loading...
سخن جدید
بازدید : 25 1393/09/23 نظرات (0)

 

 

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم

...

رييس جمهور:

شکنجه توسط مدعيان دفاع از حقوق بشر، شرم آور است

محمد اشرف غني، رييس جمهور روز گذشته درمراسم تجليل از روز جهاني حقوق بشر با ابراز تاسف از نقض گسترده حقوق بشر به دست کشورهاي مدعي دفاع از حقوق بشر گفت: کشورهاييکه خود حقوق بشر را رعايت نميکنند، رعايت حقوق بشر را به ديگران توصيه ميکنند.

رييس جمهور افزود: شرم آور است که بزرگترين کشورها که مدعي دفاع از حقوق بشر نيز هستند، 80 ميليون دالر براي فراهم کردن زمينه شکنجه انسانها، هزينه ميکنند.

محمد اشرف غني چهارشنبه شب گذشته نيز در نشست خبري فوقالعاده با استناد به گزارش منتشر شده توسط مجلس سناي امريکا در خصوص شکنجه زندانيان در شماري از کشورهاي جهان از جمله افغانستان به دست ماموران سازمان اطلاعات مرکزي امريکا «سيا»، گفت: گزارش منتشر شده نشان ميدهد افغانها نيز تحت شکنجه قرار گرفته اند و حقوقشان پايمال شده است.

رييس جمهورخواستار معرفي افغانهاي شکنجه شده به دست ماموران (سي .آي .اي) شد و گفت براي اعاده حيثيت و احقاق حقوق آنان به صورت جدي عمل خواهد کرد.

اشرف غني با تاکيد بر اينکه نيروهاي خارجي از اين پس اجازه نخواهند داشت در افغانستان زندان داشته باشند، گفت: طبق موافقتنامه امنيتي افغانستان و امريکا از ابتداي سال 2015 ديگر هيچ خارجي نميتواند در افغانستان زندان داشته باشد و يا کسي را زنداني کند.

اشرف غني:

هرگز تسليم ترور نميشويم

رييسجمهور اشرف غني ضمن تأکيد بر تأمين امنيت سراسري در کشور گفت: تمام اقشار جامعه بايد عليه ترور و تروريزم به پا خيزند.

محمد اشرف غني، رييس جمهور کشور که روز گذشته در همايشي به مناسبت بزرگداشت روز جهاني حقوق بشر سخنراني ميکرد، گفت: به هيچ وجه تسليم ترور نميشويم و از مردم  ميخواهيم که عليه هراس افکني و ترور به پا خيزند.

وي ترور را فقر اخلاقي و ضد انسانيت و اسلام خواند و از تمامي اقشار جامعه بخصوص علما، فعالان مدني و مدافعان حقوق بشري خواست که يک صدا عليه هراس افکني و ترور مبارزه کنند.

غني تصريح کرد: شکنجه از طرف هر کشور يا فردي که صورت گيرد، اقدامي وحشيانه است و همه مردم افغانستان بايد در برابر آن ايستادگي نمايند.

رييس جمهور خاطرنشان کرد: صلح يک نياز اجتماعي و اساسي است و بايد تمام مردم بويژه مردم افغانستان به اين مهم دست يابد.

اين گفتهها، در حالي از سوي رييس جمهور مطرح ميشود که از آغاز تشکيل دولت وحدت ملي، پايتخت همواره آماج حملههاي انتحار و انفجاري بوده که تا کنون صدهاتن کشته و زخمي شدهاند.

غني امنيت کشورهاي همسايه افغانستان را در برقراري امنيت کشور دانست و تصريح کرد: کشورهاييکه تروريستها را به خاک افغانستان ميفرستند اطمينان داشته باشند که کشورهاي خودشان نيز در امان نخواهد ماند.

وي بدون اينکه نامي از کشور خاصي ببرد، گفت: هر کشوري که بخواهد کشور ديگري را به ميدان جنگ تبديل کند خانه و کشور خودش به ميدان جنگ تبديل خواهد شد.

پيش از اين نيزحامد کرزي، رييس جمهور پيشين کشور بارها انگشت اتهام به سوي شبکه حقاني و اطلاعات پاکستان رفته و ناامنيهاي اين کشور را به آنان نسبت داده است.

شرکت رييس اجرايي حکومت در نشست شانگهاي

عبدالله عبدالله، رييس اجرايي حکومت وحدت ملي روز يکشنبه(23 قوس)، در راس هياتي بلند رتبه دولتي کابل را به مقصد آستانه، پايتخت قزاقستان ترک کرد.

هدف از اين سفر آقاي عبدالله به قزاقستان شرکت در نشست نخست وزيران کشورهاي عضو شانگهاي عنوان شده است.

دفتر مطبوعاتي آقاي عبدالله سفر او به قزاقستان براي شرکت در نشست شانگهاي را تاييد کرده اما در اين مورد جزييات بيشتري ارايه نشده است.

گفته ميشود که اقاي عبدالله در حاشيه اين نشست با شماري از نخست وزيران کشورهاي عضو شانگهاي ديدار و گفت و گو داشته باشد.

سازمان شانگهاي يک نهاد تاثيرگذار منطقهاي است که در راستاي همکاريهاي امنيتي، اقتصادي و فرهنگي در سال 2001 از سوي کشورهاي چين، روسيه، قرغيزستان، تاجيکستان و ازبکستان پايه گذاري شد.

در اين سازمان، کشورهاي افغانستان، ايران، هند، پاکستان در 2012، مغولستان در 2004 به عنوان ناظر عضو شدند و همه ساله هياتي از اين کشورها در اين نشست شرکت ميکنند.

قرار است سيزدهمين نشست نخست وزيران کشورهاي عضو سازمان شانگهاي امروز (دوشنبه/24 قوس)، در آستانه، پايتخت قزاقستان آغاز به کار کند.

گسترش همکاري در راستاي مسائل امنيتي، اقتصادي، تجاري و بررسي چالشهاي امنيتي در منطقه محور گفتوگوهاي اين نشست  خواهد بود.

