بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم
...
اتحاديه اساتيد دانشگاه‌هاي کشور:
کانکور افغانستان با معيارهاي جهاني مطابقت ندارد
اتحاديه اساتيد دانشگاه‌هاي افغانستان با اشاره به روند برگزاري آزمون کانکور در کشور آن را مطابق با معيارهاي جهاني ندانست.
تاجمحمد اکبر، رييس اتحاديه اساتيد دانشگاه‌هاي افغانستان، روز گذشته (شنبه/15 قوس) در نشست خبري اعلام کرد: آزمون کانکور افغانستان معيار مناسبي براي آزمودن سطح کيفي دانش آموزان نيست و برخي دانشجويان با توسل به زور در اين آزمون موفقيت خود را تضمين مي‌کنند.
وي با انتقاد از وزارت تحصيلات عالي کشور مبني براينکه دستور کار مشخصي در خصوص بُرونرفت از چالش‌هاي موجود را ندارد، گفت: برخي دانشجويان بر اساس ارتباطات شخصي خود با مقامهاي اين وزارت در آزمون کانکور موفق ميشوند. محمد قيس، عضو اين اتحاديه با تأکيد به اينکه کانکور به يک معضل اجتماعي تبديل شده گفت: براي برون رفت از مشکل موجود، بايد مسأله کنکور بهطور کلي با تغيير ساختار مواجه شود.
قيس افزود: ورقهاي آزمون کانکور بايد در تمام ولايات همسان نباشد و سوالات اين ورقها متناسب با امنيت و کيفيت آموزش هر ولايت طراحي شود.
اين در حالي است که هر سال داوطلبان آزمون کانکور کشور از برگزاري و انجام تقلب در روند برگزاري اين آزمون انتقاد کرده‌اند
در کنفرانس مطبوعاتي رييس جمهور و چاک هيگل مطرح شد؛
انتقال «ماموريت دشوار» بر دوش دولت افغانستان
رييس جمهوراشرفغني در نشست مشترک مطبوعاتي روز گذشته اش با چاک هيگل، وزيردفاع امريکا اظهار داشت که از ماه آيندهي ميلادي، فصل تازهاي در روابط افغانستان و امريکا گشوده خواهد شد.
به گفتهي رييس جمهور، ماموريت نظامي امريکا در پايان ماه دسمبر سال جاري ميلادي پايان يافته و مسووليت تأمين امنيت کامل افغانستان به دوش نيروهاي امنيتي کشور گذاشته خواهد شد. وي آغاز فصل جديد را يک مقطع جديد از تلاش‌هاي حکومت کابل براي تحقق صلح خوانده و ثبات سراسري را يکي از اولويتهاي اصلي حکومت وحدت ملي دانست.
چاک هيگل نيز در آخرين سفر خود به افغانستان به عنوان وزير دفاع امريکا با خوشبيني قابل توجهي اعلام کرد معتقد است افغانها موج فزاينده حملات مخالفان مسلح را در پايتخت افغانستان به طور موفقيت آميزي متوقف و اوضاع در افغانستان را تثبيت خواهند کرد. هيگل افزود که نبايد تعجب آور باشد که مخالفان مسلح همچنان قادر است حملاتي قابل توجه را در پايتخت افغانستان انجام دهد.
هيگل با دشوار خواندن ماموريت امريکا در افغانستان خاطر نشان کرد: مخالفان مسلح به طغيان مجدد ادامه خواهند داد و قابل پيش‌بيني است که آنها هر کاري را که احتمالا بتوانند انجام دهند، براي مختل کردن کار دولت جديد افغانستان تحت رهبري اشرف غني، رييس جمهور و عبدالله عبدالله معاون اجرايي وي، انجام خواهند داد .»
وي افزود :«هر چند دشوار، هر چند چالش برانگيز، هر چند طولاني، با هر تعريفي، اوضاع کشور افغانستان و مردم افغانستان، امروز نسبت به 13 سال پيش بسيار بهتر است. آنها اين فرصت را دارند در خصوص سرنوشت خود، مسير خود، شرايط خود تصميم گيري کنند . آنها هنوز راه را کامل طي نکرده اند اما مسير طولاني را آمده اند.»
وزير دفاع امريکا تصريح کرد: من به نيروهاي امنيتي افغانستان اعتماد و اطمينان دارم که آنها به مقابله با اين چالشها ادامه خواهند داد. با اين وجود، هيگل يادآور شد که علاوه بر 9800 نظامي که طبق توافق امنيتي در افغانستان حضور دارند، يک هزار نظامي امريکايي ديگر نيز در افغانستان باقي خواهد ماند.
گفته مي‌شود که علت اصلي سفر هيگل، تقويت حمايت از دولت جديد افغانستان، تاکيد بر تعهد بلند مدت امريکا در قبال افغانستان و تشکر از نظاميان امريکايي است.
در دوره اوج حضور نيروهاي امريکايي در افغانستان طي دوره 2010 - 2011 ميلادي، امريکا يکصد هزار نظامي در افغانستان داشت. نظاميان امريکايي در کنار نيروهايي از ائتلافي از کشورها، از جمله انگليس، کانادا، استراليا، ايتاليا، دنمارک، ترکيه و لهستان، در افغانستان جنگيده اند.
حدود 9800 نظامي امريکايي قرار است پس از امسال به عنوان بخشي از ماموريت سازمان پيمان آتلانتيک شمالي (ناتو) به نام حمايت قاطع، به منظور آموزش نيروهاي امنيتي افغانستان و کمک به آنها و همچنين انجام دادن ماموريتهاي ضد تروريزم، در اين کشور باقي بمانند. تعداد کل نظاميان امريکايي در افغانستان تا پايان سال آينده ميلادي قرار است به 5500 نفر کاهش يابد، اما در خصوص سرعت و روند اين کاهش هنوز تصميم‌گيري نشده است.
هيگل گفت با جنرال جان کمپبل فرمانده ارشد امريکايي در افغانستان در خصوص خروج نيروها و ديگر مسايل مشورت خواهد کرد.
به دليل دخالت وزارت ماليه،
رييس بانک مرکزي استعفا کرد
نورالله دلاوري، رييس بانک مرکزي کشور از سمت خود استعفا داد.
به نقل از پايگاه خبري «افغان پيپر»، نورالله دلاوري رييس بانک مرکزي استعفاي خود را به رييس جمهوراشرف غني تسليم کرده است و گفته مي‌شود رييس جمهور استعفاي دلاوري را پذيرفته است.
نورالله دلاوري دربارهي دلايل استعفاي خود گفت: مداخلهي غيرقانوني وزارت ماليه در امور بانک مرکزي سبب شده است تا وي استعفا دهد.
