loading...
سخن جدید
بازدید : 31 1393/07/29 نظرات (0)

 

 

بسماللهالرحمنالرحيم

رييس جمهور در جمع بزرگان قومي:

حاضرم در راه صلح افغانستان سرم را فدا کنم

رييس جمهور احمدزي در ديدار با شماري از بزرگان قومي ولايتهاي مختلف کشور ضمن تشکر از مشارکت آنان در انتخابات رياست جمهوري گفت: جهت برقراري صلح در افغانستان حاضرم سر خود را فدا کنم.

دفتر مطبوعاتي کاخ رياست جمهوري روز گذشته با انتشار اطلاعيهاي اعلام کرد: «اشرف غني احمدزي» رييس جمهور کشور در ديدار با شماري از بزرگان قومي ولايتهاي «قندهار»، «ارزگان»، «هلمند» و «زابل» در کاخ رياست جمهوري از مشارکت شهروندان اين ولايتها در انتخابات رياست جمهوري و شوراهاي ولايتي تشکر کرد. احمدزي در اين ديدار تأکيد کرد: بدون وحدت ملي و همکاري مردم افغانستان حفاظت از کشور مشکل است و تمام مردم بايد براي تحکيم صلح و ثبات در افغانستان دست به دست هم داده و اجازه ندهند بيگانگان خونشان را بريزند.

وي در ادامه افزود: رشد و توسعه اقتصاد افغانستان بدون تأمين صلح، ممکن نيست؛ براي همين تلاش ميکنيم تا ابتدا صلح را در افغانستان برقرار سازيم و جهت برقراري صلح حاضرم در اين راه سرم را فدا کنم.

بزرگان و متنفذان قومي ولايات قندهار، ارزگان، هلمند و زابل در اين ديدار از اقدامات رئيس جمهور جديد کشور در بيست روز گذشته تقدير نموده و اعلام کردند: مردم ولايات آنان از اقدامات رييس جمهور حمايت ميکنند و با عزم و اراده قوي، در کنار وي خواهند ايستاد.

هفته آينده توسط کميسيون روابط خارجي مجلس آغاز خواهد شد:

بررسي متن توافقنامه امنيتي با امريکا

رييس کميسيون روابط خارجي مجلس ميگويد که اين کميسيون متن توافقنامه امنيتي با امريکا را روز يک شنبه هفته آينده بررسي ميکند.

به گزارش خبرگزاري جمهور؛ عبدالقادر زازي، رييس کميسيون روابط خارجي مجلس گفت: «متون توافقنامههاي امنيتي افغانستان با امريکا و ناتو، روز شنبه هفته جاري رسما به اين کميسيون سپرده شده و به دليل مصروفيتهاي زياد، کميسيون روابط خارجي، قرار است بررسيها تنها روي متن موافقتنامه امنيتي افغانستان و امريکا روز يک شنبه هفته آينده آغاز شود».

آقاي زازي افزود: چون حجم متنهاي دو توافقنامه زياد است، به همين خاطر کميسيون روابط خارجي، بررسيهاي خود را از متن توافقنامه امنيتي افغانستان و امريکا آغاز ميکند.

زازي با آنکه نگفت که اين متن تا چه زماني به مجلس عمومي پيشنهاد خواهد شد؛ اما تصريح کرد: متن توافقنامه امنيتي با امريکا پس از بررسي کميسيون روابط خارجي، طبق روش سنتي در جلسه عمومي به راي گيري گذاشته ميشود.

بر اساس اصول وظايف داخلي، طرحيکه به مجلس پيشنهاد ميشود، نمايندگان 30 روز فرصت دارند تا آن طرح را تصويب يا رد کنند.

امضا و تصويب پيمان امنيتي افغانستان با امريکا از اولويتهاي کاري رييس جمهور اشرفغني احمدزي به شمار ميرود و او اين دو پيمان را در اولين روز کاري اش به امضا رساند.

درهمين حال رييس کميسيون روابط خارجي مجلس ميگويد: هنوز پيش از وقت است که درباره تصويب و يا در مورد توافقنامه امنيتي با امريکا و ناتو از سوي مجلس، سخن گفته شود و اين مساله بعد از جمع آوري نظريات کميسيونها معلوم خواهد شد.

از سويي هم، فوزيه کوفي؛ عضو ديگر مجلس با اشاره بر تاييد پيمان امنيتي توسط لويه جرگه مشورتي که آقاي کرزي برگزار کرده بود، خاطر نشان کرد: «پيمان امنيتي با امريکا از سوي لويه جرگه مشورتي تاييد شد، فکر ميکنم دليليکه اين پيمان از سوي مجلس نمايندگان رد شود وجود ندارد».

حمايت امريکا از افغانستان در موارديکه کشور مورد تجاوز بيروني قرار گيرد از مواد مهم پيمان امنيتي با امريکا است.

اما، پس از امضاي توافقنامه امنيتي افغانستان با امريکا، حملات راکتي پاکستان نيز بر مناطق مرزي کشور ادامه يافته است.

نادرخان کتوازي، عضو کميسيون روابط خارجي مجلس نيز عملي شدن مواد اين پيمان را تنها نکتهي قابل ملاحظه از سوي نمايندگان عنوان کرد.

آقاي کتوازي افزود: «پيمان استراتيژيک با امريکا با اکثريت قاطع نمايندگان تاييد گرديد؛ اما در مورد پيمان امنيتي نمايندگان ملاحظاتي دارند. بهخاطر اينکه مواد پيمان استراتيژيک از سوي امريکا عملي نشده است».

به گفتهي وي؛ نمايندگان بر اين باور هستند که مواد پيمان امنيتي همانند پيمان استراتيژيک عملي نخواهد شد و حملات راکتي پاکستان بر مناطق مرزي افغانستان که يکي از نگرانيهاي جدي مردم است، ادامه خواهد يافت و امريکا و ناتو هيچ واکنشي در دفاع از افغانستان نشان نخواهند داد.

موافقتنامه امنيتي با امريکا و ناتو در حالي به مجلس نمايندگان ميآيد که پيش از اين برخي نمايندگان مجلس به شدت با امضاي اين پيمان به ويژه مصونيت قضايي سربازان امريکايي مخالفت داشتند.

حمايت مدني از نامگذاري جاده فيض محمد کاتب

روز گذشته تعدادي از فعالان فرهنگي و مدني با برپايي تجمع مسالمتآميز، لوحهاي را با عنوان «فيض محمد کاتب وات» در جاده پل سوخته دارالامان نصب کردند.

اين اقدام پس از آن صورت گرفت که لوحهي قبلي اين جاده که براساس تصويب شوراي وزيران از سوي شهرداري کابل نصب شده بود، برداشته شده و ناپديد گشت. اعتراض فعالان مدني نسبت به اين اقدام در راستاي ارجگذاري به اين تاريخنويس مشهور کشور صورت گرفته و آنان خواهان اجراي حکم رييس جمهور پيشين در خصوص نامگذاري اين جاده ميباشند.

