، بازخواني و مشخص ميکند و حقوق ديگران هم بر پايه و محور منافع کشورهاي قدرتمند و سلطه طلب، تعريف و سنجش ميگردد.

به همين خاطر است که اگر امروزه افغانستان در تعاملات بيروني و جهاني از حق همسان و  برابر برخوردار نيست و بهعنوان نمونه راکت پراکنيهاي پاکستان و يا بندش راههاي تجارتي افغانستان توسط اين کشور مورد دادخواهي قرار نميگيرد و افغانستان در با مواجهه با تروريستها و تروريزم پروري چنين کشورهايي قرار دارد، از آن روست که در گفتمان مسلط بر روابط بينالملل يعني واقعگرايي، جايگاه متناسب با شان و شکوه تاريخي خود را ندارد و لذا سخن و ديدگاه او در جهان شنيده نشده و با اِعمال و تحميل ديدگاههاي کشورهاي قدرتمند در تعاملات سياسي و روابط بينالمللي روبرو ميباشد.

در فصل جديد سياسي درافغانستان، حکومت وحدت ملي زماني ميتواند در حلقههاي پنجگانه سياست خارجي خود موفق عمل کند و موازنه سياسي را در روابط خود با جهان برقرار سازد که در نخستين گام قدرت ملي خود را افزايش داده و از موضع قدرت ملي با جهان سخن بگويد!

بنا براين نخستين شرط موفقيت رئيس جمهور احمدزي درسياست خارجي و بينالمللي - که متاثر از آبشخور سياسي توسيديد و هابز و ماکياول بوده و گفتمان مسلط در روابط بينالملل ميباشد-، از موضع قدرت ملي سخن گفتن است، اينکه اين گفتمان حق است يا ناحق، سخن ديگري است اما بهنظر نميرسد که واقعيت سياست خارجي جهان، جدا از اين واقعيت باشد. لذا نميتوان در بازار زورگويي و سلطه طلبي سياست کنوني بينالمللي از عقلانيت سياسي کانتي و حقگرايي گروسيوسي يا ديگر نظريه پردازان روابط بينالملل سخن گفت و از اين زاويه با جهان تعامل کرد!

اينکه قدرت ملي را چگونه ميتوان افزايش داد و افغانستان را قدرتمند ساخت بستگي دارد به اينکه رئيس جمهور احمدزي تا چه حد ميتواند مشارکت ملي در قدرت سياسي را افزايش دهد و همانگونه که خود وعده داده است، هيچ شهروندي، خارج از امتياز برابر و عادلانه با ديگران شهروند قرار نگيرد و بتواند تفکر افغانستان، بهعنوان خانه تک تک شهروندان کشور را نهادينه سازد.

اينکه اين تفکر و سياست اعلاني رئيس جمهور احمدزي عملي خواهد شد يانه بايد منتظر ماند و ديد که تحولگرايي وي، موقتي است يا پايدار و منطبق با عدالت اجتماعي؟!

راهکارعــبور از

چالشهاي احتمالي

تشکيل کــابينه

ضيا دانش

عمل به اصل شايستهسالاري و سپردن مسئوليتهاي دولتي به اشخاص متخصص و متعهد از شعارهاي اصلي رئيس جمهور احمدزي و رئيس اجرايي حکومت وحدت ملي در دوره کمپاينهاي انتخاباتي بود. پس از امضاي موافقتنامه ايجاد دولت وحدت ملي نيز رئيس جمهور صريحا تعهد سپرد که «اصلاحات را به صورت مداوم» به پيش برده و هردو رهبر، به تحقق وعدههاي خويش متعهد و پايبند خواهند بود.

مسلما، اکنون شهروندان ناظر و منتظر عملي شده اين وعدهها هستند؛ وعدههاييکه بدون ملتزم بودن دولت در گزينش و انتخاب اشخاص کاردان و لايق، نه تنها هرگز محقق نخواهد شد، بلکه بار ديگر، به اعتماد مردم نيز شديدا لطمه وارد خواهد ساخت.

از سويي، نگرانيهاي فزايندهاي در مورد سرنوشت و آينده تشکيل کابينه در جامعه وجود دارد؛ زيرا طرح تقسيم قدرت  ميان رئيس جمهور و رئيس اجرايي در صورتيکه درست مديريت نشود، هم در تضاد با شايستهسالاري قرار خواهد گرفت و هم در معرفي اعضاي کابينه، کشمکشهايي را در پارلمان ايجاد نموده و احتمالا موجب طولاني شدن  روند تکميل کابينه شود.

البته در پاسخ به اين نگرانيها، مشاور حقوقي رئيس جمهور ميگويد، دقت بيشتر در انتخاب افراد شايسته و مناسب براي پستها و مناصب دولتي و کوچکسازي دولت، دليل تاخير در تشکيل کابينه است و حکومت ملي به تحقق اين اصل- مبتني بر بنياد موافقت نامه ميان هر دو رهبر- خود را ملزم ميداند.

