نویسند: علی سینا
دهم ماه دلو، سالروز متقاعدین یا بازنشستگان است؛ روزیکه برای بهبود وضعیت بازنشستگی فکری شده و برنامهای ریخته شود تا وضعیت سالمندان در سالهای واپسین عمر به صورت بهتری رقم زده شود.
اما امروزه، شرايط اجتماعي و اقتصادي جامعه، آنچنان در گرداب تغييرات گرفتار شده اند كه كمتر ميتوان از بازنشستگي به عنوان زماني براي اندكي آسودن در آرامش خاطر و خانه سراغ گرفت. سالمندان در گذشته تا هر زمانیكه توان داشتند، كار ميكردند. متوسط اميد به زندگي پايين بود و تعداد سالمندان كم و افراد معدود سالمند نيز در خانه مورد احترام و مورد حمايت اعضاي خانواده هستهاي بودند.
هرچند این قضیه در افغانستان تاکنون نیز به نحوی برخوردار از همان وضعیتی است که در فوق اشاره شد، اما در جوامع معاصر، حكايت ديگري از زندگي بر زبان سالخوردگي و بازنشستگي روايت ميشود. انسانها نميتوانند تا هر زمان كه بخواهند، به كار و توليد بپردازند. آنها مجبورند در سن خاص كه سن بازنشستگي قانوني نام دارد و بسيار زودتر از سن بازنشستگي فيزيولوژيك است، دست از كار بكشند. درحاليكه براي ترميم زخم ناشي از خرد شدن در زير تغييرات چرخهی اقتصادي، ناگزير از كار و كار و كار هستند.
با گذشت زمان، بهبود شرايط صحي و افزايش متوسط سن اميد به زندگي، شمار ساليان عمر افزايش يافت و جوامع رنگ خاكستري گرفته اند که افغانستان نیز ناگزیر در این کاروان پیوسته و یا درحال پیوستن است. با افزايش سنين متوسط عمر، موضوع بازنشستگي مورد توجه قرار گرفت و حمايتهاي بازنشستگي تعريف شد، اما اين حمايتها در همه جوامع از كارآمدي و كفايت لازم برخوردار نيستند و با وجود افزايش متوسط عمر، سطح كمي و كيفي زندگي سالمندان در بسياري از جوامع در حال توسعه و پيرامونيكه فاقد يك نظام جامع حمايتهاي تامين اجتماعي هستند، ارتقاي چنداني نيافته است و سالمندان در دوران بازنشستگي با مشكلات و چالشهاي فراواني مواجه هستند، چالشهايي تا آن حد جدي است كه آسيب شناسان اجتماعي مدعي شده اند که بسياري از سالمندان در سالهاي ابتدايي بازنشستگي جان ميسپارند.
در افغانستان اما وضعیت متقاعدین یا سالمندان بسی غیر مصوون است. افغانستان یکی از کشورهای است بیشتر جمعیت آن جوان است. بر اساس گزارش اداره احصائیه، جمعیت تخمینی کشور ۲۷ میلیون و پنجصد هزار نفر است. از این میان بیش از ۱۱ میلیون نفر زیر سن ۱۵ سال قرار دارند.
تعداد دقیق جمعیت مسن که توانایی کار را ندارند مشخص نیست، ولی به نقل از بی بی سی، تعداد کارمندان دولتی که به دلیل پیری و یا ۴۰ سال خدمت در ادارههای دولتی افغانستان بازنشسته شدهاند، ۱۳۰ هزار نفر اعلام شده است. دولت افغانستان برای دلجوبی از این افراد روز دهم دلو را به عنوان روز ملی بازنشستگان اعلام کرد تا از زحمات این افراد قدردانی کند. ولی اینکه نامگذاری این روز، چقدر میتواند مشکل بازنشستگان را حل کند؟ خود حدیث دیگریاست.
بسیاری از بازنشستگان از میزان معاش بازنشستگی شان شاکی بوده و آن را ناکافی میدانند. آنان حالت زمان بازنشستگی را دردناک و رنجآور میدانند. ظاهر که بیش از بیست سال در شرایط دشوار در یک نهاد دولتی به عنوان کارگر فنی و تخنیکی کار کرده است، پس از یک سال چیزی در حدود چهل هزار افغانی دریافت میکند که حتی نیازهای اولیه اش را رفع نمیتواند. وی این حالت برای خودش خیلی خوردکننده میداند.
شرایط بازنشستگی:
- تکمیل سن ۶۵ سالگی
- پایان دوره کار، ۴۰ سال خدمت
- بازنشستگی داوطلبانه
- مرگ، ناپدید شدن، معلولیت و بیماری دوامدار
- انفصال از خدمت
به گفتهی مسوولان ریاست خزینه تقاعد، اکنون ۱۳۰ هزار بازنشسته در افغانستان ثبت شده است اما دولت تنها میتواند حقوق بازنشستگی صدهزار نفر را پرداخت کند. اکنون ۶۰ درصد از بازنشستگان ثبت شده و برای ۴۰ هزار نفر آنان حساب بانکی باز شده تا حقوق خود را از این طریق دریافت کنند. در حال حاضر، سیستم رسیدگی به مسایل مالی کارمندان بازنشسته مدرنیزه شده، میگوید که در سال جاری ۱۶ هزار کارمند بدون اینکه به ریاست صندوق بازنشستگان مراجعه کنند، معاش خود را از طریق بانکها دریافت کردهاند که این رقم در سال ۱۳۹۳ به ۶۰ هزار نفر رسید.
براساس آمار مجموع کارمندان غیر نظامی دولت افغانستان در سال ۱۳۹۱ خورشیدی ۳۸۲ هزار نفر اعلام شده که هر ساله این مقدار نسبت به سالهای قبل افزایش مییابند. اما دولت به دلیل ضعف اقتصادی در افغانستان، دولت قادر نیست تا تمام امتیازات قانونی بازنشستگان را به آنها بدهد.
حقیقت این است که نظام بازنشستگي كارآمد و جامع ميتواند با تامين نيازهاي مختلف معيشتي و اجتماعي بازنشستگان، متوسط طول عمر را در دوران پس از بازنشستگي تضمين كند، اما چالشها و دغدغههايي چون آهنگ شتابان افزايش تعداد بازنشستگان، اعلام دستمزدهاي غيرواقعي در دوران خدمت، تحميل هزينههاي غيرمنطقي و غيرطبيعي به خزانههای تقاعد و ابعاد كوچك و محدود اقتصاد كشور، سبب شده است كه تاكنون مسئولان كشور تنها به تامين نيازهاي اوليه بازنشسته آن هم به شكلي محدود بسنده كنند. شکی نیست که این شرایط، روزگار متقاعدین را تلخ و زندگی را به کام آنان زهرآگین نموده است.