بسماللهالرحمنالرحيم
رمز جاودانگي عاشورا
زمان ميگذرد؛ روزها از پي روزها و سالها از پي سالها. اما حادثه کربلا همواره جلوهاي روشنتر و طراوت روح بخشتر مييابد. هرچه زمين و زمان کهنهتر ميشود، حماسه کربلا نوتر ميگردد. راستي رازش چيست و رمزش در کجا نهفته است؟ چرا اين حادثه خون رنگ پديد آمد؟ چگونه شد که لالههاي بوستان رسالت پرپر شدند؟ ...
کربلاماندگار است چون «حقّ» پايدار است محرم و عاشورا هميشه زنده است چون خون و حماسه در رگهاي غيرتمندان الهي همواره جوشان است... در ديدگاه حسين(ع) شهادت جلوهاي از حيات جاويد است. هرچند حيات شهيد به ظاهر قطع ميشود، ليکن زندگاني و جاودانگي اش در طول زمان در سايهي مرگِ خون رنگش تضمين شده است. اين است رمز و راز جاودانگي حسين عليه السلام و اين است ريشه ماندگاري عاشورا.
اعلام نتيجه نهايي شوراهاي ولايتي و
آمادگي کميسيون مستقل انتخابات براي اصلاحات
سرانجام با تأخير بيش ازهفت ماه، نتيجه نهايي انتخابات شوراي ولايتي روز گذشته (3 عقرب) اعلام شد.
يوسف نورستاني، رييس کميسيون مستقل انتخابات در نشست مطبوعاتي روز گذشته اش گفت که نزديک به هفت ميليون نفر در انتخابات شوراهاي ولايتي اشتراک کرده و از تأخير به وجود آمده عذرخواهي کرد. وي افزود که اين کميسيون براي تحقق هرگونه اصلاحات که در راستاي شفافيت پروسه انتخابات بعدي باشد، آماده است؛ اما به گفتهي وي بدون صدور تذکره الکترونيکي، سرشماري دقيق نفوس و شناسايي افراد واجد شرايط در هر حوزه راي دهي، برگزاري انتخابات شفاف غير ممکن است.
به گفتهي وي، بالاترين راي 21420 مورد از يک نامزد مرد بوده و پايينترين راي 2 راي براي يک نامزد بوده است . نورستاني تصريح نمود که در روز راي دهي براي نامزدان شوراي ولايتي، 19774 محل راي دهي باز بوده و 777 محل نيز مسدود بوده است.
مجموع نمايندگان شوراهاي ولايتي در سراسر کشور458 نفر است که 97 کرسي در اين شورا براي زنان و 361 کرسي براي مردان اختصاص داده شده است.
در انتخابات سال جاري 2591 نامزد با ترکيب جنسيتي 2295 مرد، 296 خانم ثبت نام نمودند که از آن جمله 107 نفر سلب صلاحيت، 15 نفر فوتي و انصرافي بودند و ساير آنان در اين رقابت حضور داشتند.
انتخابات شوراي ولايتي در شانزدهم ماه حمل سال جاري و همزمان با دور اول انتخابات رياست جمهوري برگزار شد که جنجالهاي به وجود آمده بر سر نتيجه انتخابات رياست جمهوري منجر به تأخير بيش از شش ماه در اعلام نتيجهي اين انتخابات گرديد.
رييس کميسيون مستقل انتخابات وجود تقلب را در جريان انتخابات پذيرفت و آمادگي اين کميسيون را براي بررسي و شناساسي عوامل تقلب اعلام کرد. نورستاني با پذيرش هرگونه اصلاحات در ساختار و کارکرد اين کميسيون گفت که شناسايي عوامل تقلب در سطوح مختلف کميسيون مستقل انتخابات شروع شده و متقلبين به محاکمه کشانيده خواهند شد.
اين درحالي است که روز گذشته اعضاي مجلس نمايندگان با ابراز نگراني از وجود نارساييها در کميسيون مستقل انتخابات تصريح نمودند که براي برگزاري انتخابات پارلماني در سال آينده، تحقق اصلاحات در اين کميسيون ضروري است.
نمايندگان مجلس با تاکيد در برگزاري به موقع انتخابات آينده پارلماني ميگويند: تا زمانيکه اصلاحات گسترده در اداره و سيستم انتخاباتي کشور به وجود نيايد، برگزاري انتخابات شفاف پارلماني نيز امکان پذير نيست.
غلام حسين ناصري گفت: «اعضاي کميسيونهاي انتخاباتي مشروعيت خودشانرا از دست داده اند، اصلاح نهادهاي انتخاباتي جزيي از توافقات سياسي سران حکومت وحدت ملي نيز ميباشد و بايد در اين راستا اقدامات جدي صورت گيرد».
لالي حميدزي نيز گفت: «در انتخابات گذشته قانون اساسي و هم قانون انتخابات نقض شد و تا زمانيکه در کميسيونها اصلاحات به ميان نيايد، انتخابات پارلماني معني نخواهد داشت.»
اين درحالي است که عبدالله عبدالله، رييس اجرايي حکومت نيز روز گذشته بر آوردن اصلاحات در کميسيون مستقل انتخابات تأکيد نموده و آن را جزيي از تعهدات خويش به مردم برشمرد.
رييس اجرايي:
کابينه به زودي
تشکيل ميشود
عبدالله عبدالله، رييس اجرايي حکومت وحدت ملي از تکميل کابينه دولت وحدت ملي افغانستان در آيندهي نزديک خبر داد و گفت به وعدههاي خود در دوران تبليغات انتخابات رياست جمهوري پايبند هستيم.
عبدالله روز گذشته (3عقرب) در ديدار با بزرگان ولايت کاپيسا تاکيد کرد که کابينه دولت وحدت ملي اراده تمام افغانها است و نماينده تمام اقوام در آن حضور خواهند داشت.
رييس اجرايي دولت وحدت ملي در عين حال به شايسته سالاري در تشکيل کابينه تاکيد کرد و گفت دولت وحدت ملي به همکاري و پشتيباني مردم نياز دارد.
رييس اجرايي دولت وحدت ملي از اصلاحات در کميسيون مستقل انتخابات نيز سخن گفت و افزود در تدارک برگزاري لويه جرگه(مجلس ريش سفيدان و بزرگان اقوام) افغانستان براي تعديل قانون اساسي و ايجاد پست نخست وزيري هستيم.
بربنياد توافقنامهي سياسي که رييس جمهور و رييس اجرايي امضا کردند، بايد حداقل تا دو سال ديگر لويه جرگهاي به خاطر تعديل قانون اساسي برگزار شود و در صورت تغيير نظام، پست اجرايي به نخست وزيري تغيير خواهد نمود.
