loading...
سخن جدید
بازدید : 21 1393/07/20 نظرات (0)

 

 

 

راهپيمايي عليه داعش و نظاميان امريکايي در کابل

 

 

شماري از شهروندان کابل عليه حضور درازمدت نظاميان امريکايي بر اساس امضاي پيمان امنيتي دست به تظاهرات زدند.

صدها تن از شهروندان کابل روز گذشته عليه حضور درازمدت نظاميان امريکايي در کشور دست به تظاهرات زده و امضاي پيمان امنيتي کابل- واشنگتن و کابل- ناتو را محکوم کردند.

در اين تظاهرات که از سوي حزب «همبستگي ملي» به راه انداخته شده بود، امضاى  پيمان امنيتى افغانستان با امريکا و ناتو، «زنجير اسارت» خوانده شد.

تظاهرکنندگان تصريح کردند: موجوديت پايگاه دايمى امريکا درافغانستان، خط مقدم خصومتهايي خواهد بود که جهان را به جنگ سوم جهانى تهديد ميکند.

تظاهراتکنندگان در پايان، از مقاومت مردم کوباني سوريه در برابر گروه داعش حمايت کرده و به عنوان اعتراض بيرق داعش را به آتش کشيدند و عليه اين گروه شعارهايى چون: «داعش جنايت ميکند، امريکا، ترکيه و عربستان حمايت ميکند» را سردادند.

جزئيات 62 ميليارد دالرکمک امريکا به نيروهاي امنيتي؛

صرف دهها ميليون دالر براي خريد تجهيزات امنيتي غيراستاندارد

 

 

دفتر بازرس ويژه امريکا براي بازسازي افغانستان (SIGAR) در گزارشي نوشته که امريکا از سال 2002 نزديک به 62 ميليارد دالر به نيروهاي امنيتي افغانستان کمک کرده است.

براساس اين گزارش، اين مبلغ بخشي از هزينه 104 ميليارد دالري امريکا براي بازسازي افغانستان در اين مدت است که آمارش پيشتر بدون جزئيات منتشر شده بود.

حالا سيگار گزارش داده که اين 61.77 ميليارد دالر براي تجهيز، تدارکات، خدمات، آموزش و همچنين تسهيلات و تعمير، نوسازي و ساخت و ساز زيرساختهاي امنيتي افغانستان هزينه شده است.

براساس اين گزارش که به کنگره امريکا ارائه شده، 30.59 ميليارد دالر ديگر به حکومتداري و توسعه، 8.91 ميليارد دالر به امور غيرنظامي و 2.84 ميليارد دالر ديگر به امور بشردوستانه اختصاص داده شده است.

دفتر بازرس ويژه آمريکا براي افغانستان نوشته که از 48.23 ميليارد دالري که به نيروهاي امنيتي افغانستان پرداخت شده، 31.93 ميليارد آن به ارتش و 15.94 ميليارد ديگر به پوليس پرداخته شده است.

جان ساپکو سربازرس ويژه امريکا براي بازسازي افغانستان در اين گزارش نوشته از مبلغي که به ارتش افغانستان پرداخت شده، حدود 12.26 ميليارد آن به امور مراقبت و نگهداري و بيش از يازده ميليارد ديگر به تجهيزات و حمل و نقل 195 هزار نفر عضو ارتش هزينه شده است.

همچنين براساس اين گزارش، 187 هزار پرسونل پوليس افغانستان نزديک شش ميليارد دالر را در اين مدت به مراقبت و نگهداري و بيش از سه و نيم ميليارد را در بخش تجهيزات و حمل و نقل و نزديک به سه و نيم ميليارد ديگر را در بخش آموزش هزينه کردهاند.

در گزارش سيگار همچنين آمده که سالانه دهها ميليون دالر در نهادهاي امنيتي افغانستان صرف خريد تجهيزات غيراستاندارد شده است.

پيشتر دفتر آقاي ساپکو گزارش کرده بود که 16 هواپيماي حمل و نقل کمک شده به ارتش افغانستان به ارزش 486 ميليون دالر، اوراق شده و به مبلغ 32 هزار دالر فروخته شده است.

اين در حالي است که ساير قدرتهاي بزرگ جهان هم کمکهاي زيادي را در اختيار ارتش و پوليس افغانستان قرار داده که آمار دقيق آنها در دست نيست.

با وجود اين کمکها، انتقادهايي که مطرح شده اين است که نيروهاي امنيتي افغانستان با حضور ده‎‎ها هزار سرباز خارجي در کشور، موفق به تامين امنيت نشدند.

سناتوران خطاب به حکومت و ناتو:

از راکتباران کنر جلوگيري کنيد

اعضاي مجلس سنا از آغاز دوباره حملات راکتي نظاميان پاکستاني بر کنر به شدت انتقاد کرده و از حکومت جديد ميخواهند در برابر اين تجاوزات پاکستان اقدامات جدي روي دست گيرد.

آنان همچنين ايجاد پوستههاي تلاشي مخالفان مسلح را در مسير شاهراه کابل_ قندهار براي نيروهاي امنيتي شرم آور ياد کردند.

به گزارش خبرگزاري جمهور؛ رفيع الله گل افغان معاون دوم مجلس سنا گفت: « بدبختانه حملات موشکي پاکستان بر کنر دوباره آغاز شده که باعث بيجاشدن برخي از شهروندان کنري شده است».

آقاي گل افغان افزود: کنر همانند تمام نقاط کشور مربوط خاک افغانستان است و حکومت جديد بايد در زمينه قطع حملات راکتي پاکستان بر اين ولايت، اقدامات لازم را انجام دهد.

بر اساس گزارشها؛ حملات راکتي پاکستان از دو روز تاکنون بر بخشهاي کنر از سرگرفته شده و نظاميان پاکستان تاهنوز 190 موشک را بر کنر شليک کرده اند.

بر اثر اين حملات، دهها خانواده از مناطق مرزي کنر بيجا شده اند.

معاون دوم مجلس سنا خاطرنشان کرد: «بر اساس پيمان امنيتي با امريکا و ناتو، آنان بايد از حريم افغانستان و مداخلات نظامي بيروني افغانستان جلوگيري کنند در غير آن امضاي پيمان هيچ مرهمي بر زخم مردم افغانستان نخواهد گذاشت».

هدايت الله رهايي عضو سنا نيز گفت: «دو هفته از عمر حکومت وحدت ملي و امضاي پيمان امنيتي با امريکا و ناتو ميگذرد. اين پيمان هيچ گونه تغييراتي را مبني بر توقف حملات راکتي و مداخلات پاکستان به افغانستان، بوجود نياورده است».

رهايي افزود: حکومت جديد بايد سياست خود را در قبال پاکستان مشخص کند و به هر طريق ممکن جلو حملات و مداخلات اين کشور را بگيرد.

رفيع الله حيدري نيز خاطر نشان کرد: حملات راکتي پاکستان مدتي متوقف بود، اميدواريهايي براي مردم کنر پيدا شده بود؛ اما حالا دوباره شروع شده و دهها خانواده بيجا شده که سرپناه هم ندارند.

آقاي حيدري تاکيد کرد: «اين بازي که از سوي هر کشوري، امريکا و يا پاکستان به راه انداخته شده بايد هر چه زودتر پايان يابد».

