loading...
سخن جدید
محمد رضا نعیمی بازدید : 20 1393/10/28 نظرات (0)

نویسنده: مرجان حسینی

دخترک که کوشش می‎کند تا اعتماد به نفس خویش را در سیمای ظاهری اش حفظ کند، لباس مناسبی بر تن نموده و عینک آفتابی بزرگی را نیز بر چشم زده است. وی با گذاشتن قفسه‎ی سیاری که محتوای آن کتاب و اقلام فرهنگی دیگری چون قلم،‌ پنسل، پاک‎کن، قلم‎تراش و سایر اشیای مورد نیاز کودکان مکتبی است به کسب و کار می‌پردازد. او خود نیز به خواندن یکی از مضامین مکتب اش مشغول است و به توجه به تمام اشخاص و عابرانی‌که دسته دسته از کنار شان رد می‎شوند. برخی نیز گاهی از روی نیاز و زمانی از باب تفنن و سرگرمی سری به بساط وی زده و گاهی هم چیزی را می‎خرند که باعث خرسندی درونی دخترک خوش‎فرم و شیک‌پوش می‎شود.
دخترک حاضر نیست خیلی سخن بگوید و به همین دلیل هم حاضر نمی‎شود تا مصاحبه کند یا هم اسم و مشخصات خود را بگوید و در باره‎ی کار وبارش حرفی بزند. اما وضعیت وی گویای زندگی ناگوار اوست که شرایط روزگار بر وی تحمیل نموده است. زیرا چیزی‎که دخترک خردسالی را مجبور ساخته تا در هوای آلوده‎ی کابل در یکی از مناطق مزدحم شهر نشسته و قرطاسیه فروشی نماید، گویای واقعیتی است که تحمل آن نه تنها برای دخترک دست‎فروش، بلکه برای هر بیننده‎ای سخت و دشوار می‎باشد.
حقیقت این است که پدیده‎ی کودکان کار تنها روزهای سپید دخترک دست‎فروش را به سیاهی مبدل نکرده است، بلکه امثال وی خیلی از کسان دیگری نیز هستند که نه سرما را می‎شناسند و نه گرما مانع رفتن آنان به خیابان و محل‎های کار می‎گردد. سرما و گرمای روزگار آنان به گونه‎ای است که هیچ‎گاهی نباید دست از کار بکشند زیرا در آن صورت، چرخ زندگی شان فلج شده و شرایط برای شان دشوارتر از هر زمان دیگری خواهد شد.
پسرهایی که همه روزه با صورت‎های کثیف که انگار چند هفته است آب به خود ندیده و دست‎های کوچکی که اثری از لطافت در آن به چشم نمی‎خورد به دست فروشی،‌ دود کردن اسپند، موترشویی و... مشغول اند همگی نشان از این واقعیت تلخ دارند.
تمام این کودکان به رفتارهای نامهربانانه مردم عادت دارند. آنان حتی معنی قهرهای کودکانه را هم نمی‎دانند. آنان عادت دارند با همه آشتی باشند. حتی با کسانی‎که آنان را به قهر از خود می‎رانند. آنان می‎دانند اگر قهر کنند هیچ‎کس نازشان را نخواهد کشید. آنان هرگز نمی‎دانند که کدام فصل به چه بازی باید بپردازند و در فصل زمستان کدام بازی برای کودکان مناسب است، بلکه آنان فقط طعم قهرهای رهگذران را می‎شناسند و نگاه نفرت انگیز آنان را. آنان کودکان کار هستند، کودکانی‎که زندگی شان با کار گره خورده و حق دیگری برای شان مد نظر گرفته نشده است!
طبق تعریف سازمان حمایت از کودکان ملل متحد «یونیسف» کودکان کار به کودکانی اطلاق می‎شود که در شهرهای بزرگ برای ادامه بقای خود مجبور به کار و زندگی در خیابان هستند، بنابراین کودکان کار بخشی از کودکان خیابانی هستند که در واقع برای امرار معاش خود و خانواده خود کار می‎کنند.
این گروه از کودکان قربانیان رشد اقتصادی، فقر، فقدان ارزش‎های سنتی و خشونت‎های خانوادگی هستند. کارشناسان معتقدند: کودکان کار به چندگروه طبقه بندی می‎شوند یک دسته از کودکان کار جهت کسب درآمد با خانواده ارتباط دایم دارند و هر شب به منزل خود بر می‎گردند. هدف آنها کسب معاش برای خود آنها و خانواده های‎شان است. دسته دوم کودکانی هستند که شغل و درآمد برای خانواده دارند، ولی ارتباط دایم با والدین خود ندارند و هر چند وقت یک بار به خانه رفته و بقیه ایام را در خیابان یا منزل دوستان می‎گذرانند. دسته سوم کودکانی هستند که تیمی یا گروهی نگهداری می‎شوند، روزها در خیابان کار می‎کنند و فاقد ارتباط خانوادگی هستند و شب‎ها به محل و جایگاه گروهی خود باز می‎گردند. این کودکان بیش‎تر در معرض خطر هستند و افراد مختلف کار اداره و کنترول آنها را بر عهده دارند، همان افرادی که مشاغل کاذبی مثل ساجق فروشی، دودکردن اسپند و غیره را ایجاد می‎کنند.
اکثر کودکان کار در محیط‎هایی مانند تولیدی‎ها و مشاغل خانگی، زراعت، بازار، تعمیرگاه، کارهای ساختمانی و حمل و نقل و غیره مشغول هستند.
با وجود اینکه، صندوق حمایت از کودکان (یونیسف)، کار برای کودکان زیر۱۵ سال را ممنوع کرده ولی هنوز بسیاری از این افراد باید روزها را با رنگ کردن بوت‌ها، دست فروشی اجناس مختلف، فروش اقلام سبک مورد نیاز مردم و... در خیابان و چهارراه سپری کنند. بیش‎تر این کودکان از طبقه ضعیف جامعه بوده و در خانواده‎های پرجمعیت زندگی می‎کنند. مسایل اقتصادی دنیای کودکی آنها را فراگرفته و آنها را وادار می‎کند به جای درس خواندن روزگار خود را با کار وفعالیت اقتصادی سپری کنند.
این در حالی است که آینده کودک با وضعیت زندگی او دردوران کودکی رابطه‎ای مستقیم دارد. برای رفع این معضل جدی باید برنامه مدونی با همکاری همه دستگاه‎ها و عزمی عمومی اجرا شود. پایین بودن سطح معیشت خانواده‎ها و نبود سرپرست برای تامین امکانات زندگی در برخی ازخانواده‎ها موجب کار کردن کودکان است. متاسفانه این کودکان بیش‎تر به کارهای سخت و زیان آورمشغول شده که سلامت آنان را در معرض تهدید قرار می‎دهد.

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
سخن جدید
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    سایت سخن جدید از نظر تغییرات ظاهری چگونه است؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 487
  • کل نظرات : 4
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 27
  • آی پی دیروز : 10
  • بازدید امروز : 241
  • باردید دیروز : 18
  • گوگل امروز : 2
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 405
  • بازدید ماه : 769
  • بازدید سال : 3,605
  • بازدید کلی : 84,124