اين درحالي است که محمديونس نوانديش، شهردار کابل از برداشته شدن اين لوحه ابراز بي اطلاعي نموده و در کنفرانس مطبوعاتي روز گذشته اش گفت که در صورت عدم نامگذاري اين جاده به نام فيض محمدکاتب، جادهي ديگري در پايتخت به اين نام مسما خواهد شد.

در همين حال، نام گذاري جاده فيض محمد کاتب به روز دوشنبه (28 ميزان) در نشست شوراي وزيران نيز مورد بحث قرار گرفته و عبدالله عبدالله، رئيس اجرائيه کشور به سرپرست وزارت اطلاعات و فرهنگ هدايت داد تا مسألهي نامگذاري جادهاي را به نام فيض محمدکاتب و تغيير آن را در هنگام افتتاح اين جاده مورد ارزيابي قرارداده و به وي در اين خصوص گزارش دهد.

وزير اطلاعات و فرهنگ نيز به شوراي وزيران گفته است که مصوبهاي در شوراي وزيران وجود دارد که اين جاده به نام فيض محمد کاتب مسمي گردد، ولي شهرداري به دليل مشکلات و جنجالهايي، از نام گذاري اين جاده در زمان افتتاح اين جاده اجتناب کرده که گزارش آن به شوراي وزيران ارائه خواهدشد.

معين وزارت امور زنان:

مشکلات زنان در صفوف پوليس، جدي است!

مسوولين در وزارت امور زنان از وجود مشکلات در برابر زنانيکه به صفوف پوليس ملي پيوسته اند به شدت ابراز نگراني ميکنند.

به گزارش خبرگزاري جمهور؛ مژگان مصطفوي معين مسلکي اين وزارت که در سيمينار ايجاد شوراهاي هماهنگي پوليس زن در کابل صحبت ميکرد گفت که زنان پوليس با مشکلات جدي روبرو هستند.

خانم مصطفوي اظهار داشت که آزار و اذيت زنان پوليس در صفوف پوليس ملي و موجوديت ديدگاههاي سنتي در برابر زنان در جامعه از جمله مشکلات جدي اند که زنان پوليس با آن روبرو هستند.

وي از حکومت جديد افغانستان و وزارت  امور داخله خواست تا در راستاي حل مشكلات زنان افغان كه در چوكات پوليس كار ميكنند، به گونهي جدي توجه نمايند.

معين وزارت امور زنان با بيان اين مطلب که ما به پوليس زن ضرورت جدي داريم خواهان افزايش حضور زنان در صفوف پوليس شد.

خانم مصطفوي اظهار داشت که اين وزارت در آيندهي نزديک کمپاين سرتاسري جلب زنان را به هدف پيوستن به صفوف پوليس ملي راه اندازي خواهد کرد.

مقامات وزارت امور داخله که نيز در اين سمينار اشتراک کرده بودند بيان داشتند که آنان مصمم اند به خاطر حل مشکلات زنان پوليس اقدامات جدي را روي دست گيرند.

اين مقامات اظهار داشتند که هم اکنون 2200 پوليس زن در چوکات پوليس ملي ايفاي وظيفه ميکنند.

به گفتهي آنان؛ بر اساس برنامه وزارت داخله قرار است که تعداد زنان پوليس در چند سال آينده به 5 هزار تن برسد.

نخستين نمايشگاه عرضه خدمات در ولايت غور

براي نخستين بار نمايشگاه عرضه خدمات از سوي نهادهاي مختلف خدماتي درشهر فيروزکوه مرکز ولايت غور برگزار شد.

به نقل از خبرگزاري بخدي، در اين نمايشگاه نزديک به 60 نهاد خدماتي به شمول نهادهاي دولتي، غيردولتي و نهادهاي جامعه مدني خدمات چندين ساله ادارات خويش را براي مردم اين ولايت به نمايش گذاشتند.

در اين نمايشگاه عرضه خدمات که با حضور دهها باشنده ولايت غور در شهر فيروزکوه برگزار شد، مسئولان نهادهاي خدماتي نخست در مورد کارکرد و خدمات چندين ساله شان براي مردم معلومات ارايه کردند و سپس به سوالات گوناگون مردم پاسخ دادند.

برگزار کنندهگان اين برنامه ميگويند اين نمايشگاه از سوي برنامه ثبات وزارت احياء و انکشاف دهات و اداره مستقل ارگانهاي محلي برگزار شده و براي  دو روز ادامه دارد.

به گفتهي مسئولان، هدف اين برنامه ايجاد روابط دو جانبه ميان ملت و دولت، معرفي عرضه کنندگان خدمات براي مردم است.

در سالهاي اخير اين نخستين بار است که نهادهاي خدماتي دولتي و غيردولتي ولايت غور در مورد کارکردهاي چندين ساله شان براي مردم معلومات ميدهند و به سوالات مردمي پاسخ ارايه ميکنند.

سيد انور رحمتي، سرپرست ولايت غور که در نمايشگاه حضور داشت، برگزاري اين نمايشگاه را روش موثر براي تمثيل حکومتداري خوب و نزديک ساختن مردم با حکومت ميداند.

آقاي رحمتي از برگزار کنندگان اين برنامه خواست تا اين روند را در سطح ولسواليهاي آن ولايت نيز گسترش دهند.

در همين حال تاج محمد زلال، رئيس احياء و انکشاف دهات ولايت غور نيز ميگويد که اين نمايشگاه پل ارتباطي خوب ميان مردم و دولت است.

آقاي زلال تاکيد کرد که از طريق اين برنامه، ادارات دولتي بايد در مقابل مردم پاسخگو باشند.

از سويي هم باشندگان ولايت غور نيز از راهاندازي اين نمايشگاه استقبال کردند واين برنامه را در بلندبردن آگاهي مردم در مورد خدمات انجام شده طي سالهاي اخير موثر خواندند.

پيش از اين برنامه نمايشگاه عرضه خدمات در شهر هرات نيز برگزار شده است.

صلح؛ سراب سيزده ساله و چشمانداز آينده

صلح در افغانستان يکي از اهداف اصلي حکومت و حاميان بينالمللي اش در طول سيزده سال گذشته بوده و قربانيهاي بي شماري نيز براي دست يافتن به اين تمناي همگاني پيشکش شده است.

از فداکاريهاي نيروهاي امنيتي گرفته تا هزينههاي هنگفتي که با ايجاد ادارههاي عريض و طويل و مذاکرات مستمر، افزون بر قرباني شدن تعدادي از رهبران و روساي اين ادارهها همانند ترور استاد رباني، همگي ثمر و حاصل چنداني نداشتند. بالاخره ميراث جنگ سيزده ساله به حکومت جديد و دولت وحدت ملي سپرده شد تا اين بار گران را به منزل رسانيده و سراب صلح را به واقعيت دست يافتني تبديل نمايد.

