اخبار 912

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحيم

پرستار كربلا، رسول خون برادر

پيش از زينب هيچ خواهرى را نديده بودند كه رسول خون برادر باشد! زينب، كربلا را در آغوش كشيد؛ و عاشورا را بر شانه نشاند... در سلوك اسارت، همه جا را، زير پا گذاشت و به دنيا آموخت كه چگونه مى شود پاى برجا ماند و ذليل نشد!

«شهادت» در «اسارت» بود كه به راه افتاد، انتشار يافت و همه جايى شد!... اگر اسارت نبود دست شهادت به جائى نمى‎رسيد. اگر شانه‎هاى اسارت خواهر نبود، كوله بار شهادت برادر بر زمين مى‌ماند!

اگر «زينب» نبود ديوارهاى دنياى دين نما را، كه پس مى‌زد؟ كوفه را، كه بيدار مى‌كرد؟ شام را، كه روشن مى‌ساخت؟ و خواب و خيال و خميازه‌هاى مردم را، چه كسى مى‌شكست؟ اگر زينب، كربلا و عاشورا را ـ با خويش ـ به سير اسارت نمى‌برد، چگونه جغرافياى خاك «كربلا» مى‌شد و تاريخ زمين»عاشورا»؟

يك تن بايد باشد كه پيكر پرخون كربلا را اُفتان و خيزان، بر دوش كشد و با خويش به پشت جبهه آورد، و همه جاى را جبهه سازد! بوى كربلا و رنگ عاشورا را برافشاند و برانگيزد...

كسى بايد باشد كه نامردى «ابن زياد»، دنيازدگى «ابن سعد» و بى دينى «يزيد» را بگويد و برملا سازد...

يكى بايد باشد كه نگذارد كربلا را زنده به‎گور كنند و زينب، همان يك تن است.

سناتوران مطرح کردند:

عدم قاطعيت حکومت در قبال ناامني‎ها

اعضاي مجلس سنا با انتقاد تند از ادامه و افزايش نا آرامي‌هاي اخير در بسياري از ولايت‎هاي کشور مي‎گويند که حکومت از تب و تاب قاطعيت ابتداي کار باز مانده است.

به گزارش خبرگزاري جمهور؛ سناتوران در جلسه روز گذشته (سه شنبه/6 عقرب) از نا آرامي‎هاي اخير در بدخشان، قندوز و برخي ولايت‎هاي ديگر که باعث نگراني مردم شده ياد کردند و از حکومت وحدت ملي خواستند با عاملان ناامني‌ها قاطعانه برخورد کند.

بشيراحمد صميم، عضو سنا با اشاره به ناامني‌هاي اخير در بدخشان و قندوز گفت: «اراده حکومت وحدت ملي براي جلوگيري از ناامني‌ها سست شده و از تصميم‎هاي قاطع ابتدايي کاسته شده است».

آقاي صميم افزود: سوالاتي در رابطه به حمله گروهي طالبان بر پوسته‎هاي امنيتي در ولسوالي وردوج بدخشان به‎وجود آمده که چطور مخالفان مسلح چنين حمله غافل‎گيرانه‎اي انجام داده مي‎توانند و نيروهاي امنيتي هم ده بار از يک سوراخ گزيده مي‎شوند.

اوايل هفته جاري حدود 300 طالب مسلح بر پوسته‎هاي امنيتي ولسوالي وردوج بدخشان حمله کردند و 10 سرباز و مقداري اسلحه و مهمات را با خود بردند.

اعضاي مجلس سنا مي‎گويند که طالبان اين‎گونه حملات را با هماهنگي افرادي در داخل صفوف نيروهاي امنيتي برنامه ريزي مي‎کنند.

آقاي صميم بيان کرد: «طالبان به کمک افرادي‎که در داخل صفوف نيروهاي امنيتي دارند؛ چنين حملاتي را براي تجهيز خود انجام مي‎دهند».

علي اکبر جمشيدي، ديگر عضو سنا نيز مي‎گويد که مخالفان مسلح بدون همکاري باشندگان محل و افرادي در درون حکومت نمي‎توانند کاري از پيش برند.

آقاي جمشيدي افزود: « افرادي در درون حکومت که تجهيزات و سلاح‎هاي نيروهاي امنيتي را به اين بهانه به طالبان تحويل مي‎دهند و آنان که طالبان را به خانه‎هاي شان جا مي‎دهند بايد به عنوان خاينين ملي به اشد مجازات محکوم شوند و اگر اين‎طور نشود حکومت چگونه از سربازان و مردم مظلوم حمايت خواهد کرد».

نجيبه حسيني ديگر عضو مجلس نيز خاطر نشان کرد: سران حکومت وحدت ملي در دوران مبارزات انتخاباتي طرح‎هاي خوب امنيتي را ارايه مي‎کردند؛ اما امروز که خود به قدرت رسيده، مردم را فراموش کرده و از آن برنامه‎ها نيز خبري نيست.

سناتوران مي‎گويند که تمامي مشکلات و ناامني‌ها در کشور ثمره‎ي بي توجهي به مردم است و تا زماني‎که حکومت در برابر قضاياي ناامني، فساد و تطبيق قوانين قاطعانه عمل نکند؛ کاري از پيش برده نمي‎تواند.

حدود يک ماه از تشکيل دولت وحدت ملي مي‎گذرد؛ اما اين حکومت تاهنوز به تشکيل کابينه‎اش موفق نشده و آگاهان يکي از دلايل تشديد نا آرامي‎ها را در کشور اداره وزارت خانه‎ها و ولايات توسط سرپرستان عنوان مي‎کنند.

نامزدان معترض شوراهاي ولايتي:

مسوولين کميسيون‎هاي انتخاباتي محاکمه شوند

شماري از نامزدان معترض در شوراهاي ولايتي روز گذشته طي تظاهراتي خواهان محاکمه مسوولان کميسيون‎هاي انتخاباتي شدند.

به گزارش خبرگزاري جمهور، شماري از نامزدان شوراهاي ولايتي در مورد فيصله‎هاي کمسيون‎هاي انتخاباتي روز گذشته در مقابل کميسيون انتخابات دست به تظاهرات زدند.

نامزدان معترض، کميسيون‎هاي انتخاباتي را به خيانت ملي و تقلب‎هاي گسترده متهم کرده و مدعي شدند که کمسيون‎هاي انتخاباتي در فيصله‎هاي خود، برخورد سليقه‎اي انجام داده و افرادي را در مقابل پول پيروز اعلام کرده اند.

آنان با سر دادن شعارهايي ضد کمسيون‎هاي انتخاباتي، خواستار به محاکمه کشانيدن مسوولان اين کميسيون‎ها شدند.