وي تصريح کرد: « لويه جرگه بر اساس قانون اساسي افغانستان به خاطر تعديل قانون اساسي برگزار ميگردد».
رييس اجرايي در مورد اين که چه تعديلاتي در قانون اساسي در لويه جرگه به وجود ميآيد چيزي نگفت.
روزنامه الاخباريه:
امريکا درمبارزه با کشت مواد مخدر جدي نيست
افزايش توليد ترياک در افغانستان نشان ميدهد که امريکا در تلاش براي مبارزه با توليد آن شکست خورده است.
به گزارش شبکه تلويزيوني الاخباريه سوريه، پس از گذشت حدود يک دهه و نيم از حمله امريکا به افغانستان، تروريزم در اين کشور بيشتر شده است و از حضور امريکا در افغانستان براي ايجاد يک امپراطوري بزرگ کشت کوکنار و توليد مواد مخدر استفاده ميکند. گزارشها نشان ميدهد امريکا عملا و به رغم هزينههاي سنگين، در جنگ عليه تجارت مواد مخدر در افغانستان شکست خورده است. گزارش اخير سازمان ملل درباره مواد مخدر و جرايم نشان ميدهد دهقانان در افغانستان در سالهاي اخير زمينهاي زير کشت مواد مخدر را افزايش داده اند به گونهاي که پارسال حدود دوصد و نه هزار هکتار از زمينهاي کشور زير کشت کوکنار رفته است. اين مقدار زمين زير کشت کوکنار در مقايسه با سال 2012 حدود سي و شش درصد افزايش نشان ميدهد. موسم برداشت محصول کوکنار امسال در راه است و احتمال مي رود محصول امسال آن بيشتر از پارسال باشد.
سفر رئيسجمهور به عربستان
اشرف غني احمدزي، رييس جمهور کشور روز گذشته (شنبه/3 عقرب) به منظور انجام حج عمره و ديدار با مقامات عربستان در راس يک هيات عالي رتبه دولتي عازم رياض شد.
اين اولين سفر اشرف غني احمدزي بعد از انتخاباش به عنوان رييس جمهور است.
وي در مبارزات انتخاباتي خود گفته بود که در صورت پيروزي در انتخابات رياست جمهوري در اولين سفر به حج عمره خواهد رفت.
دفتر مطبوعاتي رياست جمهوري افغانستان اعلام کرد که احمدزي علاوه بر انجام مراسم حج با وليعهد عربستان سعودي و شماري از مقامات آن کشور در مورد گسترش روابط دو جانبه، ديدار و گفتگو خواهد کرد.
رئيس جمهور را در اين سفر شماري از مقامات ارشد کشور همراهي ميکنند. قرار است احمدزي پس از اين سفر، طي هفته جاري از کشور چين نيز ديدار کند.
جنجال امريکا و افغانستان بر سر محاکمه يک زنداني روس در افغانستان
مقامات امريکايي در نظر دارند تا يک شهروند روسي را که در افغانستان بازداشت شده و زنداني است، براي محاکمه به امريکا منتقل کند.
اين زنداني اريک حميدلالن نام دارد. او سرباز پيشين ارتش سرخ بوده که با اشغال افغانستان توسط نيروهاي شوروي سابق به افغانستان آمد اما در افغانستان ماند و به شوروي سابق بازنگشت.
اين سرباز سابق ارتش روسيه در سال 2009 وقتي که با شماري از جنگجويان گروه طالبان به يک پوسته مشترک نيروهاي افغان و امريکا در ولايت شرقي خوست حمله کرده بود، بازداشت شد.
در اعلاميه که توسط شوراي امنيت امريکا منشر شده، آمده است که اين شهروند روسيه در حال حاضر در زندان بگرام در شمال کابل زنداني است و قرار است که براي محاکمه به امريکا منتقل شود.
مقامات امريکايي اعلام کرده اند که اين کار براساس موافقنامه امنيتي ميان افغانستان و امريکا انجام ميشود.
بر اساس اين موافقتنامه امريکا پس از سال 2015 نمي تواند هيج بازداشتگاهي در خاک افغانستان داشته باشد و بنا بر اين زندانيان غيرافغان را به امريکا منتقل خواهند کرد.
غلام فاروق بارکزي، رييس بازداشتگاه بگرام به بيبيسي گفته است که دولت افغانستان تنها مسئوليت زندانيان افغان را در اين بازداشتگاه دارند و زندانيان خارجي در کنترل امريکاييها است.
او گفت:»ما از اين زنداني آگاهي نداريم. کار خود امريکاييها است که با او چه ميکنند.»
اما عبدالشکور دادرس، عضو کميته بررسي پروندههاي زندانيان بگرام ميگويد امريکا حق ندارد کساني را که در افغانستان مرتکب جرم شده اند، براي محاکمه به بيرون از کشور منتقل کند.
او گفت:» هرکسي که در افغانستان مرتکب جرمي ميشود تنها ادارات عدلي و قضايي افغانستان مسئوليت و صلاحيت رسيدگي به پرونده او را دارد.»
جنرال ظاهر عظيمي، سخنگوي وزارت دفاع افغانستان گفت که هنوز نميتواند در اين مورد ابراز نظر کند.
بر اساس توافقنامه امنيتي ميان افغانستان و امريکا که چند روز قبل امضا شد، نظاميان و غير نظاميان امريکا از مصئونيت قضايي در افغانستان برخوردار هستند.
لويه جرگــــه
و نقش آن در شکستن بن بستهـــا
محمدرضا نعيمي
بخش اول
لويه جرگه در افغانستان که در عمر 267 ساله خود، بارها به محل رايزنيهاي مهم براي شکستن بنبستها تبديل شده، اين روزها بار ديگر بر سر زبانها افتاده تا در معرض آزمون تعديل قانون اساسي قرار گيرد.
لويه جرگه که به عنوان نهاد بالادستي ميتواند گرهها را باز کرده و بن بستها را بشکند چه جايگاه و ساختاري دارد و در مدت نزديک به سه سده حضور در تارک سياسي افغانستان، چه تصميمهاي سرنوشت سازي را اتخاذ کرده است. موضوعي که کارشناس گروه آسيا و اقيانوسيه را به کنکاش بيشتر براي اقناع مخاطب واداشت.
افغانستان از معدود کشورهايي است که «لويه جرگه» به عنوان بزرگترين مجلس مشورتي سنتي در آن يک راه گشاي سياسي -اجتماعي شمرده ميشود و از کارآيي زيادي برخوردار است.
