loading...
سخن جدید
بازدید : 26 1393/09/02 نظرات (0)

 

 

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم

...

در پيام وزارت خارجه ايران به وزارت خارجه کشور مطرح شد:

ضرورت واکنش کشورهاي اسلامي

در قبال اقدامات اخير رژيم  صهونیستی

وزارت خارجه ايران در پيامي که به وزارت خارجه کشور تسليم نموده است، خواستار محکوميت اقدامات اخير رژيم صهيونيستي در فلسطين اشغالي و نيز لزوم واکنش فوري کشورهاي اسلامي در قبال اين اقدامات شده است.

به نقل از خبرنامهي سفارت ايران در کابل، روز گذشته محمدرضا بهرامي، سفير جمهوري اسلامي ايران در افغانستان در ديدار با ضرار احمد مقبل عثماني، سرپرست وزارت امور خارجه کشور، اين پيام را تسليم وي نموده است.

وزير امور خارجه جمهوري اسلامي ايران در متن پيام به همتاي افغانستاني خود ضمن اشاره به اقدامات غيرقانوني و تحريک آميز اخير رژيم صهيونيستي در تعرض هدفمند به شهروندان نمازگزار فلسطيني در مسجدالاقصي و آغاز اجراي غير رسمي طرح تقسيم زماني و مکاني ورود به اين مکان مقدس، اين اقدام را در راستاي سياست مستمر رژيم صهيونيستي در زمينهي يهوديسازي قدس شريف و مسجدالاقصي و ايجاد محدوديت براي ساکنان فلسطيني بيتالمقدس ارزيابي نموده است. وزارت خارجه ايران در اين پيام، بستن مسجد ابراهيم در شهر الخليل به روي نمازگزاران مسلمان و روند رو به افزايش توسعه شهرکهاي يهودي نشين در قدس و کرانه باختري رود اردن را خلاف قوانين بينالمللي خوانده و خواستار واکنش فوري کشورهاي اسلامي در برابر اين عملکرد اين رژيم شده است.

نمايندگان مخالف:

تأييد پيمان امنيتي شتابزده بود

 توافقنامه امنيتي افغانستان - امريکا و افغانستان ناتو روز گذشته طي يک جلسه فوقالعاده و با اکثريت آرا از سوي نمايندگان مجلس مورد تاييد قرار گرفت.

به گزارش خبرگزاري جمهور؛ دو توافقنامه امنيتي افغانستان با امريکا و ناتو صبح روز گذشته از سوي عبدالقادر زازي، رييس کميسيون روابط خارجي، به صحن مجلس آورده شد که هر دو توافقنامه با اکثريت آرا از سوي نمايندگان تاييد شدند.

عبدالقادر زازي در توضيحات مختصري در پيوند به اين دو توافقنامه گفت: اين دو توافقنامه در جلسات مشترک کميسيونهاي هفدهگانه مجلس به بحث و بررسي گرفته شده است.

در جلسه روز گذشته 157 نماينده حضور داشتند و برخي از مخالفان اين دو توافقنامه به رسم اعتراض جلسهي عمومي را ترک کردند.

عبدالستار خواصي، يکي از مخالفان توافقنامه امنيتي با امريکا و ناتو گفت: «مجلس در رابطه به توافقنامه امنيتي با امريکا و ناتو بر خلاف معتقدات اسلامي، حاکميت ملي، اراده مردم افغانستان و بر اساس يک معامله تصميم گرفت و ما با آن مخالف هستيم».

آقاي خواصي، تاييد اين دو موافقتنامه را از سوي مجلس عجولانه خواند. به گفتهي او؛ سفارت امريکا تعدادي از نمايندگان را شب هنگام دعوت کرده و بر اساس يک معامله از آنان خواسته است که به موافقتنامه امنيتي با امريکا و ناتو راي تاييد دهند.