در همين حال؛ سناتوران خواستار ملاقات رودررو در مورد حملات راکتي پاکستان بر مردم کنر، با رييس جمهور غني شدند و هيات اداري نيز وعده داد که زمينه اين ملاقات را فراهم مي کند.

از سويي هم؛ برخي سناتوران از تلاشي وسايط در مسير شاهراه کابل- قندهار توسط طالبان به شدت انتقاد کردند.

به گفته آنان؛ طالبان در روز روشن در منطقه سالار ولسوالي سيدآباد و برخي مناطق ديگر در مسير شاهراه کابل- هرات، در 3 صد متري پوستههاي نيروهاي امنيتي، پاسگاه هاي تلاشي ايجاد کرده و موترها را تلاشي مي کنند که باعث آزار و اذيت مسافرين شده و حتا برخي اوقات مسافرين را با خود مي برند.

سناتوران، اين اقدام مخالفان مسلح را براي نيروهاي امنيتي کشور»شرم آور» خواندند.

بازداشت هفت تن از متهمان پرونده کابل بانک

بصير عزيزي، سخنگوي لوي سارنوالي اعلام کرد که هفت نفر از 21 متهم قضيه اختلاس از کابل بانک را در روزهاي گذشته به کمک پوليس کابل بازداشت کردهاست.

او روز گذشته در يک نشست خبري در کابل گفت که شيرخان فرنود و خليل فيروزي نيز شامل 21 نفر بودند که اکنون زنداني هستند و عبدالقدير فطرت رئيس سابق بانک مرکزي افغانستان نيز در امريکا بهسر ميبرد.

آقاي عزيزي افزود هفت نفري که در روزهاي گذشته بازداشت شدهاند عبارتند از طارق ميران، محمد قسيم رحيمي، شير آقا، بسما...، محبوب شاه فروتن و محمدعارف سالک.

به گفتهي سخنگوي لوي سارنوالي اين نهاد اکنون در تعقيب ساير متهمان اين پرونده هستند.

او افزود که لوي سارنوالي از طريق کساني که متهمان اين پرونده را ضمانت کردهاند و پوليس انترپول در صدد بازداشت متهمان اين پرونده است.

اين اقدام لوي سارنوالي بعد از آن صورت ميگيرد که رييس جمهور احمدزي چهارشنبه/ 8 ميزان با صدور فرماني براي بازداشت عاملان بحران کابل بانک سه روز ضرب الاجل تعيين کرده بود.

آقاي عزيزي در ادامه تاکيد کرد که دادستاني افغانستان خواستار محاکمه اين افراد براساس قانون است.

حدود سه سال پيش کابلبانک بزرگترين بانک خصوصي در افغانستان ورشکست شد، آن زمان بانک مرکزي افغانستان مديريت آن را به عهده گرفت و نام آن را به «کابل بانک نو» تغيير داد.

افتتاح مجتمع ورزشي مولا علي(ع)

در آستانهي عيد غدير خم، روز گذشته(20 ميزان) مجتمع ورزشي مولا علي(ع) در غرب کابل با حضور تعداد از مسوولان ورزشي کشور بازگشايي شد.

به گفتهي محمدعارف حيدري، سرمايهگزار اين مجتمع ورزشي، مبلغ ده ميليون افغاني براي ساخت آن به مصرف رسيده که قابليت انجام ورزشهاي فوتبال، واليبال و بسکتبال سالوني را در اوقات مختلف براي مردان و زنان دارا ميباشد.

موسس اين مجتمع ميگويد که سرمايهگزاري صورت گرفته به تأسي از سفارشهاي موجود پيشوايان ديني درخصوص انجام ورزش جهت رسيدن به آرامش فکري و آسايش جسمي است و هدف اصلي آن فراهم آوردن زمينهي سرگرمي مثبت براي جوانان ميباشد.

استاد دين محمد صافي، رئيس کميته فوتسال ‌‌کشور در مراسم افتتاحيهي اين مجمتع گفت: مجتمع ورزش مولا علي(ع)  يک مرکز ورزشي کاملا معياري است که با ساخت چنين مجتمعهايي ورزش کشور پيشرفت خواهد کرد.

وي افزود سکتور خصوصي با حمايت از فدراسيون فوتبال ميتوانند در ارتقاي توانمنديهاي ورزشي کشور سهم مثبتي داشته باشند.

محمدعارف رحماني، نماينده مردم غزني در مجلس نمايندگان نيز با توجه به ضرورت الگوگيري از پيشوايان ديني بخصوص شجاعت، سرزندگي و صلابت مولاعلي(ع) درباره اهميت ورزش گفت:»بدون ورزش جامعه پويايي خود را از دست ميدهد؛ جوانان با روي آوردن به ورزش ميتوانند از بلاي خانمانسوز اعتياد به دور باشند.»

گفتني است که اين مجتمع در حاشيه جاده عمومي دارالامان در غرب کابل موقعيت دارد و در مساحت دوهزار متر مربع به صورت معياري ساخته شده است.

.........................................

سايه سنگين «پادشاه گردشي» بر ادارههاي دولتي

ابوالفضل سيدخاني

«پادشاه گردشي»، يك اصطلاح عاميانه است كه معطوف به نگاه حسرت بار به گذشته و هراس از آينده است؛ اين اصطلاح در متون و ادبيات كهن فارسي تا به امروز باقي مانده و از پادشاه تلقياي بهمثابهي فرَ ايزدي در افكارعامه ساخته وپرداخته است، طبعا وقتي پادشاهي سبكدوش ميگردد و پادشاه يا همان ابرقدرت ملي ديگر، پا در ركاب او ميگذارد، صاحبان پست و مقامهاي بسياري مواجه به تهديد ميشوند و بسياريها هم براي نشستن در سمتهاي كليدي لحظهشماري ميكنند.

افغانستان كنوني، اين روزها مصداق تعبيرها و تفسيرهاي همين اصطلاح عاميانه است؛ بسياريها در مسير سايهي سنگين و سهمگين «پادشاه گردشي» قرار گرفته اند و خيليهاي ديگر در اين شب و روزها كابوس ديده و خطرفرود اين سايهي سوزناك را در عمق جان شان حس ميكنند!

اداره امور و دارالانشاي شوراي وزيران از جملهي اين دسته ادارات بود كه همزمان با آغاز مبارزات انتخاباتي و بخصوص پس از آنكه پيروزي آقاي اشرف غني احمدزي قطعي شد، زنگ خطر را شنيد و با عمق جان خويش آن را لمس كرد. آقاي صادق مدبر، رئيس اين اداره و فرد مورد اعتماد رئيس جمهور كرزي در اولين روز كاري آقاي احمدزي سبكدوش شد و 25 تن از روسا و مقامهاي عالي رتبه اين اداره ديروز حكم بركناري را دريافت كردند.