در عين حال، رييس اجراييه حکومت وحدت ملي در ديدار با شماري از دانشجويان مقيم قزاقستان در اين کشور، گفته است که روند پذيرش دانشجويان اين کشور در قزاقستان، تمديد شده است.

آقاي عبدالله در ديدار با دانشجويان، گفته است که تلاش ميکند تا مشکلات دانشجويان در کشورهاي خارجي به خصوص قزاقستان را حل کند.

داکتر عبدالله عبدالله رييس اجرايي حکومت وحدت ملي، به دانشجويان افغانستاني مقيم قزاقستان وعده داد که مشکلات شان را پيگيري خواهد کرد.

او گفت: «در ملاقاتي که با نخست وزير قزاقستان داشتم موضوع تمديد اعزام دانشجويان مطرح شد و توافق صورت گرفت اما روي جزييات آن از مجراي ديپلماتيک مذاکرات صورت گيرد.»

او به سفير افغانستان مقيم قزاقستان وظيفه سپرد تا ساير مشکلات دانشجويان را به شکل جدي دنبال کند.

قرارداد قبلي که ميان افغانستان و قزاقستان براي پذيرش دانشجو امضا شده بود تا سال 2010 اعتبار داشت که با اعزام آخرين گروه از دانشجويان افغان پايان يافت.

قزاقستان از جمله کشورهايي است که ميزبان صدها دانشجوي افغان در رشتههاي مختلف است که هم اکنون در دانشگاههاي اين کشور مشغول تحصيل اند.

سناتوران:

برخي مقامات امنيتي در ناامنيهاي اخير دخيل اند

چند عضو مجلس سنا ضمن تأکيد بر دست داشتن برخي مقامات در ناامنيهاي اخير کشور، خواستار شناسايي و معرفي اين افراد شدند.

فضل هادي مسلميار، رييس مجلس سنا درنشست عمومي روز گذشتهي اين مجلس خواستار شناسايي افراد همکار تروريستها شد.

مسلميار در اين خصوص گفت: دولت بايد براي کاهش ناامنيها و عمليات انتحاري کساني را که به تروريستها پناه ميدهند را شناسايي کرده و مقامهايي را که از مخالفان مسلح حمايت ميکنند را از وظايف خود برکنار کند.

علياکبر جمشيدي، عضو ديگر مجلس سنا نيز با تأکيد بر اينکه برخي مهرههاي مخالفان در داخل نيروهاي امنيتي نفوذ کردهاند، خواستار کنار گذاشتن آنان شد.

جمشيدي گفت: همين افراد سبب رسيدن مخالفان به اهدافشان که همانا انتحار، انفجار و کشتار غيرنظاميان بيگناه است، ميشوند که ضرورت دارد تا از صحنه سياست و قدرت افغانستان پاک شوند.

داود اساس و محمدامين احمدي، اعضاي ديگر سنا نيز با تأکيد بر ضرورت تصفيه سازمانهاي امنيتي افغانستان از وجود خائنان گفت: در صورتيکه اين افراد برسر کار خود باقي بمانند، افغانستان شاهد عملياتهاي تروريستي بيشتري خواهد بود

محمدحسين صادقي پرواني، سناتور ديگر نيز با تأکيد بر دست داشتن برخي مقامها با مخالفان گفت: برخي افراد در منازل و سازمانهاي کاري خود به طالبان پناه ميدهند.

اعضاي مجلس سناي در ادامه نشست روز گذشتهي خود طرحهاي قوانين معادن و منع استخدام کودکان در صفوف نظاميان را نيز با اکثريت آرا تصويب کرد.

اين قوانين چندي پيش از سوي مجلس نمايندگان پس از بحث و بررسيهاي طولاني تصويب شد و روز گذشته با اندکي تغيير از سوي سناي کشور مورد تاييد قرار گرفت.

هشدار آلمان به بيثباتي افغانستان

وزير دفاع آلمان اعلام کرد که مخالفان مسلح دولت افغانستان با تمام نيرو در پي بيثباتکردن حکومت افغانستان هستند.

به نقل از دويچه وله، اورزولا وين ديرلاين، وزير دفاع آلمان که دو روز پيش در يک سفر غيرمنتظره به شمال کشور سفر کرده با مقامهاي افغانستان و سربازان آلماني در ولايت بلخ ديدار کرد.

ديرلان در اين جريان به رسانهها گفت که مخالفان مسلح با تمام نيرو درصدد بيثباتکردن حکومت افغانستان هستند و بهتر است همه با ايستادن در کنار نيروهاي امنيتي افغانستان، نشان دهند قادرند پاسخ تهديدها را بدهند.

خانم وين دير لان همچنين گفت که در مورد ظرفيت نيروهاي امنيتي افغانستان نميتواند چيزي بگويد اما در خروج نيروهاي خارجي از افغانستان بايد با احتياط عمل شود.

وي افزود: نظر به اين حقيقت نميتوانيم بگوييم که نيروهاي افغانستان تا چه حد موفق به تامين امنيت کشورشان خواهند بود و با چه سرعت قادر به گرفتن مسووليتهاي امنيتيشان خواهند بود. اما تاکيد کرد که در خروج نيروهاي آموزشي از افغانستان بايد بدون عجله و محتاطانه عمل شود.

اين گفتههاي وزير دفاع آلمان در حالي مطرح ميشود که ماموريت جنگي نيروهاي خارجي تا پايان سال جاري ميلادي در افغانستان پايان يافته و قرار است شماري از اين نيروها زير نام حمايت قاطع، تنها به آموزش و مشورهدهي نيروهاي افغانستان پس از ختم اين ماموريت بپردازند.

آلمان يکي از کشورهاي کمککننده در يک دههي اخير در افغانستان است و همچنان نيروهاي اين کشور تا کنون در شمال افغانستان، در چارچوب آيساف مصروف فعاليتهاي نظامي در برابر تهديدهاي هراسافگنانه بودند.

 

انتظار تلخ

براي تکميل حکومتکابينهي حکومت وحدت ملي تاهنوز هم در کورهي اختلافها برسر تقسيم قدرت در حال سوختن و پختن است و مردم همه روزه بهاي نابسامانيها را که بخشي از آن از نبود مسوولان اصلي نهادهاي حکومتي برميخيزد، با خون خويش ميپردازند.