وي افزود: وزارت ماليه به نمايندگي از بانک مرکزي در نشست‌هاي صندوق پول و اعتبار شرکت کرده و استقلال اين بانک را سلب نموده است.
دلاوري در ادامه ادعا کرد: وزارت ماليه مي‌خواهد بانک مرکزي تحت تسلط اين وزارت باشد.
وي همچنين گفت: اگر اين دخالت‌هاي وزارت ماليه ادامه يابد در افغانستان تورم ايجاد خواهد شد.
اعتراض نمايندگان به
مسووليت گريزي هيأت اداري مجلس نمايندگان
نشست علني روز گذشته (شنبه/15 قوس) مجلس نمايندگان به دليل فقدان دستور کار مشخص برگزار نشد و اين مسأله با انتقاد تند برخي اعضاي اين مجلس روبه‌رو شد.
به نقل از خبرگزاري جمهور، نمايندگان معترض هيأت اداري و کميسيون‌هاي هجده‌گانه مجلس را به کم کاري در راستاي بررسي و تصويب قوانين و عدم توجه به چالش‌هاي افغانستان متهم کردند.
عبدالرحمان رحماني، عضو مجلس در اين زمينه گفت: افغانستان با چالش‌هاي گوناگوني مواجه است و پارلمان که يک نهاد تأثيرگذار دولتي است، دستور کار ندارد.
رحماني افزود: فقدان برنامهکاري در جلسه علني روز گذشته نوعي فرار از مسووليت از جانب هيأت اداري و کميسيون‌هاي مجلس است.
وي فقدان برنامه مشخص کاري در مجلس را ضعف اين نهاد عنوان و خاطرنشان کرد: اين مسئله سبب شده مردم انگشت انتقاد خود را به سوي نمايندگان نشانه رفته و وقتي کم کاري در ادارات دولتي و پارلمان وجود داشته باشد، انتقاد مردم نيز درست است.
برخي نمايندگان نيز دولت را در کم‌کاري و فقدان برنامه کاري مشخص در مجلس مقصر دانستند.
غلام فاروق مجروح، عضو ديگر مجلس نمايندگان تصريح کرد: حکومت افغانستان يک سال است در کشمکش‌هاي انتخاباتي به سر مي‌برد و مصوبه‌هاي کمتري براي بررسي به پارلمان مي‌فرستد.
مجروح هيأت اداري مجلس را نيز ضعيف خواند و گفت: هيأت اداري مجلس توانمندي برنامه‌سازي و برگزاري نشست علني را ندارد.
پيش از اين نيز برخي اعضاي مجلس، هيأت اداري پارلمان را به کم کاري متهم کرده بودند اما هيأت اداري پارلمان نيز، عدم حضور نمايندگان و کم‌کاري کميسيون‌هاي مجلس را از علل اصلي فقدان برنامه مشخص در جلسه علني پارلمان عنوان کردند.
فرمانده جديد پوليس کابل:
همکاري مردم در تأمين امنيت کابل ضروري است
عبدالرحمان رحيمي که به تازگي از سوي وزارت امور داخله به حيث فرمانده پوليس کابل مقرر شده است، روز گذشته در نخستين کنفرانس خبري اش از نيروهاي پوليس خواست که در حين انجام وظايف شان بيدار باشند.
به گزارش خبرگزاري جمهور؛ عبدالرحمان رحيمي، فرمانده جديد پوليس کابل در نشست خبري از تمام نيروهاي پوليس خواست که کيفيت کاري شان را بالا ببرند و در انجام وظايف شان پابند و صادق باشند.
وي از نيروهاي پوليس خواست که فساد اخلاقي و فساد اداري را از بين ببرند؛ چون هر دو نوع فساد مديريت آنان را ضعيف ميسازد.
آقاي رحيمي به شهروندان کابل از تامين امنيت وعده سپرده و افزود: «من به نمايندگي از تمام پرسونل امنيتي ميگويم که تصميم قاطع داريم ولو اينکه به قيمت جان ما هم تمام شود امنيت شهر کابل را تامين ميکنيم».
وي تصريح کرد: «تقرر من به حيث قوماندان شهر کابل مکافات نيست؛ اما يک بار سنگين روي بازوانم گذاشته شده که اميدوارم به همکاري شهروندان کشور به اهداف بلندم رسيده و از مردم خود دفاع کنم».
همچنين آقاي رحيمي از تمام دوستانش خواست که براي تبريکي به دفتر کارش نروند.
آقاي رحيمي از اراکين بلندرتبه دولتي و نمايندگان مردم و همچين شهروندان کشور خواست که با نيروهاي پوليس همکاري کرده و از آنان در هر بخش حمايت کنند.
وي همچنين به مردم وعده داد که بر اساس سليقههاي شخصي اش در قسمت تغيير و تبديل پرسونل امنيتي برخورد نميکند و اصل مکافات و مجازات را در اولويتهاي کاري اش قرار ميدهد.
آقاي رحيمي طي چند روز اخير به حيث فرمانده پوليس شهر کابل آغاز به کار کرده است. وي قبل از اين به حيث فرمانده پوليس بلخ در شهر مزارشريف ايفاي وظيفه ميکرد.
آغاز جديد در آخرين ماموريت وزيرناکام به افغانستان
چاک هيگل، وزيردفاع ايالات متحده امريکا ديروز همچون گذشتهها غيرمنتظره به کابل آمد و در نشست خبري که با رييس جمهور اشرف غني در ارگ رياست جمهوري داشت، دو طرف از آغاز نو در روابط افغانستان و امريکا سخن گفتند.
ميتوان گفت که عملي شدن موافقتنامه امنيتي افغانستان و امريکا در اول جنوري سال 2015 و پايان ماموريت نظامي ايالات متحده درافغانستان، آخرين ماموريت وزير دفاع مستعفي امريکا در افغانستان بود که در اين نشست بر آن تاکيد گرديد. چاک هيگل در حالي اين ماموريت را انجام ميدهد که گفته مي‌شود از عوامل مهم استعفاي اجباري او، ناکامي وي در ماموريت نظامي پنتاگون بخصوص در افغانستان و سوريه بوده است. اکنون او آمده تا براي عملي شدن موافقتنامه امنيتي راهبردي ميان دو کشور اقداماتي را انجام دهد؛ اينکه اين اقدامات با چه فراز و فرودهايي خواهد بود و او براي عملي شدن اين موافقتنامه، از کجا آغاز و چه کارهاي را روي دست خواهد گرفت بايد منتظر آينده بود. اما اين نکته واضح است که ايالات متحده امريکا برخلاف تعهدات قبلي خود قصد دارد تا علاوه بر 9800 سربازيکه قبلا براي ماموريتهاي آموزشي در افغانستان تعيين و اعلام کرده بود، يکهزار نظامي ديگر را نيز در افغانستان نگهدارد.