از آغاز انتقال قدرت و نشستن رييس جمهوراحمدزي بر مسند رياست جمهوري، تأکيد و تصريح ايشان بر صلح پايدار بوده و ثبات فراگير جزيي از برنامههاي دولتداري وي به شمار آمده است. اما اين گفتهها تاکنون در حد حرف باقي مانده و تنها صراحت و قاطعيت کلامي ايشان تا سرحد ايثارگري و فداکاري نيز پيش رفته است. جدا از اينکه رييس جمهور سخن از صلح دايمي گفته و آمادگي اش را براي قرباني شدن در راه صلح اعلام نموده است، تاکنون طرح و برنامهي عملي در چهارچوب خاصي براي رسيدن به اين آرزوي همگاني تعريف نشده و ارائه نگرديده است.

لذا ضروري است تا حکومت وحدت ملي براي رسيدن به صلح، راهکار روشني را ارائه نموده و از ايجاد راه حل تازه و موثر در راستاي رسيدن به صلح فراگير، در سطح کشور، منطقه و جهان کارهاي عملي را آغاز نمايد. چرا که گمان نميرود با مشارکت دادن برخي از عناصر مخالفان مسلح در ساختار سياسي، از سرگيري روندهايي مثل پروسه استانبول، اعتماد به گفتههاي سياستمداران پاکستاني و ... يا هم امضاي پيمان امنيتي با کشورهاي غربي به صلح دايمي رسيد.

به نظر ميرسد براي رسيدن به صلح فراگير، علاوه بر ايجاد راه حلهاي سياسي در سطح منطقه، کشور و جهان، راه اندازي برنامههاي جدي در بسترهاي اجتماعي و فرهنگي نيز ضروري است. گسترش خدمات رساني عمومي، ايجاد حکومتداري خوب، برچيدن فساد با تمام ابعاد اداري، اخلاقي، فرهنگي و... آن، ايجاد اعتماد ميان دولت ملت و ساير موارد خواهد توانست ذهنيت جنگطلبي را از کشور کاهش داده و نيروها و حلقههاي آشوب طلب را به آشتي خواهي سوق دهد.

حقيقت اين است که آنچه ميتواند ما را به صلح دايمي برساند، ترويج و نهادينه ساختن ذهنيت صلح خواهي و روي آوردن به مذاکره و مفاهمه براي حقخواهي به جاي روي آوردن به جنگ و نزاع در جهت رسيدن به مطالبات سياسي ميباشد. متأسفانه آنچه در طي ساليان گذشته و تاريخ پر کشمکش ما باعث جنگهاي ويرانگر شده است، وجود ذهنيت نزاع طلبانه و آشوبافگنانه بوده است و اين ذهنيت زمينه را براي دسيسههاي بيروني نيز هموار ساخته است.

به هرحال بايد ديد که راهکار رسيدن به صلح در برنامهي حکومت داري در ساختار جديد سياسي کشور چگونه تعريف شده و آيا مردم خواهد توانست در پرتو آن به ثبات فراگير دست يابند يا خير.

پيامد توافقنامه امنيتي کابل واشنگتن؛

جنگ يا صلح؟

مهسا مژدهي

«صلح خواست هر کودک است» سخني که در پي آن اشرف غني رييس جمهور افغانستان از طالبان که آنها را مخالفان سياسي ناميد، خواست تا با دولت همکاري کرده و صلح و امنيت را براي اين کشور به ارمغان بياورند.

افغانستان پس از سپري کردن 3 دهه جنگ به امنيت به عنوان ِ اصل اساسي و انساني دست نيافته است. در خلال اين جنگها ناامني بر اين کشور حاکم شده و توانسته زيرساختهاي آن رابه کلي از بين ببرد. پس از فروپاشي رژيم طالبان و روي کار آمدن حکومت جديد به کمک جامعه جهاني، ميلياردها دالر کمک جهاني به همراه نيروهاي نظامي بيست و هشت کشور عضو ناتو براي تامين امنيت به اين کشور فرستاده شد.

در روزهاي گذشته دفتر بازرس ويژه امريکا براي بازسازي افغانستان «سيگار» گزارشي را منتشر کرد که طبق آن امريکا از سال 2002 تا کنون نزديک به 62 ميليارد دالر به نيروهاي امنيتي در افغانستان کمک مالي نموده است. طبق اين گزارش سالانه ميزان قابل توجهي از اين مبلغ صرف خريد تجهيزات غير استاندارد از طرف نهادهاي امنيتي ميشود. با وجود همه تلاشها و اکنون با گذشت 13 سال از حضور نيروهاي خارجي به منظور حفظ امنيت، صلح و آرامش در افغانستان نه تنها صلح و ثبات در اين کشور برقرار نشده که بحران امنيت در سرزمين دردهاي ناتمام رو به فزوني ست.

اکنون با وجود روي کارآمدن دولت جديد به نام وحدت ملي که سازوکار نويني را پي گرفته به نظر ميرسد نه تنها افغانستان در وضعيت امنيتي بهتري به سر نميبرد که کماکان طالبان به حملات خود ادامه داده و موجبات ناامني اين سرزمين را فراهم نموده اند.

در بررسي علل گسترش اين حملات، عوامل داخلي و خارجي بسيار زيادي را ميتوان مورد بررسي قرار داد، از جمله آنها ميتوان به نبود حکومت کارآ، مديريت ناصحيح، فساد حکومتي و همچنين نبود برنامه ريزي صحيح و اساسي براي مبارزه با تروريزم، فقر و نبود اشتغال مناسب اشاره کرد. در بعد خارجي نيز نبود استراتژي کارآمد و موثر از سمت قدرتهاي بزرگ، عدم تفاهم نيروهاي داخلي وخارجي و بي توجهي به از بين بردن يا مهار پايگاه ها و منابع مالي تروريستها در طي اين ساليان، را ميتوان از عوامل قابل توجه دانست.

مسأله امنيت پس از روي کارآمدن اشرف غني :

امضاي توافقنامه امنيتي در روز 30 سپتامبر 2014(8 ميزان 1393 ) تنها چند روز پس از روي کار آمدن اشرف غني را ميتوان تنها اقدام اساسي و عملي او در راستاي بهبود شرايط امنيتي در افغانستان دانست. اين قرارداد که به منظور حضور مشاوران نظامي ارشد ناتو براي حمايت از نيروهاي امنيتي داخلي در اين کشور پس از 2014 و خروج ديگر نيروها تنظيم شده بود، پس از کشمکش بسيار بالاخره توسط دولت جديد به امضا رسيد. امضاي اين توافقنامه بازخوردهاي متفاوتي را چه در داخل و چه در خارج اين کشور و در بين همسايگانش در پي داشت .

در بين همسايگان آنچه مسلم است اين پيمان نامه موجب نگراني دولتمردان پاکستاني را فراهم کرده، همسايهاي که متهم است در پرورش نيروهاي طالبان نقش بهسزايي داشته است. به خصوص در مورد بندي به نام تهديدات خارجي (ماده 6) که بر اساس آن در صورت بروز هرگونه تهديد خارجي نيروهاي امريکايي ميتوانند به نيروهاي افغانستان کمک نظامي نمايند. نگراني که از طرف افغانستان درک شده وعبدالله عبدالله نيز به عنوان معاون اجرايي دولت جديد در سخنانش تنها دقايقي پيش از امضاي توافقنامه اشاره ميکند که: پيمان امنيتي بسيار با ملاحظه امضاء شده و تهديدي براي همسايگان ما نيست. با اين حال سرتاج عزيز مشاور امنيت ملي پاکستان پس از اين رويداد در مصاحبه با بي بي سي اردو، ضمن استقبال از امضاي توافقنامه اعلام کرد که کشورش همواره منافع خود را در قبال امريکا و افغانستان حفظ ميکند.