به نظر ميرسد نگراني و اضطراب، تشويش و استرس و ترس و هراسهايي که را مسوولان دولت وحدت ملي در مدت زمان پيش از اعلام نتيجهي نهايي انتخابات و محدودهي زماني پس از آن که به رايزنيها در خصوص تشکيل کابينه اختصاص يافته است، نصيب مردم افغانستان نمودند؛ به هيچ وجه بخشودني و قابل توجيه نيست. جدا از اينکه مقصر اين وضعيت کيست و عاملان اصلي به وجود آوردن چنين حالتي چه کساني ميباشند، قدر مسلم اين است که نزديک به يکسال است که لقمههاي دهان ساکنان اين سرزمين تلختر از پيش شده و حکومتداري به يک نمايش نازيبا مبدل شده است.

شش ماه تمام ذکر لب هر شهروند اين بود که نتيجهي انتخابات چه شد و سرنوشت کشور به کجا خواهد انجاميد؟ فرجام کار چه خواهد شد و ثمرهي رأي آنان چه خواهد بود؟

اين پرسشها پاسخ منطقي و قابل قبولي نيافتند و بالاخره کشمکشها روي کسب قدرت به جايي انجاميد که مردم به مرگ گرفته شده و به تب راضي شدند. تا هنوز استرس ناشي از نتيجهي انتخابات به خوبي خاتمه نيافته بود که نگراني ديگري در افکارعمومي خلق شد و آن چگونگي تشکيل کابينه و تقسيم قدرت ميان دو جناح درگير در فصل انتخابات بود.

پاسخ سران حکومتي اما به اين نگرانيها تنها دعوت به آرامش و اطمينان از عدم وجود اختلاف برسر تشکيل کابينه بود و تأخير آن را نيز با دقت روي انتخاب مهرههاي کارآمد و شايسته توجيه کردند؛ چيزيکه براي شهروندان به هيچ وجه قابل پذيرش نبوده و همگي بر اختلافهاي موجود برسر کسب قدرت واقف اند.

عدم توفيق بر تشکيل کابينه در زمان معين، فرصتهاي زيادي را جهت جلب افکارعمومي و راه اندازي برنامههاي جدي، جامع و سريع از دست حکومت ربود و اما مسوولان حکومتي به جاي اعتراف برناکاميهاي شان و عذرخواهي از محضر ملتي که به پاي کمکاريهاي آنان ميسوزند، گاهي با لاف و بلوفهاي سياسي دست يازيده و زماني هم نمايش سرد همدلي را اجرا ميکنند.

به هرصورت، به نظر ميرسد وقت آن رسيده است تا سران حکومتي در سازگاري با سياستهاي اعلاني شان در فصل انتخابات و مبارزات انتخاباتي، زجر روا داشته شده بر مردم را در مدت کمتر از يک سال اخير پاسخ مناسب داده و قدري از قدرتطلبيهاي انحصاري و بازيهاي بي مزه شان بکاهند. بسيار مطلوب خواهد بود تا در ازاي ناکارآمديهاي موجود، بسان دولتمردان مردمي اعتراف نموده و از مردم عذرخواهي کنند. از سوي ديگر لازم است تا براي اداي دين شان در برابر مردم، وحدت واقعي را تجسم نموده و در قالب حکومت با تشکيلات کامل آن ريخته و حرکت نويني را آغاز نمايند.

غيرنظاميان،

پيش‏ مرگان تروريزم و بهاي مذاکرات ناکام صلح

علي سينا

افزايش حملات انتحاري، انفجارهاي ماين کنارجاده، جنگ‏هاي فرسايشي، حملههاي کور نظاميان غربي و... بيش‏تر از پيش جان غيرنظاميان را بازستانده و در اين اواخر ميزان تلفات غيرنظاميان در ولايتهاي مختلف کشور افزايش مضاعفي داشت. حمله به اهداف غيرنظامي و آماج قرار دادن مراکز غير نظامي از سوي مخالفان مسلح و حملههاي کور نظاميان خارجي در برخي از ولايتهاي کشور، همگي از جمله مواردي اند که غيرنظاميان را قرباني ميکند.

اين درحالي است که سازمانهاي حقوق بشري و بينالمللي اين عملکردها را نوعي جنايت بشري خوانده و دولتمردان کشور نيز به جز رجزخواني تاکنون کاري در خصوص مهار اين حملهها انجام نداده اند. رييس جمهورغني در تازهترين اظهارات خود گفته است که هرگز تسليم تروريزم نميشويم و پيش از آن نيز به تأمين امنيت به هر قيمتي تصريح نموده بود.

حقيقت اين است که هرگونه عمل  سازماندهي شده، غيرقابل پيش‏ بيني و هراس آوري که به منظور هدف قراردادن غيرنظامي طراحي شده باشد، عمل تروريستي به حساب ميآيد. لذا ميتوان اين رويکرد مخالفان مسلح را نوعي حرکت تروريستي دانست که منجر به انزجار بيش از پيش مردم از آنان خواهد شد.

اما اين تنها مخالفان مسلح نيست که جان غيرنظاميان  را مي‏ گيرد. بارها اتفاق افتاده است که نظاميان خارجي که پيش از اين در چهارچوب ناتو و آيساف مسئوليت تأمين امنيت را داشتند  و اکنون در قالب پيمان امنيتي مشغول فعاليت اند نيز دست به کشتن افراد بيگناه و غيرنظامي زده اند. کشته شدن پنج غير نظامي در حملهي هواپيماهاي بدون سرنشين امريکا در ولايت پروان نيز جزيي از اين موارد است که منجر به برافروختن خشم مردم  و نمايندگان پارلمان شده موجب ابراز واکنش آنان گرديد.

با اين وصف، ميزان کشتار غيرنظاميان از جانب مخالفان مسلح چشمگيرتر است. اين مسأله، نگراني نهادهاي ملي و مردمي را نيز برانگيخته و موجب شد تا بياعتمادي به حکومت و نهادهاي امنيتي و بخصوص رأس نظام سياسي کشور افزايش يافته و نسبت به آنان بدبين شوند.

