جنگ غزه، شکست اسرائيل و صلابت حماس

جنگ غزه، شکست اسرائيل و صلابت حماس

در بيست و چهارمين روز از جنگ رژيم صهيونيستي عليه غزه اوضاع بيش از هر زماني تاسف بار و در عين حال پيچيده است. به ويژه در سايه‎ي نتايج نه چندان مطلوب موجود ارتش اسرائيل با فلسطينيان. ارتشي‎که خود را قوي‎ترين ارتش منطقه مي‎داند و به توانايي نظامي‌اش مي‌بالد اکنون در برابر توانايي‌هاي محدود نظامي فلسطينيان که از خود صلابت استثنائي نشان داده‌اند و موفق شده‌اند به دشمن صهيونيستي خسارت‎هاي دردناکي تحميل کنند، کم آورده است.

علي‎رغم حملات شديدي که اسرائيل متوجه حماس کرده با اين وجود اين رژيم نمي‎تواند ادعا کند که در اين جنگ پيروز شده است. نتانياهو رفته رفته به اين باور مي‎رسد که ادامه‎ي درگيري‎ها تا بي نهايت باعث به وجود آمدن وضعيتي خونين و بيهوده خواهد شد که سبب مي‎شود حکومت اسرائيل اگر نتواند آن چه در جبهه‎هاي جنگ رخ مي‎دهد را به دستاوردهاي سياسي تبديل کند، شکست سنگين را متحمل شود.

درگيري‎ها امروزه براي اسرائيل به مرحله‎ي حساسي رسيده است. دولت نتانياهو احساس مي‎کند که جامعه جهاني ديگر نمي‎تواند بيش از اين در برابر وضعيت اسفبار اهالي غزه سکوت کند و فشارها به آن براي قبول آتش بس به زودي افزايش خواهد يافت. نتانياهو اين را نيز خوب مي داند که ادامه وضعيت فرسايشي نظامي خطري براي روحيه‌ي سربازان و همچنين افکار عمومي اسرائيل محسوب مي‌‎شود که انتظار دارند در برابر کشته شدن ده‌ها سرباز اسرائيلي دستاوردهاي روشني به دست آيد. اين را نيز خوب مي‌داند مسئوليتي‌که دولت او در حمله‌ي زميني هدف خود تعريف کرده است و مي‌خواهد تمامي تونل‌هاي هجومي منتهي به سرزمين‌هاي اشغالي را از بين ببرد چه هزينه‌هاي سنگيني در بر دارند و اگر بنا باشد بيش از اين خود را درگير جنگ زميني کند متحمل هزينه‌هاي بيش‌تري خواهد شد.

براي همين اسرائيل امروز به صورت اسف باري نياز به چارچوبي روشن براي پايان دادن به کشتار و خروج از غزه دارد، و اين به آن معنا است که مجبور است در تعريف اهداف سياسي خود براي اين جنگ تجديد نظر کند. در ابتداي حمله هدف اسرائيل بازگرداندن آرامش بود و نتانياهو ابتداي جنگ مي‎گفت که معادله‎اي که مي‎خواهد در پيش بگيرد «آرامش مقابل آرامش» است. اما با پيشرفت درگيري‎ها و وقوع حوادث ناگهاني توسط حماس که طرف اسرائيلي را شوکه کرد، هدف به نابودي تونل‎هاي تهاجمي تغيير يافت. و امروز بعد از گذشت سه هفته از آغاز جنگ، هدف خلع سلاح غزه در مقابل رفع محاصره از آن شده است.

امروز نتانياهو مجبور شده است که دامنه‎ي عمليات نظامي خود را گسترش دهد و سربازهاي ذخيره بيش‎تري را به جبهه‎هاي جنگ بفرستد، و اعلام مي‎کند که هرگونه آتش بس فوري که از ويراني تونل‎هاي هجومي حماس توسط اسرائيل جلوگيري کند را نمي‎پذيرد. اما به دور از تمامي اين مسائل به دنبال دريچه اي براي خروج از اين جنگ نيز مي گردد، براي همين از جامعه جهاني مي‎خواهد که هر چه سريع‎تر راهي براي خلع سلاح غزه در برابر رفع محاصره آن و طرح جامعه جهاني براي بازسازي آن بيابد.

تا به اين لحظه اسرائيل نتوانسته است از لحاظ نظامي بر حماس پيروز شود و براي همين به دنبال راهي براي پايان دادن به کنترل سياسي آن بر نوار غزه است تا به اين ترتيب مقدمات آتش بس فراهم شود. براي همين گمان مي‎کند که مي‎تواند به اين جنبش تحميل کند که سلاح‎هايش را کنار بگذارد در مقابل رفع محاصره غزه محقق شود.

در حقيقت آن چه اکنون اسرائيل مي‎خواهد تغيير ريشه‎اي در نوار غزه و تبديل حماس به جنبشي مربوط به گذشته است. اما آيا اين شدني است؟