در داخل افغانستان نيز واکنشها به اين عمکرد دولت متفاوت است. عدهاي آن را موافق با منافع کشور دانسته و حضور نيروها را پس از 2014 ضروري ميدانند و به دنبال آن از اين تصميم اشرف غني و تيم همراهش رضايت دارند. اين عده نيروهاي داخلي نظامي و پوليس افغانستان را فاقد صلاحيت کافي براي دفع حملات تروريستها و ايجاد امنيت ميدانند. در مقابل نيز گروه ديگري از تحليلگران و صاحب نظران با ديد بدبينانه به حضور 13 ساله ي ناتو در اين کشور نگريسته و ناکامي آنها را در قبال ايجاد صلحي پايدار مورد پرسش قرار ميدهند. ناکامي که به نظر آنان پس از 2014 نيز ادامه خواهد داشت.

اما بيش از همه دراين ين نيروهاي تندرو در افغانستان با بيان اينکه امريکا به بهانه پيمان امنيتي ميخواهد جنگ ديگري را مقدمه چيني کند، از اين امر اعلام نارضايتي کرده اند. در کنار آنها همچنين گلبدين حکمتيار (از حزب اسلامي) نيز اظهار داشت اوباما قولش را مبني بر خروج از افغانستان در سال 2014 ناديده گرفته و اگر جنگ در افغانستان ادامه يابد، مردم افغانستان هيچگاه حضور خارجيها را در کشورشان تحمل نخواهند کرد.

اين واکنشها از سمت نيروهاييکه در دهههاي اخير موجبات ناآراميهاي بسياري در کشور را فراهم نموده اند ميتواند زنگ خطري براي افزايش خشونتها باشد.

امر ديگري که اکنون مورد توجه قرار گرفته واکنش اشرف غني در قبال تندروهاست. وي که در سخنرانيهاي خود آنها را «مخالفان سياسي» ميخواند، از آنها براي نشستن بر سر ميز مذاکرات صلح و همکاري شان در اين زمينه دعوت به عمل آورده است. با اين حال منتقدان بر اين باورند او تاکنون برنامه مدون و اساسي را براي مبارزه با خشونت طلبان عرضه نداشته و به نظر ميرسد براي مبارزه با آنان برنامه ريزي ويژهي انجام نداده است.

با همهي اينها بايد منتظر ماند و ديد اشرف غني، مرديکه آزادي زندانيان بگرام را ابتکار خود ميداند تا چه ميزان ميتواند صلح و ثبات را براي مردم دردمند افغانستان به ارمغان بياورد.

منبع: خبر آنلاين

آزار ديدگان ديروز،      بزهکاران امروز

کودک آزاري با انواع مختلف آن و خشونت با اطفال در محيطهاي مختلف يکي از پديدههاي شوم و مذموم در کشور است که ساليان زيادي است ادامه دارد و بخشي از اين خشونتها جزيي از هنجارهاي فرهنگي در ميان مردم ما گرديده است.

به نظر ميرسد بخشي از خشونتهاي مستمر و رو به افزايش امروزي نيز نتيجهي همان آزارها و خشونتهاي گذشته بوده و شوربختانه که اين روند در کردار و رفتار ما در حال حاضر نيز وجود داشته و ادامه دارد.

اين درحالي است که طبق تحقيقات صورت گرفته کودکانيکه بهطور دايم در معرض خشونت و کودکآزاري قرار ميگيرند، احتمال بروز رفتار پرخاشگرانه يا بزهکارانه در آنها نسبت به کسانيکه خشونت را تجربه نميکنند يا کمتر در معرض آن هستند، بيشتر است.

نکتهي مهم و اساسي اين است که آزار اطفال تنها با خشونتهاي رايج تحقق نمييابد، بلکه اين مفهوم حتي در خصوص برخوردهاي نادرست اخلاقي و بي توجهي به آنها نيز صدق ميکند. اين درحالي است که بعضي افراد غفلت، بيتوجهي و آزار رواني را جزو کودکآزاري محسوب نميکنند و کودکآزاري جنسي را تابويي ميدانند که نبايد دربارهي آن صحبتي کرد، لذا بيشترين آمارها متعلق به کودکآزاري جسمي است.

انواع کودکآزاري در برگيرندهي کودک آزاريهاي جسمي، جنسي، غفلت و بيتوجهي است. برخي عواملي همچون تک والدي که عامل آن طلاق، جدايي يا فوت يکي از والدين است، سلطهگري والدين، جنسيت و تبعيض جنسيتي، عقبماندگي ذهني و جسمي، کودکان لجباز و بهانهگير يا پرخاشگر، حضور در خانوادههاي مبتلا به بيماريهاي رواني و اعتياد، مشغله زياد والدين و عدم رسيدگي به فرزندان، وضع اقتصادي و اجتماعي پايين و وجود سابقه خشونت در اعضاي خانواده ازجمله عوامل تشديد کودکآزاري هستند.

نميتوان گفت کودکآزاري در خانوادههاي تحصيلکرده يا با وضع اقتصادي مناسب، اتفاق نميافتد. منزوي بودن افراد خانواده، بارداري ناخواسته، کودکان با جنسيت غيردلخواه، فرهنگها و قوميتهاييکه داشتن فرزند دختر را خوشايند نميدانند ازجمله ديگر عوامل دخيل در تشديد احتمال کودکآزاري هستند.

مصرف الکل و موادمخدر، سرطان، بيماريهاي مزمن ريوي، کبدي يا چاقي مفرط و... و همچنين عدم تعادل بهداشت روان از تاثيرات بلندمدت در فرد آزار ديده است.

کودکآزاري احتمال بزهکاري فرد را افزايش ميدهد. اگر فردي بهطور دايم در معرض خشونت قرارگيرد احتمال بروز رفتارهاي بزهکارانه خصوصا در ارتباط با کسانيکه ضعيفتر از خودش هستند زياد ميشود، البته نميتوان گفت در معرض کودکآزاري قرار گرفتن شرط لازم و کافي براي بزهکاري فرد در آينده است اما ميتواند از عوامل تاثيرگذار باشد.

البته موارد بسياري وجود دارد که کودک آزارديده در آينده، خود به فعالان حقوق کودک مبدل شده و در اقدامات و کارهاي حمايتي از کودکان فعاليتهاي مهم و تاثيرگذاري داشته است.