چالشهاي احتمالي تشکيل کابينه دولت وحدت ملي

هرچند پس از مذاکرات نفس گير، سخت و درنهايت خسته کننده، توافقاتي مبني بر تشکيل حکومت وحدت ملي ميان رئيس جمهور و رئيس اجرايي شکل گرفت، اما به نظر ميرسد تا رسيدن به همدلي واقعي، همسو کردن اهداف کاري، برداشتن سوء ظنها و هم جهت کردن انرژيهاي کاري ميان اعضاي اصلي حکومت وحدت ملي مسير نسبتا دشوار و پرپيچ و خمي پيش رو ميباشد که به سه مورد مهم آن اشاره ميشود:

1-حکومت کارايي مدار و رهبران ناکارآمد: با وجود تاييد و تاکيد مکرر دولت وحدت ملي مبني تشکيل کابينه از اشخاص سالم، کارا، متعهد و متخصص، اما وجود چالشهاي جدي و پيچيده به حدي است که از همين اکنون نگرانيها و بي باوريهاي بسياريها را بر انگيخته است؛ حضور برخي از رجال مطرح در ساختار کنوني حکومت، خود با اصل شايسته سالاري بخصوص التزام به اصلاحات چندان سازگار نيست. اين اشخاص در گذشته نه تنها  خود معتقد به انجام اصلاحات از طريق شايسته سالاري نبودهاند، بلکه با گماشتن اطرافيان خويش در پستهاي دولتي، شبکههاي مافيايي در درون حکومت ايجاد کرده و موجب شکل گيري فساد گسترده شدند.

2- وعدههاي انتخاباتي و چهرههاي مقتدر منتظر: يکي ديگر از چالشها، حضور ياران قدرتمند و چهرههاي شناخته شدهاي هستند که در  دورهي رقابت انتخاباتي، شخصا به اميد تصدي پستهاي مورد نظر به نفع يکي از دو نامزد به فعاليت پرداختند و تعهدات کتبي و شفاهي نيز از هردو نامزد پست رياست جمهوري دريافت کردند. بدون ترديد بخشي عظيمي از آراي بهدست آمده نيز محصول حضور، فعاليتها و تلاشهاي همين اشخاص هستند. اکنون اين اشخاص منتظر هستند تا سهم خود از قدرت را بدست آورده وثمره تلاشهاي خود را برداشت نمايند. با وجود ناکارآمدي اکثر اين افراد براي حکومت آينده،  بعيد به نظر ميرسد رئيس جمهور و رئيس اجرايي در معرفي اعضاي کابينه و ديگر پستهاي دولتي، توان ناديده گرفتن سايه سنگين اين اشخاص راداشته باشند.

3-بازي کش و مات در پارلمان: دشوار بودن توافق طرفين در مورد اشخاص واحد در تصدي پستها از چالشهاي ديگري است که فراروي معرفي و تشکيل کابينه قرار دارد. به احتمال زياد، ناگزيريهاي هرکدام از طرفين در معرفي اعضاي کابينه، مورد قبول طرف ديگر واقع نشود و همين امر روند اعطايي راي اعتماد از سوي نمايندگان به نامزدان پيشنهادي وزارت خانهها را زمان بر و طولاني خواهد ساخت.

با توجه به اينکه هرکدام از دو مقام ارشد حکومت داراي نفوذ گسترده در پارلمان ميباشند، ايجاد کشمکشهاي سياسي در پارلمان بر سر وزرا و طولاني شدن  فرايند تشکيل اعضاي کابينه دور از تصور نيست.

طرحي براي چند مشکل

بدون شک براي تشکيل کابينه دولت وحدت ملي، توافق بر سر طرحي ميتواند قرين موفقيت باشد که بتواند سعادت تمام ملت افغانستان را تامين و تضمين نمايد؛ طرحيکه هم خير و فلاح ملک و مردم در آن گنجانيده شده و هم خشنودي بزرگان مملکت، رهبران قومي و چهر ههاي سنتي در آن در نظر گرفته شود. چنين طرحي بايد داراي ويژگيهاي ذيل باشد:

1-رعايت تناسب قومي؛ برخي معتقدند که تقسيم قدرت براساس ترکيب قومي نادرست و مغاير شايسته سالاري است. با اينکه نفس اين نگرش در کل درست ميباشد، اما در کشورهاي چند مليتي تقسيم قدرت براساس ترکيب قومي امرتجربه شده و حتي موفق نيز بوده است. آنچه که ميتواند در اين روش تقسيم قدرت براساس ترکيب قومي مايه نگراني باشد، مديريت درست حکومتي است که براساس اين روش شکل ميگيرد؛ نه تقسيم ادارات براساس ميزان جمعيت اقوام مختلف.

نکتهي مهم در اين روش، توجه به افرادي است که به نمايندگي اقوام مختلف براي تصدي پستهاي اختصاص يافته معرفي ميشوند. در صورتيکه اشخاص معرفي شده واجد شرايط تصدي مناصب دولتي باشند و خصلت شايستگي در معرفي آنان در نظر گرفته شده باشد، هم شايسته سالاري و مصلحت عمومي ملت رعايت شده و به تبع آن، مصلحت و منافع قومي نيز لحاظ گشته است.