در همين حال، روز گذشته مجلس سنا نيز بار ديگر در اين خصوص واکنش نشان داد.

فضل‎الهادي مسلميار، رئيس مجلس سنا در نشست عمومي روز گذشته‎ي اين مجلس با تأکيد براينکه کميسيون‎هاي انتخاباتي بايد بر اساس قانون فعاليت کنند، گفت: مخالفت‎هاي به وجود آمده ميان کانديداهاي شوراهاي ولايتي و اين کميسيون بايد حل شود.

مسلميار با اشاره به اين که مسئولان کميسيون‎هاي انتخاباتي نبايد مشکل آفريني کنند از تمام کانديداهاي شوراهاي ولايتي خواست تا به نتيجه آرا احترام گذاشته و فرهنگ پيروزي يا شکست در انتخابات‎ها را نهادينه کنند.

محي‎الدين منصف، سناتور عضو هيأت حقيقت‎ياب مجلس سنا براي پيگري حذف نام دو تن از اعضاي اين مجلس که نامزد اين دور بودند، در اين خصوص اظهار داشت: کميسيون مستقل انتخابات مدعي است که فهرست برندگان بر اساس جدول فرستاده شده از کميسيون رسيدگي به شکايات انتخاباتي کشور اعلام شده است.

منصف افزود: مسئولان کميسيون رسيدگي به شکايات نيز تأکيد کرده‎اند که اين نتايج  را بيرون‎داده و نتيجه آراي مردم بوده که اين 2 سناتور مدعي شامل فهرست برندگان انتخابات شوراهاي ولايتي نشده‎اند.

اين در حالي است که برخي ديگر از اعضاي اين مجلس ادعا کردند، کميسيون‎هاي انتخاباتي اکثر کانديداها را به دلايل مختلف جريمه نقدي کرده است در حالي که اين جريمه‎ها موجه نيست.

دو پوليس قرباني حمله مسلحانه در هرات شدند

پوليس هرات گفته است که دو مهاجم مسلح، حوالي ظهر روز گذشته به سربازان پوليس مستقر در يک پوسته تلاشي در جاده ليلامي، واقع در بازار کهنه در مرکز اين شهر حمله کردند.

در اين حادثه دو سرباز پوليس کشته و 7 غيرنظامي نيز زخمي شده‌اند.

به نقل از بي بي سي، اين افراد در ابتدا به نيروهاي پوليس تيراندازي کردند و بعد در يک کوچه پناه گرفتند.

پوليس هرات گفته است اين افراد که به دليل ناآشنايي با محل در کوچه بن‌بست گير مانده بودند و در ورودي يک خانه سنگر گرفته و با پوليس درگير شدند.

اين درگيري بيش از يک ساعت به طول انجاميد و دو مهاجم توسط سربازان پوليس کشته شدند.

ولايت هرات در گذشته يکي از ولايت‌هاي نسبتا آرام افغانستان بود، ولي در اين اواخر، به دليل حضور نيروهاي مخالف، ناامني در اين ولايت نيز افزايش يافته است.

بعد از اعلام نتايج انتخابات رياست جمهوري، شهرهاي کابل، مزارشريف، لشکرگاه، قندوز و قندهار شاهد حملات انتحاري و حمله مهاجمان مسلح به مراکز دولتي و امنيتي بوده‌اند.

دو روز پيش نيز چهار مهاجم انتحاري به ساختمان يک دادستاني در ولايت قندوز حمله کردند که منجر به مرگ 6 دادستان و يک سرباز پوليس شد.

سخنگوي والي بدخشان:

بدخشان از مخالفان مسلح پاکسازي مي‎شود

ولسوالي ورودج بدخشان که روزهاي اخير بار ديگر به صحنه‎ي جنگ مخالفان مسلح و نيروهاي امنيتي تبديل شده بود، به کنترول ارتش درآمد.

سخنگوي والي بدخشان با اشاره به درگيري‌هاي اخير اين ولايت اظهار داشت: نيروهاي امنيتي افغانستان طي چند روز اخير مواضع مخالفان در ولايت بدخشان را محاصره و در حال پاکسازي منطقه هستند.

احمد نويد فروتن، سخنگوي والي بدخشان گفت: نيروهاي امنيتي افغانستان در حال پيشروي و درهم کوبيدن مواضع مخالفان بوده و منطقه را در محاصره خود دارند.

به گفته‎ي وي، تاکنون 15 نفر از شبه نظاميان به قتل رسيده و عمليات همچنان ادامه دارد و به زودي اين مناطق از وجود گروه‌هاي افراطي پاکسازي خواهد شد.

فروتن تصريح کرد: تمامي مناطقي را که شبه نظاميان طالبان در تهاجم 4 روز قبل خود گرفته بودند، نيروهاي امنيتي در حال بازپس گيري آن هستند.

وي تأکيد کرد، در ميان مخالفان مسلح، افرادي از کشورهاي ازبکستان، چچن، پاکستان، تاجيکستان و برخي کشورهاي عربي نيز بوده‌اند که اجساد تعدادي از آنها در محل باقي مانده است.

فروتن افزود: در جريان روزهاي آينده، عمليات گسترده‎اي به منظور پاکسازي مناطق ناامن ولايت بدخشان از جمله ولسوالي «وردُج» راه اندازي خواهد شد.

وي تصريح کرد، مقامات عالي‌رتبه نظامي از وزارت داخله و و دفاع به بدخشان آمده و روي طرح يک عمليات گسترده به منظور درهم کوبيدن افراطگرايان در اين ولايت کار مي‎کنند.

سخنگوي والي بدخشان همچنين پيشنهاد کرد، اين مقامات به منظور پاکسازي مناطق از وجود شبه نظاميان طالبان عملياتي زميني و هوايي را در نظر بگيرند، زيرا به گفته وي اين مناطق کوهستاني است و اگر عمليات هوايي در نظر گرفته نشود مخالفان مسلح به کوه‎ها فرار مي‎کنند.

به گفته‌ي فروتن، تعداد مخالفان مسلح در اين منطقه به 250 نفر مي‎رسد و 60 تن آنان را خارجي‎ها تشکيل مي‎دهند.

در درگيري‎هاي چند روز اخير بدخشان، ده نفر از سربازان پوليس نيز توسط مخالفان مسلح اسير شده و تاکنون از سرنوشت آنان اطلاعي در دست نيست.

