دستگاه های سیاسی و رسانهای غرب که پیوند خوبی با صهیونیستها دارند، با تصویرسازی جعلی از اسلام تنها به تخریب وجههی اسلام نمیپردازند، بلکه شهروندان خود را نیز قربانی چنین تصویرسازیها و بلکه بازیهای رسانهای میکنند.
یکی از برنامه هایی که غرب همواره در قبال دنیای اسلام داشته، ارائه تصویری نادرست از اسلام جهت ایجاد ترس و هراس در مردم جوامع غربی از دین خاتم بوده است و در این زمینه اقدامات طولانی مدتی را انجام داده است، از جمله سرمایهگذاری روی گرایشات افراطی در دنیای اسلام و تأسیس گروههای افراطی که تنها از طریق کشتار اهداف خود را جلو میبرند. نمونهی این موضوع را می توان در مورد وهابیت، القاعده و داعش مشاهده کرد. امروزه داعش نماد چنین برنامهریزی غربی- صهیونیستی و همراهان مرتجع عربی آنان است و اقدامات تکفیری و وحشیانهی این گروه سبب بهره برداری سوء غرب در جهت پروژه اسلامهراسی شده است.
متأسفانه اقدامهای قاطعانه و روشنگرانه در جهان اسلام علیه چنین رویکردهای اسلام ستیزانه نیز اندک بوده و اگر از سوی کشورهای محدود و انگشتشماری چنین حرکتهایی صورت گرفته است نیز با همراهی و هماهنگی سایر کشورهای دنیای اسلام مواجه نشده است. هرچند هرگونه اقدامی درا ین راستا، خالی از تأثیر نخواهد بود.
یکی از اقدامات منطقی، معقول و موثری که در پی رخداد اسلام سیتزانه در فرانسه صورت گرفت، تدوین و انتشار نامهای بود که از جانب رهبر انقلاب اسلامی ایران؛ آیت الله خامنهای صورت گرفت. در این نامه با صراحت تمام و با لحن صادقانه از واقعیتهایی سخن گفته شده است که در رفتار سیاسی و دیپلماسی امروز غرب به شدت مشاهده میشود.
نامه که مخاطب اصلی آن جوانان اروپایی و امریکایی است، در ابتدا موضوع بحث را مشخص میگرداند: «سخن من با شما دربارهی اسلام است و بطور خاص دربارهی تصویر و چهرهای که از اسلام به شما ارائه میگردد.» پس از این، نامه به یک شگرد کهنه و در عین حال مکرر که امروز علیه اسلام بهکار گرفته میشود، اشاره مینماید: «تحریک احساس رعب و نفرت و بهرهگیری از آن، متأسفانه سابقهای طولانی در تاریخ سیاسی غرب دارد» نامه سپس بدون آنکه به تطویل بگراید و یا درصدد بیان فهرستها و جزئیات باشد به موضوعاتی اشاره میکند که در خود غرب بهطور مکرر و البته با تأخیر به آن اعتراف شده است: «تاریخ اروپا و امریکا از بردهداری شرمسار است، از دوره استعمار سرافکنده است، از ستم بر رنگینپوستان و غیر مسیحیان خجل است. محققین و مورخین شما از خونریزیهایی که بنام مذهب بین کاتولیک و پروتستان یا به اسم ملیت و قومیت در جنگهای اول و دوم جهانی صورت گرفته، عمیقاً ابراز سرافکندگی میکنند» در واقع در این بخش از نامه از یک طرف به سیستماتیک بودن جریان «القاء هراس علیه اسلام» اشاره شده و تصادفی تلقی کردن آن مردود شمرده شده و از طرف دیگر با ظرافت زیاد این جریان را افشا کرده و به جوانان یادآور میشوند این شگرد و روند همان روندی است که امروز در خود غرب مقالات زیادی علیه آن منتشر گردیده و اسناد فراوان آن منتشر گردیده است البته با تأخیری چند ده ساله! در این نامه به ناموجه بودن این تأخیر و مسئولیت امروزی برای افشای این روند به اختصار اشاره گردیده است: «از روشنفکران خود بپرسید چرا وجدان عمومی در غرب باید همیشه با تأخیری چند ده ساله و گاهی چند صد ساله بیدار و آگاه شود» و «چرا در موضوع مهمی همچون شیوه برخورد با فرهنگ و اندیشه اسلامی از شکلگیری آگاهی عمومی جلوگیری میشود؟»
در این نامه به چرایی ترویج اسلامهراسی توسط قدرتهای غربی به خوبی اشاره شده است. نامه فلسفهی ایجاد موج تقابلی علیه اسلام را مورد اشاره قرار میدهد و جوانان را دعوت به کاوش در این مورد میکند: «مگر چه معانی و ارزشهایی در اسلام، مزاحم برنامه قدرتهای بزرگ است و چه منافعی در سایه تصویرسازی غلط از اسلام تأمین میگردد؟» در واقع نامه به این نکته اشاره میکند که ملتها نه تنها نباید با موج اسلام ستیزی همراهی کنند بلکه باید گریبان اسلامستیزان را بگیرند و انگیزههای غیر اعلامی آنها را دریابند. در بخش دیگری از نامه از جوانان خواسته شده که از به دام افتادن اجتناب نمایند: «اجازه ندهید با چهرهپردازیهای موهن و سخیف، بین شما و واقعیت سد عاطفی و احساسی ایجاد کنند و امکان داوری بیطرفانه را از شما سلب کنند»، «هر یک از شما میتواند به قصد روشنگری خود و محیط پیرامونش پلی از اندیشه و انصاف بر روی آن شکافها بسازد» و «تلاش در جهت یافتن پاسخ این پرسشها، فرصت مغتنمی را برای کشف حقیقتهای نو پیشروی شما قرار میدهد».
در چنین وضعیتی، مراجعه به اصل اسلام و دستورهای ناب آن راه اصلی نجات از چنگال اسلامهراسی در غرب است. همانگونه که در این نامه آمده است: « در واکنش به سیل پیشداوریها و تبلیغات منفی، سعی کنید شناختی مستقیم و بیواسطه از این دین به دست آورید. منطق سلیم اقتضاء میکند که لااقل بدانید آنچه شما را از آن میگریزانند و میترسانند، چیست و چه ماهیّتی دارد. من اصرار نمیکنم که برداشت من یا هر تلقّی دیگری از اسلام را بپذیرید بلکه میگویم اجازه ندهید این واقعیّت پویا و اثرگذار در دنیای امروز، با اغراض و اهداف آلوده به شما شناسانده شود. اجازه ندهید ریاکارانه، تروریستهای تحت استخدام خود را به عنوان نمایندگان اسلام به شما معرفی کنند. اسلام را از طریق منابع اصیل و مآخذ دست اوّل آن بشناسید. با اسلام از طریق قرآن و زندگی پیامبر بزرگ آن(ص) آشنا شوید.»
ارسال نظر برای این مطلب
درباره ما
سخن جدید
اطلاعات کاربری
نویسندگان
لینک دوستان
نظرسنجی
سایت سخن جدید از نظر تغییرات ظاهری چگونه است؟
آمار سایت