هرچند مسئوليت اصلي رسالت اوليه‏ مسئولان امنيتي و دولتمردان افغانستان، حراست از حيات شهروندان و زندگي مردم غيرنظامي است، ولي برخي از مسؤلان امنيتي اين تغيير رويکرد را ناشي از ضعف مخالفان مسلح مي‏دانند.

«صديقي صديقي» سخنگوي وزارت امور داخله بارها براين امر اذعان نموده است که مخالفان مسلح از وارد شدن به صحنه‏ که جنگ رويارو عاجزند و اين امر موجب شده است تا آنان به انفجار، انتحار و حمله به اهداف غيرنظامي دست يازند. به باور وي، اين کار جز ايجاد وحشت و هراس در ميان مردم سود ديگري براي آنان نخواهد داشت.

نکتهي قابل تأمل اين است که تأکيد بر اجراي طرح‏هاي تروريستي از جانب مخالفان مسلح و حمايت قاطعانه‏ي آنان از سوي حلقههاي خارجي، سد بزرگي فراروي پروسه صلح و روند مذاکره به حساب مي‏آيد. اين همان چيزي است که  بارها مانع روي آوردن مهرههاي معروف مخالفان مسلح به پروسهي صلح گرديده است. دولت و حکومت افغانستان نيز به جاي ايجاد ميکانيزم موثر براي تحقق صلح، همواره دست نياز به سوي همان حلقههاي حامي خارجي دراز نموده و از سياست تضرع و يا دستکم سکوت در برابر آنان قرار گرفته است. به طوريکه نه به فاش کردن مستقيم هويت حاميان تروريزم در افغانستان پرداخته و نه هم قاطعانه با اين موج مبارزه کردهاند.

با اين وجود، چيزي که نبايد از نظر دور داشت و ضروري است تا در رأس خط مشي دولت افغانستان قرار گيرد اين است که نبايد اجازه دهند تا بازي مبارزه با تروريزم در افغانستان بيش از اين غيرنظاميان را قرباني سازد. زيرا گمانه‏هايي وجود دارد که ممکن است آتش جنگ افغانستان به وضعيت نيمه افروخته باقي مانده و اين امر بهانهاي جهت حضور مستمر و دوامدار نظاميان غربي در کشور باشد.

اين مسأله باعث خواهد شد که پتانسيل نيمه فعال تحرکاتي که تحت نام تروريزم تعريف مي‏شود در افغانستان باقي بماند تا زمينه‏ و بهانه‏ي حضور نظاميان غربي در کشور موجود باشد و از سويي هم نيروهاي امنيتي افغانستان داراي توانمندي کامل و کافي نشوند.

بنابراين، قاطعيت بيشتري در سطح حکومت افغانستان لازم است تا ميکانيزم منطقي مذاکرات صلح را طرح و پيگري نمايد، حاميان بين‏المللياش را متقاعد سازد که مردم افغانستان نبايد بيش از اين به عنوان پيش‏مرگان تروريزم و بها قرار گيرند؛ پديده‏اي که در سطح جهاني از سوي قدرت‏هاي سلطه‏گر به تعريف گرفته شده و بهانه‏اي براي حضور و نفوذ در نقاط مختلف دنيا قرار مي‏گيرد. بايد به مراکز اصلي صدور تروريزم فشار لازم وارد شده و تفکر انفجار و انتحار محو گردد. در غير آن صورت اين سريال خونين خاتمه نخواهد يافت و معلوم نيست که مردم افغانستان چه بهاي سنگيني را بابت آن خواهند پرداخت.

رابطهي فرهنگ

با قانون و امنيت اجتماعي رابطهي فرهنگ با قانون و امنيت اجتماعي

دولت که مساوي قانون است در تمام مراحل سه گانهي توليد، اجرا و قضاوت خود بايد فرهنگ را مد نظر قرار دهد .

اجراي قانون در سطح وسيع و مطلوب فقط با فرهنگسازي آن مقدور است، بستر جامعه، انتظار نگاه و برخورد فرهنگي از دولت دارد.

فرهنگسازي و ساخت بستر فرهنگي مطلوب، راه بهينهي اجراي قانون در جامعه است.

در مهندسي سياسي هيچ جزئي نميتواند خود را مستقل از بستر فرهنگي کل بداند.

فرهنگ ضامن کارآمدي نظام سياسي و نهاد دولت است از همين روي در جامعهي مطلوب هر اساسي بايد داراي يک زمينهي فرهنگي باشد يعني قبل از عملياتي شدن هر طرحي بايد بستر فرهنگي آن عملياتي شود در غير اينصورت مخرب خواهد بود .

اگر سياست بهطور کامل و ساختار اصيل خود پياده شود اما فاقد اصل و بستر فرهنگ باشد آن سياست و ساختار اجرايي مطلوب نخواهد شد چون سياست در حضور اجتماع و شناخت هويت آن و نيز مفاهيم مرتبط با آن معنا پيدا ميکند .

از آنجا که انسان موجودي است اجتماعي و اجتماع فرهنگ مدار است پس انسان موجودي است فرهنگي، لذا سياست بايد براي خود، انسان را موجودي فرهنگي تعريف و آن را توجه ساختاري نمايد.

فرهنگ و امنيت اجتماعي

يکي ديگر از راه آوردهاي مديريت فرهنگ، اجرايي شدن اصل امنيت اجتماعي است. اينکه گفته شود دولت با اجبار فيزيکي و قوه قهريه محض ميتواند امنيت اجتماعي را بهطور کامل برقرار کند گفتهاي نسنجيده و غير کارشناسي است.