2-واگذاري ادارات به نسل جوان؛ بايد بپذيريم که چهرههاي مطرح کنوني اکثرا نسل جنگ و بحران هستند و به هيچ صورتي  مناسب اداره سازمانهاي امروزي نيستند. حضور اين نسل در راس ادارات و قدرت همچنان که طي ده سال گذشته به وضوح نشان داد، مايه رکود روند کاري در ادارات، فساد، رخوت کاري، بي کفايتي و فقدان نو آوري و ابتکار ميگردد.

جوان گرايي در ادارات باعث تزريق انرژي کاري، نشاط، ابتکار، خلاقيت، تحمل و مدارا گشته و فرهنگ کثرت گرا در فضاي اداري حاکم ميگردد. مطالعات متعدد تجربي نشان داده که نسل گذشته در مقايسه با نسل جوان از آستانه پايين  همديگر پذيري برخوردارند و راحت تر به دام انحصار گرايي و محافظ کاري ميافتند.

با حفظ حرمت به تلاش و رشادتهاي اين نسل، بايد بپذيرند که اکنون زمان واگذاري عرصههاي مختلف به نسل تحصيل کرده و فعال هستند که قوه فکري و بدني لازم براي انجام وظايف فشرده و متراکم را دارند. البته براي اينکه از مقاومت نسل گذشته در پروسه انتقال مسئوليتها به نسل جوان کاسته شود، بايد در مورد محفوظ ماندن مزايايي مادي و معنوي آنان اعتماد سازي گردد.

3-باز تعريف ماهيت مشاغل کنوني  در  سازمانهاي دولتي: رئيس جمهور و رئيس اجرايي بايد تعريف جديدي از ماهيت و ضرورت ادارات دولتي ارايه کرده و سپس بر حسب ضرورت و نياز اين مشاغل، مکانيزمي را براي جلب و جذب اشخاص داراي ويژگيهاي شغلي طرح نمايند تا از معرفي و چانه زدن روي اشخاص ناسازگار با ماهيت مشاغل خود داري شود.

4-توافق بر معيارها به جاي توافق براشخاص: به جاي اينکه رئيس جمهور و رئيس اجرايي  براي موافقت روي افراد خاصي چانه زني و مذاکره کنند، بهتر است ويژگيها و معيارهاي متناسب با ماهيت مشاغل افراد موافقت کنند. توافق بر سر معيارها، از سويي آسان تر بدست ميآيد و از جانب ديگر، باعث رعايت شايسته سالاري در عمل ميگردد.

5-کميته مستقل گزينش: کميته مستقل و در عين حال متشکل از افراد متعهد و کاردان زير نظر رئيس جمهور و رئيس اجرايي ايجاد شود و اعضاي اين کمتيه متناسب با معيارهاي موافقت شده قبلي ميان رئيس جمهور و رئيس اجرايي حکومت براي معرفي اعضاي کابينه، اشخاص شايسته، مستقل و متعهد را شناسايي و به رئيس جمهور معرفي نمايند.

در فرجام، با اينکه اين طرح خام و نيازمند اصلاحات بسيار است، اميدوارم مورد توجه و تامل جدي قرارگيرد.

یادی از پیر هرات

(به بهانه سالروز وفات خواجه عبدالله انصاري)

ابو اسماعيل عبد الله بن ابو منصور مست النصاري  معروف به خواجه عبدالله انصاري و پير هرات از مشايخ و علماي بزرگ بود.

خواجه عبدالله محمد بن انصاري هروي سال 384 -396 هجري - در هرات متولد شد و در سال 22 ذيحجه 481 هجري قمري درگذشت. خواجه عبدالله انصاري نابغه ايست که به شامخترين قلل انسانيت دست يافته و اگر نظم و نثر وي تا بدين حد دلنشين است از جادوي عشق و ايمان اوست ايمان مردي که از سر منزل طلب گذشته و هفت خوان هولناک را بدون بيم و ترديد پشت سر نهاده تا به چشمه آب حيات و به کيمياي سعادت و زندگي جاويدان رسيده است.

وي يکي از بزرگترين کيمياگران مشرق زمين است که قلمرو دست نيافتي او را شکوهي است که گذشت زمان در آن تاثير نميکند و هر سخني از وي دنياي عظيم و پر جلالي را در پيش روي ما ميگشايد و ما در اين مقال نه امکان و نه فرصت و نه سودا و پايه آن را داريم که در حکمت اشراق وعرفان سخن گوييم.

خواجه عبدالله انصاري از گويندگان و شعراي بسيار بلند پايه است که کلام او از دل برآمده و بر دل مينشيند و نثر وي نيز به رواني خود نوعي شعر به شمار ميآيد.

