سرمقاله
بازگشت 24 هزار پناهجو از پاکستان به کشور در فصل سرمای زمستانی، بار دیگر معضل مهاجرت را در کشور برجسته ساخته و لزوم تدابیر جدی برای رفع معضلهای برخاسته از این پدیده را رونما ساخته است.
مهاجرت شهروندان افغانستان به صورت غیرقانونی و به منظور دستیابی به وضعیت بهتر برای زندگی، همواره به نحوی برای آنان دردسرساز شده و دولت افغانستان نیز در خصوص رفع مشکلات متعدد آنان کار موثری انجام نداده و یا هم نتوانسته است انجام بدهد. مشکلات پناهجویان افغانستانی در خارج از کشور به نحوی و مشکلات بیجاشدگان به شکل دیگر، وضعیت افغانستان را در عرصهی مهاجرت، بحرانساز به تصویر کشیده است. خیمههای بیجاشدگان داخلی در گوشههایی از پایتخت و سایر شهرهای بزرگ، سالهاست که برپا شده و تاکنون نه سرپناه مصوون در فصل گرما و سرما برای آنان مهیا شده است و نه هم مساعدتی جهت امرار معیشت آنان صورت گرفته است.
اوضاع برای پناهجویان خارج از کشور نیز نه تنها مطلوب است، بلکه همواره خبرهای ناگواری از زندگی و شرایط رقتبار آنان مخابره میشود. غرق شدن در دریا، اخراج اجباری، برخوردهای غیرانسانی و عدم دفاع از حقوق انسانی آنان توسط مراجع قانونی و حقوقی مرتبط با دولت متبوع شان (حکومت کابل) روایت روزمرهای است که روزگار را به کام مهاجران افغانستانی تلخ ساخته است.
حقیقت این است که مقصر اصلی این وقایع تلخ و مسوول مستقیم جلوگیری از چنین رخدادهایی، دولت افغانستان است و ملامتی اصلی نیز در برابر هرگونه رویداد را در خصوص مهاجرین باید به دوش دولت متبوع این پناهجویان انداخت، بیش از آنکه کشورهای مهاجرپذیر را سرزنش نمود. زیرا وظیفه و مکلفیت دولت است تا با ایجاد چهارچوبهای حقوقی برای مهاجرت و تعامل منطقی و مطلوب با کشورهای مهاجرپذیر بتواند زمینهی هرگونه سوء استفاده از آنان و یا ستم و اجحاف در حق مهاجرین را رفع سازد. همانگونه که دولت موظف است تا با فراهم ساختن زمینهی زندگی امن، مصوون و مرفه در داخل کشور، پدیدهی مهاجرت داخلی و خارجی را به عنوان معضل جدی از جامعه ریشه کن سازد.
با وجود اهمیت این مسأله و ضرورت پرداختن به آن در طی سیزده سال گذشته، متأسفانه که نه تنها تغییر مثبتی در این خصوص رونما نشد، بلکه با گذشت هر روز موجی از مهاجرتهای کاری به کشورهای دور و نزدیک افزایش یافته و قربانیهای حوادث مهاجرت نیز بر آمار تلفات افغانها میافزاید. این درحالی است که مصارف انجام شده و هزینههای صورت گرفته در این خصوص و سایر عرصههای بازسازی کشور بالاتر از میزان بودجهی بازسازی اروپا و طرح مارشال برآورد شده است.
به هرحال، آنچه ضرورت اساسی میباشد، پرداختن به پدیدهی مهاجرت به عنوان یک طرح کلان ملی است نه اینکه آن را جزئی از برنامههای مقطعی با پروژههای نمایشی روی دست گرفت؛ چیزی که در گذشته موثر نیفتاده و در آینده نیز گرهی از معضل مهاجرت نخواهد گشود.