دولت بايد با استفاده از اجبار فيزيکي، امنيت اجتماعي را بدون ملاحظهي هيچ سازشي برقرار نمايد و حقوق شهروند و اربابيت ملت را در صدر امور قرار دهد، اما صرف اعمال قانون و اجبار فيزيکي، امنيت اجتماعي را فقط در قلمرو محافظت شده تامين ميکند و بيرون از آن قلمرو و حرکت از مرکز به حاشيه از شدت امنيت ميکاهد. مکانها و موقعيتهايي وجود دارد که نيروي تامين امنيت اجتماعي نميتواند در آنجا حضوري به مانند مرکز داشته باشد. لذا در اين راستا وظيفهي دولت است که اين امر را به جامعه آموزش بدهد که تامين امنيت اجتماعي از سوي دولت نبايد باعث مرگ مسئوليت افراد در قبال توجه به امنيت خودشان شود و ضمن تامين امنيت اجتماعي، بصيرت، خردورزي و احتياط را بسترسازي فرهنگي کند که در صورت عدم دروني شدن چنين مفاهيمي امنيت اجتماعي هرگز به شکل مطلوب جاري نخواهد شد .

طبق اثبات علمي روانشناسي برتر، اگر دولت آموزش بصيرت وخردورزي ندهد، صرف تامين امنيت اجتماعي توسط دولت بدون مشارکت فرهنگ، باعث مرگ خردورزي و گسست در خانواده و پيامدهاي سوء آن ميشود که در طولاني مدت آثار ماندگاري بر نظام فرهنگي و ژنتيک افراد خواهد گذاشت که در نسل بعد بهصورت پايدار و همراه با انتظارات نامعقول و تعريف نشده براي نظام حاکم در ميآيد يعني بين نسل جديد و مديريت تعريف شدهي دولت و حتي حکومت شکلي از بيگانگي ايجاد ميشود بي بند و باري حاکم بر جوامع سکولار نتيجهي واگذاري امنيت به دولت بدون نگرش فرهنگي و ملازمت نظام فرهنگ پرداز ميباشد.

 

منبع: حسن امرائي/ مهندسي سياست

شبها با دندان مصنوعي نخوابيد

هميشه اين تصور وجود دارد که هواي آلوده يا سيگرت باعث آسيب ريهها ميشود، اما شايد برايتان تعجب آور باشد که بدانيد خوابيدن با دندان مصنوعي نيز ميتواند سلامت ريهها را به خطر بياندازد.

اخيرا محققان جاپاني به اين نتيجه رسيده اند که خوابيدن با دندان مصنوعي، خطر ابتلا به پنوموني يا ذات الريه را افزايش ميدهد. به همين دليل متخصصان توصيه ميکنند شبها با دندان مصنوعي نخوابيد، چون به سلامت ريهها آسيب ميزند.

نتايج اين پژوهش نشان ميدهد که نگه داشتن پروتز دنداني متحرک يا همان دندان مصنوعي در طول شب در دهان ميتواند خطر ابتلا به التهاب ريه را دو برابر کند.

به عقيده محققان دانشگاه Nihon جاپان، افرادي که شبها با دندان مصنوعي ميخوابند، سلامت ريههايشان را به خطر مياندازند.

اين محققان روي 524 سالمند حدودا 88 ساله که از دندان مصنوعي استفاده ميکردند، بررسيهايي انجام داده و به اين نتيجه رسيدند که خطر ابتلا به ذاتالريه در بين اين سالمندان به مراتب بيشتر از افرادي است که شبها دندانهاي خود را از دهان خارج ميکنند.

محققان به اين نتيجه رسيدند خطر ابتلا به ذات الريه در بين افرادي که شبها، دندانهاي خود را خارج نميکنند و مشکل بلع غذا دارند دو برابر بيشتر است

محققان به مدت سه سال وضعيت سلامت عمومي و بهداشت دهان و دندان داوطلبها را مورد بررسي قرار دادند.

در طول اين مدت 48 مورد ذاتالريه مشاهده شد که از بين آنها متاسفانه 28 مورد بستري و 20 مورد منجر به مرگ گزارش شد.

محققان به اين نتيجه رسيدند خطر ابتلا به ذات الريه در بين افرادي که شبها، دندانهاي خود را خارج نميکنند و مشکل بلع غذا دارند دو برابر بيشتر است.

نگه داشتن دندان مصنوعي در دهان در طول شب التهاب لثهها را افزايش داده و باعث رشد نوعي قارچ به نام «کانديدا آلبيکانس» ميشود که بدون شک شايعترين عامل ايجاد بيماري برفک دهان در انسان است.

ارتباط نمک

 با سردرد!

نتايج يک تحقيق جديد نشان ميدهد کاهش ميزان مصرف نمک ميتواند تا يکسوم احتمال ابتلا به سردرد را کاهش دهد.

در اين بررسي مشخص شد افراديکه ميزان نمک مصرفي خود را به سه گرم در روز کاهش ميدهند، کمتر سردرد ميگيرند. کارشناسان معتقدند کاهش ميزان مصرف نمک احتمال ابتلا به سردرد را پايين ميآورد زيرا به تنظيم فشارخون و فشار نبض (اختلاف بين فشار سيستوليک و دياستوليک) کمک ميکند. اين تاثير حتي در افراد سالم که فشارخون بالا ندارند نيز ديده ميشود.

در اين بررسي از 400 نفر درخواست شد به صورت اتفاقي از دو نوع رژيم يکي با ميزان چربي پايين و شامل ميوهها، سبزيجات و محصولات لبني کمچرب و ديگري رژيم غذايي غربي استفاده کنند. همچنين از آنان درخواست شد براي يک دوره مشخص 9 گرم نمک در طول روز مصرف کنند سپس اين ميزان به شش گرم و در پايان به سه گرم در روز کاهش يافت.

همچنين در پرسشنامههايي در مورد عوارض جانبي همچون سردرد، نفخ معده، خشکي دهان، تشنگي بيش از حد، خستگي، سردردهاي خفيف و حالت تهوع سوالاتي ازاين افراد پرسيده شد. متخصصان اين مطالعه مشاهده کردند کاهش ميزان نمک مصرفي از 9 گرم به سه گرم در روز ميزان ابتلا به سردرد را تا 31 درصد پايين ميآورد.

به گزارش روزنامه ديلي ميل، به گفتهي متخصصان به همين دليل به افراد توصيه ميشود به منظور آنکه کمتر دچار سردرد شوند ميزان نمک مصرفي روزانه را کاهش دهند.