ارايه آمارهاي کودک آزاريهاي جنسي در خاموشي قرار دارد. بيشترين آمارهاي ارايه شده درخصوص کودکآزاريها مربوط به «خشونت جسمي» است. از جمله مشکلات حاضر در زمينه عدم دسترسي به آمار دقيق کودکآزاري جنسي ترس خود کودک از متهم شدن يا تشديد مجازات و همچنين خانوادهها به علت نگراني از بيآبرويي و مسائل حيثيتي است. گاهي کودکآزاري جنسي توسط يکي از اعضاي خانواده اتفاق ميافتد به همين دليل معمولا در مورد آن سکوت ميشود. به همين دليل در صورت آگاهي هم خانوادهها آن را علني نميکنند يا معمولا مدت زمان زيادي از آن ميگذرد و مطرح ميشود که باز هم اغلب خانوادهها آن را از طريق مراجع قانوني پيگيري نميکنند.

وظيفه والدين يا مراقبان کودک اين است که بلافاصله بعد از اينکه متوجه ميشوند کودک شان مورد آزار جسمي يا جنسي قرار گرفته است اقدامات قانوني لازم را انجام دهند و همچنين از خدمات مشاورهاي و روانشناسي بهعنوان بخش مهمي از تأمين سلامت روحي و رواني آينده کودک، استفاده کنند.

اصرار ما بر اين است که کودکآزاري گزارش شود تا افراد و افکار عمومي نسبت به اين موضوع حساس شوند زيرا يکي از علتهايي که خشونت عليه کودکان زياد اتفاق ميافتد اين است که بعضي افراد اصلا نميدانند که خشونت عليه کودکان، جرم است.

بنابراين، ضروري است تا در خصوص اين پديده ارزيابي دقيقتري صورت گرفته و راهکارهاي بهتري براي مقابله با آن جستجو گردد. در غير آن صورت بايد در اين چرخهي معيوب گرفتار بوده و جامعهي ما براي هميشه گرفتار خشونتهاي مستمر و انتقال يافته از نسلي به نسل ديگر باشد. بديهي است که اين وضعيت تأثيرهاي ناگوار و نامطلوبي را بر جامعه گذاشته و فرايند ناسالمي را در رشد اجتماعي و فرهنگي کشور  ايجاد خواهد کرد.

چگونه شادتر شويم؟

ما همواره در طول زندگي با احساسات شديدي به دنبال ترفيع کاري، ازدواج، دنيا آمدن کودکمان و بسياري از رويدادهاي تاثيرگذار ديگر روبرو هستيم اما اين لحظات در زندگي تنها احساس سر فرازي به ما ميدهند و متخصصان معتقدند که اين احساسات به تنهايي براي شادي واقعي کافي نيستند. شادي در واقع تنها يک وضعيت احساسي نيست و سالها تحقيق نشان ميدهد که شادي بسيار فراتر و عميق تر از شرايط احساسي و هيجاني است.

افراد شاد زندگي طولانيتر و سالمتري دارند. نکتهي مهمتر اين است که احساس خوشايند در زندگي چيزي است که بدون تاثير جامعه و ژنتيک نيز به دست ميآيد. هفت راه رضايت از زندگي به اين شرح است:

نگرشتان را تغيير دهيد: تحقيقات دانشگاه هاروارد نشان ميدهد افراد خوش بين و مثبتگرا نه تنها شادتر از ديگران هستند بلکه احتمال ابتلاي آنها به بيماريها و حملات قلبي 50 درصد کمتر است.

از افراد شاد الگوبرداري کنيد: دنمارک نخستين رتبه را در کميسيون اروپا در زمينه رفاه و شادي از سال 1973 ميلادي تاکنون دارد و زمانيکه سازمان ملل در صدد رتبه بندي کشورها به لحاظ شادي برآمد، دنمارک رتبه نخست را گرفت. چه چيز موجب اين انتخاب شد؟ به گزارش سازمان ملل اميد به زندگي، توليد ناخالص داخلي و آمار پايين فساد در اين کشور به اين موضوع کمک کرده اما بالا بودن سطح کلي شادي در دنمارک به خدمات اجتماعي مردم اين کشور مانند بخشندگي و سيستمهاي قدرتمند حمايت اجتماعي مربوط ميشود. کپنهاگ پايتخت دانمارک شادترين شهر دنيا است.

براي کار کردن حد تعادل بگذاريد: دنمارکيها در انجام فعاليتهاي شغلي تعادلي را برقرار ميکنند که موجب افزايش شادي آنها ميشود. به طور ساده ميتوان گفت آنها در انجام کار افراط نميکنند. ميانگين ساعت کاري هفتگي در دنمارک 33 ساعت است و تنها دو درصد دانمارکيها بيش از 40 ساعت در هفته کار ميکنند. حدود 80 درصد از مادران دنمارکي پس ازفرزنددار شدن به سر شغل خود بازميگردند اما وقت آزاد خود را در بين خانواده، دوستان و برنامههاي ديگر تقسيم ميکنند.

بر تجاربتان متمرکز شويد: دنمارکيها توجه خود را بيش از چيزهاي کوچک بر ساختن خاطرات خوب متمرکز ميکنند. تحقيقات نشان ميدهد کساني که به تجارب و خاطرات خوب گذشته خود توجه ميکنند رضايت بيشتري از زندگي دارند.

روابط اجتماعي را افزايش دهيد: اجتماعي بودن روند پيري را کند ميکند. تحقيقات نشان ميدهد پشتوانه اجتماعي قوي دنبالههاي کروموزومي موسوم به تلومرها را بلندتر ميکند که از عوامل مهم افزايش طول عمر است. همچنين تحقيقات نشان ميدهد تنها بودن منجر به افزايش افسردگي، مشکلات سلامت روان و استرس ميشود.

براي کمک به ديگران داوطلب شويد: بر اساس تحقيقات متعدد کساني که داوطلب کمک به ديگرانند افراد شادتري هستند. سازمان ملل داوطلب بودن را يکي از گزينههاي شاد بودن جامعه دنمارک ذکر کرده است. 43 درصد از دنمارکيها در مقابل 25 درصد از امريکاييها اين خصوصيت را دارند. در واقع لذت کمک به ديگران از سنين پايين در افراد شکل ميگيرد.

بخنديد: متخصصان ميگويند که خنديدن، تنها نشانه شادي نيست بلکه شاد بودن موجب ايجاد خنده ميشود. زماني که ما ميخنديم هورمونهاي استرس در بدن ما کاهش مييابد و اندروفين افزايش مييابد. اندروفين در واقع يک ماده شيميايي است که در طول انجام فعاليتهاي بدني نيز ترشح ميشود. با خنديدن مداوم ميتوانيد 100 سال زندگي کنيد. خنديدن همچنين براي قلب شما مفيد است. تحقيقات نشان ميدهد از ميان کساني که بيماري قلبي داشتند، تنها هشت درصد که عادت به خنديدن داشتند حمله قلبي دوم را در طول يک سال تجربه کردند اما اين رقم در ارتباط با افرادي که نميخنديدند 42 درصد بود.