برخي گزارشهايي هم وجود دارد که اين کشور همچنان به فعاليتهاي نظامي و عملياتي خود در تداوم سال 2015 نيز ادامه ميدهد؛ گزارشيکه چاک هيگل ديروز آن را تاييد نکرد اما بر مبناي گزارشهاييکه قبلا منتشر شده است، اين وضعيت همچنان در هالهاي از ابهام باقي خواهد ماند.
با اين وجود، اين اذعان دورازواقعيت نيست که ماموريت نظامي امريکا در افغانستان دستاورد چنداني نداشته است و با حجم شورشگري، ناامني و قوت و شدت فعاليتهايي که از سوي مخالفان دولت اعمال ميگردد، اين نتيجه قطعي به نظر ميرسد که ماموريت نظامي امريکا در افغانستان نه تنها با موفقيت پايان يافته، بلکه با شکست و ناکامي نيز مواجه بوده است. همانگونه که گفته شد پس از استعفاي چاک هيگل گزارش شد که از انگيزههاي استعغاي وي، ناکامي او در همين ماموريتها در افغانستان و سوريه بوده است.
حال بايد ديد که وزير دفاع ناکام حکومت رييس جمهور اوباما، براي عملي شدن موافقتنامه ده ساله امنيتي افغانستان وامريکا چه تهدابي را ميتواند به زمين بگذارد؛ اگر اين تهداب همچون ماموريت نظامي امريکا در سيزده سال گذشته باشد، بايد از همين حالا با شک و ترديد به ماموريت آموزشي و مشورهدهي اين نيروها نگريست و جز اينکه براي خوداتکايي در ماموريتهاي نظامي و کشفي نظاميان و ماموران امنيتي خويش چاره انديشي کرد. به نظر نميرسد که اقدامي از سوي آقاي هيگل بتواند به نفع راهبرد امنيتي افغانستان، اميدوار کننده تلقي گردد. اين بدبيني شايد زياد خوشايند نباشد اما تجربه‌ي ناکام سيزده سال گذشته در مبارزه با تروريزم، واقعيتي جز اين را تداعي نميکند.
واليهاي جديد؛
حاکمان خودسر
يا ماموران حکومت مرکزي؟
محمدرضا نعيمي
در آستانهي تکميل ساختارهاي اساسي حکومت و تقرر واليهاي جديد بار ديگر مسألهي ناهماهنگي ميان حکومت مرکزي و حاکمان محلي به عنوان يکي از مسايل جدي قابل طرح و تأمل اند. به همينسان، موضوع عدالت اجتماعي تحت اجراي يک برنامهي منظم توسعهيي از سوي حکومتهاي محلي نيز امري است که با توجه به معضلهاي پيش آمده در دوران واليهاي قبلي، قابل نگراني است.
در سيزده سال گذشته، زورمندان محلي، حلقههاي خودسر و زورگو، رهبران سياسي، کشورهاي خارجي و حلقههاي مختلف استفادهجو، فشارهايي را بر حکومتهاي محلي وارد نموده و به منظور تيمسازيهاي سياسي يا بهره برداريهاي سودجويانه از ساختارهاي ولايتي استفاده جويي نموده و بهرهبرداري ميکردند. اين قضيه در ابتداي کار و تقرر واليهاي زمان آقاي کرزي نيز تحت فشار همان حلقههايي قرار ميگرفت که در پي بهرهبرداريهاي سياسي از سوي حاکمان دست نشاندهي خويش در ولايات بودند.
حکومت مرکزي نيز به دليل رويکرد مصلحتي و سازشکارانه، در طول سيزده سال اخير در زمينهي اعمال اراده و حاکميت خود به اندازهاي ناتوان عمل کرد که حتي قادر به تأمين سلطهي خويش بر همه بخشهاي کابل، پايتخت کشور نيز نگرديد، چه رسد به اينکه روي کار والي‌ها نيز تسلط لازم را داشته باشد و بر کارکرد آنان نظارت نمايد.
گزارشيکه سال 1389 از سوي يک رسانهي خصوصي به نشر رسيد به خوبي بيانگر اين واقعيت بود که والي‌ها بيش از آنکه به حکومت مرکزي پاسخگو باشند، به حاميان سياسي شان جوابگو هستند. در همان گزارش نيز اشاره شده بود که «حكومت افغانستان در ماه سنبله سال 1386 براي تعيين هرچه بهتر والي‌ها و تأمين ارتباط مستقيم آنان با مقام رياست جمهوري، رياست مستقل ارگان‌هاي محل را ايجاد نمود و تمامي وظايف و صلاحيت‌هاي بخش ملكي وزارت داخله را كه شامل پيشنهاد و تعيين واليان و ولسوالان مي‌شد، به اين رياست واگذار كرد. اما در حاليكه توقع مي‌رفت با ايجاد اين اداره در تعيين والي‌ها و ولسوال‌ها ضوابط و شايسته‌سالاري بيشتر مدنظر گرفته شود، به دلايل مختلف از جمله نداشتن صلاحيت كامل، اين اداره نقش مؤثر و اساسي در تعيين والي‌ها را نداشت و بيشترِ مقرري‌ها باز هم بر اساس مصلحت‌ها و روابط حزبي و سياسي صورت گرفت.»
در اين ميان، راهکاري را که حکومت قبلي در برابر معضلات پيش آمده از ناحيهي ناکارآمدي والي‌ها در پيش گرفت، بسي غيرمنطقي و غير موثر بود. زيرا حکومت به جاي اينکه با حلقههاي زورگو براي کاهش فشار بر حکومتهاي محلي مقابله نمايد، سياست خنثي و غيرمؤثري را در اين خصوص در پيش گرفت. اين سياست چيزي جز تبديل والي‌ها و جابجايي آنها از يک ولايت به ولايت ديگر، راهکار ديگري نبود که هيچ پاسخ مثبتي در پي نداشت.
اکنون اما حکومت وحدت ملي در پي آن است تا واليهاي جديدي را براساس پيشنهاد ارگان‌هاي محل به عنوان حاکمان محلي تعيين کند. آنچه در اين خصوص قابل تأمل است اينکه درنخست بايد شايستگي و صلاحيت واليهاي جديد مد نظر بوده و معيارهاي لازم کارآمدي آنان فراموش نگردد.