جرگه، کهنترين نهاد سنتي در ادارهي اجتماع است که ريشه در تاريخ و فرهنگ قبيلهاي دارد. جرگه به يک قوم، ملت، محل و فرهنگ خاصي تعلق ندارد و گونههاي مختلف آن در ميان همه جوامع بشري ديده شده است اما در جوامعيکه از سازمان و ساختار سياسي و اجتماعي پيشرفتهاي بر خوردار هستند، نقش آن کم رنگ تر شده است.
لويه جرگه يا «گردهمايي بزرگ ريش سفيدان و سران قبايل » که در مقاطع گوناگون تاريخ معاصر افغانستان بارها تشکيل شده در عرف سياسي کشور، اجتماعي است مرکب از سران اقوام و قبايل و ارکان دولت حاکم که بزرگترين مجمع بزرگان درکشور تلقي ميشود.
لويه جرگه که در قانون اساسي «عاليترين مظهر اراده مردم» معرفي شده، «ترکيبي از کلمه «لويه» پشتو و «جرگه» فارسي دري است. لويه به معني بزرگ و کلان، جرگه به معني گروه، صف، اجتماع و مجلس است.
به نوشته برخي از مورخان، نخستين جرگه در افغانستان در سال 1160 هجري (1747 ميلادي) بر گزار شد. اين جرگه سرنوشت و آيندهي کشور تازهاي به نام افغانستان را رقم زد. پس از کشته شدن نادر شاه افشار، در سال 1126 (ماه اکتبر 1747 ) در مزار شير سرخ، در قلعه نظامي نادر آباد لويه جرگه اي بر گزار شد که 9 روز به درازا کشيد. پس از 9 روز بحث و گفت و گو ميان سران اقوام گوناگون احمد خان ابدالي يک افسر پيشين نادر به عنوان پادشاه برگزيده شد.
به گفتهي تاريخ نگاران سياسي، لويه جرگه از سال 1922 يک ويژگي زندگي سياسي در افغانستان شده است. با شروع دهه 1920 تاکنون هردهه (به استثناي دهه 1990 ) شاهد برگزاري يک لويه جرگه بوده که تصميمهاي مهمي در آن اخذ شده است.
انواع جرگه در افغانستان
جرگه در افغانستان سه نوع است: جرگه محلي، قومي و ملي (لويه جرگه)
جرگه محلي، در مقايسه با ساير انواع جرگهها تأثير محدودي دارد. اين نوع جرگه از گذشتههاي دور تا کنون در سراسر افغانستان وجود داشته و عمليترين شيوه اداره سنتي اجتماعي در ده و محله به شمار ميرود. جرگههاي محلي معمولاً براي حل اختلافات محلي و در مواردي چون بروز کم آبي و خشکسالي تشکيل ميشوند.
جرگههاي قومي، به مسايلي ميپردازد که يک يا چند قوم را در بر ميگيرد. اين جرگهها در مواردي مانند برخوردهاي قومي و يا بروز اختلافها و مسايل مهمي که تصميمگيري و تلاش مشترک را ايجاب ميکند، تشکيل ميشود.
جرگه ملي يا لويه جرگه، بزرگترين مجمع بزرگان و شخصيتهاي قومي و اجتماعي کشور است و در موارد بحراني و حساس در افغانستان تشکيل ميشود. در بيشتر موارد از سوي پادشاه يا رئيس جمهور براي تشکيل آن فراخوان داده شده و اعضاي آن ميتوانند انتخابي يا انتصابي باشند. ازنظر تئوريک ، در افغانستان تمام مردان بالغ جامعه مي توانند به طور مساوي در جرگه هاي مختلف شرکت کنند و هر مرد بالغ مي تواند برگزاري آن را درخواست کند. اما در عمل، بزرگان و ساير مردان با نفوذ، مجلس را برگزار و اداره مي کنند.
هر شرکت کنندة مرد حق سخن گفتن و اظهار نظر را دارد. تصميم گيري در جرگه بر اساس اجماع (اتفاق آرا) صورت ميگيرد.
تصميم جرگه نهائي است و کسي که مطابق آن عمل نکند، خطر اخراج از جامعه و يا از دست دادن ملک مسکوني او وجود دارد.
کارکرد لويه جرگه و اهميت آن
جرگه در کاربردهاي سياسي-اجتماعي آن به معني گردهمايي و نشست است. به عبارت ديگر هر مجلس، جلسه و اجلاسي که براي تصميمگيري، نظر خواهي و مشورت در باره يک امر محلي، ملي و قومي بر گزار شود، جرگه است. آنچه لويه جرگه را از نشستها و گردهماييهاي ديگر جدا ميسازد محتوا، شيوه کار و هدف آن است.
لويه جرگه با شوراي ملي افغانستان (پارلمان) که متشکل از ولسي جرگه (مجلس نمايندگان) و مشرانو جرگه ( مجلس سنا ) است تفاوت دارد.
محتواي جرگه و عناصر تشکيل دهنده آن مردمي است وبراي سنجش آراي عمومي به کار ميرود از اين رو برخي آن را نوعي رفراندم يا همه پرسي خوانده اند.
هدف از تشکيل جرگه چاره جويي، رسيدگي و تصميم گيري همگاني در مورد يک مسأله سياسي-اجتماعي است. «شيوه کارآن نيز بسيار ساده است. معمولاً يک فرد اداره آن را به عهده ميگيرد و موضوع خاصي را که اين جمع به خاطر آن گرد هم آمده اند به همه پرسي مي گذارد تا شرکت کنندگان روي آن به بحث بپردازند. در پايان با توافق کلي به تصميم مشترکي مي رسند. اين تصميم سر انجام به مثابه يک راه حل ملي، محلي و قومي اعلام واعمال ميشود.
نقطه پاياني انتخابات
و انتظار براي اصلاحات
طومار بلند انتخابات شوراهاي ولايتي، پس از هفت ماه و هفده روز برچيده شد و ديروز (سوم عقرب) اين نتايج اعلان شد. يک روز پيش از آن هم احمديوسف نورستاني، رئيس کميسيون مستقل انتخابات از تاخيرطولاني در اعلام اين نتايج در گفتگو بايکي از رسانهها عذر خواهي کرد؛ عذرخواهي که به هيچ وجه نميتواند درماني براي آسيبهاي اجتماعي و سياسي انتخابات باشد و تنها در صورتيکه اصلاحات اساسي و بنيادين در ساختار و سيستم انتخاباتي به وجود آيد، شايد بتوان اميدوار بود که اين سريال خسته کننده و فرساينده در آينده و بخصوص انتخابات پارلماني يکسال بعد تکرار نگردد.