گزارشهايي هم وجود دارد كه ادارات ديگري هم هستند كه به سرنوشت اداره امور مواجه خواهند شد و طعم «پادشاه گردشي» را با عمق جان خود خواهند چشيد. اما آنچه اينجا حايزاهميت است، اين نكته نيست كه چرا ادارههايي منحل يا ادغام ميشوند و يا شماري سبكدوش و تعداد ديگري جايگزين آنان مي گردند؛ زيرا گردش قدرت يك اصل درحكومتداري است؛ افرادي ميروند و چهرههاي تازه در مسند شان قرار ميگيرند. لذا نبايد دراين نكته ترديد كرد چرا كه مقام و منصب و كرسي، «ملك طلق» آدمي نيست و طبعا چهرههاي نو و باقي افراد اين ملك هم مثل شهروندان بسياري از كشورهاي ديگر حق دارند كه شريك سياسي قدرت گرديده و بخت خود در حكومتداري را بيازمايند. آنچه حايز اهميت ميباشد اين سخن است كه بركناري و جايگزيني چهرهها بايد مطابق با معيارهاي مسلكي، تعهد، و ايمانداري و مبتني بر عدالت اجتماعي باشد. با توجه به اين نكته اكنون اين پرسش مطرح است كه آيا بركناري تقريبا تمامي مسئولان بلندپايهي يك اداره تماما براساس همين معيارها بوده وآيا افراد جديد وجايگزين، همگي كارآزموده و مبتني بر تعهد و تخصص شان انتخاب شدهاند؟ كه اگر چنين باشد قطعا پرسشي براي مردم باقي نخواهد ماند. اما اكنون هراس از آن وجود دارد كه بركناري و جايگزينيها بر پايهي تصفيه حسابهاي شخصي، قومي، سياسي وعقده مندانه صورت نگرفته باشد؟!

اين نكته (يعني جابجايي و سبكدوشي در قدرت) زماني پاسخ عقلاني خود را دريافت خواهد كرد كه بركناري چهرههاي گذشته و تعيين افراد جديد در مشوره و تصميم جمعي يعني اراده توامان رئيس جمهور و معاونان وي و رئيس اجرايي و معاونان او اتخاذ شده باشد؛ اما اگراين تصميمها فردي باشد و با اراده شخص رئيس جمهور، مهرههايي جابجا و بركناريها صورت بگيرد قطعا پاسخي قانع كنندهاي بهمردم داده نخواهد شد و حكومت فرآيند تكتازي و در نتيجه در مسير ديكتاتوري و استبدادي قرار خواهد گرفت كه قطعا آيندهي خوب و روشن برآن متصور نيست و از حكومت وحدت ملي هم خبري نخواهد بود.

نكتهي حايز اهميت ديگر دراينجا افزايش بيكاري در كشور است؛ درست است كه براي جلوگيري از فربهي قدرت و تراكم ادارههاي موازي و بي خاصيت، بايد ساختارشكني كرد و ساختارهاي موازي و مزاحم را برچيد اما وظيفهي يك حكومت سالم تنها جلوگيري از پنديدگي ادارهها نيست، ادارات در واقع مركزي براي ايجاد سهولت و ارائه خدمات براي شهروندان خود است. لذا نبايد با هدف بسيط وكارا ساختن ادارات، به سيل بنيان برانداز بيكاران ميليوني هم افزود.

حكومت وحدت ملي زماني ملي خواهد بود كه ازتنشها كم كرده و به تمامي مردم آن خدمات دهد و در واقع همگي سهمي در قدرت داشته باشند نه آنكه گذشتهها را از همه چيز محروم ساخت و محرومين گذشته را بر مسند قدرت شاند. زيرا نه شيوهي گذشته همخواني با عدالت دارد و نه شيوهي حذف همساز با دادگري خواهد بود، تفكيك بايد درحسابدهي وبازپرسي از حيف و ميلها باشد نه ستم ورزي و محرومسازي افراد از مزايا و سهم سياسي شان از قدرت و سياست!

بنابراين، عدالت ايجاب ميكند كه هم چهرههاي گذشته و هم چهرههاي تازه خود را به مقدار و ميزان توانايي خود در حكومت وحدت ملي بيابند، منتها حسابرسيها و درآوردن حيف و ميلها از حلقوم مفسدان سياسي بهعنوان اصل تامين عدالت اجتماعي همچنان بايد پابرجا باشد و با قدرت اعمال گردد. شايد با اجراي عدالت بدينگونه، اميد وار بود كه هيچگاهي سايهي سياه و سنگين پادشاه گردشي، برپيكر جامعه احساس نگردد.

اداره سيگار

و بازرسيهاي بي تأثير

اداره بازرسي ويژه امريکا براي افغانستان يا سيگار که هرازگاهي با افشاي بخشي از اشتباهات صورت گرفته در خصوص امور بازسازي افغانستان، سر و صداهاي رسانهاي به راه مياندازد، بار ديگر وارد صحنه شده و کژکارکردهاي صورت گرفته در زمان حکومت گذشته را برملا ميسازد.

اوراق کردن و فروش شانزده هواپيماي جنگي کمک شده به ارتش ملي کشور، هدر رفتن ميليونها دالر براي خريد تجهيزات امنيتي غيراستاندارد و شايد هم خطاهاي نابخشودني ديگري که ممکن است در روزهاي آتي سرخط رسانهها قرار گيرد از افشاگريهاي جديد اين اداره است.

شکي نيست که اين بازرسيها از عملکرد نهادهاي دخيل در امور بازسازي افغانستان اعم از بخشهاي امنيتي، اقتصادي، اداري و...) ميتواند به عنوان يک دستاورد تلقي گردد. اما اين مطلوب زماني ميسر خواهد شد که خطاهاي گذشتهاي که در نتيجهي اين بازرسيها به دست آمده است، معيار و محکي براي ارائهي راهکارهاي موثر، سالم و سازنده در آينده باشد تا دستکم جلو آسيبهاي احتمالي مشابه با گذشته از همين حالا مسدود گردد. از سوي ديگر، بايستي اين بازرسيها زمينه و بستري را براي دادخواهي و اعمال عدالت را بر خطاکاران داخلي و خارجي مهيا ساخته و عوامل دخيل در اشتباهات بزرگ صورت گرفته مورد مجازات و بازخواست قرار گيرند.

اين درحالي است که متأسفانه بازرسيهاي صورت گرفته توسط اداره سيگار چنين نتايجي را در پي نداشته و منجر به ايجاد ميکانيزم عاري از اشتباهات گذشته در راهکارها و رويکردهايي نشده است که توسط نهادهاي داخلي و امريکايي در افغانستان روي دست گرفته شده و ميشود و نه هم کسي شنيده است که عاملان اين خطاها به صورت مشخص چه کس يا کساني بوده اند.

لذا به نظر ميرسد، بازرسيهاي انجام شده بيش از آنکه در راستاي شفافيتسازي و اصلاح رويکردهاي آميخته با اشتباه در امور بازسازي افغانستان انجام شود، به منظور مانور رسانهاي دنبال شده و جزيي از سياستهاي سلطهجويانهي امريکا بر افکار عمومي ميباشد. زيرا بسياري از خطاهاي صورت گرفته که توسط سيگار افشا ميگردد، پيامد سياست غلطي است که ايالات متحده امريکا در افغانستان دنبال نموده است. اين کشور در گذشته به جاي اينکه به پيشنهاد نهادهاي ملي افغانستان گوش سپرده و نيازهاي امنيتي افغانستان را برحسب ضرورتهاي ملي و منطقهاي آن تأمين نمايد، بر اصول استراتژيک خويش متکي بوده و روند حمايت از نيروهاي امنيتي کشور را به شکل «کجدار و مريز» دنبال نموده و اين نيروها را در حالت «بخور و نمير» نگه داشته است.