مراحل اجرايي کار والي‌ها نيز نبايد از روند نظارتي حکومت مرکزي براساس اصول توسعهي متوازن ملي خارج گردد. زيرا در طي سيزده سال گذشته، حاکمان محلي به نوعي دچار خودسري کامل بوده و به منزلهي تافتهي جدابافته از حکومت مرکزي عمل کردند. چيزيکه باعث کندي روند توسعه و رشد ولايتها شده و بي عدالتي اجتماعي را در مصرف بودجه نيز در پي داشت.
هم اکنون نيز اين ملاحظه وجود دارد و نيازمند آن است تا در خصوص اجراي عدالت اجتماعي در تخصيص و اجراي بودجهي ملي به ولايتها با لزوم ديد نگاه ملي از سوي دولت وحدت ملي مد نظر باشد و همين اصل در نگاه اجرايي از جابن والي‌ها نيز مورد توجه لازم قرار گيرد. به‌ويژه اينکه اين نکته در خصوص نقاط محروم و نيازمند انکشاف کشور، از تمرکز و دقت لازم برخوردار باشد. اين موضوع از آن رو اهميت به سزايي دارد که در بودجه توسعهيي سال جاري، هفت درصد افزايش به وجود آمده و لازم است تا از اين افزايش، نقاط محروم و نيازمند کشور بهرمند شوند. لذا اميدواري براين است تا حکومت، مجريان بودجهي ملي در بسترهاي ولايتي، بخشهاي محروم و پروژههاي فراموش شدهي ملي را از ياد نبرده و فراموش نکنند.
با اين وجود، انتظار ميرود تا واليهاي اين دوره، تافتههاي جدابافته و حاکمان خودسر نباشند و شايستگي لازم را براي توسعهي ولايتهاي محروم داشته و توازن لازم را در انکشاف آن مناطق تحقق بخشند.
رژيم گرفتن
رسانهاي
قرنها پيش، ارسطو در تعريفي از انسان، او را حيواني ناطق دانسته بود و از قضا درست از همين قابليت مهم و منحصر به فرد انسانها بود که ساير تواناييها شاخ و بال گشود و انسان غولي شد در عرصهي حيات و باز از همين توانايي بود که موجودي به نام انسان در مقايسه با ساير جانداران، قادر شد زبان را اختراع کند و به دنبالش نوشتن و چاپ و الي آخر تا به امروز.
اما از اواخر قرن بيستم، بسياري از قابليتها و ساختههاي دست بشر سرعت انفجاري به خود گرفت و اختراعات و اکتشافات به طرز حيرت آوري گسترش يافت و همچنان با سرعتيکه در برخي موارد حتي بالاتر از تصاعد هندسي است رو به فزوني نهاد و ابعادي يافت که تصور آيندهي آن براي دانشمندان نيز غيرقابل پيش بيني شده است.
در اين ميان محيطهاي مجازي (Virtual) و چند رسانهاي (Multimedia) از مواردي بود که در آخرين دهههاي قرن بيستم آن چنان متحول شد که جهانِ با اين عظمت همچون دهکدهاي کوچک در دسترس عموم انسانها قرار گرفت. مقارن با اين تحولات مفاهيمي نوين پا به عرصهي زندگي گام نهادند و رسانهها که پيش از اين در ابعاد محدود، تنها در حوزهي استفادهي راديو تلويزيونهاي بومي مانده بود، با گشايش انفجارگونه و خارقالعاده، ميليونها ايستگاه راديويي و تلويزيوني را به سرعت برق در اختيار همگان قرار داد، و افزون بر همهي اينها شبکهاي با قابليتهاي شگفت انگيز پا به عرصهي زندگي بشري نهاد به نام اينترنت .
اينترنت که از دههي 60 ميلادي پا به عرصهي وجود گذاشته بود، تبديل به سامانهي جهاني گشت متشکل از شبکههاي کامپيوتري بهم پيوسته در سراسر جهان. اکنون اينترنت در برگيرندهي منابع اطلاعاتي و خدمات گستردهاياست که همه چيز را تحت پوشش قرار داده و ارتباطات انسانها را دچار تحول عظيم نموده است.
بهدنبال اين اتفاقات تحسين برانگيز همه چيز انترنتي شد و مفهومي به نام دنياي مجازي يا ديجيتال که همهي ابعاد اقتصادي، فرهنگي، اداري و علمي انسانها را تحت تاثير قرار داد و اينگونه بود که همه چيز الکترونيک گشت(Eeverythings) و از دل اين تحولات هزاران پديدهي نوين ديگر پا به عرصهي وجود گذاشتند و سواد و زندگي ديجيتالي ظهور کردند.
در ادامه تلفنهاي همراه(Mobilphone) با قابليت يک کامپيوتر قابل حمل(Portable) و تمام عيار پا به عرصهي وجود گذاشتند و در پي آن شبکههاي اجتماعي در محيط ديجيتال مبتني بر گوشيهاي همراه سربرآوردند.
همان‌طور که ملاحظه مي‌شود، سرعت تحولات تا اينجا سرسام آور بوده است و ميتوان پيش بيني کرد که از اين پس نيز تغيير و تحولات سريعتر و سريعتر از پيش خواهد بود.اما ببينيم چه اتفاقي براي انسانها رخ داده است. به راستي ميتوان تصور کرد که انسانها در دالانهاي ديجيتالي که بارش اطلاعاتي آنها بي وقفه ادامه دارد، در حال رفت و آمدهاي شتاب آلود هستند. اغلب آنها حتي فرصت نخواهند نمييابند که نسبت به جهت و سمت و سوي حرکت خود لحظهاي مکث يا تامل کنند .
سخن ما از همين جا آغاز مي‌شود که :
توقف کنيد!
بايد فرصتي به خود داد و با خاموش کردن هر از چند وسايل دنياي مجازي و ديجيتالي به خود رحم کرد!
در اين دنياي بزرگِ کوچک به کجا، چگونه و چرا و به چه قيمتي رهسپاريم؟ اين پرسشي است از همهي انسانهاييکه هر روزه در معرض ارتباطات تمام عيار ديجيتالي هستند و طبعا فرصت سرخاراندن را هم ندارند چه برسد به انبوهي از مسايل انساني که تنها در مناسباتي شکوفا ميشوند که آرامش و عشق و فکر بر آن سايه گستر باشد.