عبدالروف انعامي، عضو ديگر مجلس نيز در انتقاد از تاييد اين موافقتامه خاطرنشان ساخت: «امريکا و ناتو در پي توسعهي قدرت منطقهيي خود هستند و همانطوريکه در 13 سال گذشته به زيربناهاي افغانستان توجه نکرده اند؛ پس از اين نيز کاري براي افغانستان انجام نخواهند داد».

انعامي اين تصميم را که مجلس نگذاشت نظرات مخالف و موافق بيان شود، خفه کردن صداي نمايندگان مخالف عنوان کرد.

اما شکريه بارکزي و حبيبه دانش از موافقان اين دو موافقتنامه، تاييد آن را از سوي مجلس به خير و صلاح افغانستان عنوان کردند.

خانم دانش گفت: «تاييد اين دو موافقتنامه به نفع افغانستان است و اکثر کشورهاي اسلامي با امريکا و ناتو موافقتنامههاي همکاري نظامي و امنيتي امضا کرده اند».

خانم بارکزي نيز يادآور شد: «افغانستان بر اساس يک ضرورت نه انتخاب، موافقتنامه امنيتي با امريکا و ناتو را امضا کرده است و اين گفته که اين دو توافقنامه خلاف معتقدات اسلامي ما است يک قرائت است و ما جايگزين جز امضاي و تاييد اين دو توافقنامه نداشتيم».

او تاييد اين توافقنامه را يک تصميم دشوار خواند و تصريح کرد: افغانستان به حيث يک کشور مستقل با امريکا و ناتو توافقنامه امضا کرده است و اظهار اميدواري نمود که حکومت حداکثر استفاده از اين توافقنامه را به ويژه در عرصهي تجهيز نيروهاي امنيتي، قواي هوايي و شکوفايي کشور، ببرد.

دو موافقتنامه امنيتي افغانستان با امريکا و ناتو در راي گيري جداگانه هر کدام با 5 راي مخالف با اکثريت آراي نمايندگان حاضر در جلسه تاييد شد.

ديدار هيأت کانگرس امريکا با سران حکومت وحدت ملي

رييس جمهوري اشرف غني و عبدالله عبدالله، رييس اجرايي حکومت وحدت ملي روز گذشته با هيات کانگرس امريکا که به تازگي وارد کابل شده ديدار کردند.

ارگ رياست جمهوري در خبرنامهاي گفته است که اشرف غني و نماينده هيات کانگرس امريکا در مورد روابط ميان دو کشور در عرصههاي مختلف بخصوص تمويل و تجهيز نيروهاي امنيتي افغانستان و ادامهي کمکهاي ايالات متحده امريکا به افغانستان گفتوگو کردند.

بر اساس خبرنامه، در اين ديدار اشرف غني از کمک هاي امريکا در راستاي تقويت نيروهاي امنيتي افغانستان و قربانيهاي سربازان ايالات متحده امريکا در افغانستان ابراز قدرداني کرده است.

ارگ رياست جمهوري گفته است که در ديدار هيات کانگرس با اشرف غني، اين هيات از تلاشهاي رييس جمهورغني و حکومت جديد افغانستان، ستايش کرده و از ادامه حمايتهاي ايالات متحده امريکا از حکومت و مردم اين کشور اطمينان داد.

عبدالله عبدالله، رييس اجرايي حکومت وحدت ملي نيز در ديدار با اعضاي هيات کانگرس امريکا گفته که تاييد اين پيمان از سوي مجلس نمايندگان بيانگر روابط دوستانه دو کشور است.

او گفته است که افغانستان به روابط خود با ايالات متحده اهميت ميدهد و ديگر رهبري حکومت وحدت ملي بر عکس حکومت گذشته پيامهاي متناقض در اين رابطه صادر نميکند.

رياست اجراييه در خبرنامهاي به نقل از عبدالله گفته است: «افغانستان براي هميشه به کمکهاي بيروني متکي نمينماند، ولي در دورهي گذار به اين کمکها نياز دارد».

عبدالله عبدالله تاکيد کرده که کمک ايالات متحده امريکا به نيروهاي مسلح کشور، سرمايه گذاري و کمک به بخش زير ساختارها و وصل کردن کشور از طريق شبکه هاي ارتباطي ضروري است.