فوايد بادمجان رومي

بادمجان رومی منبع غنی فیبر و ویتامینC و ماده ای به نام لیکوپن است. حاوی 3 آنتی اکسیدان بسیار مهم است: بتاکاروتیئن (که فعالیت ویتامین A را در بدن دارد)، ویتامین E، و ویتامین C. خوشبختانه با پختن بادمجان رومی خاصیت ضد سرطانی در آن کم نمیشود.

پس سعی کنید چه به صورت پخته و چه به صورت خام و حتی آب بادمجان رومی را بیشتر مصرف کنید تا از فواید بی شمار مصرف آن بهره مند شوید. در تحقیقاتیکه در امریکا انجام شده است مشخص شد افرادی که در هفته ۱۰ عدد بادمجان رومی مصرف می کنند ابتلا به بیماریهای قلبی عروقی و سرطان پروستات در آنها به میزان ۵۰ درصد کم میشود و همچنین مصرف این مقدار به طور قابل ملاحظهای از احتمال ابتلا به سرطان مری، معده، روده و لوزالمعده کم میکند. بادمجان رومی برای تقویت چشم مؤثر است. به رشد استخوانها كمك میكند. دانشمندان در دانههای بادمجان رومی ماده ای را پیدا کردند که میتواند با پیشگیری از لخته شدن خون در بدن به گردش طبیعی خون انسان کمک کرده و به نوعی عملکرد قرص آسپرین را شبیهسازی کند.

مضرات:

از میوه نارس بادمجان رومی هیچگاه استفاده نكنید، به خاطر وجود ماده سولانین.مادران شیرده سعی كنند بادمجان رومی كم بخورند چون كم كننده شیر است. در خوردن بادمجان رومی افراط نشود چون امكان تولید سنگ مثانه را دارد. طبع بادمجان رومی سرد است.

نگويند از سر بازيچه حرفي

کزان پندي نگيرد صاحب هوش

وگر صد باب حکمت پيش نادان

بخواني ،آيدش بازيچه در گوش

سعدي

مقاومت کوباني و طبل ميانتهي داعش

از زمان شروع تحولات سوريه و به خصوص بعد از حضور گروهک تروريستي داعش در عراق، شاهد ايجاد رعب و وحشت از سوي اين گروهک در بين مردم منطقه هستيم. آنها با انجام رفتارهاي وحشيانه که حيوانات هم نسبت به هم نوع خود چنين رفتاري نشان نميدهند، سعي دارند ضعف و پوشالي بودن خود را زير لواي وحشيگري پوشانده و اعتماد به نفس کاذب را بين تروريستها و ترس و دلهره را در بين شهروندان منطقه ايجاد کنند.

برخي رسانههاي خارجي و داخلي چه به صورت عمدي و يا سهوي برايجاد اين ترس و دلهره از گروهک داعش دامن ميزنند. همواره شاهد اخبار و تحليلهاي مختلف از ميزان قدرت داعش در منطقه هستيم. اينکه هيچ ائتلاف بينالمللي جلودار داعش نيست و اينکه کشورهاي منطقه هيچ يک توان رويارويي با آن را ندارند و در نهايت برخي بر برنامههاي صد ساله داعش تاکيد داشته و برخي معتقدند جنگ با داعش شايد سالها و دههها به طول بينجامد. همهي اين موارد را روزانه ميتوان در سايتهاي مختلف جستجو کرد.

آنچه باعث شده است که کساني عمداً يا سهواً بر قدرتمند بودن داعش تاکيد کنند، تصرف يک شبه موصل و برخي ديگر از شهرهاي عراق، همراه با تسلط بر رقه و شهرهاي اطراف آن در سوريه است. اينگونه مواضع برخي رسانهها، بدون تحقيق و تفحص منطقي، ظاهراً قدرت داعش را نشانه رفته است. اما مقايسه کوتاه درگيريهاي موصل و کوباني با داعش حقايقي را روشن ميکند که تهي بودن و ضعف و سستي داعش را نشان ميدهد. براي مثال موصل با وسعت چند برابري نسبت به کوباني و جمعيت 000/800/1 نفري در مقابل جمعيت52 هزار نفري کوباني، توان مقاومت حتي براي يک روز هم نداشت. اين در حالي است که شهر موصل دو پايگاه بزرگ ارتش را در اختيار داشت در مقابل هيچ نيروي نظامي رسمي و يا ارتش سوريه در کوباني حضور نداشتند.

با مقايسه وضعيت فوق اين سوال به ذهن خطور ميکند که چگونه کوباني با جمعيت حدوداً 52 هزار نفره و بدون پشتوانه نظامي همچون ارتش، و در حاليکه کامل در محاصره داعش و ترکيه قرار دارد، توانسته است اينگونه مقاومت جانانهيي در مقابل گرگ صفتان داعش از خود نشان دهد؟ در مردان و زنان و کودکان کوباني چه نشانههايي وجود دارد که در جمعيت 000/800/1 نفري موصل ديده نميشد؟ چرا داعش چون شبح، يکباره بر موصل خراب شد اما در کوباني حقيرانه عقب نشيني ميکند؟ پاسخ کوتاه، صريح، روشن و شفاف يک کلمه است: مقاومت

مردم کوباني فقط به ايمان و توانايي خود تکيه کرده و رمز پيروزي آنها اراده اي مقاومت است.

اگر کل دنيا در مقابل کوباني هم بياستند، مقاومت آنان حرف براي گفتن خواهد داشت، همانند مقاومت غزه، حزبا... و همانند مردم دمشق و ... که با تمام وجود با رژيم تا دندان مسلح صهيونيستي و ديگر گروههاي تروريستي جنگيدند و به پيروزي رسيدند. مع الوصف اشاره به علل سقوط موصل و چراي استمرار مقاومت کوباني، تبيين و فهم مسأله را براي مخاطبان راحت تر خواهد کرد. در ادامه يادداشت به علل سقوط موصل و مقاومت کوباني اشاره ميشود.

علت سقوط موصل: علاوه بر علل خارجي، يعني حمايتهاي غرب، شيوخ عرب و ترکيه، علل داخلي سقوط موصل را بايد در خيانت و عقب نشيني فرماندهان بعثي ارتش عراق از يک سو و عدم مقاومت جدي مردم از سوي ديگر جستجو کرد. در صورتيکه ارتش عراق موصل را ترک نميکرد و حتي دولت مرکزي اطلاعات لازم را از قبل در اختيار داشت و وضعيت را پيش بيني ميکرد، با يک گروه کوچک مردمي نيز ميتوانست مانع از ورود داعشيها به موصل شود.

اما در نهايت آنچه حائز اهمت است، عدم مقاومت از سوي مردم بود. البته مقاومت نکردن مردم دليل بر پذيرش داعش در موصل نيست، بلکه مردم اطلاعات کافي در اختيار نداشتند و به هواي وجود و حضور ارتش، به آرامي سر بر بالين گذاشته بودند. آنها فکر ميکردند ارتش به عنوان ضامن امنيت آنها با هرگونه تهديد برخورد خواهد کرد و گرنه؛ اگر ارتشي در کار نبود چه بسا با شکل گيري بسيج مردمي مي توانستند درسي تاريخي به اين گروهک بدهند.