ادبيات براي وي يک مقوله تجملي يا راهي براي ارتزاق و رسيدن به دولت و مکنت نيست، بلکه رازگوي اسراري است که سينههاي سوخته و شرحه شرحه ميتوانند آنها را در خود بگيرند. او از اين وسيله عليه غاصبين حقوق مردم نيز استفاده مي کند. خواجه عبدالله انصاري عارف وارستهي دشمن دغلکاري و نيرنگ و خود فروشي است و از بزرگترين محدثين عالم اسلام نيز شمرده ميشود. به لقب شيخ الاسلام معروف بود و از نوادگان ابوايوب انصاري ميباشد قدرت وي در علم و ادبيات عرب نيز بهگواهي کتبي که به زبان عربي نوشته از جمله کتب: ذوالکلام و منازل السايرين براي مرديکه بطور کلي هيچ مکتبي از صرف و نحو بهطور کامل نديده شگفت آور است .

از آثار جاويدان اين نابغه بزرگ آنچه به فارسي تصنيف شده و باقي مانده کتاب اسرار و زادالعارفين است که دنياي پر شوري از راه رسيدن به سعادت ازلي خودشناسي و خداشناسي است که عميقاٌ بايد مورد مطالعه و بررسي قرار گيرد تا اندکي به حال جذبه و شور اين عارف جليلالقدر رباني بتوان پي برد.

خواجه در راه طريقت پيرو شيخ ابوالحسن خرقاني بود . خواجه چون حسين بن منصور حلاج شوريده بود و اين شوريدگي بيش از هر چيز در مناجاتهاي خواجه عبداله انصاري مشهود است و آثارش مشحون از مواعظ و نصايح است و مسلک او بعدها مورد استفاده سعدي واقع گشت . گلستان و سعدي بهارستان جامي محصول همين نوع سبک است . عقايد و افکار خواجه را ميتوان در منازل السائرين مطالعه نمود. او حافظهي قوي داشت و گويند سي هزار حديث حفظ بوده است.

فرازهايي از مناجات نامه خواجه عبداله انصاري

در کودکي پستي در جواني مستي در پيري سستي پس کي خدا پرستي. اگر بر هوا پري مگسي باشي و اگر بردريا روي خسي باشي، دلي بدست آور تا کسي باشي. الهي هر که را عقل دادي چه ندادي؟ و هر که را عقل ندادي چه دادي؟ الهي اگر کاسني تلخ است از بوستان است و اگر عبداله مجرم است از دوستان است الهي اگر گويي بنده من، از آسمان ميگذرد خنده من .

الهي يکتاي بي همتايي و قيوم توانايي، بر همه چيز دانايي و بينايي و بي عيب مصفايي و از شريک مبرايي، مسند نشين استغنايي، چشمه الوهيت بهتو زيبد ملک خدايي. الهي در جلال رحماني و در کمال رحيمي، نه محتاج مکاني و نه آرومند زماني، نه کس بتو ماند و نه بکس ماني، پيداست که در ميان جاني، بلکه جان زنده بهچيزي است که تو آني! الهي به وجود خود قائمي و بهشکر خود مشکور، بهعلم عارف نزديکي و به جهل جاهل در افتراني. الهي ترا به عظمت ستودن وسيله سرور است و بهشکر نعمت تو زبان گشودن مرتبه غرور است. الهي بر هر که داغ محنت خود نهادي خرمن وجودش را بهباد نيستي بردادي. الهي هر که ترا شناخت هر چه غير از تو بود بينداخت .

الهي چون در تو نگرم از جمله تاج دارانم و چون در خود نگرم از جمله خاکسارانم. خاک بر باد کردم و بر تن خود بيداد کردم و شيطان را شاد. الهي در سر خمار تو دارم و در دل اسرار تو دارم و بر زبان اشعار تو الهي اگر گويم ستايش و ثناي تو گويم و اگر جويم رضاي تو جويم الهي اگر طاعت بسي ندارم اندر دو جهان جز تو کسي ندارم .

الهي ظاهري داريم بس شوريده و باطني داريم بخواب غفلت آلوده و ديده اي پر آب گاهي در آتش ميسوزيم و گاهي در آب ديده غرق. الهي از کشته توخون نيايد و از سوخته تو دود، کشته تو بهکشته شدن شاد و سوختهي تو بهسوختن خشنود.

الهي من کيستم که ترا خواهم چون از قسمت خود آگاهم، از هر چه ميپندارم کمترم .

الهي عاجز و سرگردانم و درمنده و حيرانم. نه آنچه را دارم دانم.

الهي اگر ترا بايد عبداله آن کند که شايد و اگر خود را بايد عبداله آن کند که نشايد ، الهي عزت و کبريايي از آن تو و در قيامت مطيعان راحله احسان تو.