مبارزه با ناامني،

نيازمند قاطعيت

دامنه‎ي ناامني‎ها با گذشت هر روز بيش‎تر شده و نحوه‎ي حمله‎ها از ايجاد رعب و هراس‎هاي عمومي در معابر و شاهراه‎ها يا برنامه‎ريزي حمله به مراکز حساس امنيتي فراتر رفته و خطر آن به پوسته‎هاي پوليس داخل شهري، مراکز قضايي و... نيز رسيده است، مبارزه با اين روند اما از قاطعيت چندان داخلي و حمايت لازم دوستان بيروني برخوردار نيست.

اين مسأله طي روزهاي گذشته در دو اتاق پارلمان کشور نيز مورد بحث قرار گرفته و پيرامون آن اعتراض‎هاي زيادي وجود داشت. نمايندگان مردم در مجلس سنا و مجلس نمايندگان از عدم پشتيباني نيروهاي داخلي توسط حاميان بين‎المللي، بخصوص دو نيروي غربي (امريکا و ناتو) که به تازگي در قالب امضاي پيمان امنيتي حضور نظامي مستمر شان را بيمه کرده اند، شاکي بودند. آنان اظهار داشتند که اين دو قدرت غربي در گذشته نيز حمايت مورد تعهد خويشتن را از نيروهاي امنيتي افغانستان نداشته و نسبت عملي کردن مواد موافقت‎نامه امنيتي نيز چشم‎انداز روشن و مثبتي وجود ندارد.

اين درحالي است که انتظار افکارعمومي که در پي تبليغات ارائه شده از سوي حکومت و حاميان غربي آن ايجاد شده بود اين‎گونه رقم خورده است که بايد در پي امضاي اين پيمان امنيتي، بسياري از مسايل امنيتي حل شده نيروهاي امنيتي افغانستان از حمايت هوايي و زميني آنها برخوردار شوند.

بنابر اين، مبارزه با ناامني‎هاي فزاينده و روند متزلزل ثبات آفريني نيازمند قاطعيت بيش‎تر از سوي مسوولان حکومتي، بخصوص رهبران دولت وحدت ملي است. آنان بايد در برابر مردم در خصوص تعهدات خويش مبني بر تحقق صلح پايدار و ثبات آفريني فراگير پاسخ‎گو باشند. اين پاسخ‎گويي تنها در حد حرف و سخن در نشست‎هاي اداري و مردمي قابل اطمينان نمي‎باشد، بلکه نيازمند اجراي طرح‎هاي عملي مي‎باشد. ارائه‎ي طرح‎هاي مشخص و عملياتي، عبور از مرحله‎ي گذار و دوران سرپرستي که منجر به سستي و کاستي در اجراي مسووليت شده است، برخورد قاطع با حاميان بين‎المللي و طرف‎هاي مورد قرارداد امنيتي و... از جمله مواردي اند که بايد در دستور کار مسوولان عالي حکومتي قرار گرفته و فرايندي ايجاد گردد که در قالب آن بتوان به امنيت عمومي مردم کمک نموده و ثبات فراگير را در کشور عملي کرد.

شکي نيست که هرگاه اين روند ادامه يافته و حکومت وحدت ملي موفق نشود که اولين تعهد خويش را که همانا تأمين امنيت است، محقق سازد، نخواهد توانست در خصوص پياده کردن اهداف سياسي، اقتصادي و اجتماعي ديگرش نيز فايق آيد. زيرا همان‎گونه که تأکيد سران حکومتي بارها براين مسأله صورت گرفته است که امنيت زيربناي کارهاي توسعه‎اي است، نبايد در خصوص عملي ساختن اين تعهد سهل‎انگاري صورت گرفته و قاطعيت لازم در اين خصوص فراموش شود.

چشم انداز سفر رييس جمهور به چين؛

تحول اقتصادي و رهايي از وابستگي

منبع: آسوشيتدپرس                                                                                            

برگردان: زهره رستگار

اشرف غني احمدزي، افغانستان را براي سفر سه روزه به چين ترک کرد، وي در اين سفر با شي جين پينگ، رئيس جمهور چين ديدار خواهد کرد.

سفر رئيس جمهور جديد افغانستان به چين اين مساله را مي‎رساند که رئيس جمهور اميدوار است پکن نقش اساسي در آينده‌ي افغانستان داشته باشد. اين نقش نه تنها در بازسازي اقتصادي،  بلکه  در استراتژي سياست خارجي براي ايجاد صلح در منطقه پس از به‎وجود آمدن بي اعتمادي و خشونت نيز تأثيرگزار واقع شود.

وي در اين سفر نشستي با تاجران افغان و چين خواهد داشت و اميدوار است پس از يک دهه وابستگي به کمک‌هاي بين‎المللي بتواند سرمايه گذاري چين را براي توسعه صنعت معدن که اساس اقتصادي افغانستان است،  جلب کند. وي همچنين وزراي خارجه‎ي کشورهاي شرکت کننده در پروسه چند جانبه استانبول را نيز براي گفتگوها در رابطه به امنيت منطقه‎اي، اقتصاد و مسايل سياسي دعوت نموده تا در اولين سفر خارجي اش پس از يک سفر عبادي و اداي سوگند به عربستان، اقدامات عملي را در راستاي تأمين صلح آغاز کند.

سفر اشرف غني احمدزي به چين نشان مي‎دهد که وي قصد دارد با استفاده از منابع طبيعي افغانستان براي زيرساخت ها و صنايع تجارت کند تا کاهش سريع رشد اقتصادي افغانستان را طي دو سال اخير جبران نمايد.

رشد اقتصادي افغانستان طي دوسال اخير به شدت کاهش يافت و در سال جاري به 1.5 درصد کاهش رسيده است. بانک جهاني گفته است که در سال 2013 رشد اقتصادي افغانستان 3.7 درصد بوده در حالي‎که در سال 2012 ميلادي 9.4 درصد بوده است.

چين يکي از حاميان بزرگ کشورهاي درحال توسعه با منابع غني است. به ويژه در کشورهاي آفريقايي‎که چين سهم زيادي در استخراج معادن آن دارد. منافع کشورهاي آفريقايي شبيه به افغانستان است؛ جايي‎که اکنون چين کماکان در قسمت معدن کار مي‎کند، اما مي‎داند که سرمايه گذاري بدون در نظر گرفتن امنيت دشوار است. پس از انجام قراردادي به ارزش 3 ميليارد دالر براي استخراج 5 ميليون تن مس از معدن مس عينک لوگر که در نزديکي کابل است، شرکت دولتي «ام سي سي» کارگرانش پس از حمله سال گذشته طالبان، از افغانستان خارج کرد؛ اما مذاکرات در رابطه به قرارداد سال 2007 صورت گرفته و قرار است کار آن از سر گرفته شود.

