حمله به دفتر مجله شارلی ابدو در پاریس که منجر به کشتهشدن 12 نفر شد، واکنشهای وسیعی را در کشورهای غربی برانگیخت. این درحالی است که حملات مشابه در کشورهای اسلامی، از جمله افغانستان که روزانه صدها انسان بیگناه را در کام مرگ فرو میبرد، با بیتفاوتی بیشرمانهای از سوی کشورهای غربی بدرقه میشود.
برخورد دو گانهی کشورهای غربی با اتفاقات و حملاتیکه منجر به نقض حق حیات میشود، نشانگر نگرش غیرعادلانه، غیرانسانی و تبعیضآمیزی است که در کشورهای غربی از گذشته تاکنون وجود داشته؛ اما کشورهای غربی با لاپوشانی و توسل به ترفندها و شیوههای شگرف؛ در جهت پنهان کردن روحیهی ریاکاری و انکار انگیزههای امتیازخواهانه خود موفق عمل کردهاند.
انسانها جدا از اینکه در چه جغرافیایی زندگی میکنند و چه اعتقاد و تفسیری از زندگی دارند، به گونهی مساوی از حق حیات برخوردارند؛ اما واکنشهای متفاوت کشورهای غربی در قبال رخدادهاییکه منجر به نقض نمایان و صریح این حق میشود، معنایی جز این ندارد که هویت انسانها و تعلقات سرزمینی آنان در میزان برخورداری از حق حیات، تاثیر تعیینکنندهای دارد؛ به عبارت دیگر، خون شهروندان برخی کشورها رنگینتر از خون شهروندان کشورهای دیگر است.
اگر چنین نیست، چرا کشتهشدن کارمندان مجله شارلی ابدو در پاریس، پایتخت فرانسه واکنشهای وسیع و حساسیتهای شدیدی را میآفریند؛ اما زمانی که تروریستها بیش از 130 نفر از دانشجویان یک مکتب پاکستانی را بدون هیچگونه بهانه و گناهی به رگبار میبنندد، کشورهای غربی به محکومیت صرف اکتفا میکند؛ محکومیتی که به لحاظ شدت، اندکی متفاوت از سکوت و خاموشی است.
این سخن به معنای آن نیست که کارمندان این روزنامه مستحق چنین کشتار و رویکرد خشن انتقامجویانه بودهاند، بلکه گفتار در این فرصت، تفاوت واکنشی در سطح کشورهای غربی در قبال چنین رخدادهایی است.
با این توضیح که رهبران کشورهای غربی در واکنش به اقدام تروریستی در پاریس، واکنشی را شکل میدهند که به لحاظ حد و حجم خود اعجابانگیز است و این در حالی است که افغانستان به عنوان بخشی از این جهان هر روز در آتش اتفاقاتی از این دست میسوزد و مردم این کشور در ورطهی تبعات تلخ و پیامدهای پرشمار تحرکات ترویستی گیرماندهاند؛ اما کشورهای غربی آنچنان بیتفاوتی در قبال این بخشی از جهان دارد که گویا از حوادث خونبار این نقطه از زمین چیزی نمیداند.
در حالیکه کشتار و نقض حق حیات در هر نقطهی جهان به یک اندازه باید زشت و زیان بار تلقی شود و تمام انسانها قطع نظر از تفاوتهای هویتی و تعلقات اعتقادی باید به یک میزان بشر دانسته شود و خطرات و تهدیدهای بشری در هرجا و جغرافیایی که باشد، بایستی جدی گرفته شود.
توجه به این که کشورهای غربی نسبت به حقوق بشر در تمام سرزمینها اهتمام یکسان ندارد، توان تولید واکنشهای ویرانگری را در کشورهای دیگر در خود میپرورد؛ واکنشیکه ممکن است تضاد و تقابلهای تمدنی را تمهید کند.
بیاعتنایی نسبت به نقض حق حیات به عنوان یک حق مسلم بشری در کشورهای غیر غربی، اساس الزام به حقوق بشری را متزلزل و به جدیشدن و جریشدن گروههای تروریستی میانجامد، چالش چندپارچگی و بستری برای گسترش بیاعتمادی بین کشورهای جهان را به ارمغان آرد.
ارسال نظر برای این مطلب
درباره ما
سخن جدید
اطلاعات کاربری
نویسندگان
لینک دوستان
نظرسنجی
سایت سخن جدید از نظر تغییرات ظاهری چگونه است؟
آمار سایت