برکناري افراد ضعيف وناتوان در مديريت کلان و يک پروسهي بزرگ ملي و سياسي و طبعا گماشتن افرادمدبر، قويالنفس، صادق و باورمند به اراده ملي به جاي آنان، يکي از راه حلهاست که ميتواند از خدشه دار شدن پروسهي کلان ملي چون انتخابات و ضايع شدن آراي مردم جلوگيري نمايد.
توزيع تذکره الکترونيکي و روشن بودن آراي قابل اعتبار در هرمرکز و محل راي دهي از ديگر فاکتورهاي برگزاري يک انتخابات سالم و شفاف است که ديروز هم در سخنان رئيس کميسيون انتخابات و هم در اظهارات نمايندگان مجلس به آن اشاره شد. بنا براين، تا زمانيکه مردم افغانستان خود ندانند که آراي با اعتبارشان به چه تعداد است و کميسيونهاي انتخاباتي از تحليل دادههاي گرفته شده از صندوقهاي راي عاجز باشند، طبعا زمينهي هرنوع سوء استفاده و تقلب در انتخابات فراهم است و نميتوان به برگزاري يک انتخابات سالم و عدالت محور باور داشت.
اکنون با همهي اما و اگرها، نقطهي پاياني بر يکي از بلندترين انتخابات تاريخ سياسي افغانستان و جهان گذاشته شد. اينکه اعلام نتايج نهايي رضايت خاطر مردم و نامزدان شوراهاي ولايتي را برآورده توانسته يانه، سخن ديگري است و يقينا حرف و حديثهاي زيادي در بارهي آن وجود دارد، ولي مهمتر از همه تدابير لازم براي آينده است. همانطور که گفته شد؛ آوردن اصلاحات در کميسيونهاي انتخاباتي و توزيع تذکره الکترونيکي از مهمترين نسخههاي بيماري عدم شفافيت انتخاباتي است.
از سويي هم، حکومت وحدت ملي به ايجاد اين اصلاحات بهمردم افغانستان متعهد شده است و لذا حالا نوبت آن است که دولت وحدت ملي، اقداماتي عملي و فوري را براي سيستم سازي در کميسيون هاي انتخاباتي بوجود آورد و سپس افغانستان را از قحطي جمعيت شناسي و سرشماري نفوس برهاند و نبايد اين حکومت سيره سيئه گذشتگان را ادامه دهد!
حاکمان قبلي از سرشماري جمعيت و نفوس افغانستان در هراس بودند و نميخواستند تا روشن گردد که جمعيت کشور در مناطق و ولايات مختلف کشور و از اقوام گوناگون آن به چه ميزان است تا برپايهي آن، عدالت سياسي، اجتماعي بهدرستي اجرا و عملي گردد. گويا سرشماري نفوس در افغانستان به يک تابو تبديل شده و اينگونه بهنظر ميرسد که حاکمان در گذشتهها، موجوديت سياسي شان را در پناه بي خبري و ارائه آمار دروغ و غير واقعي از جمعيت کشور ميدانند.
درحاليکه سرشماري دقيق هم به توسعه سياسي و هم به انکشاف فرهنگي، اقتصادي و اجتماعي و هم به تامين عدالت در کشورها نقش برآزنده دارد و افغانستان نمي تواند مستثناي از اين حقيقت باشد.
با توجه به اين مهم، انتظار ميرود که اين تحول هم در روشن شدن جمعيت واقعي کشور و هم در آوردن اصلاحات در نهادهاي انتخاباتي به وجود آمده و فصل تازه اي فراروي آينده قرار داده شود تا مردم افغانستان در انتخاباتهاي آينده شان با اطمينان آراي شان را به صندوقها بريزند.
چرا حسين(ع)
فراموش
نمىشود؟
الف. اميد
مىگويند: شما در عصر فضا و اتم زندگى مىكنيد آنگاه بر كسى اشك مىريزيد كه صدها سال پيش در گذشته است و بر مزارهايى سفر مىنماييد كه چيزى جز صخره و سنگ نمىباشد؟!
در پاسخ مىگوئيم :«چنانكه گفتهاند: «بعد زمان» را در «ابديت» اثرى نيست ابديت را در ماوراى زمان ـ در عرصهاى برتر از زمان ـ حكومت است ابديت هميشگى است. رهبران بزرگ بشريت به ابديت تعلق دارند، از اين رو قرنها نيز در طول حيات معنوى آنان، مفهوم متداول خود را از دست مىدهند.
حسينبنعلى(ع) از زمره جاودانان از رهبران بزرگ بشريت است سخن از وى سخن از تاريخ نيست سخن روز است. سخن از ابديت است سخن از هميشگى خروشان و شكوفا و پر فروز است.
اين زندهي جاويد نزديك چهارده قرن ـ به حساب تاريخ ـ پس از مرگ جسمانياش همچنان امروز نيز بر دلها حكومت مىكند و هنوز پرتو وجودش نه تنها در حيات ما بلكه در حيات جهان معاصر ودر عصر فضا و اتم «حوادث بى نظير» ايجاد مىكند و به صورت يكى از «شور انگيزترين حماسههاى تاريخ بشريت» در آمده و همه ساله نيرومندترين امواج احساسات ميليونها انسان را در اطراف خود بر مىانگيزد و مراسم پرشورتر و هيجان انگيزتر ازهر مراسم ديگر به وجود مىآورد .
راستى چرا به اين حادثهي تاريخى ـ كه شايد در تاريخ مشابه فراوان دارد ـ اهيمت داده مىشود؟ ! چرا مراسم بزرگداشت اين خاطره هر سال پرشكوهتر و پرهيجانتر از سال پيش برگزار مىگردد؟ اين همه تعظيم و تكريم و سپاس اين همه سوز و گداز پس از چهارده قرن، آخر براى چيست؟ آن را چه معنائى است؟!
حقيقت اين است كه اين زندهي جاويد پس از قرنها، همچنان بر قلبهاى انسانهاى آزاده قدرتمندانه حكومت مىكند و در جامعه «موج معنوى» ايجاد مىنمايد. حتى هنوز هم به طور عميق يك قدرت محرك معنوى و يك نيروى كنترول اجتماعى بزرگ به شمار مىرود.
با اين حال، مهمتر از سوگوارى و زيارت آشنايى به مكتب امام حسين و شهداى كربلا و پيوستگى عملى به اهداف بلند آن بزرگوار است. مهم پاك بودن و پاك زيستن و درست انديشيدن و تأسى عملى به او است.