مردها بيشتر کار احمقانه ميکنند يا زنها؟

مردها چون بيشتر از زنها اهل ريسک کردن هستند مدال طلاي کارهاي احمقانه کردن را هم به دست آورده اند.

مردها نسبت به زنها حاضر به ريسک بيشتري هستند. آنها بيشتر برايشان حادثه پيش ميآيد، بيشتر صدمه ميبينند و در کل زودتر از زنها جان خود را از دست ميدهند. اکنون يک تحقيق علمي نظريه «حماقت مردها» را تاييد ميکند.

محققان بريتانيايي بهتازگي حساب کردهاند که اکثر افراديکه «جايزه داروين» را دريافت ميکنند، مرد هستند. اين نتيجهي پژوهش محققاني از موسسه پزشکي شهر نيوکاسل در بريتانياست. آنها نتيجه تحقيق خود را در نشريه BritishMedicalJournal منتشر کردند.

جايزه داروين چيست و به چه کساني تعلق ميگيرد؟

جايزه داروين (TheDarwinAward) به کساني داده ميشود که به دليل حماقت خود را نابود ميکنند و جان خود را از دست ميدهند. به همين خاطر اين جايزه پس از مرگ اين افراد به آنها اهدا ميشود. براي مثال دزديکه قصد داشت يک طناب فولادي از آسانسور بدزدد، خود زير آن آسانسور گير افتاد و جان خود را از دست داد.

اين جايزه از سال 1994 اهدا ميشود. نام اين جايزه بر گرفته از چارلز داروين (باني نظريه تکامل) است. بنا بر جايزه داروين کسانيکه از روي حماقت خود را نابود ميکنند، ژن انسانها را «پاکسازي» ميکنند و خود به دست خود از اين دنيا ميروند.

محققان 318 نفر که بين سالهاي 1995 و 2014 جايزه داروين را دريافت کرده بودند، مورد بررسي قرار دادند. آنها مشاهده کردند که از اين 318 نفر تنها 36 نفر زن هستند.

نتايج پژوهش آنها نظريه «مرد احمق» را تاييد کرد. بنابر اين نظريه، دليل آمادگي بالاي مردها براي انجام کارهايي با ريسک بالا و همچنين ميزان مرگ و مير بالاي آنها در حوادث، نشان ميدهد که ميزان حماقت مردها بيشتر است و بيش از زنها کارهاي احمقانه ميکنند.

اما محققان همچنان ميافزايند که آنها عواملي چون مصرف الکل را در پژوهش خود در نظر نگرفتهاند. مصرف الکل در برخي از مرگهايي که به جايزه داروين ختم شدند، نقش مهمي داشته است.

پژوهشگران همچنان مينويسند که آمادگي مردها براي انجام کارهاي احمقانه از اين امر هم نشات ميگيرد که آنها علاقه به خودنمايي دارند و ميخواهند تواناييهاي خود را به ديگران نشان دهند.

نويسندگان اين مقاله علمي مينويسند که درست است که اين نتايج «خندهدار و عجيب و غريب» به نظر ميآيند، اما آنها از لحاظ علمي مورد بررسي قرار گرفتهاند و از طرف يک هيئت علمي تاييد شدهاند.

منبع: دويچه وله

غم خوردن اين جهان فاني هوساست

از هستي ما به نيستي يک نفساست

                                  نيکويي کن اگر ترا دست رساست

                                  کين عالم يادگار بسيار کساست

سنايي غزنوي

تشديد تنشهاي ديپلماتيک در خصوص تسليح اوکراين

به دنبال رأي موافق نمايندگان کنگره امريکا به قانون حمايت از آزادي اوکراين و اعمال تحريمهاي جديد عليه مسکو، روزنامه فرانسوي «لوموند» در گزارشي از بالا گرفتن و تشديد تنشهاي ديپلماتيک در خصوص تسليح اوکراين خبر داد.

«لوموند» طي گزارشي در اين خصوص نوشت: روسيه روز شنبه (21 قوس) و در آستانه ديدار «جان کري» و «سرگي لاوروف» وزراي امور خارجه امريکا و روسيه که روز گذشته در رم پايتخت ايتاليا برگزار شد، در واکنش به تصويب قانون اعمال تحريمهاي جديد عليه مسکو، تهديد به اتخاذ تدابير تلافيجويانه عليه امريکا کرد.

خشم روسيه پس از آن شدت گرفت که نمايندگان مجلس سنا و مجلس نمايندگان امريکا در کنگره اين کشور، به اتفاق به «قانون حمايت از آزادي اوکراين» که امکان اعمال تحريمهاي جديد عليه مسکو و ارائه سلاحهاي مرگبار به اوکراين را فراهم ميکند، رأي دادند.

«سرگي ريابکوف» معاون وزير امور خارجه روسيه در اظهاراتي در گفتوگو با خبرگزاري اينترفکس در اين خصوص اعلام کرد: «هيچ شکي در اين نيست که ما نميتوانيم اعمال تحريمهاي جديد عليه مسکو را که از احساسات ضدروسي نشأت ميگيرد، بيپاسخ بگذاريم

به گفتهي لوموند، اين رأي نخستين گام نمادين به نفع اوکراين محسوب ميشود که از ماهها پيش نااميدانه در تلاش براي متقاعد کردن متحدان خود براي فروش سلاح به نظاميانش بوده است.

لوموند در ادامه گزارش خود مدعي شد: البته بايد توجه داشته باشيم که رأي نمايندگان کنگره امريکا به اين معنا نيست که «باراک اوباما» رييسجمهور امريکا تصميم به تحويل چنين سلاحهايي به نظاميان اوکرايني دارد بلکه رييسجمهور امريکا تاکنون همواره ترجيح داده که اقدام به ارائه تجهيزات غيرمرگبار نظير رادارها، عينکهاي ديد در شب يا جليقههاي ضدگلوله به اوکراين کند.

روز سهشنبه گذشته در شرق اوکراين که به گفتهي سازمان ملل حدود 4 هزار و 634 نفر در جريان درگيريها در آن  کشته شدهاند، آتشبس اعلام شد.

مقامات اوکراين اخيرا به دلايل امنيتي انجام هرگونه پرواز به مقصد شهرهاي بزرگ نزديک به مناطق شرقي تحت کنترل حاميان مسکو را ممنوع اعلام کردهاند.