با اين وجود، قرارداد مس عينک يک قالب براي توسعه معادن ارائه مي‎کند. طرح اوليه اين قرارداد شامل جاده سازي و ساخت خط راه آهن، پرورش نباتات و ايجاد فرصت‎هاي کاري براي مردم محل بوده است. کشور هند نيز در نظر دارد تا يک سرمايه گذاري 10  ميليارد دالري براي استخراج آهن در ولايت باميان انجام دهد.

منابع طبيعي افغانستان در حدود 3 تريليون دالر برآورد شده است، از جمله مس، سنگ آهن، نقره، طلا، ذغال سنگ، سنگ‎ها و فلزات جزئي مانند کروميت و... که  قسمت کمي از اين منابع به بهره برداري سپرده شده است. چين در استخراج نفت در شمال افغانستان  نيز فعاليت دارد.

با اين حال، اشرف غني احمد زي بايد به سرمايه گذاران اطمينان بدهد که کار بدون مزاحمت مخالفان مسلح به  پيش خواهد رفت.

حميدالله فاروقي، استاد اقتصاد در دانشگاه کابل و مشاور رئيس جمهور گفته است که آقاي احمدزي به اين دليل در بخش سياست خارجي «هدف ايجاد اعتماد متقابل و اطمينان دادن دوباره به همه همسايه‎هاي ما را تعقيب مي‎کند تا ما بتوانيم ارتباط‎هاي تجاري و ترانزيتي ايجاد کنيم».

به گفته‎ي وي، رئيس جمهور مي‎خواهد دشمني اي را که باعث شده افغانستان به ميدان جنگ نيابتي ميان پاکستان و هندوستان مبدل شود، از بين ببرد.

افغانستان و چين 76 کيلومتر مرز مشترک در واخان و منطقه سين کيانگ در غرب چين دارند. باشندگان سين کيانگ اقوام مسلمان ايغور هستند. ايغورها در ناامني سال‎هاي اخير در سراسر چين مقصر دانسته شده اند و پکن نگران است که خلاي امنيتي در افغانستان پيامدهايي براي مشکلات افراط گرايي در اين منطقه داشته باشد.

چين در ماه جولاي «يوشي سان» را به عنوان نماينده ويژه در افغانستان تعيين کرد. چين براي اولين بار کنفرانس وزراي خارجه استانبول را ميزباني مي‌کند. در اين نشست کشورهاي افغانستان، آذربايجان، چين، هند، ايران، قزاقستان، قرقيزستان، پاکستان، روسيه، عربستان سعودي، تاجيکستان، ترکيه، ترکمنستان، امارات متحده عربي و ازبکستان با امريکا، انگليس و ديگر کشورهاي غربي و سازمان هاي بين‎المللي به عنوان ناظر گرد هم خواهند آمد.

«اندرو اسمال» يکي از افراد صندوق مارشال آلمان در امريکا بر اين باور است که اشرف غني احمدزي با مقامات چين در رابطه به گفتگوها با طالبان نيز صحبت خواهد کرد. نفوذ چين در گروه‎هاي شورشي به سال هاي 1990 که طالبان اجازه دادند يک گروه ايغورها (جنبش ترکستان شرق اسلامي) از سين کيانگ که به دنبال استقلال بودند، اردگاه هاي آموزشي در خاک افغانستان ايجاد کنند، بر مي‎گردد.

وي در مقاله اي براي موسسه اروپايي مطالعات امنيت نوشته است که «با کمک پاکستان، ديپلمات‎هاي چيني توانستند رهبر مخفي طالبان، ملا عمر را ملاقات کنند و وي تضمين داده که شورشيان ايغور از خاک افغانستان حملاتي را بر ضد چين راه اندازي نخواهند کرد». «اين مبادلات به ايجاد يک رابطه با طالبان کمک کرد که تا امروز ادامه دارد».

آزادگي دركربلا

اخلاق، يکي از سه بُعد عمده دين است و اسلام بر سه بُعد اصلي «اعتقاد»، «احکام» و «اخلاق» استوار است و تکميل ارزش‌هاي اخلاقي و جهت خدايي بخشيدن به صفات و رفتار انسان‌ها از اهداف عمده بعثت انبيا است. پيامبر اکرم صلي‌ الله عليه و آله نيز فرمود: «اِنّي بُعِثتُ لِاُ تَمِّمَ مَکارمَ الاَخلاقِ.»

تصحيح منش و رفتار انسان و کاشتن بذر کمالات اخلاقي و خصال متعالي انساني در نهاد جان انسان‌ها، بخشي مهم از رسالت پيامبر و امامان را تشکيل مي‌‌دهد. اخلاق را از کجا مي‌توان آموخت؟ از گفتار و رفتار معصوم. چرا که آنان اسوه‌اند و مظهر شايسته‌ترين خصلت‌هاي انساني و خداپسند. و عاشورا چيست؟ جلوه‌گاه خُلق و خوي حسيني و مکارم اخلاق در برخوردهاي يک حجت معصوم.

حادثه کربلا و سخناني‎که امام حسين ‌عليه‌السلام و خانواده او داشتند و روحيات و خلق و خوبي که از حماسه‌‌سازان عاشورا به ثبت رسيده است، منبع ارزشمندي براي آموزش اخلاق و الگو‌گيري در زمينه خودسازي، سلوک اجتماعي، تربيت ديني و کرامت انساني است.

مسائلي همچون صبوري، ايثار، جوان‎مردي، وفا، عزت، شجاعت، وارستگي از تعلقات، توکل، خداجويي، همدردي و بزرگواري، نمونه‌هايي از «پيام‌هاي اخلاقي» عاشورا است و در گوشه گوشه اين واقعه جاويدان، مي‌توان جلوه‌هاي اخلاقي را ديد.

آزادي در مقابل بردگي، اصطلاحي حقوقي و اجتماعي است، اما «آزادگي» برتر از آزادي است و نوعي حرّيت انساني و رهايي انسان از قيد و بندهاي ذلت‌آور و حقارت‌بار است. تعلقات و پاي‌بندي‌هاي انسان به دنيا، ثروت، اقوام، مقام، فرزند و ... در مسير آزادي روح او، مانع ايجاد مي‌کند. اسارت در برابر تمنيّات نفساني و عُلقه‌هاي مادي، نشانه ضعف اراده بشري است.

وقتي کمال و ارزش انسان به روح بلند و همت عالي و خصال نيکوست، خود را به دنيا و شهوات فروختن، نوعي پذيرش حقارت است و خود را ارزان فروختن .