اهمّيّت تاريخ زندگي امام حسين(ع) که به صورت يکي از شورانگيزترين حماسههاي تاريخ بشريّت درآمده، نه تنها از اين نظر است که همه ساله نيرومندترين امواج احساسات ميليونها انسان را در اطراف خود بر ميانگيزد و مراسم پرشورتر از هر مراسم ديگر به وجود مي آورد، بلکه اهمّيّت آن بيشتر از اين جهت است که هيچ گونه «محرّکي» جز عواطف پاک ديني و انساني و مردمي ندارد و اين تظاهرات پر شکوه که به خاطر بزرگداشت اين حادثه تاريخي انجام ميگيرد، نيازمند هيچ مقدّمه چيني و فعّاليّتهاي تبليغاتي نيست و از اين جهت در نوع خود بي نظير است.
اغلب ما اين حقيقت را ميدانيم، ولي نکتهاي که براي بسياري (به خصوص متفکّران غير اسلامي) هنوز به درستي روشن نشده و همچنان به صورت معمّايي در نظر آنها باقي مانده اين است که:
چرا اين قدر به اين حادثه تاريخي که از نظر «کمّيّت و کيفيّت» مشابه فراوان دارد، اهمّيّت داده ميشود؟ چرا مراسم بزرگداشت اين خاطره هر سال پرشکوه تر و پرهيجان تر از سال پيش، برگزار ميگردد؟
پاسخ اين سؤال را بايد در لابهلاي انگيزههاي اصلي اين انقلاب جستجو کرد، ما تصوّر ميکنيم تجزيه و تحليل اين مسأله براي کسانيکه از تاريخ اسلام آگاهي دارند چندان پيچيده و مشکل نيست.
به عبارت روشنتر حادثه خونين کربلا نموداري از جنگ دو رقيب سياسي بر سر بهدست آوردن کرسي زمامداري يا املاک و سرزمينها صورت نگرفته است.
همچنين اين حادثه از انفجار کينههاي دو طايفه متخاصم که بر سر امتيازات قبيلهاي در ميگيرد، سرچشمه نگرفته است.
اين حادثه در واقع صحنه روشني از مبارزه دو مکتب فردي و عقيدهاي است که آتش فروزان آن، در طول تاريخ پر ماجراي بشريّت، از دورترين زمانها تا امروز، هرگز خاموش نشده است، اين مبارزه ادامه مبارزه تمام پيامبران و مردان اصلاح طلب جهان، و به تعبير ديگر ادامه جنگهاي «بدر و احزاب» بود.
همه مي دانيم هنگامي که پيامبر اسلام (ص) به عنوان رهبر يک انقلاب فکري و اجتماعي، براي نجات بشريّت از انواع بت پرستي و خرافات، و آزادي انسانها از چنگال جهل و بيدادگري قيام کرد و قشرهاي ستمديده و حق طلبي را که مهمترين عناصر تحوّل بودند، به گرد خود جمع نمود، در اين موقع مخالفان اين نهضت اصلاحي که در رأس آنها ثروتمندان بت پرست و رباخوار مکّه بودند، صفوف خود را فشرده ساخته، براي خاموش کردن اين ندا، تمام نيروهاي خود را به کار گرفتند، و ابتکار اين تلاشهاي ضدّ اسلامي در دست «حزب اموي» و سرپرست آنها ابوسفيان بود.
ولي در پايان کار، در برابر عظمت و نفوذ خيره کننده اسلام به زانو درآمده، سازمانشان به کلّي از هم پاشيد.
آکالازيا چيست؟
بخش اول
آکالازيا بيماري نادري است که شيوع آن 1 در 100000 نفر است. اين بيماري اغلب در سنين 25-60 سالگي تشخيص داده ميشود.
در بيماري آکالازيا دريچه تحتاني مري، يعني پيوستگاه مري به معده به اندازه کافي سست نميشود. مشکل بعدي اين است که مري حرکت طبيعي خود را از دست ميدهد. براي اينکه لقمه غذا وارد مري شما شود، مري بايد بتواند لقمه را با حرکات موسوم به حرکات دودي از بالا به پايين براند. در اين بيماري اين حرکات دودي از بين ميروند.
آکالازيا مردان را بيشتر از زنان گرفتار مىکند و ممکن است در هر سنى بروز کند. سنينىکه بيشترين شيوع را دارند بين 30 تا 60 سال هستند.
علل:
علت ايجاد اين بيماري شناخته شده نيست. بيماران مبتلا به آکالازيا دو مشکل در ناحيه مري دارند:
اول اينکه دو سوم تحتاني مري قادر نيست غذاي موجود در مري را به سمت معده هدايت کند.
دوم اينکه اسفنگتر تحتاني مري که در حالت عادي مانع برگشت غذاي داخل معده به مري ميگردد و بايد هنگام عبور غذا سست باشد، قادر به سست شدن نيست و به همين دليل غذا نميتواند به معده وارد شود و پشت اسفنگتر باقي ميماند.به اين ترتيب حجم زيادي از غذا و مايعات در ناحيه تحتاني مري انباشته ميگردد و آنرا ميکند.
علائم :
مهمترين علامت اين بيماري بلع مشکل است که در مورد جامدات و يا مايعات وجود دارد. از علايم ديگر اين بيماري ميتوان به درد سينه، برگشت غذاي خورده شده به دهان، سوزش سردل، سخت آروغ زدن، احساس پري و سنگيني در ناحيه گلو، سکسکه و کاهش وزن اشاره کرد.
تشخيص:
معمولا شک به آکالازيا از روي علائمي که بيمار ذکر ميکند، ايجاد ميشود اما براي تشخيص نهائي نياز به بررسي و آزمايش ميباشد.
عکس قفسه سينه- يک عکس ساده قفسه سينه ميتواند تغيير شکل مري و عدم وجود هوا در معده را نشان دهد. اين دو علامت در عکس آکالازيا را مطرح ميکنند.
بلع باريم – تست بلع باريم به عنوان آزمون غربالگري آکالازيا به کار ميرود. باريم در عکس، دهانه خروجي مري و اسفنگتر تحتاني مري را نشان ميدهد. در آکالازيا، بلع باريم، عدم وجود انقباض را درمري بعد از بلع نشان ميدهد.
نحوه آمادگي جهت انجام اقدامات اوليه:
در بيماران آکالازيا مدت زمان لازم جهت تخليه مري بيشتر از افراد عادي ميباشد لذا لازم است قبل از هر اقدام درماني همراه با ناشتايي کامل در شب قبل از مراجعه، 48 ساعت قبل از مراجعه هم رژيم غذايي نرم (مايعات و سوپ…) داشته باشند که در اين صورت روند درماني سادهتر و کوتاهتر خواهد بود.