آيا جز اين است که بمباران اطلاعات از همه سو انسانها را چنان درهم ميفشارد که قدرت جذب و تحليل و آناليز از آدميان سلب مي‌شود؟
مثالي بزنيم:
ميزان پروتئين و ويتامين و ساير موارد مورد نياز بدن يک انسان نرمال را در نظر آوريد! حال اگر ورودي اين ميزان از انرژي را به بدن يک انسان دهها برابر و حتي صدها برابر کنيم چه اتفاقي خواهد افتاد؟آيا غير از بيماريهاي گوناگون و يا سنگ کوب کردن اتفاق ديگري در انتظار آن انسان خواهد بود؟
عمدهترين ابزار ورودي انسانها در وهلهي اول چشم و سپس گوش آنها است. يعني سيستم ديداري و شنيداري و اين درست همان ابزارهايي هستند که توسط دنياي ديجيتال (بطور طبيعي) مورد هدف قرار گرفته اند. اگر چه نبايد دنياي نوين اطلاعاتي و زندگي مدرن را تخطئه کرد و از منابع و بهرههاي آن بي نصيب ماند، اما نبايد فراموش کنيم که ساختار انساني تاب و تحمل اين حجم از اطلاعاتيکه در هر لحظه و ساعت به سوي او در جريان است؛ ندارد و لذا بايد در برخي از اوقات چترها را باز کنيم تا از بارش بي امان و بي وقفهي اطلاعاتِ زيادي در امان بمانيم تا غرق نشويم.
يعني همان‌طور که در برخي از اوقات براي بهبودي و سلامتي ناچار هستيم رژيم غذايي بگيريم ، به همان منوال در برخي از اوقات بايد رژيم رسانهاي بگيريم تا سلامت روحي و شخصيتي ما به خطر نيافتد.
توليد بيشتر و مصرف بيشتر دو پايهي مهم تمدن و دنياي مدرن کنوني است که طبعا عدول از آن به مرگ ساختاري آن منجر خواهد شد و طبعا دنياي ديجيتال نيز نميتواند از اين قاعده مستثني باشد و در اين ميان اطلاعات سره و ناسره چون باران بر سر انسانها باريدن ميگيرد و هيچ گريزي نيست مگر اينکه به قول کارل پوپر: در مقابل اين باران سيا آسا چترها بر سرمان بگيريم و کمي تامل کنيم !
قانون عام تغذيه همواره ميتواند الگويي مناسب باشد. از آن الگو بگيريم و غفلت نورزيم!
قوانين حاکم بر تغذيهي بدن ما انسانها چگونه و چيست؟
مگر نه ايناست که بايد بدانيم چي ميخوريم و چي ميآشاميم؟
و بدانيم کي و چه زمان بايد بخوريم.
و بدانيم کي بايد دست از خوردن بکشيم.
و تازه مگر نه ايناست که خود بدن به طور خودکار، مواد مورد نياز و مفيد را از خوردههاي ما جذب و مابقي را دفع مي‌کند؟
پس ما انسانها چه در محيط ماهوارهاي، چه در محيط اينترنت و چه در محيط موبايل و شبکههاي اجتماعي، چرا نبايد موارد ياد شده را عينا الگو کرده و به آنها پايبند نباشيم؟
بدانيم و آگاه باشيم که همواره اطلاعات ريز و درشت و مفيد و مضر به سوي ما در جريان است.
بدانيم که چه زمانهايي نياز به اطلاعات و ديتاي مناسب داريم.
فراموش نکنيم که بايد گزينشي عمل کنيم و اجازه ندهيم تا در زير انبوهي از اطلاعات مفيد و زايد و يا راست و دروغ به حالت خفگي برسيم.
و آگاه باشيم که همچنان که نبايد ناقل ويروس و ميکروب به ديگران باشيم، ناقل اطلاعات غير سالم و دروغ و يا غير مطمين نيز به ديگران نباشيم. و بدانيم که بعضي وقتها احتياج به خاموش کردن مبادي ورودي دنياي ديجيتال داريم تا انديشه کنيم، تا مشورت کنيم تا گفتگو کنيم تا به دردها و درمانها بيانديشيم.
اينها همگي يعني اينکه ما انسانها بايد نسبت به بمباران اطلاعاتي، که هر روزه در معرض آن قرار داريم، آگاه باشيم، هوشيار باشيم و نيز لازم است در برخي از اوقات رژيم رسانهاي بگيريم .
به بيان ديگر بايد کنترول شده و گزينشي رفتار نماييم تا به مرور زمان سرسام نگيريم .
امساک و رژيم تنها در خورد و خوراک و غذا نيست، بلکه گاهي اوقات و هر از چندي بايد رژيم رسانهاي بگيريم تا سالم بمانيم.
ويتامينهاي ضروري بدن
دانشکده پزشکي هاروارد ليست 14 ويتامين که براي عملکرد مناسب بدن حياتي هستند. اعلام نموده که عبارتند از:
ويتامين A براي ترويج سلامت دندان و استخوان، چشمها و پوست مفيد است.
ويتامين B1 تيامين به سلولها کمک مي‌کند تا کربوهيدرات را به انرژي تبديل کند.
ويتامين B2 ريبوفلاوين به توليد سلولهاي قرمز خون و آزاد شدن انرژي از کربوهيدرات کمک مي‌کند.
ويتامين B3 نياسين به هضم و کارکرد سيستم اعصاب کمک مي‌کند.
ويتامين B6 به بدن در توليد آنتيبادي و هموگلوبين، ترويج عملکرد مناسب عصب، موجب شکسته شدن پروتئينها و تنظيم قند خون کمک مي‌کند.
ويتامين B12 به تشکيل سلولهاي قرمز خون، حفظ سيستم عصبي و سوخت و ساز بدن کمک مي‌کند.
ويتامين C به بدن در ترويج لثهها و دندان سالم، بهبود زخم و جذب آهن کمک مي‌کند.
ويتامين D به بدن در جذب و حفظ سطح خوني مناسب از کلسيم کمک مي‌کند.
ويتامين E در تشکيل گلبولهاي قرمز و استفاده از ويتامين K به بدن کمک مي‌کند.
ويتامين K براي انعقاد خون بسيار مهم است.
بيوتين به شکسته شدن پروتئينها و کربوهيدراتها کمک مي‌کند و براي توليدهورمون و کلسترول بسيار مهم است.
پانتوتنيک اسيد همانند بيوتين عمل مي‌کند.
فولات (اسيد فوليک) به تشکيل سلولهاي سرخ خون کمک و براي توليد DNA ضروري است.
کولين به فعاليتهاي مغز و اعصاب کمک مي‌کند.