رياست اجرايي گفته است که در ديدار عبدالله عبدالله با هيات شش نفري هيات کانگرس امريکا در مورد اولويتهاي حکومت وحدت ملي، امنيت، مبارزه با تروريزم، مبارزه با فساد اداري، حاکميت قانون و رشد توسعه اقتصادي در افغانستان بحث و تبادل نظر شده است.

اعضاي کانگرس در گفت و گو با عبدالله نيز گفته اند که چشم ديد آنان از افغانستان اميدوار کننده است و آنان با پيامي مثبت به مردم و کانگرس امريکا به اين کشور بر ميگردند.

کشف بيش از نيم تن موادمخدر در نيمروز

پوليس ولايت نيمروز توانست تا دو محمولهي موادمخدر به وزن 525 کيلوگرم را کشف و ضبط کند.

مسوولان فرماندهي پوليس اين ولايت گفته اند که اين مقدار موادمخدر از ولسوالي «کنگ» نيمروز به دست آمده که قرار بود به ايران منتقل شود.

محمدقسيم جنگل باغ، فرمانده پوليس ولايت نيمروز به خبرگزاري جمهور گفته است: اين مقدار مواد مخدر شامل 505 کيلوگرم ترياک و 20 کيلوگرم چرس ميباشد که در داخل دو موتر کوچک به صورت ماهرانهاي جاسازي شده بود.

آقاي جنگل باغ همچنين از دستگيري دو تن در اين قضيه خبر داده که در تحقيقات ابتدايي به جرم خود اعتراف کرده اند.

اين مقام پوليس ولايت نيمروز در کنار اين تاکيد دارد که برخورد نيروهاي امنيتي با قاچاقبران مواد مخدر به شدت جريان دارد و آمار قاچاق اين نوع مواد نسبت به سالهاي گذشته در نيمروز کاهش يافته است.

فرمانده پوليس نيمروز يادآورشد که نياز است تا براي مقابله ي هرچه بيشتر با اين پديده، کارهاي بيشتر در سطح کشور صورت گيرد.

ولايت نيمروز در جنوب غرب کشور، بالاترين آمار قاچاق و ترانزيت موادمخدر در سطح کشور را دارا ميباشد.

در گذشته شماري از مقامات ارشد امنيتي نيمروز با قاچاقچيان مواد مخدر همدست بوده اند.

زندگي دشوار شش و نيم ميليون کودک در کشور

آمنه افضلي، سرپرست وزارت کار و امور اجتماعي کشور ميگويد که در حال حاضر حدود شش و نيم ميليون کودک در افغانستان در معرض خطر و يا آسيب پذيري جدي قرار دارند.

به نقل از خبرگزاري بخدي، افضلي که روز گذشته در مراسم تجليل از بيست و پنجمين سالگرد تصويب کنوانسيون حقوق طفل در کابل صحبت ميکرد، گفت که سه دهه جنگ در کشور تاثيرات منفي را بر وضعيت کودکان داشته است.

سرپرست وزارت کار و امور اجتماعي کشور ميگويد که اکنون شماري از کودکان در بازارها و روي سرکها، مصروف کارهاي شاقه هستند؛ گدايي ميکنند و شماري نيز مورد تجاوز جنسي قرار ميگيرند که به گفتهي بانو افضلي، اين وضعيت نگران کننده است.

کنوانسيون حقوق طفل در 20 نوامبر سال 1989 از سوي مجمع عمومي سازمان ملل متحد به تصويب رسيده است که روز گذشته 25 سال از آن ميگذرد.

اين کنوانسيون 54 ماده دارد و منحيث يک سند حقوق بشري سازمان ملل شمرده ميشود که طبق آن کشورهاي عضو مکلفيت هاي ملي و بينالمللي دارند تا در تمام عرصههاي حقوق بشري از اطفال حمايت کنند.