علي عليه‌السلام مي‌فرمايد:« آيا هيچ آزاده‌اي نيست که اين نيم خورده (= دنيا) را براي اهلش واگذارد؟ يقينا بهاي وجود شما چيزي جز بهشت نيست. پس خود را جز به بهشت نفروشيد!»

آزادگي در آن است که انسان کرامت و شرافت خويش را بشناسد و تن به پستي و ذلت و حقارت نفس و اسارت دنيا و زير پا نهادن ارزش‌هاي انساني ندهد.

در پيچ و خم‌ها و فراز و نشيب‌هاي زندگي، گاهي صحنه‌هايي پيش مي‌آيد که انسان‌ها به خاطر رسيدن به دنيا يا حفظ آنچه دارند يا تامين تمنيّات و خواسته‌ها يا چند روز زنده ماندن، هر گونه حقارت و اسارت را مي‌پذيريد. اما احرار و آزادگان، گاهي با ايثار جان هم، بهاي «آزادگي» را مي‌پردازند و تن به ذلت نمي‌دهند.

امام حسين عليه‌السلام فرمود:« مرگ با عزت بهتر از حيات ذليلانه است.»

اين نگرش به زندگي، ويژه آزادگان است. نهضت عاشورا جلوه بارزي از آزادگي در مورد امام حسين عليه‌السلام و خاندان و ياران شهيد اوست و اگر آزادگي نبود، امام تن به بيعت مي‌داد و کشته نمي‌شد. وقتي مي‌‌خواستند به زور از آن حضرت بيعت به نفع يزيد بگيرند، منطقش اين بود که: « نه به خدا سوگند؛ نه دست ذلت به آنان مي‌دهم و نه چون بردگان تسليم حکومت آنان مي‌شوم!»

صحنه‎ي کربلا نيز جلوه ديگري از اين آزادگي بود که از ميان دو امر شمشير يا ذلت، مرگ با افتخار را پذيرفت و به استقبال شمشيرهاي دشمن‌ رفت و فرمود: «بر ما گمان بردگي زور برده‌اند/ اي مرگ، همتي! که نخواهيم اين قيود»

انسان‌هاي آزاده‌، در لحظات حساس و دشوار انتخاب، مرگ سرخ و مبارزه خونين را بر مي‌گزينند و فداکارانه جان مي‌بازند تا به سعادت شهادت برسند و جامعه خود را آزاد کنند.

در نبرد روز عاشورا نيز، هنگام حمله به صفوف دشمن اين رجز را مي‌خواند: اَلمَوتُ اَولي مِن رُکُوبِ العارِ / و العارُ اَولي مِن دُخُولِ النّار

«مرگ، بهتر از ننگ و ننگ بهتر از آتش دوزخ است.»

روح آزادگي امام، سبب شد حتي در آن حال که مجروح بر زمين افتاده بود نسبت به تصميم سپاه دشمن براي حمله به خيمه‌هاي زنان و فرزندان، برآشوبد و آنان را به آزادگي دعوت کند: «گر شما را به جهان بينش و آييني نيست   لااقل مردم آزاده به دنيا باشيد»

فرهنگ آزادگي در ياران امام و شهداي کربلا نيز بود. حتي مسلم بن عقيل پيشاهنگ نهضت حسيني در کوفه نيز، هنگام رويارويي با سپاه ابن زياد رجز را مي‌خواند و مي‌جنگيد: «هر چند که مرگ را چيز ناخوشايندي مي‌بينم. ولي سوگند خورده‌ام که جز با آزادگي کشته نشوم.»

جالب اينجا است که همين شعار و رجز را عبدالله، پسر مسلم بن عقيل، در روز عاشورا هنگام نبرد در ميدان کربلا مي‌خواند. اين نشان‌دهنده پيوند فکري و مرامي اين خانواده بر اساس آزادگي است.

دو شهيد ديگر از طايفه غفار، به نام‌هاي عبدالله و عبدالرحمان، فرزندان عروه، در رجزي که در روز عاشورا مي‌خواندند، مردم را به دفاع از «فرزندان آزادگان» مي‌خواندند. و با اين عنوان، از آل پيامبر ياد مي‌کردند: «يا قوم ذودوا عن بنيِ الاحرار ...»

مصداق بارز ديگري از اين حرّيت و آزادگي، حُرّ بن يزيد رياحي بود. آزادگي او سبب شد که به خاطر دنيا و رياست آن، خود را جهنمي نکند و بهشت را در سايه شهادت خريدار شود. توبه کرد و از سپاه ابن زياد جدا شد و به حسين عليه‌السلام پيوست و صبح عاشورا در نبردي دلاورانه به شهادت رسيد.

اگر آزاديخواهان و آزادگان جهان، در راه استقلال و رهايي از ستم و طاغوت‌ها مي‌جنگند و الگوي‎شان قهرماني‌هاي شهداي کربلا است، در سايه همين درس «آزادگي» است که ارمغان عاشورا براي هميشه تاريخ است. انسان‌هاي آزاده‌، در لحظات حساس و دشوار انتخاب، مرگ سرخ و مبارزه خونين را بر مي‌گزينند و فداکارانه جان مي‌بازند تا به سعادت شهادت برسند و جامعه خود را آزاد کنند.

 منبع: پيام‌هاي عاشورا، جواد محدثي با اندکي تلخيص

آسيب شناسي عزاداري‌ها

مجالسي که به نام و ياد اهل بيت عليهم السلام براي گسترش فرهنگ عاشورايي برگزار مي‎شوند در عين لزوم و ثمربخشي گاهي در اثر بي خبري و کم توجهي دچار آسيب‎هايي مي‎شوند که آن آثار و برکات را تحت‎الشعاع خود قرارمي‎دهد. در ادامه براي يادآوري و توجه؛ مهم‎ترين اين آفات نقل شده و مورد بررسي قرار مي‎گيرد.

1- سبک و محتواي اشعار عزاداري يکي از راه‌هايي که براي ايجاد شور بيش‌تر و خروج از يک نواختي براي جذب مخاطب بيشتر و رضايت‌مندي آن چند سالي است در پيش گرفته شده، رو آوردن به سبک‌هاي گوناگون خوانندگي در اجراي مراسم عزاداري است؛ سبک‌هايي که گاه مورد اعتراض علما نيز قرار گرفته است.

اشکالي که به اين گونه سبک ها وارد است هم از ناحيه اجراست و هم از ناحيه محتوا که اوج مصيبت در جايي است که يک عزاداري از هر دو جهت گرفتار باشد. استفاده از محتوايي به دور از شأن و جايگاه والاي حضرات معصومين عليهم السلام و نيز تقليد از سبک و آهنگ‎هاي مبتذل و سخيف و گاه آشنا با ذهن طيفي از جامعه، از آسيب‎هاي جدي عزاداري است که راه زدودن آن در عين آساني نياز جدي به خواست شاعر، مجري، مداح و مستمع دارد.