 اين سياست به دليل عدم اطمينان امريکا بر ماندن پايدار نظامي در افغانستان و عدم امضاي پيمان امنيتي بود. اکنون اما که اين اطمينان حاصل شده است، براي توجيه کمکاري تعمدي خويش دست به بسترسازي رسانهاي از طريق اداره سيگار زده و ميخواهد تمام تقصيرات را به دوش نهادهاي امنيتي افغانستان و مسوولان داخلي بيندازد.

با اين وجود، روشن نيست که آيا در پرتو حاکميت جديد و در تعاملات آتي، راهکاري روي دست گرفته خواهد شد که خالي از چنين اشتباهات بوده و حداقل اينکه نهادهاي ملي ما را متوجه چنين سياستهاي دسيسهکارانه سازد؟ اين سوالي است که بايد براي يافتن پاسخ آن منتظر زمان بوده و در کارکردهاي دولت وحدت ملي مورد جستجو قرار داد.

ابلاغ پيام در غدير خم

(بخشي از سخنراني امام موسي صدر در لبنان در آستانهي عيد سعيد غدير خم)

در اين لحظات و در اين روزها با آن دسته از برادرانمان همگام و همنوا هستيم که حج گزارده‏اند و واجب خود را ادا کرده‏اند و خشنودي خداوند سبحان را به دست آورده‏اند. کسانيکه عيد قربان را ارج نهاده‏اند و آن را حقيقتاً جشن گرفته و گرامي‏ داشته‏اند، آن گونه که خداوند متعال مي‏پسندد. همچنين در اين روزها و لحظات همنوا با برادراني زندگي مي‏کنيم که در طول تاريخ اسلام حج گزارده‏اند و اين مراسم را گرامي داشته‏اند؛ همه کساني که فريضهي حج را به جا آورده‏اند و اين روزها را ارج نهاده‏اند و اين رسالت و امانت را پاس داشته‏اند تا اينکه به دست ما رسيده است. در پيشاپيش آنها قافلهي پيامبر(ص) است که در سال دهم هجري به همراه پيامبر حجهالوداع را انجام دادند.

همانگونه که مي‏دانيد، پيامبر در آخرين سال زندگي خود به حج رفت و رفتار پيامبر در آن سال و در آن حج رنگ و بوي وداع داشت و مسؤوليت‏هاي بزرگ مسلمانان را به آنان گوشزد مي‏کرد. به اصطلاح هنرمندان و نقاشان، آخرين روتوش‏ها و اصلاحات را به فرمان خداوند در شريعت مقدس اعمال کرد؛ به گونه‏اي که شريعت در حجهالوداع تمام و کامل گرديد. چندين بار در جاهاي مختلف؛ هنگام احرام، در مني، در عرفات، در مزدلفه، سخناني گفت که نشانگر آن بود که اين حج و اين سال، سال وداع پيامبر با امت خويش است.

احکام و رويدادهاي حجهالوداع در کتاب‏ها موجود است. در پايان اين حج، پيامبر همراه همهي مسلماناني که با ايشان در آن سال حج گزارده بودند، از مکه خارج شده و به طرف مدينه حركت كردند. در روز هجدهم ماه ذي الحجه، روز غدير، همگي به «جحفه» رسيدند. جحفه براي بسياري از مسلماناني که همراه پيامبر بودند، آخر راه بود؛ چون راه آنها از يکديگر جدا مي‏َشد: اهل شام از يک راه مي‏رفتند، اهل يمن از راهي ديگر و مسلمانان عراق از راه سوم. ولي در جحفه همه با پيامبر بودند و به گفتهي مورخان، جمعيت آنان بيشتر از صدهزار نفر بوده است.

جحفه نام بياباني بزرگ و وسيع است. پيامبر در آن بيابان به برکهي آبي رسيد که در فصل زمستان در آن آب جمع مي‏شد و در ديگر فصل‏ها از آن آب استفاده مي‏کردند. پيامبر نزديک اين برکه که به غدير«خم» معروف بود، فرود آمد و به مسلمانان نيز فرمان داد فرود آيند و جمع شوند. در روز گرم از روزهاي تابستان که خورشيد در وسط آسمان است و زمين پاها را مي‏َسوزاند... آخرين سخنان را که مهم و اساسي است به آنان مي‏گويد تا پس از مرگش براي آنان سودمند باشد. «يا ايها الرّسول بلغ ما اُنزِل اليک ... : اي پيامبر، آنچه را از خداوند به تو نازل گشته است، به مردم برسان و اگر چنين نکني، رسالتت را به انجام نرساندهاي...»: بنابراين امري عظيم در کار است که اگر رها شود، به معناي عدم ابلاغ رسالت است.

صدها و هزاران نفر از راويان، محدثان، مفسران، علماي رجال، اصحاب پيامبر و تابعان اين حديث را نقل کرده‏اند و از نظر سندي جاي هيچ گونه ترديدي در آن نيست. به اتفاق مفسران و تاريخ‏نويسان و راويان و فقيهان و صحابه و تابعان اين ديدار آخرين پيامبر با امت، بي‏ترديد رخ داده است و متن حديثي که احمد بن حنبل پيشواي حنبليان در مسند خود نقل کرده است. در اين مسأله هيچکس اختلاف ندارد. پيامبر در اين روز پس از آن که از مرگ خود خبر داد، از آنان خواست به اداي رسالت از سوي او گواهي دهند. همه گفتند: آري، تو رسالت خود را ابلاغ کردي و آن را به طور کامل انجام دادي و در اين راه از هيچ کوششي فروگذار نکردي. پس از آن پيامبر فرمود: آيا من به شما از خودتان سزاوارتر نيستم؟ همه گفتند: آري. اما چرا پيامبر چنين سؤالي از آنان پرسيد؟ چرا چنين گفت؟ براي اين كه معناي سخن بعدي خود را روشن کند. سپس پيامبر دست علي را بلند کرد؛ به گونه‏اي که زير بغل هر دو آشکار شد و فرمود: «من کنت مولاه فهذا علي مولاه: هر که من مولاي او هستم، اين علي مولاي اوست.» سپس دستان خود را به سوي آسمان بلند کرد و فرمود: «اللهم وال من والاه و عاد من عاداه و انصر من نصره و اخذل من خذله: خدايا هر که او را دوست دارد، دوست بدار و هر که او را دشمن دارد، دشمن بدار و هر که او را ياري کند، ياري رسان و هر که او را خوار کند، خوار ساز.» مردم نيز آمين گفتند.مردم از اين روايت متواتر چه فهميده و چگونه به آن عمل کرده‏اند؟ اينها دو سؤالي هستند که دوست دارم در اين روز مبارک به آنها پاسخ دهم. اين روزهاي جاويدان، همواره در تاريخ ما باقي خواهد ماند. جهان دگرگون شده، ولي اين روز تغييري نکرده است. حاکمان بسياري آمده‏ و رفته‏اند، ولي اين روز همچنان باقي است. اوضاع جامعه، مشکلات، انتخابات و ديگر شرايط باعث نمي‏شود که ما اين روز را فراموش كرده و نسبت به آن کم‏توجه شويم. ما با خداوند خود پيمان ميبنديم که از کساني خواهيم بود که اين سخن و اين خطبه را شنيدند و فهميدند و به آن عمل کردند. اين طور نيست؟ در اينجا سه نکته وجود دارد:

1ـ شنيدن پيام: ما و همه مسلمانان بدون استثنا اين پيام را شنيده‏ايم. هرکس که تاريخ و لغت و تفسير و حديث را بررسي کند، اين نداي پيامبر در گوشش طنين‏انداز مي‏شود که: «من کنت مولاه فهذا علي مولاه».