براساس مواد اين کنوانسيون، کودکان در جهان بايد از حق زندگي، تعليم و تربيه، صحت و آزادي برخوردار باشد و در مقابل آنان هيچگونه تبعيضي صورت نگيرد.

افغانستان نيز در سال 1994 عضو کنوانسيون حقوق کودکان شده است.

عبدالعلى محمدى، مشاور حقوقى رييس جمهوراشرف غنى نيز در اين مراسم بر ايجاد يک راهکار تازه براي جلوگيري از قاچاق اطفال و حمايت از آنها تاکيد کرد.

محمدي از وزارت کار و امور اجتماعي خواست که کنوانسيون حقوق اطفال را عملي کند و با راهکارهاي جديد، عزت اطفال کشور را حفظ کنند.

آقاي محمدي گفت که رييس جمهور اشرف غني نيز در مورد وضعيت اطفال در کشور توجه خاصي خواهد داشت.

اما خانم افضلى ميگويد که وزارت کار و امور اجتماعي در سالهاى گذشته به کمک منابع تمويل کننده، راهکارها و قوانين را براى بهبود وضعيت اطفال تهيه کرده که خيلي موثر بوده، اما کمبود بودجه مالى باعث شده که در حل تمامى مشکلات اطفال رسيدگى شده نشود. او از دولت خواست که پس از اين، بودجه مالي بيشتري براي بهبود وضعيت اطفال در کشور به اين وزارت اختصاص دهد.

 

 

جنگ خوب افغانستان؛

آزمون بزرگ

و بدون پيروزي

منبع: فارين پاليسي

ترجمه: زهره رستگار

تا آن جاييکه به سابقهي امريکا مربوط ميشود، اين کشور براي مقابله با تروريزم در افغانستان و عراق تلاش کرده، در هر دو جنگ هزينهي مالي و خوني زيادي را متحمل شده است؛ اما اين هزينهها بازده چنداني نداشته است. حاصل اين دوجنگ يک تعهد بدون موفقيت بوده است.

بسياري از کارشناسان، جنگ افغانستان را به عنوان «جنگ خوب» و غالبا جنگ عراق را به عنوان «جنگ بد» تحليل کردند. برخيها استدلال ميکنند که خروج زودهنگام نيروهاي امريکايي در سال 2011 و عدم توانايي نيروهاي عراقي در مقابله با داعش، بازتاب گستردهاي از شکست استراتژيک امريکا در منطقه است.

با خروج اکثريت نيروهاي خارجي تا پايان سال جاري و باقي ماندن عدهي کمي از آنان تا سال 2015 و وضعيت رو به وخامت در افغانستان، بسياري از کارشناسان بر اين باورند که افغانستان در چند راهي تاريخ خود قرار گرفته است.

اما اينکه دولت افغانستان ميتواند از امتحان مبارزه با مخالفان مسلح، رنجهاي روزافزون سياسي در يک دموکراسي نوپا با حمايت مالي کافي و مادي حاميان خارجي موفقانه بيرون آيد يا شکست بخورد و وارد يک جنگ داخلي تمام عيار شود، نتيجهاي خواهد بود که غالبا افغانها آن را شکل ميدهند، نه غربيها.

کتاب جديد جک فيرويدر، به نام «جنگ خوب: چرا ما نتوانستيم جنگ يا صلح را در افغانستان ببريم؟» تجزيههاي جديد و  تحليل مورد نياز در رابطه به محاسبات غلط سياسي، عدم چشم انداز استراتژيک در واشنگتن دي سي و ساير پايتختهاي کشورهاي غربي در رابطه به آزمايش بزرگ شان در افغانستان را در بر دارد.

فيرويدر، خبرنگار واشنگتن پست که افغانستان را پوشش ميداد، در اين کتاب نوشتهها و تحقيقات اصلي اش و مصاحبههاي خصوصي که در رابطه به وقايع منحصر به فرد و مهم  طولانيترين جنگ تاريخ امريکا انجام داده را ترکيب کرده است. 