دکتور صفي الله صفا
ترينرمتخصص جراحي عمومي
موظف در شفاخانه صدري ابن سينا
چهکساني در معرض فرسودگي شغلي هستند؟
بيشتر مشاغل سخت و استرسزا منجر به ايجاد مشکل ميشود. پرستاران، به ويژه پرستاران بخش سرطان و بيماران بدحال، افرادي که شبکاريهاي مداوم دارند و ساعات زيادي مجبور به کار کردن هستند و کارکنان شفاخانههاي رواني، بيشتر در معرض فرسودگي شغلي قرار ميگيرند.
فرسودگي شغلي به دنبال بيتوجهي به کرامت انساني رخ ميدهد. در جمعيت پوليسها، داکتران عمومي، جراحان و ديگر مشاغل استرسزا، افراد با فرسودگي شغلي زيادي ديده شده است.
بيشتر فضاهاي کاري غير استاندارد که در کشور ما زياد اند، باعث فرسودگي خواهند شد. در محيطهاي کاري با مديريت ضعيف هيچگونه مشارکتي بين اعضا ديده نميشود و فرسودگي شغلي بيشتري ايجاد ميشود.
در مواقعي که شدت بيماري کم است ميتوان با ورزش، استراحت کوتاهمدت، تفريح و مسافرت، از بيشتر شدن اين مشکل جلوگيري کرد.
در مراتب شديدتر اين مساله، فرد بايد با مراجعه به روانشناس، رواندرماني را شروع کرده و در صورت نياز از دواهاي تجويز شده استفاده کند يا به توصيه روانکاو تغيير شغل دهد. يکي از علايم اين بيماري، دلزدگي شغلي است. فرد با بيماري فرسودگي شغلي، نسبت به کارش احساس خوبي ندارد و دچار بيحوصلگي، کاهش رغبت و کمبود انرژي شده و آمادگي بهرهبرداري لازم را ندارد.
معمولا اين افراد اشتهاي غذايي خود را از دست ميدهند و بعد از مدتي لاغر ميشوند. بخشي از علل ايجاد فرسودگي شغلي به ظرفيتهاي روحي افراد و نگرش آنان نسبت به پيرامون و اجتماع بستگي دارد.
تأسيس کربلا نه فقط بهر ماتم است
دانشسراي و مکتب اولاد آدم است
از خيمهگاه سوخته تا ساحل فرات
تعليمگاه رهبر خلق دو عالَم است
علامه شهيد سيد اسماعيل بلخي
تونس، در مسير آرامش و رهايي از استبداد
موعد انتخابات پارلماني تونس امروز فرا رسيد و حدود پنج ميليون نفر ميتوانند پاي صندوق رأي بروند تا «دومين انتخابات پارلماني آزاد» پس از انقلاب سال 2011 را تجربه کنند.
انتخابات پارلماني تونس قرار است امروز يکشنبه (4 عقرب) برگزار شود. انتخاباتي که دومين تجربه انتخابات پارلماني آزاد از زمان سقوط رژيم «زين العابدين بن علي» در سال 2011 است.
مرحله اول بعد از انتخابات پارلماني تونس، انتخابات رياست جمهوري در ماه آينده ميلادي است. بر اساس ماده 89 قانون اساسي جديد تونس رياست حکومت آن را نامزد حزب يا ائتلافي که بيشتر کرسيهاي مجلس نمايندگان را کسب کند بر عهده خواهد گرفت و اگر اين موضوع اتفاق نيفتند رئيسجمهور با مشورت، شخص اصلح را معرفي ميکند. در حال حاضر و از سال 2011 رقابت ميان دو قطب جنبش «النهضه» و حزب معارضان «نداء تونس» که برخي از اعضاي نظام بن علي مانند «الباجي قائد السبسبي» در آن فعاليت ميکنند، شديدتر است.
«خالد عبيد» کارشناس تاريخ معاصر تونس در اين باره ميگويد: معارضان در تونس از انتخابات مجلس ملي موسسان تونس در 23 اکتوبر 2011 عبرت نگرفتهاند، انتخاباتي که در آن جنبش النهضه توانس 89 کرسي از 217 کرسي را به دست آورد. وي ميافزايد: اين احزاب (معارض) از عدم هوشياري نسبت به حساسيت مرحله آينده رنج ميبرند و به نوعي «خودشيفتگي» دچارند.
انتخابات کنوني تونس، در راستاي نقشه راههاي پس از گفتوگوي ملي سال گذشته (2013) براي پايان دادن به آشوبهاي آن زمان انجام ميشود؛ آشوبهايي که بر اثر ترور «شکري بلعيد» و «محمد البراهمي» به وجود آمد. بر اساس گزارش روزنامه الاخبار لبنان، اين کارشناس آگاه به مسائل تونس اظهار نگراني کرد که انتخابات امروز کشور را به يک بحران جديد به نام «توافقات ملي» وارد کند. «راشد الغنوشي» رهبر النهضه اعلام کرده که هدف جنبشش «حکومت وحدت ملي» است و مشکلي ندارد که اعضايي از حکومت سابق تونس (بن علي) در آن مشارکت داشته باشند. موضوع ديگري که ممکن است در حکومت آينده تونس ديده شود روابط درآستانه ايجاد ميان 3 قصر سلطنتي در «قرطاج»، «القصبه» و «باردو» است. خصوصا اينکه قانون اساسي جديد بر گفتوگوي ملي تاکيد ميکند.
«حمام الرديسي» از کارشناسان سياسي تونس و برخي ديگر از همتايان او معتقدند که تصويب قانون اساس جديد تونس اگرچه سودهايي به همراه داشته است اما ممکن است باعث بروز دو نوع اختلاف نيز شود: اول اختلاف سياسي ميان اکثريت تونس و معارضان و ديگر اختلاف فرهنگي ميان محافظهکاران و سکولارها. به همين دليل شرايط جديد ميطلبد که طرحي براي تعامل در راستاي قانون اساسي جديد انديشيده شود.
انتخابات امروز و بعد از آن اتخابات رياست جمهوري تونس، نوعي آزمايش براي انتقال از استبداد به دموکراسي است اما بحث و درگيري همچنان در تونس پيرامون مرحله انتقالي ادامه دارد. «مايکل العياري» پژوهشگر سياسي دراين زمينه ميگويد: «بايد براي خود تعيين کنيم منظور از موفقيت چيست؟ آيا منظور از موفقيت يک دموکراسي کوچک صوري است؟ آيا تونس به سمت دولت قانوني همراه به رشد اقتصادي پيش ميرود؟ آيا اينها موفقيت است». وي سپس بر اهميت بعد اقتصادي همراه با انتقال دموکراتيک قدرت تاکيد ميکند.