مستندات: تذکره رياض العارفين اثر رضا قلي خان هدايت و ويکي پديا

به جهان خرم از آنم

سعدي

 

به جهان خرّم از آنم که جهان خرّم ازوست

عاشقم بر همه عالم که همه عالم ازوست

به غنيمت شمر اي دوست دم عيسي صبح

تا دل مرده مگر زنده کني کاين دم ازوست

نه فلک راست مسلم نه ملک را حاصل

آنچه در سر سويداي بنيآدم از اوست

به حلاوت بخورم زهر که شاهد ساقيست

به ارادت ببرم درد که درمان هم ازوست

زخم خونينم اگر به نشود به باشد

خنک آن زخم که هر لحظه مرا مرهم ازوست

غم و شادي بر عارف چه تفاوت دارد

ساقيا باده بده شادي آن کاين غم ازوست

پادشاهي و گدايي بر ما يکسان است

که بر اين در همه را پشت عبادت خم ازوست

سعديا گر بکند سيل فنا خانه عمر

دل قوي دار که بنياد بقا محکم ازوست

عيب است بزرگ بر کشيدن خود را

از جملهي خلق برگزيدن خود را

                                       از مردمک ديده ببايد آموخت

                                      ديدن همه کس را و نديدن خود را

خواجه عبدالله انصاري

تجارت ميلياردي در انتخابات امريکا

خبرگزاري المان در گزارشي از واشنگتن نوشته که ميليونها دالر در انتخاباتهاي امريکا تنها از طريق تبليغات در رسانهها خرج ميشود اما هيچگونه نظارتي برآن وجود ندارد.

با اين حال اين مبالغ بسيار فراتر از هزينههاي ستادهاي انتخاباتي است که نامزدهاي انتخاباتي به طور علني اعلام ميکنند.  بيشتر اين مبالغ از منابع مخفي از جمله افراد فوقالعاده متمول و شرکتهاي آنها تامين ميشود که يک نامزد مشخص را حمايت ميکنند.

هر چه امريکا بيشتر به انتخابات چهارم نوامبر نزديک ميشود، رسانهها و راديو و تلويزيونهاي امريکا مملوتر از تبليلغات انتخاباتي ميشوند.

در انتخابات آتي افراد بالاي هيجده سال در 435 حوزه انتخاباتي سراسر امريکا ميتوانند در انتخابات مجلس نمايندگان راي خود را به صندوق بيندازند. در سي و سه ايالت نيز راي دهندگانيکه ثبت نام کرده اند ميتوانند يکي از دو سناتور نماينده ايالت خود را در سنا انتخاب ميکنند.  هر نامزد خواستار توجه راي دهندگان به وي است. اين انتخابات در واقع انتخاباتي بسيار گران به شمار ميرود و ميتوان از آن به عنوان يک تجارت ميلياردي نام برد.

سياست مداران امريکايي اين روزها براي اداره دفاتر تبليغاتي خود بايد به کمکهاي مردمي تکيه کنند و مانند هر دموکراسي ديگر اين کمکهاي مردمي بايد به شدت مورد نظارت قرار گيرد.

براساس قوانين، ثروتمندان امريکايي قرار نيست که در مقايسه با افراد فقيرتر نفوذ بيشتري بر نامزدها داشته باشند. هر فرد ميتواند به طور مستقيم حداکثر 2600 دالر به هر نامزد کمک کند.

اين تنها محدوديت کمک از سوي احزاب يا سازمانهاي سياسي به نامزدهاي مشخص نيست، با اين حال نقش پول در اين انتخابات بيش از گذشته به چشم ميآيد.

تغيير کنوني ، در حکم سال 2010 دادگاه عالي امريکا ريشه دارد. اين دادگاه اعلام کرد شرکتها و اتحاديهها اجازه هزينههاي نامحدود در تبليغات رسانهاي دارند که در واقع اين حکم لغو چندين دهه محدوديت بود و راه را براي موج تبليغات نامزد ها تحت پشتيباني شرکتها هموار کرد.

شرکتها هنوز اجازه پرداخت نامحدود پول به نامزدها را ندارند. با اين حال ميتوانند تا زمانيکه براي هماهنگي تبليغات يک نامزد اقدام نکرده اند، کميتههاي سياسي يا بنيادهاي غيرانتفاعي تشکيل دهند. با اين حال در واقع اين نهادها اغلب توسط افرادي اداره ميشوند که مناسبات نزديکي با نامزدها دارند.

تلاش باراک اوباما براي انتخاب دوباره در سال 2012 ميلادي تبديل به يک فرصت طلايي براي ثروتمندان داراي گرايش سياسي در امريکا شد که علاقمند به پيروزي ميت رامني نامزد جمهوريخواه بودند.

چارلز و ديويد کخ که مالک يکي از بزرگترين شرکتهاي خصوصي در امريکا هستند چهارصد ميليون دالر براي تبليغات انتخاباتي ميت رامني و حمله به اوباما هزينه کردند. امسال نيز برادران کخ قصد دارند بيش از 125 ميليون دالر از طريق سازماني موسوم به «موفقيت امريکاييها» صرف تبليغات رسانهاي کنند. تا اواخر سپتامبر برادران کخ حدود 53 ميليون دالر از طريق شش گروه و بنياد مختلف صرف تبليغات رسانهاي نامزدهاي مورد حمايت خود کرده اند.

به گفتهي تحليلگران، هافينگتون پست اين پول به پخش 44000 آگهي تبليغاتي به نفع نامزدهاي محافظه کار در مناطقي که رقابت انتخاباتي شديد است ، اختصاص دارد.