اين ويتامينها را از کجا تامين کنيم؟
خوشبختانه، بسياري از ويتامينها را ميتوان در منابع غذايي مشابه پيدا کرد. چند نمونه از غذاهاييکه حاوي ويتامينهاي ضروري و متعدد هستند عبارتند از:
تخم مرغ: ويتامين A، B1، B3، B12، K، بيوتين، اسيد پانتوتنيک
آووکادو: ويتامين E، B3، B6، اسيد پانتوتنيک
شير يا شير غني شده: ويتامين A، B2، B12، D، بيوتين، اسيد پانتوتنيک،
گل کلم: ويتامين K، C
مرکبات: ويتامين C، فولات
آجيل و دانهها: ويتامين B3، B6، E، بيوتين
سبزيجات سبز تيره مانند کلم بروکلي، مارچوبه و جوانه بروکسل: ويتامين C، E، K، فولات
سبزيجات برگ دار تيره: ويتامين A، K، فولات
چند گروه از مردان که ممکن است به ويتامينهاي اضافي نياز داشته باشند عبارتند از:
محدوديتهاي رژيم غذايي - اگر شما گياهخوار هستيد، شما بايد مطمئن شويد که به اندازه کافي ويتامين B12 ميگيريد غلات غني شده و غلات حاوي B12، اما هنوز هم ممکن است يک مکمل لازم باشد. اگر شما به دنبال يک رژيم غذايي گياهي هستيد لازم است تا مقدار زيادي از ميوهها و سبزيجات رنگي تيره مصرف کنيد. اين اطمينان خواهد داد که شما کمبود ويتامين A پيدا نميکنيد.
پيري - مردان بالاي 70 سال در صورتيکه در برابر نور خورشيد نيستند بايد مصرف ويتامين D خود را افزايش دهد همه شما بايد 10 - 15 دقيقه، دو بار در هفته در برابر نور خوشيد ( بدون کرم هاي ضد آفتاب، کرمهاي ضد آفتاب از بلوک کننده توليد ويتامين D) قرار گيرند بزرگسالان مسن نيز ممکن است نياز باشد تا از گرفتن مقادير مناسب ويتامين B اطمينان حاصل کنند. اين به هضم غذا کمک خواهد کرد زيرا سوخت و ساز بدن با افزايش سن کند مي‌کند.
اي يار جفا کرده و پيوند بريده !
اين بود وفاداري و عهد تو نديده؟
در کوي تو معروفم و از روي تو محروم
گرگ دهن آلوده و يوسف ندريده !
سعدي
معاون وزير خارجه روسيه:
اسد رييس‌جمهور قانوني سوريه است
معاون وزير خارجه روسيه که با تعدادي از مقامات لبناني ديدار کرده و براي ديدار با مقامات حزب‌الله به ضاحيه جنوبي بيروت رفته است، اعلام کرد که مسکو براي برگزاري مذاکرات بدون شرط ميان دولت و مخالفان سوري تلاش مي‌کند.
روزنامه لبناني الاخبار در خصوص جزييات سفر ميخاييل بوگدانف و مذاکراتش نوشت: او در خصوص مساله سوريه گفته است: ما با واشنگتن در مورد دمشق هماهنگ هستيم اما اين هماهنگي براساس برداشت‌هاي ما از رخدادهاي ممکن و غيرممکن در سوريه است. هدف علني ما اين است که طرف‌هاي نظام سوريه و مخالفان مسالمت‌جو در اين کشور بر سر ميز مذاکره جمع شوند.
در اينجا دو مشکل وجود دارد اينکه چه کسي نماينده نظام و چه طرفي نماينده مخالفان باشد.
وي افزود: در مورد مخالفان ديدگاه ما شفاف است. بايد مخالفان مسالمت‌جو، ملي‌گرا و تاثيرگذار در اين مذاکرات حضور داشته باشند به همين دليل ما چندين بار ديدارهايي با مخالفان سوري در مسکو داشتيم. برخي از طرف‌هاي منطقه‌اي تلاش کرده‌اند تا ديگر طرف‌هاي مخالف را براي حضور در مذاکرات تحميل کنند. برخي از آنها از گروه‌هاي تندرو و تروريستي حمايت کردند اما ما با همه اين مسائل مخالفت کرديم و براي خود يک هدف را تدوين کرديم که کمک به سوري‌ها براي اصلاح نظام‌شان است.
بوگدانف عنوان داشت: اهداف طرف‌هاي ديگر فرق مي‌کند. آنها خواهان براندازي اشخاص هستند تا طرف‌هاي ديگري را که حامي آنها هستند روي کار بياورند حتي اگر نظامي که آنها مي‌خواهند بدتر از نظام کنوني باشد. وي افزود، عربستاني‌ها نزد ما آمدند و خواهان براندازي بشار اسد، رئيس‌جمهور سوريه شدند. آنها به صورت شفاف و با صراحت به ما گفتند که اگر يک رئيس‌جمهور علوي ديگر جايگزين اسد شود مشکلي با اين مساله ندارند مهم اين است که اسد کنار برود. آنها به ما گفتند که با حافظ اسد، رئيس‌جمهوري پيشين سوريه به عنوان يک علوي همزيستي داشتند. آنها مي‌خواهند که نظام سقوط کند و يک علوي ديگر در راس قدرت قرار بگيرد. ما اين مساله را نپذيرفتيم.
معاون وزيرخارجه رسيه گفت: در مقابل برخي در غرب به ما مي‌گويند، طرفي که از سوي نظام مذاکره مي‌کند نبايد حامي و از نظام اسد باشد اما ما به آنها گفتيم که اسد در حال حاضر قدرت را در سوريه بر عهده دارد و علاوه بر اين، وي رئيس‌جمهوري قانوني سوريه است و او از سوي مردم کشورش انتخاب شده است.
درست است که بخشي از مردم سوريه در انتخاب وي مشارکت نکردند اما اين مساله به دلايل امنيتي رخ داد همان‌طور که در اوکراين شاهد اين مساله بوديم. در اوکراين نيز انتخابات رياست‌جمهوري و با نظارت غربي‌ها صورت گرفت و پترو پوروشنکو رئيس‌جمهور شد هرچند که تمامي ساکنان مناطق شرقي اوکراين در انتخاب وي شرکت نکردند اما تمام غربي‌ها او را به عنوان رئيس‌جمهور قانوني به رسميت مي‌شناسند به همين دليل ما مي‌گوييم همانقدر که پوروشنکو رئيس‌جمهور اوکراين است، اسد نيز رئيس‌جمهور قانوني سوريه است.
معاون وزير خارجه روسيه تصريح کرد: ما با دولت سوريه و با مخالفان خارجي و داخلي اين کشور در تماس هستيم و وظيفه ما اين است که تماس‌هاي مقدماتي را براي مذاکرات جدي بدون شرط ترتيب بدهيم.