همانطور که در عنوان ديده ميشود، فيرويدر بسياري از دلايلي را بررسي ميکند که چرا غرب موفق به پيروزي در جنگ و صلح افغانستان نشد. نويسنده با اين استدلال که سرنوشت اين کشور در دست افغانها است، نتيجه ميگيرد که نه تنها راهي را که غرب در جنگ افغانستان پيمود، بيهوده و بي اثر بوده، بلکه فرض استراتژيک آنان براي «پيروزي» در وهلهي اول نيز ناقص بوده است.

اگر چه ارزيابي فيرويدر در رابطه به تجربهي شکست غرب براي پايان دادن جنگ در افغانستان ممکن است دقيق باشد، اما در نهايت اين نظريه که «آزمايش بزرگ» غرب به گونهي کلي در افغانستان شکست خورده است، زودهنگام است. در حال حاضر افغانها نياز دارند که رهبري جنگ را براي زنده ماندن به عهده بگيرند، اما روندي که توسط غربيها پيش برده شد طوري سازماندهي شده است که افغانها هنوز هم به کمکهاي غرب نياز دارند.

براي شروع، امريکا بايد به کمکهاي خود به تشکيلات اقتصادي افغانستان ادامه دهد، البته، عاقلانهتر و با سياست هزينهي آگاهانه، با يک استراتژي عاقلانهتر در قسمت بودجه، محدود کردن کمکهاي نظامي به خصوص حمايت غرب در مناطق بحراني که کمبود کمک هوايي، حمايتهاي جنگي و حمايتهاي لوجستيکي، هنوز هم «آزمايش افغانستان» يک فرصت خوب براي موفقيت خواهد بود.

هر چند مداخلهي غرب در افغانستان براي ارائه نکردن يک نتيجهي قطعي تا به امروز شکست خورده است، اما محمد اشرف غني، رئيس جمهور و عبدالله عبدالله، رئيس اجرائيه اين فرصت را دارند که موفقيت را به دست آورند.

تيم اشرف غني و عبدالله اعلام کرده اند که آنان يک راه حل پايدار براي توسعه افغانستان ميخواهند، آنان مي خواهند که افغانستان از وابستگي به کمکهاي بينالمللي خلاص شود، اما اين پروسه زمان ميبرد. افغانستان هنوز هم به تعهد محدود و درازمدت غرب براي موفقيت نياز دارد. به اين معنا، آزمايش غرب ممکن است يک تلاش مثبت باشد با وجود کارکردهاي ناموفق 13 سال گذشته اش.

به هر صورت کتاب فيرويدر وقايع خوب را از سفر مشکل غرب از سال 2001 ارائه ميکند. افغانستان ممکن است در اين دوره، در سفر به سوي پيروزي در جنگ و صلح باشد. براي اينکه افغانستان در اين دوره باقي بماند، دولت وحدت ملي بايد به وعدههاي اصلاحات خود عمل کند، ارتش افغانستان ثابت سازد که قادر به رفع شورشها است و غرب بايد به کمکهاي محدود، اما دراز مدت خود ادامه دهد.

تصميم خانه ملت

احساسي يا عقلاني؟

مطابق با قانون، نمايندگان ملت افغانستان حق دارند كه از دولت نظارت كنند، طرح و لوايح قانوني را به تصويب برسانند، معاهدات بينالمللي را رد يا تاييد كنند و پل ارتباطي بين ملت و حكومت باشند؛ اين موارد، اساسيترين كارويژههاي نمايندگي در نظام پارلماني افغانستان است.

بنا براين اگر نمايندگان ملت افغانستان در خانهي ملت براساس همين كارويژهها، تصميمي اتخاذ ميكنند، قانونا كسي حقي برتصميماتشان را ندارند، البته كه حق تحليل و تفسير و نقد و ارزيابي آن در نظام بهظاهر دموكراتيك افغانستان حق هر شهروند است.

