loading...
سخن جدید
محمد رضا نعیمی بازدید : 12 1393/12/17 نظرات (0)

به مناسبت ایام فاطمیه

نخستین ستاره ای بودی که در عرش به خورشید نبوت رسیدی؛ ستاره‎ای نیلی به رنگ جراحت آسمان و زخم زمان. ای ام ابیها! ای مهربان‎ترین مادر، حبیبه‎ی حق و شفیعه‎ی حشر! تو محور آسیای ایثاری و اولین علت خلقت.
ای مادر رسالت و همتای ولایت! وصله‎های چادر و بوریای خانه ات، تمنیات و تمایلات خاکیان را به هیچ می‎انگاشت. صالحان و صدیقین و مقربان ملکوت، آرزومند خدمتگزاری خاندان خدایی ات بودند و بانوان برگزیده‎ی حق، رفت و روب آستانه‎ی خانه‎ی اهل بیت(ع) را تمنا می‎کردند و با این وصف، دستان مبارکت که بوسه‎گاه اشرف رسولان بود، از فزونی تلاش مهرآگینت پینه بسته بود.
همه‎ی قصرهای جنت و تمام گهرها و آذین‎های باغ بهشت، ذره‎ای از غبار خشت خانه ات هستند و هستی، جلوه‎ی یک سجود سالکانه‎ی تو. اگر نبودی، افلاک و آفریدگان به وادی حیات نمی‎رسیدند.
ما «اسیر» عنایت تو هستیم و «مسکین» و محتاج شفاعتت. اینک «یتیم» هجران توییم و سیه پوش نیلوفر ساقه شکسته‎ی شهود؛ « و یطعمون الطعام علی حبّه مسکینا  و یتیماً و اسیرا». ما را نیز به طعام معرفت و محبت، میهمان کن و از زلال زمزم خیر کثیر، بنوشان ای عطیه‎ی عرش! سلام بر غمگنانه ترین روایت ولایت! امروز جان علی از تن مفارقت کرد، گرد یتیمی بر رخسار مهسای زینب نشست، موسم تنهایی حسن فرا رسید، حسین از همین لحظه، کربلایی شد و طلیعه‎ی عاشورا بر صحیفه‎ی راز، تابید. مادر، چه غریبانه از دیار عاطفه‎ها هجرت کرد و در مشایعتش مرغ دل تا فراسوی آسمان کوچید.
امروز از سیمای یاس‎ها و نسترن‎های بهاری، نکهت غم می‎خیزد. امروز شقایق‎های دشت بی قراری، سیاهپوش زهرای آل یاسینند و از سمت آبی دلدادگی، سحاب حزن و توفان حسرت به آسمان احساس سرخ شیعه رسیده و بارش اشک و تراوش زمزم عشق و ریزش آبشار حرمان و رویش غنچه‎های درد و داغ، منظر بهار غمند و عندلیب عاطفه را به نغمه‎ی فرقت فرا می‎خوانند.
امروز صبای سوزد ل‎ها حزین و خرامان به سوی مدینه وزید و عطر یاسمن‎های اندوه در کوچه‎های ارادت پیچید. سلام عاشقان بر غریب مدینه. امروز تمام راه های آسمان را به سوی مدینه گشوده اند و راهیان سبز سلوک به تنهایی مزار یار می اندیشند. آنک، در رثای گوهر گمگشته‎ی علی، ریزش الماس اشک را شاید و تراوش یاقوت آه. آنگاه که شمشاد شیدای ولایت را شبانه به معراج مهر بردند، چشمه‎ی اشتیاق خشکید و ماه امید، هجرت کرد. چه شباهنگام دلتنگی بود و چه سپیده ی سیاهی! تمام خورشیدهای شعف، یک‎باره با غروب آشنا شدند. سیمای سپید زهره‎ی منظومه‎ی ولایت به سرخی گرایید.
فاطمه، معیار فضایل بود و اسوه ی سرآمدان عصمت و میزان محسنین. در فناکده‎ی خاک، افول کرد و در بقاسرای عرش، طلوع و تابندگی نمود. هنوز آوای شیوایش در گوش دل‎ها باقی است که همگان را به پارسایی و پایداری در ولایت علوی می‎خواند و خود،عامل نخست آن بود. آیین محمد (ص) از استقامت سرخ زهرا آوازه یافت و امت از مرام زیبایش، مجد.

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
سخن جدید
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    سایت سخن جدید از نظر تغییرات ظاهری چگونه است؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 487
  • کل نظرات : 4
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 32
  • آی پی دیروز : 10
  • بازدید امروز : 309
  • باردید دیروز : 18
  • گوگل امروز : 2
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 473
  • بازدید ماه : 837
  • بازدید سال : 3,673
  • بازدید کلی : 84,192