2ـ فهم پيام: آيا معناي سخن پيامبر را درست فهميديم؟ انشاءالله. برخي سخن پيامبر را به گونهي ديگري فهميدند. آنها گفتهاند كه ميان اميرمؤمنان علي(ع) و قهرمانان عرب، قبايل عرب، عشاير و خانواده‏ها حس انتقام‏جويي و خونخواهي وجود داشت.

بنابراين معناي درست حديث و خطبه غدير اين است که مقام و منصبي که پيامبر به فرمان خداوند در روز غدير به علي عطا کرد، همان مقام و منصبي است که خود ايشان به حکم آيه «النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنفُسِهِمْ» در طول زندگي دارا بوده و معنايي که ازاين آيه مي‏فهميم، همان معنايي است که از حديث غدير مي‏فهميم؛ يعني موضوع آيه شريفه توسعه يافت. آيه مي‏گويد: پيامبر به مؤمنان از خودشان سزاوارتر است و سيرهي پيامبر و خطبه ايشان مي‏گويد: «علي به مؤمنان از خودشان سزاوارتر است.»

3ـ عمل به پيام: آيا ما به آنچه ميفهميم، عمل مي‏کنيم؟ قرآن کريم مي‏گويد: «خداوند سرور کساني است که ايمان آورده‏اند، آنان را از تاريکي‏ها به سوي روشنايي به در مي‏برد. [ولي] کساني که کفر ورزيده‏اند، سرورانشان [همان عصيانگران=] طاغوتند، که آنان را از روشنايي به سوي تاريکي‏ها به در مي‏برند.» (ترجمه سوره بقره، آيه 257)

بنابراين بحث در خصوص عمل کردن است. کافي نيست که تنها بگوييم وليّ ما خدا و پيامبر است و کساني که ايمان آورده‏اند و نماز برپامي‏دارند و در حال رکوع زکات مي‏دهند. دين در جهان معاصر چه سخني و چه پيامي دارد؟ نماز خواندن و روزه گرفتن پيام دين نيست، پيام و محتواي درست دين هنگامي است که زندگي شما را دين رهبري کند، آينده شما را دين تأمين کند، آبرو و ناموس شما را دين حفظ کند، جامعه شما بر پايه دين تشکيل شود، خط مشي شما را دين رقم زند، و گرنه دين هيچ تأثيري نخواهد داشت. ما تنها کالبد و شبح دين را داريم و شبح هيچکس را نمي‏ترساند و صورت و ظاهر هيچ کاري از پيش نمي‏برد، بايد دين را در درون خود پياده کنيم. نگوييد ديگران به دين عمل نمي‏کنند، شما به ديگران چه کارداريد؟

بنابراين در برابر ما سه مرحله وجود دارد: شنيدن خطبهي غدير، فهم آن و عمل به آن. در اين صورت است که: «هر کس روز غدير را درک کند، در حالي که آن را شناخته و به آن ايمان پيدا کرده باشد، گويا فرشتگان با او دست داده‏اند.» کي فرشتگان با ما دست مي‏دهند؟ کي به راه راست درمي‏آييم؟ زماني که پشت سر امام علي(ع) حرکت کنيم. هر گاه علي وارد قلبهايمان شود و هر گاه وجود ما و دستان و پاهاي ما را به حرکت درآورد، آنگاه به عزت و سربلندي مي‏رسيم. نگوييد نمي‏توانيم، همه شما توانايي داريد. شروع کنيد و پس از آن خداوند گشايش مي‏رساند. پس هر يک از شما ابتدا خود به عمل بپردازد و سپس فرزندانش را فراخواند و يقين داشته باشد که پيروز است: «کَم مِّن فِئَهي قَلِيلَهي غَلَبَتْ فِئَهي کَثِيرَهي بِإِذْنِ اللّهِ: بسا گروهي اندک که بر گروهي بسيار، به اذن خدا پيروز شده‏اند.» (بقره، 249)

خداوند به ما توفيق دهد و از ما بپذيرد.

*به نقل از کتاب «مسيرهي الأمام السيد موسي الصدر»، ترجمه احمد ناظم

منبع:http://www.ettelaat.com

جايگاه و اهميت عيد غدير

از منظر آيات و روايات جايگاه و اهميت عيد غدير به گونهاي توصيف شده است که تحليل معنايي آن گستره دين شناسي، پيامبرشناسي، دشمن شناسي، سنت شناسي، امام شناسي و امت شناسي را دربر ميگيرد. خداوند متعال در قرآن کريم در آيات3 و 67 سوره مبارکه مائده چهار وصف عظيم را براي غدير ذکر کرده است. اين اوصاف چهارگانه عبارتند از:

1) مأيوس شدن کفار از دست اندازي به دين

امروز کافران از دست اندازي به دين شما نااميد شده اند. بنابراين از آنها نترسيد و از من بترسيد.

2) کامل شدن دين

«اليوم اکملت لکم دينکم» امروز دين را براي شما کامل کردم.

3) تمام کردن نعمتهاي الهي

«واتممت عليکم نعمتي» نعمتم را بر شما (در اين روز) تمام گردانيدم.

4) راضي شدن به انتخاب دين اسلام(علي) براي مسلمانان

« رضيت لکم الاسلام دينا» و خرسند شدم که اسلام کيش (آيين) شما باشد. همچنين قبل از ماجراي غدير خداوند خطاب به پيامبراعظم(ص) مي فرمايد: «اي پيامبر آنچه از جانب پروردگار بر تو نازل شده است را ابلاغ کن، که اگر اين کار را انجام ندهي، رسالت او را به جاي نياورده اي.»

