منافع ملی در پرتگاه تنشهای سیاسی
شهاب زمانی
نگرانی عمومی از وضعیت موجود برهیچکسی پوشیده نیست و نباید شک کرد که هرگونه بحران احتمالی برخاسته از تنشهای انتخاباتی به زیان ملت بوده و منافع ملی را که در رأس آن ثبات فراگیر است با خطر مواجه خواهد ساخت.
در چنین شرایطی نباید فراموش کرد که قربانی ساختن نیازهای مردمی و منافع ملی به صلاح هیچکس یا نهادی نخواهد بود و هرکسی که عامل تنش و بحران شمرده شود، در پیشگاه ملت و کشور محکوم و مذموم خواهد بود و تاریخ در قبال آنان قضاوت مثبتی نخواهد داشت.
وجود تجارب بشري بويژه در عصر حاضر و در جوامع پیشرفته به خوبي اين واقعيت را به اثبات رسانده كه هرنوع تلاشی بهمنظور رشد و شکوفایی کشور در عرصههاي مختلف نیاز به بسترآرام و بدون تنشهای اجتماعی دارد و در شرایط جنگ، منازعات داخلی وخارجی، آشفتگی و ناامنی و یا نگرانی از تحولات آینده، نه تنها توسعه و پیشرفت ملموسی را موجب نمیشود، بلکه مسیر حرکت عادی جامعه را نیز دچار اخلال و دگرگونی خواهد نمود و موجب رشد مفاسد مختلف اقتصادی و فرهنگی در جامعه میشود.
از طرفی ایجاد بستر مناسب جهت ابراز نظرات و تراوش دیدگاههای مختلف شهروندان، نشان از پویایی و بلوغ فرهنگی مردم آن جامعه دارد و حاکی از عزم جدی نظام سیاسی وگروههای مختلف برای بهبود هرچه بیشتر وضع آن جامعه بر اساس مشارکت عمومی، همفکری و استفاده ازتمام ظرفیتهای بالقوه جهت توسعه کشور میباشد. در عین حال رقابت گروههای سیاسی وحامیانشان، خارج از چارچوب قانون و عدم رعایت قواعد بازی در میدان سیاست، علاوه بر اینکه مخل وحدت ویکپارچگی درون جامعه میباشد، هرنوع توسعه سیاسی و اقتصادی را نیز با چالش مواجه خواهد نمود و به جاي ایجاد بستری مناسب جهت رفاه عمومي، موجب هدر رفتن توان نیروهای موثر جامعه در منازعات مختلف خواهد شد. وجود تعارض و نه رقابت سالم بین جناحها وگروههای مختلف، علاوه بر انحراف افکارعمومی از مسایل و مشکلات اساسی کشور، فضا را برای اشخاص وگروههای قانون گریز برای رسیدن به مطامع اقتصادی و فرهنگی خود در شکاف بهوجود آمده بین گروههای رقیب و مشغلهینهادهای مسوول مهیا خواهد نمود.
دست به دست شدن قدرت بهطور مسالمت آمیز و در مسیر درست با حفظ آرامش در کشورهای پیشرفته سندی محکم براین ادعاست که "بلوغ سیاسی" هر جریان یا حزبی با عملکرد و رفتار مدنی در کوران انتخابات و پس از آن، با احزاب یا جناحهای رقیب سنجیده میشود. بررسی علل و یا عوامل عدم اقبال عمومی جامعه به نظرات و برنامههای اعلامی و آسیب شناسی رفتاری وگفتاری، میتواند سکویی برای پیروزی و یا حفظ قدرت دررقابتهای بعدی باشد و نه تخریبهای صورت گرفتهی خارج از چهارچوب اخلاقی و مچگیریهای عامه پسند.
این مایهی تاسف و نگرانی بسیار خواهد بود که با توجه به مشکلات اقتصادی، معضلات فرهنگی و دسیسههای رنگارنگ خارجی، احساسات تنش برانگیز را بر مرکب سیاست سوار و آنرا نه با افسار تعقل، بلکه با تعصب هدایت کنند. این سرزمین بهواسطهی تفرقه و بی مسوولیتی در برهههایی از تاریخ، مورد طمع و زیادهخواهی فرصت طلبانی قرارگرفته و صدمات بسیاری از ناجوانمردی دیگران بر پیکرش وارد، رنج برده و میبرد و این اوج بی مسوولیتی خواهد بود که اشخاص وگروههای مختلفیکه دغدغهی انقلاب و کشور را دارند، درک واقع گرایانهای از جهان پیرامونی با تمام زوایای پیدا و پنهانش (تهدیدها و فرصتها) نداشته باشند و منافع ملی را در ذیل منافع کوتاه مدتی تعریف کنند که صداقت شان را در نزد افکار عمومی در خصوص دغدغههای شان زیر سوال خواهد برد.
گذشت بیش از سی سال تنش، ناامنی و آثار منفی و مخرب آن، میبایست این بازخورد را داشته باشد که جریانات سیاسی چنان پخته و واقعگرا با مسایل مرتبط با امنیت ملی و تاثیرگذار بر آیندهی کشور برخورد نمایند که جلو هرگونه سوء استفادهیقدرتهای خارجی و مغرضان داخلی را سد نموده و پیامی روشن و محکم را مبنی بر «وحدت درعین کثرت» را در اذهان آنها متبلور سازند.
بدیهی است که در برههی حساس کنونی و شرایطیکه کشور از هرسو با تهدیدهای فراوان داخلی و خارج مواجه است، باید به منافع عمومی و ملی بیشتر از همه توجه داشته و در دستهبندیهای سیاسی، ثبات ملی را مقدمتر از همه در نظر گرفت. بنابراین لازم است همهی گروهها و جناحهای سیاسی، کشور را در عبور از این برههی حساس یاری نمایند و در تعریف اولویتهای خود، حفظ منافع ملی را بر هر نوع منفعتی مقدم شمارند .