 اما آنچه كه درفرآيند تصميم گيريهاي شوراي ملي وبخصوص مجلس نمايندگان جاي تامل تاسفآور دارد، تصميمات بدور از فرهنگ قانونمداري است كه شايسته خانهاي بهنام خانهي ملت افغانستان نيست؛ بهعنوان مثال، راي اعتماد به نامزد وزيران در دورههاي مختلف اكثرا با ترديدهاي زيادي روبرو بوده و بيشتر نمايندگان به رابطهگرايي، رشوه ستاني وباج خواهي جهت راي اعتماد متهم بوده اند. در تاييد معاهدات افغانستان با جامعه جهاني نيز نمايندگان ملت فاقد رويهي قانوني عمل كرده است، تاييد پيمان راهبردي افغانستان و امريكا در سالهاي گذشته تحت فضاسازي و شرايط ويژهاي با شور و هلهله و هورا به تصويب رسيد و بعدا وقتي افغانستان مورد حملات پيهم پاكستان قرار گرفت و از سوي امريكا و ناتو هيچ واكنشي دربرابر آن نشان داده نشد، همين نمايندگان بودند كه ماهيت پيمان راهبردي با امريكا را زيرسوال بردند و بهشدت نسبت به آن اعتراض نمودند.

ديروز هم وقتي پيمان امنيتي افغانستان با امريكا و ناتو در نشست فوقالعاده مورد تاييد قرار گرفت نيز تحت همين رويه غيرقانوني صورت گرفت و بدون انكه به مخالفان و موافقان آن فرصت بحث عقلاني وبررسي سود و زيان آن در سطح ملي داده شود، مورد تاييد قرار گرفت و تنها اين كارت سرخ و سبز بود كه ارادهي نمايندگان را ابراز ميداشت.

اين رويه در شوراي ملي پيش از آنكه نماد عقلانيت و شعور يك ملت را نشان دهد، اين نكته را به ذهن تبادر ميسازد كه عليرغم همه جنجالها، سرگذشتها و تصميمات احساسي كه افغانستان را دربسا موارد به پرتگاه سقوط كشاند و دمار از روزگارمردم شان درآورد، هنوزهم عاليترين مرجع قانوني آن در تار و پود شور و عواطف و احساسات بند است و نميتواند مهمترين مسايل مربوط به سرنوشت خود را درموازنهي شعور وعقلانيت ملي و ارزشي سنجيده و در مطابقت با آن، كارت سبز و سرخشان را بردارند.

حال سخن دراين نيست كه تصميم ديروز نمايندگان بحق بوده يا به ناحق! زيرا قضاوت درست زماني خواهد شد كه عواطف و احساسات ته نشين گردد و مزهي واقعي نتايج اين تصميمات در مرور زمان و با عمق جان هر شهروند لمس گردد؛ اما جاي تاسف اين استكه نمايندگان مردم بهعنوان عصاره ونخبگان يك ملت در همان فضايي تصميم ميگيرند كه تصوير کلي آن نشاندهندهي شور و احساسات ميباشد.

کانکور تمام زندگي

نيست

 شيما نادري

براي بسياري از دانش آموزان، کانکور اولين عرصهي جدي زندگي محسوب ميشود؛ جاييکه خودشان را با تعداد زيادي از همسن و سالانشان در رقابت ميبينند و تمام تلاششان را به کار ميبندند تا خود را ثابت کنند. در اين ميان نگاه اطرافيان و انتظار آنان از دانش آموز فشار زيادي بر او تحميل ميکند. زماني که نتايج اوليه کنکور منتشر ميشود، عدهاي از داوطلبان از نتايج و هماهنگي نتيجه با تلاششان رضايت دارند و عده اي ديگر فکر ميکنند به آنچه حقشان بوده نرسيده اند.

اگر رتبه داوطلبي متناسب با زحماتش نباشد در کنار غمي که با خودش حمل ميکند بايد نگران اين هم باشد که مبادا با اين رتبه قضاوت شود و برچسب کم هوش و بي استعداد بودن بخورد. بنابراين شرايط براي کسيکه رتبهي دلخواهش را کسب نکرده، سخت و پرفشار ميشود.