از منظر روايات، غدير با تعابير و اوصاف والايي بيان شده که عبارتند از:

1-  غدير؛ عيد بزرگ خداوند متعال

امام صادق(ع) فرمود: «عيد غدير، عيد بزرگ خداوند متعال است.» (وسايل الشيعه، ج5 ص224)

2- غدير؛ عيد بزرگ پيامبران

امام صادق(ع) فرمود: «خداوند متعال هيچ پيامبري را مبعوث نکرد مگر اينکه عظمت روز عيد غدير را شناخت و آن را عيد گرفت.(همان)

3-  غدير؛ عيد ولايت

شخصي از امام صادق(ع) پرسيد: «آيا براي مؤمنين غير از عيد فطر و قربان و روز جمعه عيد ديگري هم مي باشد؟»

امام صادق(ع) فرمودند: «آري عيد ديگري هم براي مؤمنين مي باشد و آن روزي است که دستان مبارک حضرت علي(ع) در روز عيد غدير توسط پيامبر اسلام(ص) بالا برده شد، و مسأله ولايت حضرت علي(ع) برعهده زنان و مردان قرار گرفت و اين روز عيد ولايت مي باشد.» (همان)

4-  غدير؛ عيد فروزان

امام صادق(ع) فرمود: «روز عيد غدير در ميان روزهايي مثل عيد فطر و قربان و جمعه همانند ماه در ميان ستارگان است» (اقبال، سيدبن طاوس، ص466)

5-  غدير؛ روز درود و برائت

امام صادق(ع) فرمود: «بزرگ ترين و بهترين عيد، عيد غدير است. زيرا در آن روز اميرمؤمنان علي(ع) به عنوان پرچمدار مردم منصوب شد. در اين روز درود و سلام بر محمد و آل او فرستيد و از ستمگران به آنان برائت جوييد.» (بحارالانوار، ج97، ص117)

6- غدير؛ با عظمتترين عيد و بهترين روز سال

روز غدير در آسمانها مشهورتر از زمين است. (مصباح المجتهد، ص737)

7- غدير؛ سند فضيلت حضرت علي(ع)

حادثه غدير نشان داد که بزرگ ترين و مهم ترين سند بر فضيلت و برتري حضرت علي(ع) بر تمام صحابه و ياران پيامبر اسلام(ص) در آن زمان بوده است، و مهم ترين پيام اين حادثه بزرگ اين بود که اگر کسي اين قابليت و لياقت را مي داشت، او انتخاب مي شد. پس غدير گوياي فضيلت و برتري در تمام ابعاد وجود مقدس حضرت علي(ع) است.

8-  غدير؛ جشن بزرگ تاريخ

اولين جشن بزرگ غدير، جشني بود که اصحاب غدير در حضور پيامبر(ص) برگزار کردند و شاعران متعهدي همچون «کميت اسدي» و «ابوتمام طائي» اشعاري سروده و انشاء کردند.

9-  غدير؛ خط بطلاني بر تفکر جدايي دين از سياست

در طول تاريخ هميشه زورمداران به دنبال جدايي دين از سياست بودند و دين را فقط در معابد و مساجد مي ديدند و سياست را مخصوص خود مي دانستند. غدير به اين طرز تفکر باطل و منحط پايان داد. پيامبر خدا(ص) به دستور حضرت حق مأمور شد با انتخاب حضرت علي(ع) و معرفي آن به مردم خط بطلاني بر تفکر پوسيده و منحط جدايي دين از سياست بکشد غدير نشان داد دين و سياست از حکومت جدا نيستند و فلسفه وجودي دين براي ايجاد حکومت و اجراي سياست الهي است.

عيد غدير آمده است

احمد عزيزي

 

از چمن گلرخان ماه به زير آمدهست

خلعت شاهانه پوش، عيد غدير آمدهست

عشق محمد، عليست، اي همه اهل نظر

زانکه مراعات عشق، بهر نظير آمدهست

ذات الهي نداشت، شبهه نقصان بدان

وين ولي از غيب غيب بهر سفير آمدهست

کاتب وحي امين، دست منه بر زمين

بر سپه مومنين گو که امير آمدهست

عيد غديري خوشست مطرب دلداده را

ساقي مجلس بگو بهر چه دير آمده است؟

هم ز محمد شنو، نص صريح ولي

خط شهنشه نگر! نصب وزير آمدهست

احمد عاشق بپوش، خلعت شاه ولي

زانکه ز ابروي او تاق حرير آمدهست

از جام و سبو گذشت کارم

وقت خُم و نوبت غدير است

                                            امروز به امر حضرت حق

                                           بر خلق جهان علي(ع) امير است

اشتباهاتيکه جهان را بحراني کرد

آيا جهان در حال حرکت رو به نابودي است؟ درست است که ايالات متحده در صدد نابودي داعش است اما موضوع امروز جهان فقط داعش نيست. اوکراين، ليبيا، بوکوحرام، ابولا، رکود اقتصادي اتحاديه اروپا، مشکلات قفقاز، ادامه کشمکشها در بغداد و کابل و درگيريها و مشکلات زياد ديگري که اينک در جهان وجود دارد.

اين بخشي از ذات و ماهيت سياست خارجي امريکا است که تمايل دارد بيشترهر اتفاق بدي را مرگبار، قريبالوقوع و دردناک توصيف کند. البته اين جزو طبيعت انسان است که هميشه برروي رويدادهاي بد تمرکز ميکند. حوادثي مانند سقوط هواپيما، آتشسوزي و سربريدن بيشتر از بهبود سلامتي، بهداشت، آموزش و پرورش و به طور کلي رفاه براي انسانها خودنمايي ميکنند.

با وجود همه اين ها بايد بگوئيم که بالاخره اين حس غريب در ما وجود دارد که عملکرد سياست خارجي امريکا در طول 20 سال گذشته بسيار نااميد کننده بوده است. اما چرا؟

نگاه کنيد و ببينيد امريکا در سال 1993 در چه جايگاهي بود. کمونيستها مغلوب شده بودند. صدام حسين از کويت عقب نشيني کرده بود و ايالات متحده در جهان در روابط خصمانه چندان جدي با هيچ کشوري نبود.

امريکا در آن زمان داراي اعتبار جهاني بود . پيمان اسلو بين اسرائيل و فلسطين منعقد شد. نهادهاي دموکراتيک و بازار آزاد در حال گسترش و سازمان تجارت جهاني اقتصاد جهان را براي آزادسازي هرچه بيشتر آماده ميکرد به نحويکه برخي مردم تصور کردند که به پايان تاريخ رسيده ايم.

اما هرچه به سال 2014 نزديک شديم شاهد وخيم شدن اوضاع جهان بوديم.

روند صلح در خاورميانه فلج شد. کشورهاي اين منطقه با هم دشمن شدند. اوضاع سياسي داخلي اي کشورها دچار رکود و بسياري از آنها درگير جنگ هاي داخلي گرديدند.

هيچ بعيد نيست کشورهاي جديدي در خاورميانه سر بر آورند و مرزهاي سياسي دچار دگرگوني شود. منازعات اسرائيليها و فلسطينيها شدت گرفته است، اوکراين دچار بحران و گروههاي مسلمان افراطي در حال انجام عمليات تروريستي از پاکستان تا نيجريه هستند.

در 20 سال گذشته پاکستان و کورياي شمالي به کلوپ هستهاي پيوستند. با رشد چين اختلافات و ادعاهاي ارضي در آبهاي مشترک افزايش يافته است.

بسياري از مشکلاتي که اينک در جهان وجود دارد به دليل نيروهاي محلي و منطقهاي است و به طور مستقيم ربطي به سياستهاي بوش و کلينتون و اوباما ندارد. اما خوب بسياري از آنها هم نتيجه و بازتابي از سياستهاي نادرست رهبران امريکا است.

يکي از اين اشتباهات، اقدام نادرست بيل کلينتون در دهه 1990 براي گسترش ناتو بود. رهبران امريکا و اروپا بر اين بارو بودند که گسترش دموکراسي و توسعه تضمينهاي امنيتي ايالات متحده باعث گسترش دموکراسي و علاقه به دموکراسي امريکايي ميشود که اين خود ضامن صلح در اروپا خواهد بود.