2- توجه بيش‎تر به مداحي تا سخنراني آسيب ديگر، کمرنگ شدن اهميت سخنراني در نظر برخي بانيان و مجريان اين‌گونه مجالس است. هر چند اين عقب نشيني ناشي از عواملي مانند ضعف برخي خطباء، علاقه‌ي شخصي مجريان بر پر رنگ کردن شور و عزاداري و ... است؛ اما نبايد از اين اصل غافل شد که اگر اين معارف از مجالس عزاداري گرفته شود و يا توجه بايسته‎اي به آن نشود خروجي آن قادر به زنده نگه داشتن اسلام نخواهد بود؛ چرا که زنده ماندن اسلام به گسترش احکام و معارف آن و در مرحله‎ي بعد عمل به آن دانسته‎هاست. زماني‎که به سخنراني اختصاص داده مي‎شود؛ تبليغي‎که روي آن مي‎شود؛ حتي نوع و اندازه فونت به کار گرفته شده در اعلان‎ها، خود گوياي اين است که متوليان برگزاري اين مجالس معارف محورند يا شور محور که صد البته وجود هر دو لازم و ضروري است.

3- کم توجهي به اعتبار آنچه نقل مي‎شود؛ کم رنگي آيات، روايات معتبر و فراواني اعتماد به ديده‎ها و شنيده‎هاي کم اعتبار و يا بي اعتبار مانند خواب‎هايي که گوينده ديده يا شنيده است در کنار حرف‎هاي به اصطلاح «دلي» از ديگر آفات جدي در اين حوزه است. بايد تلاش کرد و با جديت از سخنران و مداح طلب کرد (اگر توجه ندارند و رعايت نمي‎کنند) که آنچه سخنران مي‎گويد همگي مستند به آيات و روايات و تحقيقات ارزشمند باشد و آنچه مداح نقل مي‎کند داراي سند معتبر باشد. اگر اين اصل رعايت نشود (که گاه نمي‎شود) مجالس به اين ارزشمندي با تهي شدن از محتواي متقن، کم کم ارزش خود را از دست داده و سر از بي محتوايي و خرافه سرايي در مي‎آورند و اين يعني گم کردن راه و دور افتادن از هدف.

شايسته است مجالس عزاداري (حداقل در اين دهه) به گونه اي تنظيم و برنامه ريزي شود که متناسب با شأن عاشورا و عاشوراييان بوده و در آن به تبليغ اهداف واقعي عاشورا و پر رنگ کردن شعور عاشورايي بيش‎تر توجه و تمرکز گردد.

ما در ره عشق نقض پيمان نکنيم

گر جان طلبد دريغ از جان نکنيم

                                          دنيا اگر از يزيد لبريز شود

                                          ما پشت به سالار شهيدان نکنيم

سيد حسن حسيني

چالش‌هاي روسف

 براي احياي اقتصاد برازيل

ديلما روسف رييس جمهور برازيل که با هزينه‎ي زياد و وعده براي مبارزه بيش‎تر با فقر توانست در انتخابات روز دوشنبه اين کشور پيروز شود، در دومين دوره رياست جمهوري خود براي احياي وضعيت اقتصادي کشورش با چالش‌هاي زيادي روبروست.

روسف که با حمايت فراوان اقشار فقير جامعه برازيل توانست آسيو نيوس رقيب خود را از حزب مخالف سوسيال دموکرات از چرخه‌ي رقابت بيرون براند، چالش‎هاي زيادي براي کاهش نرخ تورم، جذب سرمايه گذاري و احياي اقتصاد اين کشور در چهار سال آينده پيش رو دارد.

اقتصاد برازيل که روزگاري در بورس‎هاي مهم جهان و وال استريت به خوبي مي‎درخشيد، به دليل سياست‎هاي نادرست و دشواري‎هاي گسترده در سطح اقتصاد جهاني روبه افول گذاشته و ميزان صادرات اين کشور کاهش يافته است.

مهم‎ترين چالش پيش روي روسف کاهش کسري بودجه برازيل است که به فشار بر نرخ تورم افزوده و اعتماد سرمايه گذاران را به بزرگ‎ترين اقتصاد منطقه آمريکاي لاتين کاهش داده است. در غير اين‎صورت برازيل بايد شاهد کاهش نرخ اعتبار در سال آينده باشد.

موضوع مهم اين است که آيا روسف به عنوان رييس جمهور چپ گرا که به اقتصاد دولتي باور دارد، خود را به کاهش وضع قوانين مالي و اصلاحات در زمينه‎ي دستمزدها يا کاهش هزينه برنامه هاي اجتماعي مقيد مي‎داند يا خير.

اوتاويانو کانوتو يکي از مقام‎هاي بانک جهاني مي‎گويد: همه چيز به سياست پولي و مالي بستگي دارد، اما به دليل وجود چارچوب سختگيرانه در بودجه نمي‎توان انتظار اعمال تغييرات زيادي در کوتاه مدت داشت.

نزديک به 90 درصد از هزينه‎هاي بودجه برازيل بر اساس قانون تعيين مي‎شود، يعني دولت اجازه مانور زيادي براي کاهش هزينه‎ها را بدون کاهش سرمايه‎گذاري در هزينه‎هاي عمومي يا برنامه‎هاي اجتماعي ندارد.

کانوتو مي‎افزايد: هر اقدام در زمينه بودجه بايد در چارچوب ميان و کوتاه مدت صورت گيرد تا به افزايش اعتماد منجر شود.

به گزارش خبرگزاري رويترز از برازيليا، کسري بودجه برازيل در زمان روسف به شدت افزايش يافته است، وي هزينه‎هاي عمومي را افزايش داد و معافيت مالياتي را براي صنايع نوپا وضع کرد.

با وجود اين اقدامات توليدات صنعتي افزايش نيافت و دولت او به شدت به دليل مانورهاي مالي براي افزايش صرفه‎جويي‎هاي عمومي تقلبي، مورد انتقاد قرار گرفت.