وي افزود: هدف اين تلاش‌هاي روسيه اين است که سوري‌ها با يکديگر ديدار کرده و مذاکرات را آغاز کنند و انديشه‌ها درخصوص تمامي مسائل مطرح نزديک شود چراکه دست آخر مردم سوريه که دولت و مخالفان نماينده آنها هستند، تصميم را درمورد تعيين سرنوشت‌شان و آينده کشور خود اتخاذ مي‌کنند.
بسته شدن جادههاي منامه بهخاطر ورزش فرزند پادشاه بحرين
مأموران رژيم «آل خليفه» به منظور فراهم کردن فضاي مناسب براي ورزش دوميداني فرزند پادشاه اين کشور، بسياري از خيابان‌هاي پر تردد را بستند.
مأموران رژيم «آل خليفه» صبح ديروز(شنبه) به منظور فراهم کردن فضاي مناسب براي ورزش دوميداني شيخ «ناصر بن حمد آل خليفه» فرزند پادشاه بحرين، شماري از خيابان‌هاي پر تردد اين مجمع الجزاير را بستند.
گزارش وبگاه خبري تلويزيون «المنار» حاکي است که بسياري از مسافران فرودگاه اين کشور به علت بسته شدن راه‌ها و ايجاد ترافيک سنگين، مجبور شدند با بيک‌هاي خود با پاي پياده ميدان هوايي را ترک کنند.
بر اساس اين گزارش به علت بسته شدن راه‌ها، شماري از داکتران مرکز درماني «النعيم» واقع در مرکز منامه نيز نتوانستند به محل کار خود برسند که چنين امري با اعتراض و شکايت شماري از شهروندان بحريني همراه بود.
اين اقدام مأموران آل خليفه با خشم عمومي مردم بحرين مواجه شده است.
مصريها، امريکاييها را به نژادپرستي متهم کردند
سياستمداران مصري همزمان با تشديد اعتراضها عليه نژادپرستي و خشونت پوليس در شهر فرگوسن و ساير شهرهاي امريکا، دولتمردان و پوليس اين کشور را به نقض حقوق بشر متهم کردند. به گزارش پايگاه اينترنتي المانيتور، اين تازهترين نشانهي بروز بحران جديد در روابط امريکا و مصر است که به دنبال يک دوره تنش در روابط دو کشور در پي برکناري محمد مرسي، رِييس جمهور منتخب مصر و سرکوب حاميانش ظهور يافته است. به نوشتهي المانيتور، تنش جديد در روابط واشنگتن و قاهره به علاوه در پي رويکرد آشتيجويانه قاهره و مسکو و همزمان با اعلام سفر برنامه‌ريزي شده ولاديمير پوتين، رييس جمهور روسيه به قاهره، بروز کرده است.
سياستمداران مصري رفتار پوليس امريکا عليه تظاهرکنندگان در فرگوسن را نشانهي نقض حقوق بشر در امريکا قلمداد کرده و خواستار تشکيل کميته حقيقتياب براي پيگيري و رسيدگي به اين وضعيت شده اند.
وزارت خارجه مصر هم با انتشار بيانيهاي رسمي از رفتار پوليس امريکا عليه تظاهرکنندگان انتقاد کرد.
وزارت داخله مصر نيز پوليس امريکا را به افراط در توسل به روشهاي خشونت آميز عليه تظاهرات مسالمت آميز در فرگوسن متهم کرد.
در عين حال، امريکا در واکنش به انتقادهاي مصر از مقايسه وضعيت حقوق بشر در امريکا با سرکوب مصريها خودداري کرد. ماري هارف، سخنگوي وزارت خارجه امريکا مدعي شد امريکا از سطحي از آزادي بيان برخوردار است که مصريها از آن محروم هستند.
تهاني الجبالي، معاون سابق رييس دادگاه عالي قانون اساسي مصر در گفت و گو با المانيتور ضمن حمايت از تشکيل کميته حقيقت ياب براي بررسي اوضاع حقوق بشر در واشنگتن گفت: سازمانهاي حقوق بشر در سراسر جهان حق دارند نقض حقوق بشر در هر کشوري را نظارت و پيگيري کنند.
رفتار خشونت آميز پوليس آمريکا عليه شهروندان اين کشور، در عين حال اعتراضات گستردهاي در سطح بينالمللي به دنبال داشته است. تبرئه افسران سفيدپوستي که افراد بي سلاح سياهپوست را کشته اند، کارشناسان حقوق بشر سازمان ملل را به واکنش واداشته و آنها خواستار بررسي رفتار پوليس آمريکا شده اند.
ريتا ايساک، گزارشگر ويژه سازمان ملل در امور اقليت ها در بيانيه اي، راي دو هيات عالي قضايي به مصونيت از مجازات عاملان قتل شهروندان سياهپوست را نگران کننده خواند.
با وجود ادامه اعتراض ها در امريکا، سومين جوان سياهپوست روز چهارشنبه در ايالت آريزونا هدف گلوله پوليس امريکا قرار گرفت و کشته شد.
ابعاد اقتصادي امنيت ملي
امنيت واژهاي مبهم، چندوجهي و بين ذهني است. در عين حال تمامي افراد جامعه وجود يا عدم وجود آن را به طرز ملموسي درک مي‌کنند. احساس آزادي از ترس يا احساس ايمني تعريف عامي از اين واژه است. با اين وجود با توجه به ابعاد گوناگون امنيت مانند مادي، رواني، نظامي، اقتصادي، فرهنگي و اجتماعي مباحث پيچيده و گستردهاي در خصوص تعريف امنيت شکل گرفته است. علاوه بر ابعاد گوناگون امنيت، تعريف امنيت در سطح ملي و بينالمللي و رابطه اين دو با يکديگر نيز از ديگر مسايل مورد نظر در تعريف و بررسي مفهوم امنيت ميباشد. به طور کلي به نظر ميرسد که ارايه تعريف دقيق از امنيت بسيار مشکل و حتي غيرممکن است. تنها ادعاي دقيق (و در عين حال همگرا و گسترده) آن است که بگوييم «امنيت در سطوح فردي، ملي و بين المللي داراي عناصر مادي و رواني بوده و در وجوه مختلف نظامي، اقتصادي، فرهنگي و اجتماعي قابل بحث است.» با اين حال تعريف امنيت ملي در دورههاي زماني مختلف متفاوت بوده است. رويکرد سنتي به امنيت ملي که با انديشههاي واقعگرايانه همراه است، عمدتاً بر شاخصهاي مادي و امنيت نظامي تمرکز مينمايد. از اين نظر، ساير ابعاد امنيت از اهميت چنداني برخوردار نبوده و صرفاً ابزارهايي براي تأمين امنيت نظامي هستند. اين برداشت از امنيت، در دوره بعد از جنگ جهاني دوم و تا اوايل دهه 1990 گفتمان امنيتي مسلط در جامعه دانشگاهي بود.