مردم تونس در حالي براي انتخابات پارلماني حاضر ميشوند که اين کشور در يک واقعيت داخلي و منطقهاي اضطرابآور ناشي از رشد تروريسم به سر ميبرد؛ بويژه اينکه اخباري مبني بر حمايت برخي کشورهاي عربي مانند قطر از گروههاي افراطي در تونس به همراه جنبش النهضه وجود دارد. به هر صورت رهبران تونس حساسيت مرحله آينده در کشور خودرا خوب فهميدهاند و ميدانند که وضعيت داخلي کشورشان به وضعيت داخلي الجزائر مانند وضعيت لبنان وسوريه در دهه هفتاد پيوند خورده است. انتخابات تونس هم اکنون در کانون توجهات و رأس مسائل کشورهاي عربي قرار داد و يک موضوع حاشيهاي نيست. امروز پنج ميليون نفر تونسي ميتوانند به اميد فردايي بهتر به پاي صندوقهاي راي بروند.
نمايش مضحک اردوغان در نبرد کوباني
پايگاه خبري ميدل ايست آنلاين در گزارشي نوشت: رئيس جمهور ترکيه با موافقت خود مبني بر ورود 200 جنگجوي کرد به شهر کوباني، ميخواهد از فشار کردها رهايي يابد، امريکا را هم راضي کند و پيام دوستي نيز براي داعش بفرستد.
دو روز پيش رجب طيب اردوغان با ورود 200 جنگجوي کرد، به شهر کوباني براي مقابله با تروريستهاي داعش موافقت کرد.
پايگاه خبري «ميدل ايست آنلاين» طي مطلبي به اين تصميم اردوغان ميپردازد و آن را يک نمايش مضحک توصيف ميکند.
اين پايگاه خبري مينويسد: پس از اختلاف صوري بين اردوغان و ائتلاف آمريکا و خودداري ترکيه با پيوستن به اين ائتلاف، حال در تناقضي آشکار با ورود 200 جنگجوي کرد به کوباني از طريق خاک ترکيه موافقت کرده است.
اما سؤال اصلي در اين است که چرا اردوغان پيش از اين با ورود هزاران جنگجوي کرد به کوباني موافقت نکرد. آيا کسي اين نمايش مضحک را باور خواهد کرد؟ اين 200 نفر چه کاري ميخواهند بکنند؟ آنها چگونه با هزاران تروريست داعشي مبارزه خواهند کرد؟ ميدل ايست آنلاين در ادامه دلايل اين تصميم اردوغان را بر ميشمارد و مينويسد:
1- پيامي براي کردهاست که ترکيه خود را همراه کردها ميداند و اردوغان بتواند از فشار شديدي که به خاطر بي توجهي به کوباني دچار آن شده است، رهايي يابد و کمي از مشروعيت از دست رفته خود را بازيابد.
2- اردوغان ميخواهد همراهي ضمني خود با ائتلاف امريکايي را نيز به واشنگتن اعلام کند و رضايت کاخ سفيد را نيز داشته باشد.
3- پيامي براي تروريستهاي داعش است، با اين مضمون که اين 200 سرباز کرد توانايي مقابله با شما را ندارند و صرفا براي اين است که مقابل جامعه جهاني به حمايت از شما متهم نشويم.
بنابراين ميتوان گفت که اين پريشاني در ائتلاف امريکايي و دولت اردوغان نشان از عدم جديت در مبارزه با داعش و النصره و ديگر گروههاي تروريستي دارد و ادامه يافتن تسليح تروريستها به بهانه کمک به مخالفان ميانه رو، جز شعله افروزي در منطقه نتيجهي ديگري ندارد و در راستاي اهداف بلند مدت آمريکا است.
و در آخر نيز مشخص است که مبارزه با تروريست بدون مشارکت کشورهايي که از ترور ضربه ديده اند ميسر نيست.
آماده باش امنيتي در ايتاليا
درپي حملات اخير مسلحانه در کانادا و امريکا، ايتاليا بار ديگر با بهصدا در آوردن زنگ خطر حملات تروريستي، در حالت آماده باش کامل قرار گرفت. به گزارش روزنامه «ايل مساجرو»، «آنجلينو آلفانو» وزير داخله ايتاليا هشدار داد: اين کشور براي مقابله با اقدامات تروريستي در وضعيت آماده باش کامل بسر برد و تدابير لازم در اين ارتباط اتخاذ شده است.
بخش امنيت عمومي در وزارت داخله ايتاليا در همين راستا، با ارسال بخشنامه اي به واليان و فرماندهان پوليس در شهرهاي مختلف، خواستار حداکثر توجه براي جلوگيري از اقدامات تروريستي شد.
وزارت داخله ايتاليا از دستگاه هاي امنيت عمومي خواست تا اهداف حساس و مراکز نهادي را تحت نظارت و کنترل دائم قرار دهند.
به عقيده منابع اطلاعاتي و امنيتي ايتاليا بزرگترين خطر در شرايط پيچيده کنوني، وقوع حملات تروريستي از سوي افراد مستقل است، زيرا پيش بيني و پيشگيري از اقدامات افراط گراياني که از طريق اينترنت فنون ساخت بمب هاي دست ساز را مي آموزند، غير ممکن است.
اين منابع تأکيد مي کنند خطر ديگر جنگجويان خارجي هستند که ممکن است براي جذب نيرو و يا طراحي حملات تروريستي وارد خاک ايتاليا شوند.
تاکنون 48 نفر که حداقل دو نفر از آنها گذرنامه ايتاليايي در اختيار داشتند، از طريق اين کشور به صفوف گروههاي تروريستي پيوسته اند. وزارت داخله نيز به منظور مقابله با پديده جذب نيرو و اتخاذ تدابير کيفري عليه کسانيکه براي نبرد به کشورهاي جنگ زده ميروند و همچنين بسط تدابير پيشگيرانه در قبال تندروها در حال کار براي وضع مقررات جديدي است.
کلمه کوچک
براي موفقيت بزرگ
بخش اول
اگر فرزند داريد، حتما اولين کلماتي که به زبان آورد را به ياد ميآوريد. عمدتا اولين لغاتيکه هر کودکي به زبان ميآورد، «مادر» يا «پدر» است، اما بايد بگويم اولين کلمه فرزند من کلمه «نه» بود! يا حداقل من بيش از هر چيزي اين کلمه را به ياد دارم، چون آن را با تحکم خاصي ادا ميکرد.