چندي پيش در شرق اوکراين يک فروند هواپيماي بوئينگ 777 متعلق به خطوط هوايي مالزي که از آمستردام به سمت کوالالامپور پرواز ميکرد، پس از شليک يک موشک زمين به هوا سقوط کرد.

مقامات اروپايي اعلام کردند که اطلاعات جعبه سياه پرواز MH17 نشان ميدهد که اين هواپيما توسط يک حمله موشکي منهدم شده است.

مقامات امريکايي تأکيد دارند که استقلالطلبان هوادار روسيه در شرق اوکراين مسوول سرنگوني اين هواپيماي مسافربري که حامل 298 مسافر بود، هستند.

آنها ميگويند احتمالا اين استقلالطلبان فکر کردهاند که اين يک هواپيماي اوکرايني است و آن را اشتباه گرفتهاند.

غرب همچنين روسيه را به تجهيز استقلالطلبان اوکراين به سلاحهايي از جمله موشکي که اين هواپيما را سرنگون کرده است، متهم کردهاند اما مسکو اين اتهام را رد ميکند و اوکراين را مسوول و مقصر اين اتفاق ميداند.

15 دسامبر، موعد جديد اعتراض در پاکستان

حزب تحريک انصاف روز جمعه با برپايي تجمع ضددولتي شهر کراچي را به تعطيلي کشاند؛ تجمع بعدي قرار است 15 دسامبر در شهر لاهور مرکز ايالت پنجاب برگزار و در مرحلهي آخر کل پاکستان به تعطيلي کشانده خواهد شد.

طبق اين گزارش عمرانخان به تقلب در انتخابات توسط دولت مرکزي اعتراض کرد اما در اين زمينه به حزب مردم که دولت ايالتي سند را در اختيار دارد و حزب متحده قومي موومنت که در کراچي مستقر است معترض نيست.

کراچي مرکز ايالت سند است و ارتباطي با ايالت پنجاب که حوزه نفوذ حزب مسلم ليگ شاخه نواز شريف(دولت مرکزي) ندارد بنابراين چرا عمران خان کراچي را براي برپايي تجمع اعتراضآميز خود انتخاب کرده است.

گزارشها نشان ميدهد حزب مردم و متحده قومي موومنت هيچ مزاحمتي براي برپايي تجمع ضد دولتي حزب تحريک انصاف به وجود نياوردند و اين امر نشان ميدهد احزاب مورد نظر با عمرانخان هماهنگ هستند.

کارشناسان سياسي عنوان ميکنند حزب مردم ميتواند مدعي شود که مي توانست با کمک پوليس از تظاهرات حزب تحريک انصاف جلوگيري کند اما با احترام گذاشتن به دموکراسي بر خلاف دولت از خشونت استفاده نکرد.

الطاف حسين رهبر حزب متحده قومي موومنت بعد از کشته شدن يکي از اعضاي اين حزب در شهر سيالکوت دولت را مسئول کشته شدن بائو نور دانست.

به گفتهي کارشناسان تيراندازي عضو حزب حاکم به حق نواز عضو حزب تحريک انصاف که منجر به کشته شدن وي شد موفقيت تجمع اعتراضآميز عمرانخان در شهر فيصلآباد را تضمين کرد حال اگر دوباره چنين اشتباهي در لاهور تکرار شود مخالفان تقويت شده و بر مواضع خود پافشاري ميکنند.

طبق نظر کارشناسان، مخالفان حزب مسلم ليگ شاخه نواز شريف(حزب حاکم) از اعضاي خود اين حزب هستند که با به وجود آوردن حوادثي چون حادثه فيصلآباد خسارت زيادي به اين حزب وارد ميکنند.

دهها هزار امريکايي معترض به نژادپرستي در امريکا

دهها هزار امريکايي در مناطق مختلف اين کشور عليه خشونت پوليس امريکا عليه مردم دست به تظاهرات زدند که بنا بر گزارش رسانهها تنها در نيويارک 60 هزار نفر در اين تظاهرات شرکت کردند.

دهها هزار نفر از مردم شهرهاي بزرگ امريکا از جمله واشنگتن، نيويارک و سانفرانسيسکو در اعتراض به خشونت پوليس عليه اقليتها و رنگينپوستان اين کشور تظاهرات برپا کردند.

پايگاه خبري اسپوتنيک روسيه در گزارشي با اشاره به اينکه معترضان در نيويارک، منهتن و مقابل مرکز پوليس اين شهر تظاهرات برپا کردند، گزارش کرد که بين 30 تا 50 هزار معترض امريکايي در خيابانهاي شهر نيويارک حضور دارند.

موج جديد اعترضات ضد نژادپرستي در امريکا پس از آن آغاز شد که دادگاهي در نيويارک پوليس قاتل «اريک گارنر» دستفروش سياه پوست را تبرئه کرد.

اين درحالي است که فيلم لحظه کشته شدن گارنر توسط اين پوليس موجي از خشم را در ميان امريکاييها به ويژه سياهپوستان برانگيخت. پوليس امريکايي با حلقه کردن دست خود گارنر را به زمين مياندازد و درحالي که وي که مبتلا به بيماري آسم بود ميگفت: نميتوانم نفس بکشم، پوليس امريکايي حاضر به رها کردن او نبود. گارنر در نهايت در شفاخانه جان خود را از دست داد.

علاوه براين معترضان در بوستون امريکا نيز تظاهرات برپا کردند و خواستار پايان خشونت پوليس عليه شهروندان در خيابانهاي امريکا شدند.

 خبرنگار تلويزيون اسکاي نيوز هم در گزارشي از نيوياورک تعداد معترضان را تا 60 هزار نفر برآورد کرد و آنرا بزرگترين تظاهرات از زمان آغاز اعتراضات ضد نژادپرستي در فرگوسن در تابستان امسال اعلام کرد.

همچنين راشاتودي هم خبر داده که بيش از 400 نفر از اهالي ايالت ميسوري و شهر فرگوسن به نيويورک آمدهاند تا اعتراض خود را اعلام کنند.