اين ميزان تقريبا يک دهم کل تبليغات انتخاباتي است که در سال 2014 براي سنا پخش شده است و پنجاه و سه ميليون دالر کمک برادران کخ يک سوم کل پولهاي غير ثبت شده است که تا ماه سپتامبر در اين راستا هزينه شده است.

کمک کنندگان به اين سازمانهاي غيرانتفاعي نيازي به اظهار رسمي ندارند. نيويارک تايمز اين روند را «باج دادن قانوني شده» توصيف کرده است.

اغلب اين گروهها توسط اعضاي خانواده يا دوستان نامزدهاي انتخاباتي اداره ميشوند. ليبرال دموکراتها نيز ميتوانند بر روي پولهاي غولهاي ثروت در امريکا نظير جرج سوروس و مايکل بلومبرگ شهردار نيويورک حساب کنند. با اين حال اين پولها تنها کسري از پولهايي است که نامزدهاي محافظه کار ميگيرند.

هري ريد رهبر اکثريت سنا که از اعضاي حزب دموکرات است و امسال قرار نيست در انتخابات شرکت کند، در اظهاراتي گفته است اين پولها براي کسب منافع شخصي هزينه ميشود.

درمان اعتياد با عينک گوگل

دانشمندان مردي را درمان کردهاند که گفته ميشود نخستين بيمار مبتلا به اختلال اعتياد اينترنت در اثر مصرف بيش از حد عينک گوگل است.

اين شخص از فناوري عينک گوگل به مدت 18 ساعت در روز استفاده ميکرد و آن را فقط هنگام شستشو و خواب از چشمش برميداشت. وي بدون استفاده از اين ابزار، زودرنج شده و مجادله ميکرد.

به گفته داکتر «اندرو دوان»، رئيس «مرکز تحقيق و اعتياد و خودباوري» در «برنامه بازيابي و سوءمصرف مواد» (Sarp) نيروي دريايي امريکا، معتقد است مردم به وضوح از مشکلات مرتبط با اعتياد به اينترنت رنج ميبرند و بايد در اين باره تحقيق و درمانهاي لازم صورت گيرد.

اين بيمار 31 ساله که کارمند نيروي دريايي امريکاست، در ابتدا جهت درمان اعتياد به الکل به برنامه Sarp معرفي شد. داکتران حين درمان وي متوجه شدند اين شخص به طور مکرر با انگشت اشاره بر روي شقيقه سمت راستش ميزند. بيمار مدعي شد که اين حرکت تقليدي ناخودآگاه از حرکتي است که به طور مکرر براي روشنکردن نمايشگر موجود بر روي سر متعلق به عينک گوگل انجام ميداد. اين بيمار ابراز داشت که ترک اعتياد به عينک گوگل بيش از ترک اعتياد به الکل برايش مهم است.

داکتران بر سر اين موضوع اختلاف دارند که آيا استفاده اعتيادآور از فناوري در نوع خود اختلال است يا اين که صرفا نشانهاي از مشکلات ديگر است.

گفته ميشود حال بيمار معتاد به عينک گوگل خوب است و پس از سپري 35 روز احساس زودرنجي کمتري دارد، حرکات اجباري و ناخودآگاه کمتري از خود بروز ميدهد و حافظه کوتاهمدتش نيز ارتقا يافته است.

شرکت گوگل درباره اين موضوع سکوت کرده است.

آزادي ديرالزور توسط ارتش سوريه

برپايه گزارش تلويزيون لبناني المنار، ارتش سوريه ضمن ادامه عمليات عليه افراد مسلح در مناطق مختلف کشور، با اجراي عملياتي ويژه بخشهاي وسيعي از حويجه الصقر در اطراف ديرالزور را از دست آنها آزاد کرد. اين در حاليست که واحدهاي ارتش سوريه به تعقيب افراد مسلح در سراسر خاک اين کشور ادامه ميدهند.

ايمن حلاوي گزارشگر المنار در گزارشي با اشاره به اينکه ارتش سوريه با اجراي عملياتي در منطقهي وسيع تلاش ميکند آخرين راههاي کمک رساني به افراد مسلح در ديرالزور را ببندد افزود: در عمليات ويژهايکه ارتش سوريه در حويجه الصقر در اطراف ديرالزور انجام داد، از طريق رود فرات به منطقه نفوذ کرد و با گروههاي مسلح وابسته به داعش درگير شد که در نتيجه آن، مقرهاي آنها يکي پس از ديگري سقوط کرد و به دست نيروهاي ارتش سوريه افتاد. اين عمليات با استفاده از نيروهاي زميني انجام شد و با پشتيباني هوايي و حملات هوايي به مقرهاي افراد مسلح همراه بود. برخي از افراد مسلح نيز به دست ارتش سوريه اسير شدند.

يکي از فرماندهان عمليات گفت: نيروهاي ارتش به حويجه الصقر حمله کرد و مواضع تروريستهاي داعش را به تصرف در آورد و شماري از آنها را به هلاکت رساندند و بقيه را نيز از منطقه بيرون کردند. ظرف چند روز آينده حويجه الصقر به طور کامل به تصرف ارتش در خواهد آمد.