چالش‎هاي پيش روي روسف تنها به مساله بودجه و سياست‎هاي پولي و مالي محدود نمي‎شود. بعد از اينکه وي به طور مصنوعي قيمت حامل‎هاي انرژي از جمله سوخت و برق را در سال هاي اخير پايين نگه داشت تا موجب افزايش بيش‎تر نرخ تورم نشود، براي افزايش قيمت آنها اکنون تحت فشار است. اين افزايش قيمت مي‌تواند براي شرکت نفت دولتي ‹پترو براس› و ديگر توزيع کنندگان انرژي خوب باشد، اما تلاش‌هاي روسف را براي پايين نگه داشتن قيمت ها به شدت تضعيف مي کند و به کاهش محبوبيت وي ميان طبقه کارگر منجر خواهد شد.

سرمايه‎گذاران باور ندارند که روسف بتواند در دومين دوره رياست جمهوري اش که از اول جنوري سال 2015 (10 جدي 1393) آغاز مي‎شود، چالش‎هاي اقتصادي برازيل را حل کند.

با وجود اين هنوز عده‎اي معتقدند روسف بايد براي رهايي از خطر کاهش رتبه اعتباري سياست‎هاي مناسب تري با بازار انتخاب کند.

پيش بيني‎ها نشان مي دهد نرخ رشد اقتصادي برازيل در سال جاري 1 درصد خواهد بود، در حالي‎که اين کشور در سال 2010 نرخ رشد 7.5 درصدي را تجربه کرده بود.

فرار گسترده مسلمانان ميانمار از اين کشور

به گفته‎ي فعالان حقوق بشر، افزايش وحشت در ولايت راخين ميانمار موجب فرار بي‌حد و حصر مسلمانان از اين منطقه شده است.

به نقل از خبرگزاري فرانسه، قايق‌هايي که روزانه مسلمانان را از راخين فراري مي‌دهند حدود 900 تن را در روز جابه جا مي‌کنند با وجود اينکه اين سفر دريايي بسيار خطرناک است.

راخين منطقه‌اي در ميانمار است که صدها هزار تن از مسلمانان در يک منطقه محافظت شده نگهداري مي‌شوند.

کريس لاوا، دبر فعالان حقوق بشر در ميانمار درباره تعداد فراريان ازراخين گفت: اين تصميم بي‌سابقه و بسيار زياد است.

به گفته لاوا در پايان فصل باران معمولا تغييرات محسوسي در دما رخ مي‌دهد، اما بازداشت شدن و لت و کوب شدن در راخين به همراه تهديدها درباره باطل کردن شهروندي، مسلمانان را مجاب مي‌کند که اين ريسک را کرده و فرار کنند.

لاوا درباره تعداد فراريان مسلمان از راخين گفت، حدود 100 هزار تن از سال 2012 و آغاز درگيري‌هاي خونين بين بودايي‌ها و مسلمانان در راخين از طريق دريا از راخين و ميانمار گريخته‌اند. در موج درگيري‌هاي راخين 200 تن کشته و 140 هزار تن بي‌خانمان شدند.

مقصد قايق‌هاي فراري معمولا تايلند و مالزي است و توسط شبکه‌هاي قاچاق مديريت مي شود.

دولت ميانمار مسلمانان راخين را مهاجراني از بنگلادش مي‌داند و از دادن امتياز شهروندي به اکثر آن‌ها خودداري مي‌کند علاوه بر آن محدوديت‌هايي بر سفر، زندگي و حتي ازدواج آن‌ها ايجاد کرده است.

طبق آمارها طي دو هفته اخير 9900 تن اکثرا از راخين گريخته‌اند در حالي که در اکتبر سال پيش 6300 و در نوامبر 9100 تن اين کشور را ترک کردند.

فعالان حقوق بشر اعلام کرده‌اند تاکنون اطلاعي از قايق‌هايي که دو هفته پيش اين کشور راترک کرده‌اند در دست نيست.

مقامات تايلند پيشتر در اواسط اکتبر اعلام کردند، قاچاقچيان انسان ده‌ها تن از مردم که در بين آنها مسلمانان ميانماري هم بوده در بنگلادش دزديده‌اند و آن‌ها را به جنوب تايلند منتقل کرده‌اند.

8.3 ميليون دالر، مصرف روزانه امريکا در مبارزه با داعش

مقامات پنتاگون آمار جديدي از هزينه هاي عمليات نظامي در عراق و سوريه منتشر کردند.

به نقل از العربيه، سخنگوي وزارت دفاع امريکا اعلام کرد که عمليات هاي نظامي در سوريه و عراق تا کنون بيش از 580 ميليون دالر براي ايالات متحده هزينه در بر داشته است.

به گزارش العربيه، پنتاگون چندي پيش رقمي کم‎تر از اين به عنوان هزينه‎هاي جنگ عراق و سوريه اعلام کرده بود. به گونه‎اي که طبق آمار قبلي هزينه هر روز جنگ در سوريه و عراق نزديک به هفت ميليون دالر برآورد مي شد. يکي از مقامات وزارت دفاع اميريکا که نخواست نامش فاش شود درباره افزايش ارقام اعلام شده گفت: «اين موضوع به خاطر شدت يافتن کمي و کيفي حملات امريکا به سوريه و عراق در هفته‎هاي اخير بوده است.»

علي‎رغم اظهارات وزارت دفاع امريکا، برخي از تحليل‎گران معتقدند که مبالغ اعلام شده بسيار کم‎تر از چيزي است که امريکايي‎ها واقعا در بمباران عراق و سوريه خرج کرده اند. به عنوان مثال «تود هاريسون» کارشناس مرکز ارزيابي استراتژيک و بودجه امريکا اعلام کرده است که سالانه چيزي بين 2.4 تا 3.8 ميليارد دالر براي هزينه عمليات هاي نظامي در نظر گرفته شده است.

«هاريسون» همچنين در گزارشي که اواخر ماه سپتامبر سال جاري ميلادي منتشر شد اعلام کرد که بودجه عمليات‎هاي نظامي امريکا با توجه به افزايش درگيري‎هاي اين کشور با گروه‎هاي تند رو افزايش خواهد يافت و به چيزي حدود 4.2 تا 6.8 ميليارد دالر خواهد رسيد.

وي افزود : «بيشترين بخش هزينه هاي جنگي اخير در سوريه و عراق مربوط به هواپيماهاي جاسوسي بوده است.»

 فرهنگ، گلوگاه توسعه

رويکرد شرق شناسانه تلاش مي‎کند تا اين تصوير را در اذهان عمومي جا بيندازد که غرب به لحاظ ماهوي متمدن و فرادست و شرق نيز به لحاظ ماهوي وحشي و فرودست است، غرب توانايي پيشرفت را داشته چون «مرداني با کردار جسورتر و قوي تر» دارد و شرق اين توانايي را نداشته چون فاقد مردان واقعي است.