علت مقاومت کوباني: وضعيت در کوباني اما کاملاً متفاوت است آنها چشم اميد به ارتش ندارند، ميدانند ائتلاف بينالمللي جاده صافکن اهداف تروريستهاست، از بستن مرزهاي ترکيه و جلوگير ي از حمايت کردهاي ترکيه توسط دولت اردوغان اطلاع کامل دارند، وضعيت ارتش سوريه در مقابله با تروريستها را درک ميکنند، از حمايت بارزانيها و کردستان عراق به دلايل مختلف نااميد شده اند.

در پايان بايست اشاره کرد مقاومت مردم کوباني با اينکه روز22/7/93  به گفته انور مسلم رئيس منطقه کوباني منجر به آزادي کامل اين شهرستان کوچک شد با اين وجود به هر نتيجه اي که منجر شود، پررنگ تر شدن واژه مقاومت در ادبيات سياسي روابط بين الملل و ضعف و پوشالي بودن داعشيها را به جهان مخابره کرده است.

نويسنده: احد نورياصل منبع: فارس با تلخيص

تشديد تنش بين لندن و بروکسل

تنشها ميان لندن و بروکسل بر سر تغيير برخي قوانين و مقررات در اتحاديه اروپا افزايش يافت و «خوزه مانوئل باروسو» رييس کميسيون اروپا از سياست هاي «ديويد کامرون» نخست وزير انگليس درقبال اين اتحاديه انتقاد کرد.

به نوشته رسانههاي انگليسي، باروسو که تا آخر ماه جاري ميلادي (10 عقرب) بعد از 10 سال از رياست کميسيون اروپا کنار ميرود و جاي خود را به «ژان کلود يونکر» خواهد داد، انتقادات از دولت کامرون را به دليل سياست هاي ضداتحاديه وي افزايش داده است.

«باروسو» دو روزي پيش در گفتوگويي با شبکه خبري «بي بي سي» گفت، اگر انگليس تصميم به خروج از اتحاديه اروپا بگيرد نفوذ خود را در عرصه بينالمللي به شدت از دست خواهد داد.

همچنين وي معتقد است کامرون با اتخاذ رويکرد ضد اتحاديه اروپا و افزايش احتمال پايان عضويت لندن در آن، مرتکب «اشتباه تاريخي» شود.

در همين حال يکي از مقامهاي دولت انگليس در واکنش به سخنان باروسو عليه سياستهاي کامرون گفت: وي بايد بداند شرايط فعلي در اتحاديه اروپا براي لندن قابل قبول نيست و ميبايست در مورد بهبود وضعيت با انگليس گفتوگو شود.

باروسو همچنين روز گذشته هشدار داده بود تلاش کامرون براي محدودسازي تردد آزادانه ديگر شهروندان کشورهاي عضو اتحاديه اروپا و تعيين سقف اختياري براي مهاجران کشورهاي شرق اروپا غيرقانوني است.

وي همچنين گفت: اقدامات کامرون ميتواند باعث نگراني و توهين به متحدان طبيعي انگليس در شرق اروپا شود، هر چند نگرانيهاي درستي در مورد تردد آزادانه شهروندان عضو اتحاديه در انگليس و ديگر کشورها وجود دارد؛ تغيير در اين قانون به عنوان يکي از اصول اتحاديه اروپا بايد به تاييد همه کشورهاي عضو برسد.

کامرون پيش از اين اعلام کرده است عضويت انگليس در اتحاديه اروپا را در همه پرسي در سال 2017 به نظرسنجي خواهد گذاشت، البته در صورتيکه در انتخابات سراسري ماه مي سال آينده ميلادي (ثور1394) پيروز شود.

نشست تاجران جاده ابريشم در ترابوزان ترکيه

نشست تاجران 21 کشور در مسير جاده ابريشم، در شهر «ترابوزان» ترکيه با هدف احياي تجارت در اين جاده تاريخي، همچنين توسعه همکاريهاي اقتصادي و تجاري کشورهاي در مسير برگزار شد.

در اين نشست که براي سومين بار در ترابوزان برگزار ميشود، برخي از مسئولين و مقامات کشورهاي شرکت کننده سخنراني کردند.

در اين نشست ها که سه روز ادامه داشت، تاجران شرکت کننده در اجلاس طرابوزان در قالب سه ميزگرد به بحث و تبادل نظر در خصوص تجارت و بانکداري، حمل و نقل و گردشگري پرداختند.

سازمان دهندگان اين نشست در ادامه، برنامه بازديدي از مراکز اقتصادي و صنعتي و نقاط گردشگري ترابوزان نيز براي مدعوين ترتيب دادند.

هدف از برگزاري اين نشستها معرفي توانمنديهاي اقتصادي و تجاري، بررسي فرصتهاي سرمايه گذاري براي دستيابي به بازارهاي جديد صادراتي، توسعه بازارهاي هدف، تبادل نظر فني و تجاري بين تجار شرکت کننده، ارتقاي همکاري هاي تجاري و بازرگاني و فراهم سازي زمينه عقد قراردادهاي تجاري بين کشورهاي شرکت کننده ميباشد.

برگزار کنندگان اين نشست اميدوارند که بتوانند با اين نشستها، اجلاس بينالمللي جاده ابريشم را نهادينه کرده و به صورت پلاتفورم تاثير گذار در راه همگرايي و همکاري بيشتر اقتصادي و تجاري و صنعتي کشورهاي در مسير جاده ابريشم در بياورند و به نوعي تجارتي را که در تاريخ در حوزه جاده ابريشم صورت مي گرفته، در عصر ارتباطات احيا کنند.

خصوصيات يک فروشنده موفق

برخلاف تصورات، فروشندگي شغل بسيار حساس و تخصصي است. اگر در کسب و کار بهدنبال نتايج مثبت و جذب هر چه بيشتر مشتريان هستيد، لازم است تا در انتخاب فروشندگان دقت بيشتري را لحاظ کنيد. يک فروشنده موفق بايد خصوصيات ويژهاي داشته باشد که در ادامه برخي از مهمترين آنها را آورده ايم.

ظاهر: يک فروشنده مناسب بايد ظاهر آراسته و لباسي تميز و مرتب بر تن داشته باشد. افراط و تفريط در اين مورد، شما را در اولين گام ارتباطي با مشتري شکست خورده خواهد کرد. اگر صاحب کسب و کار هستيد که حتما اين مورد را رعايت ميکنيد اگر هم از فروشنده استفاده ميکنيد با اندکي هزينه بيشتر روحيه و انگيزه لازم را براي فروشنده فراهم کنيد.

فن بيان: فروشنده بايد فن بيان مناسبي داشته باشد. به صاحبان کسب و کار توصيه ميشود در انتخاب فروشنده بسيار دقيق و حساس عمل کنند. فن بيان مناسب، ادب و احترام در همان رفتارهاي اوليه کاملا مشخص هستند، از اين رو لازم است تا چشمان خود را کاملا باز کنيد.