در ادامه گزارش آمده است: مرکز مخالفان سوري از کشته شدن هفت تن از افراد مسلح داعش از جمله يک تبعه فرانسه و يک تبعه ترکيه در درگيري هاي حويجه الصقر خبر داد و اين درگيري ها را بسيار شديد توصيف کرد.

گزارش ميافزايد ارتش سوريه همچنين در اطراف حندرات در حومه شمالي حلب با افراد مسلح درگير شد و طي آن خسارات و تلفات سنگيني به آنها وارد کرد. محله جمعيه زهرا در حلب نيز شاهد درگيري هاي شديد با افراد مسلح بود. نيروي هوايي سوريه مواضع افراد مسلح را در محله جوبر در شرق دمشق هدف قرار داد و خسارات و تلفات سنگيني به آنها وارد کرد.

نگراني سازمان ملل از

کمبود بودجه مقابله با ابولا

روزنامه نيويارک تايمز ديروز جمعه اعلام کرد؛ صندوق سازمان ملل متحد براي مبارزه با ويروس ابولا تنها 100 هزار دالر موجودي دارد، نه 20 ميليون دالر که بان کي مون، دبيرکل سازمان ملل روز پنجشنبه اعلام کرده است.

روزنامه نيويارک تايمز به نقل از مسئولان صندوق ويژه سازمان ملل متحد براي مبارزه با ويروس ابولا نوشت: « 20 ميليون دالريکه بان کي مون به مطبوعات اعلام کرده است، در واقع مجموع کمکهايي است که جامعه بين الملل وعده داده است، نه رقم واقعي واريز شده به اين صندوق. تنها کلمبيا کمک خود را که 100 هزار دالر است، به اين صندوق واريز کرده است.»

به گزارش خبرگزاري فرانسه از واشنگتن، اين روزنامه افزود حتي اگر اين 20 ميليون دالر واريز شود، باز هم تا يک ميليارد دالري که سازمان ملل متحد براي مبارزه موثر با اين بيماري همه گير ضروري دانسته است، خيلي فاصله است. بنا بر اعلام سازمان جهاني بهداشت، تا کنون حدود چهار هزار و 500 نفر بر اثر ابتلا به اين بيماري جان خود را از دست داده اند.

با اين حال، علاوه بر اين صندوق، کشورهاي کمک کننده به صورت نقدي يا غيرنقدي در برنامه هاي مختلف سازمان ملل بالغ بر 376 ميليون دالر، سهيم بوده اند.

نخستين موشک چاپي، آماده شليک!

تيمي فناورانه از انگلستان در حال آمادهشدن براي پرتاب نخستين موشک سه بعدي چاپي جهان است.

پروژه «راهبر با کمک هليم مدار پايين» يا LOHAN به ساخت اين موشک که به اندازه انسان است، پرداخته و توسط شرکت تحليل دادههاي آلماني به نام Exasol حمايت مالي ميشود. اين پروژه شامل 30 عضو از انجنيران هوانوردي بوده و ساخت موشک توسط آن چهار سال طول کشيد.

بزرگترين چالش پيشروي انجنيران، ابداع موتور موشک استاندارد براي شليکشدن در ارتفاعات بالا بود. به گفته محققان، اين موشک اواخر سال جاري ميلادي از فرودگاه فضايي امريکا در نيومکزيکو و پس از جمعآوري بودجه 24 هزار دالري لازم پرتاب خواهد شد.

نوعي بالون هليمي عظيم، موشک را 20 هزار متر در استراتوسفر بالا ميبرد و در اين ارتفاع جيپياس آنلاين، موتور را روشن کرده و آن را با سرعت 1610 کيلومتر در ساعت پرتاب خواهد کرد.

اين موشک سه کيلوگرمي که بهاي چاپ آن 6000 پوند اعلام شده، از نوعي پيلوت خودکار آنبورد براي بازگشت به زمين استفاده خواهد کرد و تمامي اين فرآيند توسط دوربيني روي خود سامانه ضبط خواهد شد. گفته ميشود پتانسيل کاربرد سامانههاي هوايي بدونسرنشين مشابه بسيار بالا خواهد بود.

بزرگترين اشتباهات متقاضيان کار جوان

 

اين موارد را در نظر بگيريد: جوان متقاضي کار و بي تجربهاي با 15 دقيقه تاخير و بدون عذرخواهي در جلسه مصاحبه حاضر ميشود و از مصاحبه کننده سطل زباله درخواست ميکند تا ساجق خود را در آن بيندازد؛ متقاضي بيست و چند ساله ديگري در مصاحبه تلفني شرکت ميکند که ناگهان ارتباط تلفني قطع ميشود و او دو ساعت بعد تماس ميگيرد و بدون عذرخواهي، توضيح ميدهد که در حال آشپزي بوده که گوشي تلفن در ظرفشويي افتاده است؛ مادري با رئيس پسرش تماس ميگيرد تا علت عدم استخدام او را در پايان مرحله کارآموزي جويا شود.