فروپاشي شوروي و کاهش تهديدات نظامي عليه قدرتهاي بزرگ نظام بينالملل، گفتمان امنيتي مسلط دوران بعد از جنگ جهاني دوم را دگرگون کرد.
بسياري از محققان معتقدند که با پايان يافتن جنگ سرد و تغييرات ژئوپليتيکي بعد از آن، سياستها و برداشت‌هاي سابق در مورد منافع و امنيت ملي کشورها منسوخ شده اند و بازنگري بنيادين در منافع و سياستها ضروري است. در اين راستا، توجه به نقش عوامل وخواستههاي اقتصادي در بازتعريف اهداف و سياستهاي امنيت ملي به شدت در حال گسترش است. در دوران جديد، شاخصهاي رواني امنيت و ابعاد غيرنظامي آن نيز مهم تلقي ميشوند. به گونهاي که در بسياري از موارد ابعاد اقتصادي و فرهنگي امنيت از اولويت بالاتري نسبت به امنيت نظامي برخوردار شده اند. در اين ميان افزايش اهميت امنيت اقتصادي و پيشبرد منافع اقتصادي کشورها (بويژه کشورهاي بزرگ دنيا) در نظام بين الملل موجب شد که بخش قابل توجهي از ادبيات توليد شده در زمينه امنيت در دوره پس از جنگ سرد به اين موضوع اختصاص يابد.
نرم‌افزاري براي پيش‌بيني جنايت‌ها
پوليس برلين از نوعي نرم‌افزار موسوم به Precobs استفاده مي‌کند که جنايت‌ها را پيش‌بيني مي‌کند.
نام اين نرم‌افزار خلاصه شده «سيستم مشاهده پيش از جنايت» است.
نيروهاي پوليس لندن و ايالات مختلف امريکا نيز اکنون در حال استفاده از سيستم‌هاي پيش‌بيني‌کننده‌اي هستند که جنايتکاران بالقوه را شناسايي مي‌کنند.
برنامه نرم‌افزاري مورد استفاده پوليس برلين که توسط يک شرکت آلماني طراحي شده، زمان و مکان جنايت احتمالي را بر اساس مجموعه‌اي از داده‌ها پيش‌بيني مي‌کند.
پوليس برلين در حال آزمايش اين نرم‌افزار است و سخنگوي اين سازمان اعلام کرده پس از احراز نتايج لازم درباره خريد آن تصميم‌گيري مي‌کند.
نرم‌افزار مزبور به داده‌هاي مکان، زمان و جزييات ديگر درباره جنايت‌هاي گذشته مانند سرقت منازل متکي است. زمانيکه مورد جديدي گزارش مي‌شود، نرم‌افزار، داده‌ها را در جستجوي الگويي تحليل مي‌کند که به طور مثال، به هدف سرقت‌هاي آتي اشاره دارد.
«موسسه فناوري پيش‌بيني الگومحور» واقع در اوبرهاوزن آلمان اين نرم‌افزار را با الهام از فيلم «گزارش اقليت» ساخته استيون اسپيلبرگ در سال 2002 توليد کرده است. سه شخصيت اصلي اين فيلم که تام کروز نيز در آن هنرنمايي کرده است، قادر به پيش‌بيني وقوع جنايت‌ها و جلوگيري از انجام آن هستند.
سريعترين دوربين
دو بعدي جهانمحققان دانشگاه واشنگتن در سنت‌لوييس موفق به ساخت نسل جديد دوربين‌هاي فوق‌سريع با قابليت ذخيره 100 ميليارد فريم در ثانيه شدند.
تيم تحقيقاتي به رهبري پروفسور ليهون وانگ، استاد مهندسي زيست طبي دانشگاه واشنگتن، با استفاده از شيوه پيشرفته تصويربرداري فشرده فوق سريع (CUP) به کمک پرتو ليزر توانستند از چهار پديده طبيعي فيلمبرداري کنند.
پروفسور وانگ اظهار کرد: با کمک اين روش پيشرفته براي اولين بار قادر به مشاهده و ضبط تصاوير پالس‌هاي نوري در هوا شديم. ما به کمک تصويربرداري فوق‌سريع ليزري، دنياي جديدي از تصاوير شگفت‌انگيز را قابل مشاهده کرديم و اميدواريم با اين شيوه مدرن، شاهد پيشرفت روزافزون علم باشيم.
دوربين ابداعي تيم تحقيقاتي پروفسور وانگ هيچ شباهتي به دوربين‌هاي موجود نداردٰ بلکه اين دوربين مجموعه‌اي از ابزارهاي فوق پيشرفته مثل ميکروسکوپ‌ها و تلسکوپ‌هاي فوق سريع است که به کمک پرتو ليزر، پديده‌هاي پرسرعت طبيعي را شکار کرده و اطلاعات خام را به رايانه ارسال مي‌کند و اين اطلاعات پس از پردازش در رايانه تبديل به تصاوير قابل فهم مي‌شود.
به گفتهي پروفسور ريچارد کنوري، مسوول برنامه‌ريزي و تحقيقات پيشرفته اين پروژه، به کمک اين دستاورد شگرف، درک ما از پديده‌هاي فوق سريع طبيعت افزايش مي‌يابد و همچنين اين روش به تهيه مدل‌هاي ديناميکي بهتر کمک خواهد کرد.
سرنوشت مبهم نیروی هوایی کشور
تأخیر انتخابات و چالش مشروعیت مجلس
تاجیکستان بهدنبال خرید نفت از افغانستان
افق تیره نشست صلح یمن
سیاست مبهم حکومت برای مهار ناامنیها
اقتصاد ضعیف و آسیبپذیر افغانستان
حفظ آموزههای اسلامی؛ عامل اقتدار کشورهای اسلامی از نگاه امام خمینی
شاغلان بیکار در نهادهای دولتی!
عید بازگشت به فطرت پاک انسانی مبارک
استعفای وزیر امور خارجه انگلستان 
از سفرههاي رنگين تا دسترخوانهاي خالي افطار!
حکومت افغانستان بیشترین خطر را متوجه روزنامهنگاران میکند
صدایی که وجدان جمعی را مجروح کرد: «من بی گناهم»