نمونه‎اي از اين نگاه را مي‎توان در ارزيابي نويسنده‎اي به نام توماس ماکياولي ديد که هم تحقير قومي در آن نهفته است و هم تحقير جنسيتي: «تشکيلات فيزيکي مرد بنگالي تا سر حد زنانگي ضعيف است. او در يک حمام دائم بخار زندگي مي‎کند. به حالت نشسته فعاليت مي کند، دست و پايش شکننده است و حرکاتش ضعيف و کند. طي اعصار متمادي او زير پاي مرداني با کردار جسورتر و قوي‎تر لگدمال شده است.»

شجاعت، استقلال و صدق و صحت، کيفياتي هستند که به يک‎سان با سرشت او و موقعيت او ناموافقند (به نقل از: گاندي، پسا استعمارگرايي، 1388). به گمان من برخي از رويکردهاي تقليل گرايانه فرهنگي، در نهايت به نوعي نگاه شرق شناسانه مي‎رسند که دليل آن دو چيز است: اول، غفلت از نقش ساخت نهادي رسمي و دولت مردان و رهبران سياسي و همين طور عوامل جهاني در پيشبرد تحولات توسعه اي؛ دوم، تاکيد بيش از اندازه بر ضرورت پيوستگي تاريخي که ريشه در عوامل فرهنگي دارد. يعني، ريشه‎هاي فرهنگي ضد توسعه اي که به تاريخ دور گذشته بازمي‎گردد، چنان قوي است که مانع از شکل گيري شرايط نويني مي‎شود. به عبارت ديگر، استمرار عوامل فرهنگي ضد توسعه‎اي در گذشته موجب شکل گيري مسيري شده است که به ناچار در آينده نيز ادامه خواهد يافت. «وابستگي به مسير گذشته» اجازه نمي‎دهد که تحولات توسعه‎اي در مسيري صحيح و مطلوب به پيش برود.

در مقاله‎اي که تحت عنوان سرمايه اجتماعي و عوامل اقتصادي و سياسي، از سرمايه اجتماعي به عنوان مفهوم جهاني شدن ياد کرده ايد. آيا فکر مي‎کنيد سرمايه اجتماعي عامل کافي براي توسعه کشورها محسوب مي‎شود؟

در مقدمه مقاله به اين اشاره کرده ام که مفهوم سرمايه اجتماعي مانند مفهوم جهاني شدن به يکي از پرکاربردترين مفاهيم طي دو دهه اخير تبديل شده است. بيش‎ترين ارجاعات در مجله هاي تخصصي به اين مفهوم بوده است. در خارج از متن تحليل هاي مارکسيستي، سرمايه اجتماعي مفهوم مناسبي براي تبيين رابطه ديالکتيکي ميان عوامل فرهنگي اجتماعي، اقتصادي و سياسي است. از ديدگاه مارکسيستي سرمايه در اصل بيان کننده يک رابطه اجتماعي است.

رابطه‎اي که ميان طبقه مسلط و فرادست داراي ابزار توليد و طبقه فرودست فاقد ابزار توليد وجود دارد. بنابراين، از اين منظر تجزيه سرمايه به مفاهيمي چون سرمايه اقتصادي، سرمايه انساني و سرمايه اجتماعي صحيح نيست؛ چرا که بر واقعيت طبقاتي بودن جامعه سايه مي اندازد. اما، به گمان من اين مفهومي مناسب براي توضيح مسائلي از قبيل زايل شدن اعتماد اجتماعي، شکست در اقدام جمعي و هماهنگ سازي سياستي و همين طور وجود تضادهاي قومي و جنسيتي و ديني هست. مفهومي مناسب براي تبيين ناتواني ما در فعاليت‎هاي جمعي و تعاوني، تنش‎هاي سازماني، تضادهاي مذکور، فرار مغزها و افزايش ميزان ناشادي است.

اثرات عجيب تولد در

 هر فصل بر مغز انسان

کار‌شناسان سرانجام رابطه‌اي عجيب بين تولد در هر يک از فصول سال و تغييرات شيميايي در مغز افراد را کشف کردند.

دانشمندان با مطالعه برروي عملکرد مغزي افراد و همين‎طور بررسي مواد شيميايي موجود در مغز افراد دريافته‌اند که تغييرات آب و هوايي در هنگام تولد بر فعاليت‌هاي مغزي و خلق و خوي افراد موثر است.

گفتني است، بر اساس اين تغييرات کودکان به‎دنيا آمده در فصول سرد سال مانند زمستان و پاييز کم‎تر دچار افسردگي مي‌شوند. بررسي‌ها نشان مي‌دهند، همين‎طور افراد به‎دنيا آمده در فصل بهار از انرژي و شادابي بيش‎تري به نسبت متولدين ساير فصول برخوردارهستند.

دانشمندان اين نتايج را با تحقيق برروي بيش از 400 نفر که در فصول مختلف سال به‎دنيا آمده‌اند به‎دست آورده‌اند. بر اساس اين تحقيقات افراد به‎دنيا آمده در فصل تابستان بيش‎تر دچار نوسانات خلقي از جمله تندخويي و بد اخلاقي مي‌شوند.

تحقيقات بيش‎تر در خصوص اين پروژه همچنان توسط پژوهشگران ادامه دارد.

رنده سنگ نمک ساخته شد

توليدکنندگان سنگ‌نمک براي جذب مشتري بيش‎تر، سنگ‌هاي نمک را در ابعاد و اشکال مختلف به همراه يک رنده مخصوص عرضه کرده‌اند.

معادن سنگ نمک در هيماليا عرضه‌کننده خالص‌ترين نوع نمک در جهان محسوب مي‌شوند.

توليدکنندگان اين مناطق دست به ابتکار تازه‌اي زده و سنگ‌نمک‌ها در ابعاد و اشکال مختلف را به همراه يک رنده مخصوص استيل 25 پوندي عرضه مي‌کنند که امکان استفاده راحت‌تر از سنگ نمک را فراهم مي‌کند.

با اين حال کارشناسان حوزه بهداشت و سلامت هشدار مي‌دهند که عرضه سنگ نمک به اين شکل و به همراه يک رنده مخصوص، سلامت افراد را تهديد مي‌کند.

اين کار در اصل ترويج‌دهنده مصرف بيش‎تر نمک است، چراکه با رنده کردن نمک، بلورهاي بزرگ‎تري وارد غذا مي‌شوند که به نسبت دانه‌هاي نمک از شوري کم‎تري برخوردار هستند؛ همين مسأله باعث افزايش مصرف و درنتيجه جذب مقادير بالاتر نمک در بدن مي‌شود که به مرور زمان سلامت افراد را تهديد مي‌کند.