هولوکاست غزه !

هولوکاست غزه !

نويسنده: خليل العناني (فلسطيني)

اين روش‎ها درست مانند شيوه‎هاي نازي‎هاست که دولت آلمان در جنگ جهاني دوم عليه تمامي ملت‎هاي اروپايي به کار برد: محاصره حتي در مورد مواد غذايي و کالاهاي حياتي، بمباران منازل و محله‎ها و ساختمان‎ها و تخريب آن‎ها برسر ساکنان آن‎ها و ... آن‎چه که در اين چند روز گذشته اتفاق افتاد در واقع کشتار بي‌رحمانه و ددمنشانه‎اي در حق ملت ما در غزه بود و هيچ کس نمي‎داند که چقدر از مردم فلسطيني بايد کشته شوند تا مردم جهان به عمق فاجعه پي ببرند و عنوان و تعبيرمناسبي براي آن برگزينند.

کودکان از گرسنگي مي‎ميرند و عده‎اي نيز به خاطر عدم ارائه خدمات در شفاخانه‎ها به خاطر قطع برق در صف مرگ ايستاده اند. مادران غمگين و گريان از برادران خوني و قومي و ديني خود کمک مي‎طلبند اما کسي نيست به نداي آنان پاسخ دهد و به ياري وکمک آنان بشتابد. گويي ما در عصر يخبندان و انجماد عاطفه‎ها به سر مي‎بريم و ديگر کسي به فرياد کمک و اسغتاثه‌ي ديگران اعتنايي ندارد.

آن‎چه در غزه مي‎گذرد با موافقت و چراغ سبز امريکا صورت مي‎گيرد. حوادث غزه در مقابل چشم و گوش جهانيان به وقوع مي‌پيوندد، ولي به آن واکنش قابل توجهي نشان داده نمي‎شود در حالي‎که اگر يک صهيونيست با سنگ فلسطيني زخمي مي‎شد؛ براي آن جلسه تشکيل مي‎دادند.

امريکا و بسياري از کشورهاي اروپايي اسراييل را در مورد آغاز جنگ عليه لبنان و نابودي زيرساخت‎هاي اين کشور و ارتکاب جنايات در اين جنگ در سال 2006 به خصوص در مورد کشتار قانا تبرئه کردند. اين جنگ به خاطر ربودن دو سرباز اسراييلي صورت گرفت، ولي کسي به ربودن ده‎ها لبناني و صدها عرب و 11 هزار فلسطيني در بند صهيونيست‎ها اهميتي نمي‎دهد .

خون‎هاي عرب‎ها ديگر ارزشي ندارد و ديگران نيز آن را مباح مي‎دانند. اگربه يک نفر از اتباع امريکا و اسراييل و يا ديگر کشورها در نقطه‎اي از جهان  آسيبي برسد؛ در بوق و کرنا دميده مي‎شود و چه بزرگ‎نمايي که نمي‎شود .

گلدمايير روزي که مي شنيد يک فلسطيني به دنيا آمده است همان روز دچار غم اندوه و افسردگي مي‎شد و رابين آرزو مي‎کرد؛ روزي از خواب بيدار شود و بشنود غزه را آب برده است و بسياري از رهبران اشغالگران آرزو مي‎کردند تا غزه نابود و از نقشه جهان محو شود.

اما آن‎ها رفتند و شکوه و عظمت غزه باقي ماند و خاري در چشم دشمنان است.

غزه سرزمين جاويداني است که با درياي مديترانه و خاورميانه زاده شده است .

غزه عروس دريايي زيبا و گوهر ناياب شهرهاست .

غزه ديگر مالته‌هايش را نمي‎فروشد و امروز خونش بسته بندي شده است .

امروز شهداي غزه  در گورهاي‎شان به خاطر حوادث تلخ و خونبار به خود مي‎لرزند.

غزه با دريا و مالته و باغ‎هاي زيتون عجين شده است.

غزه امروز با جسم و جان و بازوان آن‎ها در آغوش گرفته شده است.

غزه از آغاز تاريخ تاکنون با مجاهدان و رزمندگان انس گرفته است و زبان آنان را بهتر مي‎فهمد.

غزه پلي ميان گذشته و حال است و ميان آينده و آينده.

غزه هرگز نخواهد مرد و خاري در چشم دشمنان خواهد بود.

جنايتکاران و ستمگران به زباله دان تاريخ سپرده مي‎شوند، ولي غزه پايدار و استوار، گوهر جاودان شهرها باقي خواهد ماند.