امریکاییها این روزها، روزهای سختی را سپری میکنند و دموکراتهای حاکم به ایالات متحده که تا انتخابات بعدی به نظر میرسد فرصت زیادی ندارند، بین حمایت از دموکراسی و دفاع از دیکتاتوری و در جنگ جاری علیه تروریزم در خاورمیانه سرگردانند.
کاخ سفید این روزها در شرایطی به سر میبرد که میان سنتیترین دیکتاتوری جهان و آزادترین کشور دموکراتیک منطقه سرگردان است.
این کشور حتی نمیداند خود را در صف نیروهای مقاومت ضدتروریستی باید قرار دهد یا در صف حامیان و موسسین گروههای تکفیری و صاحبان فتواهای ضدانسانی.
آنها در حوزه مسایل و تحولات منطقهای، بصورت واقعی دچار نوعی بلاتکلیفی هستند و درحالیکه اطمینان یافته اند، ریشههای افراط گرایی و تروریزم کجاست، اما همچنان همان ریشهها را حمایت کرده و برای جنگ افروزی تشویق میکنند.
امریکاییها که یک ائتلاف بینالمللی علیه گروهک تروریستی داعش با حضور 70 کشور تشکیل دادند، اکنون بعد از ماهها قادر نیستند بصورت واقعی یک بیلان کاری ارائه کنند.
آنها بارها اخبار غیر واقعی مبنی بر هدف قرار دادن ابوبکر البغدادی را در بوق کرده و هر روز خبر از کشتن سرکردگان این گروه تروریستی دادند، اما همه اش نادرست بود و مواضع داعش نیز هیچگاه طی ماههای گذشته بر اثر بمبارانهای هوایی ائتلاف آسیب ندید.
حتی تعداد پروازهای جنگندههای امریکایی و ائتلاف طی ماههای گذشته بیش از 5 – 6 سورتی نبوده و بیشتر جنبه نمایشی داشته است، بطوری که تعداد پروازهای 70 کشور عضو ائتلاف به اندازه یک روز پروازهای سعودی ها و متحدانش بر فراز یمن نبوده است.
اما واقعیتهای صحنه میدانی چیزهای دیگری میگویند؛ بمبارانهای به گفته خودشان اشتباهی مواضع نیروهای عراقی، پرتاب سلاح و تجهیزات برای داعش، عدم تحرک جدی برای متقاعد کردن کشورهایی که مرزهای خود را بر روی داعش بازگذاشته اند و همچنین باز بودن مجاری نقل و انتقال پول برای گروههای تروریستی.!
در جریان آزادسازی تکریت در ماه گذشته، 10 دولت منطقهای به رهبری عربستان، به دولت عراق فشار شدیدی وارد کردند تا مانع از انجام آن شوند و امریکاییها نیز آنان را همراهی کردند. این همان 10 کشوری هستند که حالا بر سر مردم و زنان و کودکان بی دفاع یمن بمب فرو میریزند.
کار به جایی رسیده که زمانی هم که قرار میشود امریکاییها در عملیاتی علیه داعش حضور یابند، سایر نیروهای ضد تروریستی بر روی زمین، کنار میکشند و این موضوع به صراحت در جریان عملیات آزادسازی تکریت به وقوع پیوست و پس از درخواست دولت عراق از امریکاییها برای پروازهای جنگی بر فراز تکریت، گروههای زیادی صحنه نبرد را ترک کردند و همه شاهد بودند که پس از حضور بی حاصل یک هفتهای جنگندههای امریکایی، دولت عراق دوباره سراغ نیروهای مقاومت ضد تروریستی رفت تا آنها بازگردند و کار را تمام کنند.
حالا، این سیاستها و سناریوها در قبال ملت یمن در حال تکرار است و امریکاییها در حال حمایت از نادر بازماندههای نظامهای حکومتی و خشن جهان هستند که ادعا دارد با بمباران غیرنظامیان و تاسیسات یک کشور مستقل، قصد دارد حکومت مردمی آن را به قدرت بازگرداند!
چرا چنین است؟ چرا گروههای ضد تروریستی منطقه به امریکا اعتماد ندارند؟ اینها موضوعات پیچیدهای نیست و نشان میدهد که امریکاییها در آزمون دموکراسی و مبارزه با تروریزم که با شعار آن سالها در مناطق مختلف جهان مداخله کرده اند، شکست خورده و چیزی به نام خود ثبت نکرده اند، اما در مقابل علامت های سوال زیادی توام با بی اعتمادی به جا گذاشته اند؛ ابهامات و سوالاتی که ریشه در سیاست گذاریهای مبتنی بر سلطه جویی و مناسبات این کشور با متحدان سنتی اش در خاورمیانه دارد که این روزها کاخ سفید را در اتخاذ تصمیمات درست و منطقی در مخمصه قرار داده است.
ارسال نظر برای این مطلب
درباره ما
سخن جدید
اطلاعات کاربری
نویسندگان
لینک دوستان
نظرسنجی
سایت سخن جدید از نظر تغییرات ظاهری چگونه است؟
آمار سایت