آيا جالب نيست که انسان در کودکي آنقدر عزت نفس دارد که نه بگويد و از اظهار مخالفت کردن هيچ ترسي ندارد؛ اما وقتي بزرگتر ميشويم اين حس را از دست ميدهيم و هميشه ميخواهيم ديگران از ما راضي باشند؟ به خصوص وقتي کسب وکار کوچک خودمان را آغاز ميکنيم، احساس ناامني ميکنيم و فکر ميکنيم بايد به هر فرصتي پاسخ مثبت بدهيم، بدون اينکه فکر کنيم ممکن است کسب وکار ما را به آرامي به سوي شکست پيش ببرد. در اينجا 5 موقعيت را معرفي ميکنيم که وقتي در آن قرار ميگيريد بسيار مهم است که بتوانيد «نه» بگوييد:
1- به اينکه همه کارها را خودتان انجام دهيد، نه بگوييد
به عنوان صاحب يک کسب وکار کوچک ممکن است بودجه محدودي داشته باشيد و بنابراين فکر کنيد مجبوريد همه کارها را خودتان انجام دهيد: بازاريابي، حسابداري، برنامه ريزي، شبکه سازي و غيره. اما برداشتن همه اين خربوزهها با يک دست باعث ميشود خيلي سريع شکست بخوريد؛ چون بر کسب وکار اصلي خود و کاري که آن را خوب انجام ميدهيد، تمرکز نميکنيد. در اينجا مثالي را بيان ميکنيم: من وظايف روتين را دوست ندارم! اين کارها مرا کسل ميکند و بنابراين بي دقت ميشوم و اشتباه ميکنم. به هر حال، براي اينکه بتوانم حضور موثري در شبکههاي اجتماعي داشته باشم، تصميم گرفتم برنامهريزي ماهانهاي براي آنها داشته باشم. ميدانيد چه راه حلي انتخاب کردم؟ اين وظيفه ماهانه را به يک دستيار در فضاي مجازي برون سپاري کردم. يعني آن را به فردي واگذار کردم که بسيار سريعتر از من است و در نتيجه ميتوانم انرژي خودم را بر وظايف مهمتري مانند جذب مشتري متمرکز کنم. پس همه کارها را خودتان انجام ندهيد. اين دستياران کمک بسيار بزرگي براي صاحبان کسب وکارهاي کوچک هستند!
2- به استفاده شدن از مغزتان در ازاي يک پياله قهوه، نه بگوييد
در دفترم نشسته بودم که يکي از همکاران وارد شد و گفت «مي توانيم يک پياله قهوه با هم بخوريم، من سوالاتي دارم؟» خوب ميدانستم آن فرد فقط ميخواهد از دانش من در ازاي يک پياله قهوه استفاده کند. اما هميشه اين فکر در ذهن من وجود دارد که «اي کاش او واقعا به خدمات من علاقه مند بود.» اگر ميخواهيد کسب وکارتان رشد کند، بايد در مورد جلسات اين چنيني بسيار محکم برخورد کنيد. درست است که برخي از اين جلسات به صرف کردن زمان ميارزند، اما برخي ديگر اين گونه نيستند. شرايط را بسنجيد و به افرادي که ميدانيد فقط ميخواهند دانش شما را تخليه کنند، «نه» بگوييد.
حل معادلات رياضي
با دوربين موبايل
محققان کروات نرمافزاري طراحي کردهاند که با استفاده از دوربين موبايل قادر به حل مسائل و معادلات رياضي است.
محققان شرکت MicroBlink نرمافزاري براي حل مسايل و معادلات رياضي از جمله اعشار، توان، ريشهگيري و معادلات خطي ساده ابداع کردهاند.
نرمافزار PhotoMath در حقيقت يک برنامه کمک آموزشي است که به يادگيري بهتر و راحتتر رياضي کمک ميکند.
اين نرمافزار از طريق دوربين موبايل، تمامي مسايل رياضي را که مشاهده ميکند، حل ميکند.
براي استفاده از نرمافزار، دوربين موبايل بايد به سمت فرمول رياضي گرفته شود و جواب به سرعت بر روي صفحه نمايش تلفن نشان داده ميشود.
اين نرمافزار از فناوري تشخيص کاراکتر نوري براي خواندن فرمول رياضي استفاده ميکند؛ مسأله توسط نرمافزار حل شده و مراحل گام به گام حل مسأله به همراه جواب نهايي براي کاربر نمايش داده ميشود.
نرمافزار PhotoMath مخصوص تلفن همراه با سيستم عامل iOS و ويندوز طراحي شده و نسخه آندرويد آن تا پايان سال جاري ميلادي ارائه ميشود.
اين دستاورد در کنفرانس Twechcrunch Disrupt در لندن معرفي شده است.
پيوند قلب مُرده براي اولين بار در جهان
جراحان شفاخانه «سنت وينسنت» استراليا براي نخستين بار در جهان يک قلب مرده را در سينه يک بيمار پيوند زدند. اين اقدام شگفتانگيز جراحان استراليايي ميتواند شمار نجاتيافتگان جراحي پيوند قلب را 30 درصد افزايش دهد.
از عمل جراحي پيوند قلب مرده با عنوان «تغيير پارادايم» ياد ميشود که موفقيت در انجام آن ميزان موجودي قلب براي انجام پيوند را به شدت افزايش خواهد داد. تا پيش از اين عمل پيوند قلب تنها با اهداي قلب بيماران مرگ مغزي که قلب آنها همچنان ميتپيد، امکانپذير بود. اما تيمي از جراحان بخش پيوند قلب و ريه شفاخانه «سنت ونيسنت» روزجمعه گذشته اعلام کردند تاکنون سه جراحي پيوند قلب با استفاده از قلبهاي اهدايي بيماراني که قلب آنها 20 دقيقه از کار افتاده بود را با موفقيت انجام دادهاند. از بين اين سه بيمار که پيوند قلب دريافت کردهاند دو نفر به خوبي بهبود يافتهاند و نفر سوم نيز که به تازگي اين پيوند روي او انجام شده همچنان تحت مراقبت ويژه قرار دارد.
به نقل از گاردين، «پيتر دونالد»، جراح متخصص قلب و رييس بخش پيوند قلب و ريه شفاخانه «سنت ونيسنت» ميگويد: حدود 20 سال است که روي اين پروژه کار ميکنيم.
وي افزود: به دنبال اين بوديم که ببينيم قلب تا چه مدت پس از باز ايستادن از حرکت ميتواند به حيات خود ادامه دهد. سپس با استفاده از تکنيکي به نام «قلب در جعبه ماشيني» آن را دوباره احياء کرديم. در اين تکنيک خون موجود در قلب را پيش از قرار دادن در داخل ماشين به کلي استخراج کرديم و سپس قلب را در داخل ماشين گرم کرديم که دوباره شروع به تپيدن کرد. هر يک از قلبها به مدت چهار ساعت داخل اين ماشينها قرار گرفتند تا آماده پيوند باشند. اين شيوه منحصربهفرد ميتواند پيشرفت قابل توجهي براي فائق آمدن به کمبود قلب پيوندي باشد.