12 سال ناکامی روند صلح و مذاکره با طالبان در افغانستان، صلح را به یک امر آرمانی تبدیل کرده و کمتر کسی باور دارد که این کشور روزی به این آرزوی دیرینه دست یابد.
پرسش اصلی این است که چه چالشهایی فراروی صلح در افغانستان وجود دارد که از رسیدن به این هدف مقدس و انسانی جلوگیری میکند و چه راهکارهایی را باید برای رسیدن به این امر آرمانی در افغانستان باید انجام داد؟
حامدکرزی، رییس جمهور سابق، امریکا و پاکستان را مانع اصلی در روند مذاکره و مصالحه با طالبان عنوان میکرد و اذعان داشت، تا زمانیکه امریکا و پاکستان نخواهد، صلح در افغانستان امری دست نیافتی است.
وی عدم امضای پیمان بدون قید شرط امنیتی با آمریکا را یکی از شرایط صلح در افغانستان از جانب امریکا میدانست که دولت وی آنرا امضا نکرد.
همچنین، کرزی در آخرین بیانیه خداحافظی با کارمندان دولت گفت: شرط اصلی پاکستان در مذاکره با طالبان به رسمیت شناختن خط دیورند و اتخاذ سیاست خارجی همسو با این کشور است.
اکنون که دولت وحدت ملی پیمان امنیتی را به دلخواه امریکا امضا کرده است، آیا باز هم امریکا به عنوان سدی در برابر صلح و مذاکره با طالبان قرار دارد؟ آیا پاکستان به اهدافی که کرزی به آن اشاره کرده بود، رسیده است؟ و چه چالش های فراروی صلح در کشور وجود دارد. چالشهای داخلی فراروی صلح در افغانستان
در حال حاضر، میتوان چالشها را به دو دسته داخلی و خارجی تقسیم بندی کرد، یکی از چالشهایی که دولت وحدت ملی در داخل افغانستان با آن مواجه است و دیگری چالشهای خارجی است که طالبان و کشورهای ذی نفوذ فراروی صلح ایجاد کردهاند.
در افغانستان دیدگاه واحدی نسبت به صلح، چه در میان دولت وحدت ملی و چه در میان اپوزیسیون، جامعه مدنی و احزاب جهادی وجود ندارد.
لذا اجماع بر سر چگونگی مذاکرات با طالبان و جایگاه آنان در دولت وحدت ملی بعید به نظر میرسد و فراتر از آن، تاکنون روشن نیست که طالبان موضع خود را در مورد قانون اساسی تغییر خواهد داد یا خیر و یا بر تعدیل آن همچنان تأکید خواهند کرد.
از طرف دیگر، مجاهدین و رهبران جهادی که سالها با طالبان جنگیدهاند، مانند جنرال «عبدالرشید دوستم»، معاون اول ریاست جمهوری معتقد است که از راه نظامی میتوان طالبان را مقهور ساخت.
چالشهای خارجی فراروی صلح در افغانستان
نزدیکی افغانستان به هند و رقابت پاکستان با این کشور و همچنین دیدگاه پاکستان به افغانستان به عنوان «ضربهگیر» باعث شده است که روند صلح و مذاکره را حداقل تحت تأثیر خود قرار دهد و به عنوان چالشهای برون مرزی مطرح سازد.
طالبان از آنجایی که برای تأمین نیازهای اقتصادی و تامین نیروهای رزمی خود، نیاز به کمک کننده دارد، باعث شده است تا ابزار دست کشورهایی قرار گیرد که در مسایل افغانستان در جستجوی منافع خود هستند. از این جهت است که نمیتوانند مستقلانه در مورد صلح تصمیمگیری کنند.
همچنین، تاکنون روشن نیست که پاکستان به خواستههای خود که کرزی به آن اشاره کرده بود رسیده است یا خیر و اگر نرسیده است چگونه میتوان اطمینان کرد که پاکستان صادقانه در این وادی گام بر میدارد.
همچنین، مهمترین چالشی که فراروی صلح در افغانستان قرار دارد، عدم یک دستی طالبان و دیدگاه واحد آنان نسبت به صلح است، از این رو این پرسش همواره مطرح است که چه ضمانتی وجود دارد که طالبان در این بخش یک دست عمل کنند. زیرا اگر یک دست عمل نکنند، گروهکهای دیگر، طالبان همچنان به جنگ در این کشور ادامه خواهند داد و سرانجام «گوساله گاو خواهد شد.»
یکی از شرایطی که طالبان از گذشتههای دور تاکنون به عنوان پیش شرط صلح در افغانستان مطرح کرده، خروج کامل نظامیان خارجی از افغانستان است.
طالبان مسأله خروج کامل نظامیان خارجی و پذیرش قانون اساسی از سوی طالبان عمدهترین پیش شرط صلح است. اما «اشتون کارتر» وزیر دفاع جدید امریکا در اولین سفرش به افغانستان گفت: این کشور به دلیل نگرانی از حضور گروههایی چون طالبان داعش در مورد خروج کامل نظامیانش از افغانستان بازنگری خواهد کرد.
از طرف دیگر، تنها حضور نظامی آمریکا در افغانستان برای این کشور مطلوبیت ندارد بلکه نیاز است تا زمینه برای ادامه حضور و فعالیتهای بیرون مرزی داشته باشند که در این راستا هم طالبان و هم داعش میتوانند به عنوان پیش مرگ خوب عمل کنند.
طی 13 سال گذشته دولت افغانستان تلاش کرده است تا به صورت مستقیم، با طالبان به عنوان مخالفان مسلح و ناراضی وارد گفتوگو شود، اما تاکنون به این مهم دست نیافته است و با چالشهای فراوانی مواجه شده است. ایجاد دفتر طالبان در قطر، به نظر میرسید که بر مبنای استقلال خواهی طالبان راهاندازی شده بود. بنابراین ادامه راه گذشته به صلح منتهی نخواهد شد؛ زیرا ادامه این راه به معنای تکرار تجربه ناکام گذشته است.
اکنون تنها راه حل منطقی و عملی، بهبود روابط و صفر ساختن چالشها در روابط میان پاکستان و افغانستان است که باید در رأس اهداف دولت قرار گیرد. در صورت بهبود روابط افغانستان و پاکستان و رفع نگرانیهای پاکستان از ناحیه افغانستان، باعث خواهد شد تا پاکستان خود به این بازی دوگانه پایان دهد زیرا اتخاذ سیاست خارجی کشورها معطوف به اهداف است و در صورت دستیابی به اهداف، سیاست اتخاذ شده نیز مهار خواهد شد.
به نظر میرسد راهی که اکنون دولت وحدت ملی در پیش گرفته است، مبتنی بر همین منطق است. از این روست که پاکستان رابطه میان این کشور و افغانستان را در حال حاضر در بهترین سطح خوانده و گفته است: همکاری میان کابل و اسلامآباد در مبارزه با تروریزم معجزه خواهد کرد. این کشور از رضایت طالبان و شبکه حقانی برای مذاکره سخن گفته و اقدامات عملی را نیز در این خصوص روی دست گرفته است.
از این رو که خوشبینی پاکستان نسبت به صلح بیشتر شده است و دولت افغانستان نیز با اطمینان بیشتر از صلح صحبت میکند.
ارسال نظر برای این مطلب
درباره ما
سخن جدید
اطلاعات کاربری
نویسندگان
لینک دوستان
نظرسنجی
سایت سخن جدید از نظر تغییرات ظاهری چگونه است؟
آمار سایت