پوليس نيويارک براي مقابله با معترضان در مناطق مختلف اين شهر اقدام به نصب موانع کرده تا معترضان را مهار کند.

وضعيت کار

در قرن 21سازمانهاي امروزي از سه گروه مختلف مردم تشکيل شده اند که هرکدام از آنها انتظارات متفاوتي دارند و شيوه مديريت بر آنها فرق ميکند. آنها از حقوق مختلفي برخوردارند و به اشکال مختلف سازماندهي ميشوند.

گروه اول را متخصصان، تکنسينها و مديران صاحب صلاحيتي تشکيل ميدهند که وجودشان براي سازمان ضروري است. آنها حامل دانش سازماني هستند که سازمان را از همتايانش متمايز ميسازد، به طوريکه اگر آنها از دست بروند، سازمان هم از دست خواهدرفت. بنابراين، ازنظر سازمان آنها ارزشمندند و بايد باشند و جايگزين کردنشان دشوار است. سازمانها با دادن سکههاي طلا، حقوقهاي بالا، منافع حاشيهاي و موترهاي گرانقيمت آنها را بيش از پيش به خود نزديک ميکنند. درعوض از آنها انتظار ميرود به سختي و با طي مسافتهاي طولاني کار کنند و تعهد و انعطاف پذيري داشته باشند. 40 يا 45 ساعت کار در هفته براي اين گروه نيست، معدودي از آنها از تمام مرخصي استحقاقي خود استفاده ميکنند، و يا پيش از آنکه شب شود، خانه و خانواده خود را ميبينند. از آنها انتظار ميرود کارها را مطابق تمايل سازمان انجام دهند و درعوض، بيش از پيش حقوق خوب دريافت دارند. درنيتجه اين وضع، آنها ازنظر سازمان، گران قيمتاند و تعدادشان نيز کم است.

گروه دوم، پيمانکاراني هستند که با سازمان قرارداد ميبندند تا کارها را انجام دهند. اين گروه هم از افراد و هم از سازمان تشکيل شده اند. منظور از افراد يادشده، کارکنان متخصص يا تکنسينهاي مستقلي هستند که بسياري از آنها در گذشته از مستخدمان اصلي سازمان بوده اند و نقش خود را در هسته اصلي ايفا کرده اند و اکنون ترجيح داده اند که جزو کارکنان مستقل باشند. منظور از سازمانها هم سازمانهايي هستند که از سازمانهاي اصلي کوچکترند، ولي با وجود اين، هستهها و پيمانکاران فرعي خاص خود را دارند. آنها در قبال نتيجهاي که به دست ميآورند، پول ميگيرند و نه به ازاي مدت زماني که صرف ميکنند، آنها حقالزحمه دريافت ميدارند نه حقوق. پيامد اين وضع واجد اهميت است به اين معنا که سازمان مرکزي ميتواند کنترل خود را فقط ازطريق بررسي نتايج اعمال کند و نه ازطريق بررسي روشها، گروه سوم، نيروي کار انعطاف پذير يا کليه کارگران پاره وقت و موقتي هستند که رشد يابندهترين بخش عرضه اشتغال را تشکيل ميدهند.

اين افراد، همان بازار کارند، بازاري که کارفرمايان آن طور که دوست دارند و هنگامي که نياز دارند وارد آن ميشوند، تا هرچقدر که ميتوانند پول کمتري بابت آن بپردازند (که البته اين فلسفه کوته بينانه است.)

گرانترين بايسکل دنيا

شرکت انگليسي «گلد جيني» بايسکلي را عرضه کرده که با طلاي 24 قيراطي ساخته شده است.

قيمت گرانترين بايسکل جهان حدود 400 هزار دالر است. تمام قطعات اين بايسکل از جمله زنجير آن طلاکاري شده و با قطعات برليان زينت داده شده است.

زين دوچرخه با چرم جير کمياب و گرانقيمت داراي مارک «سان مارکو» پوشانده شده است. شرکت انگليسي «گلدجيني» به توليد هداياي اختصاصي و ارزنده با استفاده از طلا و سنگهاي گرانقيمت اشتغال دارد.

فيسبوک يک زن را روانه زندان کرد

يک زن انگليسي براي يک پست فيس بوکي مرتبط با تروريزم زنداني شد.

رونا خان که مادر شش فرزند است به جرم تبليغ براي تروريزم، به پنج سال و سه ماه زندان محکوم شده است.

اين زن که در شهر لوتون، نزديک لندن زندگي ميکند، اتهام «تحريک به فعاليت تروريستي» را پذيرفته است.

وي تصوير يک جليقهي انتحاري را در صفحه فيسبوک خود منتشر کرده و ناخواسته جزييات يک مسير ورود به سوريه را در اختيار يک پوليس مخفي گذاشته بود.

در جريان محاکمه در دادگاه کينگستون گفته شد که پوليس تصاويري پيدا کرده که در آنها فرزندان رونا خان تفنگ و شمشير به دست ديده ميشوند.

قاضي پيتر برتز در اين خصوص گفت: منصفانهترين برداشت از اين تصاوير آن است که خانم خان قصد داشته ديگران را به افراطگرايي تشويق کند.

به گزارش بيبيسي، در دادگاه گفته شده که در سپتامبر 2013 خانم خان مقالهاي را با عنوان «بزرگکردن فرزندان مجاهد» در صفحه فيسبوکش بازنشر کرده که مخاطبش مادران مسلمان بودهاند. قاضي گفته اين مطلب حاوي «راهنماي تشويق زنان براي پيشبرد جهاد» بوده است.

خان همچنين در يک وبسايت بسيار افراطي پيغامي منتشر کرده و گفته آرزو ميکند فرزندانش روزي مجاهد شوند.

 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
سخن جدید
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    سایت سخن جدید از نظر تغییرات ظاهری چگونه است؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 487
  • کل نظرات : 4
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 34
  • آی پی دیروز : 10
  • بازدید امروز : 347
  • باردید دیروز : 18
  • گوگل امروز : 2
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 511
  • بازدید ماه : 875
  • بازدید سال : 3,711
  • بازدید کلی : 84,230