صبر: يک فروشنده بايد به قابليت صبر و حوصله در اندازه بي نهايت آن مجهز باشد! در هنگام انتخاب فروشنده بهتر آن است که صبر و حوصله وي را نيز اندازه گيري کنيد. البته در روز گزينش همه سعي دارند تا بهترينهاي خود را به نمايش بگذارند از اين رو ميشود اين عامل را در هنگام کار و با فرستادن يک مشتري پردردسر(از سوي خودتان) مورد آزمايش قرار داد. بسيار ديده شده فروشندگاني که حس و حال ارائه توضيحات و همکاري با مشتري در مورد انتخاب کالاها را ندارند و اين يک ضعف بسيار بزرگ است.

تفريح: يکي از عادتهاي بد فروشندگان تبديل محل کسب و کار به محيط تفريح با همکاران است! براي مثال در يک مرکز خريد فروشندگان اوقات زيادي را با ديگر همکاران خود سپري کرده و بعضا در فروشگاههاي يکديگر نيز وقت گذراني ميکنند. هر چند به دنبال ايجاد زندان در محيط کسب و کار نيستيم اما اين مدل را هم مطابق با استانداردهاي شغلي نميدانيم. فروشنده بايد محيط فروشگاه را به محيطي آرام و ايمن براي مشتري تبديل کند.

نظافت: اين مورد بسيار ظريف و پر اهميت است. يک فروشنده خوب بايد به شدت رفتار خود را کنترل کند. بارها ديده شده مشتريان از برخي رفتارهاي فروشندگان گلايه دارند. براي مثال نظافت گوش در مقابل چشم مشتري، جويدن ناخن و يا ارتباط با مشتري(تحويل کالا) با دستي زخمي و بدون پانسمان از جانب فروشنده امري بسيار ناپسند است.

تلفن: يکي ديگر از نقاط ضعف فروشندگان، وابستگي آنها به گوشي تلفن است! حتما شما نيز تجربه اين مورد را داشته ايد که هنگام ورود به يک فروشگاه بايد دقايقي را نظاره گر فروشنده باشيد تا تماس تلفني خود را پايان داده و پاسخگوي مشتري باشد!

اطلاعات: استخدام فروشنده در هر شغلي نيازمند انتقال مجموعه اي از اطلاعات و دانش مرتبط با آن حوزه است. براي مثال اگر فروشنده تلفن همراه استخدام مي کنيد دست کم شرايط دسترسي به ابتدايي ترين اطلاعات مربوط به تلفن هاي همراه را براي وي فراهم کنيد. مي توانيد با هزينه بسيار جزيي فروشگاه خود را مجهز به اينترنت کرده و اطلاعات مرتبط با محصولات خود را بصورت آنلاين دريافت کرده و عينا به مشتريان منتقل کنيد.

به قول انگليسي ها؛ در شهر فروشگاههاي زيادي وجود دارد اما زمانيکه مشتري وارد فروشگاه شما ميشود، شانس و فرصت را با خود همراه دارد که نبايد آنرا به آساني از دست داد.

کشف موجود دريايي مرموز

و ناشناخته 100 پا!

موجود دريايي مرموز با 100 شاخک بازو مانند موجب تعجب ماهيگير سنگاپوري شد و با وجود کمک کارشناسان هنوز اين موجود مرموز شناسايي نشده است.

اخيرا اونگ هان بون 54 ساله در مکان مورد علاقه خود در جزيره سنتوزا مشغول ماهيگيري بود و هرگز انتظار ديدن موجود شکار شده با قلاب خود را نداشت. وي بسيار گيج و مبهوت بود و تصور ميکرد موجود صيد شده آماده جنگ و حمله است.

وي اظهار کرد: موجودات زيادي در دريا ديدم اما تاکنون هرگز موجودي شبيه به اين را که تمامي شاخکهاي بازو مانندش موجدار باشد، مشاهده نکردهام.

هان بون در ادامه افزود: اين موجود، حيوان مرموز و يا به نوعي متغير است.

اين موجود ناشناخته تا حدودي شبيه اختاپوس است، اما بيش از هشت بازو و حدود 100 شاخک متحرک بازو مانند دارد.

اين ماهيگير سنگاپوري تصميم گرفت تصوير اين موجود را به صورت آنلاين منتشر کند تا اگر فردي در اين مورد اطلاعي داشت اين مشکل را برطرف کند، اما هيچ کس نتوانست کمکي کند. برخي اين موجود را متعلق به گروه ستارههاي دريايي سبد مانند و برخي نيز آن را موجود دريايي جهش يافته ناميدند.

رونمايي از بزرگترين اتوبوس برقي جهان

بزرگترين اتوبوس برقي الکتريکي جهان در امريکا توسط شرکت BYDMotors ساخته شده است که تنها با استفاده از باتري ميتواند تا 120 مسافر را جابجا کند.

اين اتوبوس در نمايشگاه اتحاديه حملونقل عمومي امريکا در هوستون به نمايش درآمد.

سامانه ابداعي، نخستين اتوبوس الکتريکي چندواگنه امريکا به شمار ميآيد و به افتخار شهري که در آن طراحي شده (شهر لنکستر کاليفرنيا)، «LancastereBus» نام گذاشته شد. ساخت اين وسيلهنقليه دو سال زمان برده است.

اين اتوبوس الکتريکي داراي طول 18.2 متر، با باتري کار ميکند و از بيرون مانند هر اتوبوس ارتجاعي ديگر به نظر ميرسد اما فناوري هدايت الکتريکي پيشرفتهاي را در پس خود جا داده است. اتوبوس شامل موتورهايي در چرخش است که ميتوانند سطح شيبدار را تا 21 درصد تحمل کنند و اين موضوع آن را براي نواحي شهري تپهاي مناسب ميسازد.

اتوبوس ابداعي ميتواند 288 کيلومتر را به همراه 120 مسافر در هر بار شارژ طي کند. اين سامانه برقي از باتريهاي فسفات آهن ساخت کارخانه BYDMotors استفاده ميکند و اين باتريها در موترها و اتوبوسهاي تکواگني نيز به کار ميروند.

اين کارخانه چيني مدعي است باتريهاي مزبور ميتوانند شارژ کافي براي يک روز کامل کاري را بدون نياز به شارژ مجدد ارائه دهند.

باتريهاي اتوبوس جديد ميتوانند 10 هزار بار شارژ شود و باز هم 70 درصد شارژ را در خود نگه دارند. اين به معناي داشتن عمر 25 ساله براي باتريهاست که اين ميزان بيش از عمر اتوبوسهايي است که در آنها کار گذاشته ميشوند.

 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
سخن جدید
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    سایت سخن جدید از نظر تغییرات ظاهری چگونه است؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 487
  • کل نظرات : 4
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 28
  • آی پی دیروز : 10
  • بازدید امروز : 264
  • باردید دیروز : 18
  • گوگل امروز : 2
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 428
  • بازدید ماه : 792
  • بازدید سال : 3,628
  • بازدید کلی : 84,147