اگر ايالات متحده بارها و بارها روسيه را تحقير نکرده بود و به جاي گسترش ناتو براي حفظ امنيت جهان از روسيه کمک خواسته بود اينک روابط اين دو کشور بسيار بهتر بود.

سياستهاي خستگي ناپذير امريکا در مقابله با ايران به همين اندازه زيانبار بود و منجر به اين شد که تعداد سانتريفيوژهاي ايران از سال 2000 تا اينک از عدد صفر به 10 هزار برسد.

پيمان اسلو در سال 1993 فرصت خوبي به کلينتون داده بود تا منازعه اعراب و اسرائيل را براي هميشه تمام کند اما به جاي اتخاذ سياست بيطرفي کلينتون و تيمش به گونه اي رفتار کردند که گويا وکيل اسرائيل هستند و همه چيز را بر هم زدند و اين شانس نابود شد.

کلينتون نه تنها فرصت را نابود کرد، بلکه بذر اختلافات بعدي را نيز پاشيد.

اشتباهات جورج بوش واقعا مخصوص به خود او بود. حمله او به عراق در سال 2003 نه تنها از ما يک کشور مغلوب ساخت بلکه ريشه مشکل امروز ما با داعش هم شد. پس از آن مشاورکاخ سفيد يعني اليوت آبرامز طرحي براي سرنگوني حماس در غزه ريخت که اين نقشه هم شکست خورد و نتيجه آن پيروزي حماس و انحصار قدرت در دست اين گروه شد. باراک اوباما هم بهتر از دو نفر قبلي کار نکرده است. او در اولين دوره رياست جمهوري خود در قاهره يک سخنراني داشت که همين سخنراني اين کشور را در مسير سراشيبي قرار داد. تلاشهاي او و وزير امور خارجه اش جان کري براي حفظ صلح در خاورميانه هم بيفايده بود و راه حلهايي که اين ارائه مي دادند کارآمد نبود. امريکا و ناتو به ليبي حمله کردند و ديکتاتور منفور اين کشور را سرنگون کردند اما دولت شکست خورده ديگري را بر سر کار آوردند.

 نتيجه اين شسکتها اين شد که امريکا فهميد ديپلماسي فقط به معني بيان خواستههاي اين کشور و تعيين خطوط قرمز و تنبيه و تحريم نيست. اما چيزي که اينک واقعا نگران کننده به نظر ميرسد اين است که سياستمداران امريکا با توجه به تجربيات 20 سال اخير اينک به اين نتيجه رسيده اند که نبايد براي حل مشکلات به نيروي نظامي متوسل شوند اما توجه نمي کنند که اين ديدگاه هم هميشه کارساز و مفيد نيست.تا زماني که ارزيابي اساسيتر از منافع و قابليتهاي ايالات متحده به منظور دستيابي به امنيت و رفاه در اين کشور وجود نداشته باشد نميتوان توقع داشت که مرتکب اشتباهات مشابه در سياست خارجي خود نشود.

نويسنده: استفان والت / مترجم:  آرين پورقديري /  منبع: سايت آفتاب با تلخيص

استراليا چشم انتظار پوتين در نشست جي 20

وزير ماليه استراليا ابراز اميدواري کرد نشست سران گروه جي 20 که ماه نوامبر(عقرب) در اين کشور برگزار خواهد شد، با شرکت رييس جمهور روسيه، به نشستي کامل و با حضور همه سران اين گروه تبديل شود.

«جو هاکي» وزير ماليه استراليا اعلام کرد که وي اميدوار است تا «ولاديمير پوتين» رييسجمهور روسيه در نشست سران گروه جي20 که قرار است در ماه نوامبر (ماه عقرب سال جاري) در شهر «بريزبن» استراليا برگزار شود، شرکت کند تا حضور همه رهبران جهاني دراين اجلاس کامل باشد.

هاکي در يک برنامه زنده از شبکه تلويزيون «اي. بي. سي» گفت: «من اميدوار هستم که اين نشست با حضور ولاديمير پوتين، بتواند گفتوگوهاي کامل و صريحي در مورد مسائل بين المللي داشته باشد.»

ضمن اينکه در اواخر ماه سپتامبر (اوايل ماه ميزان) «دميتري پسکوف» سخنگوي دفتر رياستجمهوري روسيه اعلام کرده بود که اين کشور قصد دارد در همه مباحثات در جريان نشست سران گروه جي20 که در ماه نوامبر در استراليا برگزار خواهد شد، شرکت کند.

علاوه بر اين، «ايگور شووالف» معاون نخست وزير روسيه نيز به نوبه خويش يادآور شده بود که ترکيب گروه جي 20 بدون حضور روسيه، غيرممکن بوده و مکانيزمي براي فعاليت آن بودن اين کشور وجود ندارد.

هفته گذشته «پل مايلر» سفير استراليا در مسکو اعلام کرده بود که در جريان نشست سران گروه جي 20 مسايل مربوط به تحولات در اوکراين و منطقه خاورميانه مورد بررسي قرار خواهد گرفت. البته به گفته وي، مباحثات در اين نشست روي رشد اقتصادي در جهان و اصلاحات مناسب در اين زمينه تمرکز خواهد بود.

ابولا به تکزاس امريکا رسيد

منابع شفاخانهاي تگزاس امريکا گزارش دادهاند که دومين مورد ابتلا به بيماري مهلک «ابولا» در خاک امريکا در آزمايشهاي اوليه تائيد شده است.

دپارتمنت خدمات درماني تگزاس روز گذشته (يکشنبه/20 ميزان) در بيانيهاي اعلام کرد که پرستاري که در شفاخانهي تگزاس از بيمار مبتلا به ابولا مراقبت ميکرد خود به اين بيماري مبتلا شده و نتيجه آزمايشات وي مثبت اعلام شد.

گزارشات رسيده حاکي از آن است که اين پرستار جمعه شب به دليل تب اندکي که داشت تحت آزمايش قرار گرفت و قرنطينه شد.

«ديويد ليکي» کميشنر خدمات درماني اعلام کرد: «ما ميدانستيم که مورد دوم نيز ممکن است به حقيقت تبديل شود و ما آماده اين احتمال بوديم.»

«توماس اريک دانکن» بيمار 42 ساله ليبريايي بود که به امريکا سفر کرده و در زمان ورود به امريکا و مشاهده علائم بيماري ابولا در شفاخانه بستري شد و بعد از مدتي درگذشت.

شبهاتي در خصوص مرگ وي وجود دارد مبني بر آنکه کميشنر منطقه دالاس اعلام کرد که احتمالاً مرگ وي به واسطه مسايل نژادپرستي بوده است و از آنجاييکه بيمه نداشته و سياهپوست بوده است، مراقبتهاي لازم را دريافت نکرده و جان خود را از دست داده است.

روش جلب مشتري

همهي مديران به دنبال جلب مشتري براي کسب و کار خود هستند. در اينجا شما را با اصولي آشنا ميکنيم که در اين راه موفق باشيد.

مشتريان خود را بشناسيد.