دني تيکتين کوپليک، کارشناس مديريت اجرايي در نيوجرسي امريکا، داستانهايي از اين قبيل بسيار دارد. نيمي از تحقيقات وي در چند سال اخير به نسل جوان که اصطلاحا به آن نسل هزاره هم ميگويند، مرتبط است. اين گروه که افراد بين 20 تا 32 سال را تشکيل ميدهند، هنگام جستوجوي کار اشتباهاتي انجام ميدهند که از احساس حق به جانب بودن و عدم احترام به اختيار و دخالت بيش از حد والدين ناشي ميشود. کوپليک براساس تجربه خود ميگويد: والديني هستند که مدام تماس ميگيرند و ايميل ميزنند و تلاش ميکنند فرآيند تعليم و تربيتي را به شکل جزئيتري مديريت کنند. خانم کوپليک جلسات ماهانهاي را براي اين والدين ترتيب ميدهد تا از آنها بخواهد براي مقابله با اين قبيل مشکلات فرزندانشان، دست از دخالت کردن بردارند و به آنها ميآموزد که به فرزندانشان تربيتي پايدار بدهند و اغلب اين والدين از فرزندانشان ميخواهند مخارج زندگي خودشان را تامين کنند. در ادامه برخي اشتباهات اين گروه از متقاضيان کار توسط خانم کوپليک ارائه شده تا اگر جوينده کار هستيد از انجام آنها پرهيز کنيد.

1) حق به جانب رفتار کردن

يکي از پيامدهاي تربيتي نسل جديد اين است که طوري بار آمده اند که تصور ميکنند رفتارشان هميشه درست است و حق با آنها است. به طور مثال، فردي که تازه استخدام شده، همان روز اول به مسوول خود ميگويد که بايد امروز زود برود تا به صنف اسب سواري خود برسد. اين مساله نشان ميدهد او مسووليت پذير نيست و براي انجام آن کار نامناسب است.

2) دير فراگرفتن کارها

دانشجويانيکه سال پاياني تحصيلات خود را سپري ميکنند، بايد در تعطيلات تابستان دوره کارآموزي شغل موردنظر خود را پشت سر بگذارند تا زمانيکه وارد بازار کار ميشوند، سريع تر کار را ياد بگيرند و بتوانند پيشرفت کنند؛ اما درمورد فردي که ديرتر اين مراحل را طي کند، اين مساله مي تواند منجر به از دست دادن شغلش شود.

درمان اعتياد با عينک گوگل

دانشمندان مردي را درمان کردهاند که گفته ميشود نخستين بيمار مبتلا به اختلال اعتياد اينترنت در اثر مصرف بيش از حد عينک گوگل است.

اين شخص از فناوري عينک گوگل به مدت 18 ساعت در روز استفاده ميکرد و آن را فقط هنگام شستشو و خواب از چشمش برميداشت. وي بدون استفاده از اين ابزار، زودرنج شده و مجادله ميکرد.

به گفته داکتر «اندرو دوان»، رئيس «مرکز تحقيق و اعتياد و خودباوري» در «برنامه بازيابي و سوءمصرف مواد» (Sarp) نيروي دريايي امريکا، معتقد است مردم به وضوح از مشکلات مرتبط با اعتياد به اينترنت رنج ميبرند و بايد در اين باره تحقيق و درمانهاي لازم صورت گيرد.

اين بيمار 31 ساله که کارمند نيروي دريايي امريکاست، در ابتدا جهت درمان اعتياد به الکل به برنامه Sarp معرفي شد. داکتران حين درمان وي متوجه شدند اين شخص به طور مکرر با انگشت اشاره بر روي شقيقه سمت راستش ميزند. بيمار مدعي شد که اين حرکت تقليدي ناخودآگاه از حرکتي است که به طور مکرر براي روشنکردن نمايشگر موجود بر روي سر متعلق به عينک گوگل انجام ميداد. اين بيمار ابراز داشت که ترک اعتياد به عينک گوگل بيش از ترک اعتياد به الکل برايش مهم است.

داکتران بر سر اين موضوع اختلاف دارند که آيا استفاده اعتيادآور از فناوري در نوع خود اختلال است يا اين که صرفا نشانهاي از مشکلات ديگر است.

گفته ميشود حال بيمار معتاد به عينک گوگل خوب است و پس از سپري 35 روز احساس زودرنجي کمتري دارد، حرکات اجباري و ناخودآگاه کمتري از خود بروز ميدهد و حافظه کوتاهمدتش نيز ارتقا يافته است.

شرکت گوگل درباره اين موضوع سکوت کرده است.

 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
سخن جدید
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    سایت سخن جدید از نظر تغییرات ظاهری چگونه است؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 487
  • کل نظرات : 4
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 13
  • آی پی دیروز : 10
  • بازدید امروز : 91
  • باردید دیروز : 18
  • گوگل امروز : 1
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 255
  • بازدید ماه : 619
  • بازدید سال : 3,455
  • بازدید کلی : 83,974