سرمقاله
سنت جنگجویان در سیزده سال اخیر این بوده است که همزمان با گرم شدن هوا در فصل بهار، حملههای شان را تشدید بخشیده و با گذشت هر روز، اوج این حملات، زندگی را به کام مردم تلختر از پیش میسازند.
بهار سال جاری اما میزان خشونتها در نقاط مختلف کشور با تاکتیکهای مختلف و متفاوتتر از پیش دنبال شده و علاوه بر جنگهای فرسایشی تا انفجار و انتحار که همه ساله جزئی از روشهای مخالفان مسلح بود، گروگانگیری نیز در جمع آن افزوده شد و این موارد دامنهی بسیاری از ولایتهایی را که در سالهای گذشته از امنیت نسبی برخوردار بودند نیز گرفت. ولایت بلخ یکی از این نقاط بود که چندی پیش شاهد خونینترین حمله در مقر دادستانی یا سارنوالی اش بود و منجر به کشته و زخمی شدن بیش از چهل نفر شد. هلمند، قندهار، زابل،غزنی و سایر ولایتهای جنوبی در بهار امسال بیش از پیش در التهاب ناامنی فزاینده قرار گرفته است. اوضاع شرق کشور نیز وخیم است و میزان انفجارها و حملهها در ننگرهار، کنر و... نیز نشان از افزایش ناامنی در این ولایتها دارد. برخی از ولایتهای شمالی هم در تپش بیش از پیش به سر برده و اختطافها و انفجارهای به گوش رسیده از ولایتهای بغلان، کندز، تخار، بلخ و بدخشان، رنگ گلهای سرخ بهاری را در این زون با خون درهم آمیخته است.
مسیرهای اطراف پایتخت نیز در هر ماه شاهد یک رخداد خونین است. چندی پیش سیزده غیرنظامی در مسیر غزنی - کابل و در ولسوالی سید آباد میدان وردک به شکل بی رحمانه به رگبار بسته شدند. مسافران ولایتهای شمالی در ولایت چاریکار بارها توسط دزدان آزار و اذیت شده و اموال و دارایی شان به سرقت رفته است. هرچند به گفتهی عبدالوحيد صديقي، سخنگوي سرپرست ولايت پروان این مسیر در حال حاضر امن است، ولی ثبات آن شکننده است و احتمال هرگونه خطری برای مسافران این مسیر موجود است.
ناامنیها درحالی گسترش یافته و در فصل بهار اوج آن دیده میشود که شاهراههای کشور بیشتر از سایر نقاط در ناامنی و بی ثباتی به سر میبرد. در این میان، حکومت و نهادهای امنیتی در واکنش به این وضعیت نابهنجار و امنیت شکننده تنها اقدامی که انجام داده است، افزایش نیرو در شاهراههاست.
این وضعیت اعتراضهای عمومی و مدنی را نسبت به حکومت افزایش داده و نقطه ضعفهای موجود حکومت وحدت ملی را در برابر خشونتهای مختلف بیشتر از پیش متبارز و نمایان ساخت. اما سران حکومت وحدت ملی کم توجه به آنچه رخ میدهد، به جنگ قدرت شان ادامه داده و کماکان درگیر کسب قدرت بیشتر در نهادهای مهم کلیدی و ساختار کابینه میباشند.
این درحالی است که مردم انتظار دارند تا رهبران حکومتی با حساسیت و احساس مسوولیت بیشتری نسبت به اوضاع عمومی کشور اندیشیده و با درک شرایط کنونی، اختلافهای سیاسی را کنار گذاشته و با تکمیل کابینه و ساختار حکومتهای محلی، رسیدگی بهتری به اوضاع عمومی و امنیتی نمایند.