يکي از چيزهاييکه باعث جذب مشتري ميشود، اين است که شما خدمات شخصي به آنها ارائه کنيد. زمانيکه با مشتريهاي خود صحبت ميکنيد، به همه چيزهاييکه آنها ميگويند گوش بدهيد و مسايل مهمي که مطرح ميکنند را فراموش نکنيد. بر روي کار خود متمرکز باشيد، و به آنها کمک کنيد که چيزهاي مورد نياز خود را از خدماتي که شما ارائه ميکنيد دريافت کنند. همچنين توصيه ميشود که شما نام مشتريان خود را به خاطر بسپاريد تا بدون نياز به بيرون کشيدن پرونده هاي آنها، بتوانيد آنها را مخاطب قرار دهيد.

شبکه خود را گسترش دهيد.

يکي از کارهاي ديگري که ميتوانيد براي جذب مشتريان بيشتر انجام دهيد، اين است که شبکهي خود را گسترش دهيد. شما ميتوانيد با مديران ديگر زمان بگذرانيد تا ارتباطات بيشتري به دست آوريد و با اين کار تعداد مشتريان بالقوهاي که ميتوانيد داشته باشيد نيز افزايش پيدا خواهد کرد. بدون اينکه مستقيماً از افراد سؤال کنيد، فنون تجاري آنها را ياد بگيريد.

مشورت حرفه اي بدهيد.

براي اينکه مشتريان پي درپي به نزد شما بازگردند، بايد به خاطر داشته باشيد که به آنها مشورت حرفهاي بدهيد. حتي اگر شيوه صحبت کردن آنها با شما خوب نيست، هميشه بهتر است که آرامش خود را حفظ کرده و به شکلي مناسب با آنها صحبت کنيد. با اين کار، آنها مطمئناً به نزد شما بازخواهند گشت.

خدمات باکيفيت.

صرف نظر از نوع کسب و کاري که انجام ميدهيد، مطمئن شويد که محصولات و خدمات باکيفيتي را در اختيار مشتريان خود قرار ميدهيد. علاوه بر اين، به ياد داشته باشيد که اين محصولات و خدمات را با قيمتي مناسب به مشتري عرضه کنيد. اين را بدانيد که مشتريان شما هميشه اين تمايل را ندارند که براي خريد چيزهاييکه ميخواهند، هزينه زيادي صرف کنند. اگر قيمتهاي خود را خيلي بالا قرار دهيد، داريد مشتريان بالقوه را نزد رقباي خود ميفرستيد.

هرازچندگاهي با آن ها تماس بگيريد.

يکي از کارهاييکه ميتوانيد براي جذب مشتري و افزايش تعداد مشتريان خود انجام دهيد، اين است که با آنها تماس بگيريد و اطلاعات محصولات و خدمات جديدي که براي عرضه کردن داريد را در اختيار آنها قرار دهيد. شما همچنين ميتوانيد نظر آنها را در مورد محصولاتيکه پيش از اين امتحان کرده اند بپرسيد. براي اين کار، به ياد داشته باشيد که فقط هرازچندگاهي با آنها تماس بگيريد، براي اينکه تماس هفتگي ميتواند براي آنها آزار دهنده باشد.

اين ها يک سري از کارهايي هستند که ميتوانيد براي جذب مشتري به شرکت خودتان، از آنها استفاده کنيد. اگر اين کارها را انجام دهيد، حتماً به آن اندازه مشتري خواهيد داشت که کسب وکار موفقي داشته باشيد. براي انجام اين کارها، اصليترين چيزي که بايد بهبود دهيد، روابط عمومي و مهارت هاي شنيداري خودتان است، تا مشتريان شما بداند که براي شما مهم هستند.

بازيابي بينايي با چشم مصنوعي!

داکتران امريکايي با استفاده از چشم بيونيک، موفق به بازيابي نسبي بينايي در يک بيمار مبتلا به بيماري تحليل رونده بينايي شدند.

«لري هستر» 66 ساله، 30 سال پيش به دليل ابتلا به بيماري تحليل رونده چشم، بينايي خود را از دست داد.

وي از نخستين افرادي است که در جهان با کمک چشم بيونيک بينايي خود را تا حدودي بازيافته است.

چشم بيونيک يک ابزار کمک بينايي براي ارسال سيگنال هاي نوري به مغز است.

هستر يکي از هفت بيماري است که در امريکا با استفاده از چشم بيونيک (ArgusIIRetinal) بينايي خود را بازيافته است.

محققان مرکز چشم پزشکي «دوک» در کاروليناي شمالي، يک حسگر در چشم اين بيمار کار گذاشتند.

سپس يک دوربين مينياتوري کوچک که بر روي يک عينک مخصوص تعبيه شده است با استفاده از فناوري بي سيم، سيگنالهاي نوري دريافتي را از دوربين به مغز ارسال ميکند.

سيگنالها به آرايههاي الکترونيکي ارسال ميشوند و پالسهاي الکتريکي ايجاد ميکنند که به انتقال اطلاعات بصري به سلولهاي عصبي مغز کمک کرده و بيمار از اين طريق ميتواند الگوي بصري از شيي يا فرد مقابل را درک کند.

حافظهاي که

با نور پاک ميشود

محققان دانشگاه کاليفرنيا در ديويس موفق شدهاند با استفاده از نور، مغز موشها را براي پاک کردن بخش معيني از حافظه ترغيب کنند.

کازوماسا تاناکا و همکارش ويليام ويلتجن با استفاده از شيوه«اپتوژنتيک» يعني استفاده از نور براي فريب سلولهاي عصبي مغز موفق شدند که قسمت خاصي از حافظه را پاک کنند.

تاناکا اظهار کرد: ايده بازيابي يا تغيير در حافظه به چهار دهه قبل بر ميگردد. هماکنون عصبشناسان توانستهاند اين نظريه را به صورت واقعي آزمايش کنند.

به گفتهي داکتر ويلتجن، يادآوري شامل چندين فعاليت نوروني در قشر مغز است.

پس از آن هيپوکامپ با توليد الگوهايي در طول عمليات بازيابي به شخص اجازه ميدهد که دوباره خاطرات را به صورت ملموس درک کند و اگر هيپوکامپ آسيب ببنيد، مغز سالها حافظه را از دست ميدهد.

وي در ادامه افزود: امکان فريب هيپوکامپ تا قبل از شيوه اپتوژنتيک غير ممکن بود، اما با استفاده از اين شيوه توانستيم با آزمايش بر روي موشهاي اصلاحشده، هيپوکامپ مغز را با استفاده از نور فعال يا غير فعال کنيم.

محققان در ادامه با استفاده از اين شيوه توانستند تا تجربه گذشته موشها را نسبت به اتفاقي خاص پاک کنند و موشها پس از پاک شدن خاطره به جاي جلوگيري از تجربه دوباره يک اتفاق ناخوشايند نظير دريافت شوک الکتريکي در قسمتي خاصي از قفس، دوباره به سمت تجربه اين اتفاق رفتند.

 

 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
سخن جدید
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    سایت سخن جدید از نظر تغییرات ظاهری چگونه است؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 487
  • کل نظرات : 4
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 42
  • آی پی دیروز : 10
  • بازدید امروز : 490
  • باردید دیروز : 18
  • گوگل امروز : 3
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 654
  • بازدید ماه : 1,018
  • بازدید سال : 3,854
  • بازدید کلی : 84,373