سرمقاله
امضای تفاهمنامهی همکاری استخباراتی از سوی حکومت با سازمان استخباراتی پاکستان باعث شد تا صداهای اعتراضی زیادی علیه این عملکرد حکومت وحدت ملی بلند شده و حکومت را ناگزیر به اصلاح و حتی انکار امضای این تفاهمنامه نماید.
هرچند سخنگوی شورای امنیت ملی از امضای یک پیشنویس تفاهمنامه سخن گفت و نسخهی نهایی آن را منوط به نگاه و دیدگاههای اصلاحی دانست. در همین حال ریاست جمهوری نیز از اصلاح این تفاهمنامه سخن گفته و دستور بر حذف بندهای مبهم آن صادر کرد.
نکات مبهم و حساسیت برانگیز آن نیز روی محورهایی چون مقابله با جدایی طلبان، ایجاد دفتر نهادهای استخباراتی دو کشور در خاک یک دیگر، آموزش و تجهیز نیروهای امنیت ملی توسط سازمان استخباراتی پاکستان، همکاری در مقابل سازمانهای استخباراتی دشمن دو کشور و ... نهفته است. زیرا برخی از این موارد از جانب افغانستان موضوعیت ندارند. به عنوان مثال، از نظر دولت اسلام آباد، هندوستان مصداق دشمن استراتژیک است درحالیکه هند برای دولت کابل دوست دیرینه به حساب میآید. یا اینکه در افغانستان هیچ جدایی طلبی وجود ندارد و ساکنان قومی پاکستان مصداق این بند توافقنامه میباشند. لذا هرگاه این موارد محقق شوند، حاصل این سند امنیتی برای پاکستان دست یافتن به اهداف استراتژیک دیرینه اش خواهد بود، ولی این بندها برای افغانستان تنشزا به شمار خواهد آمد.
پیشتر و مهمتر از تمام این موارد، برداشت کلی افکارعمومی در افغانستان این است که سازمان استخباراتی پاکستان دارای سابقهی سیاه در روابط با دولت کابل بوده و عملکرد نامیمونی را در قبال ملت افغانستان داشته است. این کارنامه اگر در مواردی از قراین و شواهد حدث زده شده است، در بسیاری از قضایا به شکل آشکار آن صورت گرفته و حتی مقامات پاکستانی به مساعدت عناصر افراطگرایی که دست به کشتار، انتحار و انفجار در افغانستان زده اند، تصریح کرده و با این ابزار دولت کابل را تهدید نموده اند. تمام این رویکردهای استخباراتی پاکستان در راستای اعمال و تحمیل خواستههای سیاسی آن کشور صورت گرفته است که دانه درشتهای این تقاضاها در رسمیت بخشیدن به خط دیورند، ختم دوستی با هند، ایجاد برخی از ساختارها طبق خواست این کشور در دولت کابل و... بوده اند.
حال اما شعار دو کشور این است که ورق قدیم در سیاستهای دو کشور برگشته و صفحهی نوینی گشوده شده است که بخش مهم آن دوستی به جای دشمنی تشکیل خواهد داد. این سخن در جریان سفرهای رسمی دیپلماتیک دو کشور در کابل و اسلام آباد ابراز گردیده و به صراحت بیان شد. با این وجود، باید دید که در عمل تا چه اندازه صداقت لازم در روابط دو کشور وجود داشته و پیششرطهای همکاری و دوستی عملی خواهد شد. این همان چیزی است که تاهنوز اطمینان کامل روی آن وجود ندارد و بخصوص از جانب دولت پاکستان به تصویر کشیده نشده است.
بنابراین، هرگاه حکومت پاکستان از صداقت لازم در همکاری و مساعدت با دولت کابل برخوردار شده و شرایط همکاری و دوستی را میان دو حکومت فراهم سازد، شکی نیست که امضای هرگونه تفاهمنامهای که در فضای مساوی و بدون امتیازطلبی صورت گیرد، مودر مخالفت و حساسیت مردم افغانستان و نهادهای سیاسی و مدنی قرار نخواهد گرفت.