فارغ از اين که طي چند ماه گذشته چقدر تلاش کرديد و قرار است طي سال آينده چه برنامهاي در پيش بگيريد، اگر رتبه تان را دوست نداشتيد و مجبور شديد توقعتان را کمي پايين بياوريد، اکنونتان را دريابيد و سعي کنيد در اين مدت، اوضاع را درست مديريت کنيد تا به وضع خوب گذشته بازگرديد و دوباره تلاش و فعاليت تان را در هر عرصهاي که دوست داشتيد، پي بگيريد.

خودتان را قضاوت نکنيد: فضاي رقابتي تنگاتنگ در کانکور، فارغ از قضاوتهاي احتمالي ديگران سبب ميشود برداشت و ارزيابي شخص از خودش هم اشتباه باشد. اگر رتبهي دلخواهتان را به دست نياورده ايد عوامل زيادي در آن دخيل بوده که معمولا هيچ کدامشان در نظر گرفته نميشود. غيرمنصفانه است که بخواهيد خودتان را براساس يک عدد قضاوت کنيد. شما تواناييهاي ديگري هم داريد که هيچ ربطي به آزمون دانشگاهها ندارد.

به قضاوت ديگران اهميت ندهيد: برخي افراد بيشتر از اين که به برنامهها و اهداف خودشان فکر کنند به نگاه ديگران و قضاوت آنان اهميت ميدهند. براي کسانيکه نگاه ديگران در زندگي شان مهم و تاثيرگذار است، اهميت ندادن به نوع نگاه ديگران کار سادهاي نيست اما اگر «زندگي فارغ از قضاوت ديگران» را از هم اکنون تمرين نکنيد، بايد خودتان را براي يک عمر زندگي براساس قضاوت ديگران آماده کنيد.

کانکور آينده شغلي را ضمانت نميکند: کافي است به فارغ التحصيلاني که در خانواده، دوستان و فاميل وجود دارند نگاه کنيد و بسنجيد چند نفرشان در شغلي مرتبط با تحصيلاتشان مشغولند. تعداد اندکي از افراد موفق ميشوند به شغلهاي مرتبط با تحصيلشان بپردازند. جوانان در جهت يک انتخاب درست بايد علاقه، ظرفيت و توانايي خويش، تجربيات گذشته و همچنين نياز جامعه را در نظر بگيرند. در صورتيکه رشته مورد علاقه شما موقعيت شغلي مناسبي برايتان فراهم نمي کند، بايد بدانيد که به عنوان يک جوان توانايي داريد که در مسيرهاي مختلف به علايق خويش رسيدگي کنيد. علاقه به يک رشته دانشگاهي نبايد افراد را محدود کند که حتما در همان رشته هم شاغل باشند. مي توانيد در يک رشته تحصيل کنيد و در زمينه اي ديگر شاغل باشيد در حالي که به هر دوي اين انتخاب ها علاقه مند هستيد. اين يعني اگر با توجه به رتبه کانکورتان در رشته اي پذيرفته شديد که بازار کار پرطمطراقي ندارد به جاي نگراني هاي بيهوده و افسردگي هاي فلج کننده از دوران دانشجويي تان حسابي استفاده کنيد و با گذراندن دوره هاي حسابداري، کامپيوتر، زبان انگليسي و فنون مختلف مثل نقاشي يا جوشکاري، حرفه اي کارآمد و متناسب را بياموزيد و تمام توان، انگيزه و استعدادهايتان را در يک رشته صرف نکنيد. با اين نگاه چند بعدي و اين انعطاف پذيري منطقي حتما در سنين پايين تر به استقلال مالي دست پيدا مي کنيد.

افسردگي هم قوانين خودش را دارد: شما حق داريد پس از ماه ها تلاش و کوشش و حاصل نشدن نتيجه دلخواهتان غمگين شويد، حوصله مهماني رفتن يا مهمان آمدن نداشته باشيد؛ از همدلي ديگران بهره ببريد؛ شکست خوردن بخشي از زندگي است و غمگين شدن يک واکنش طبيعي نسبت به شکست، اما اگر قرار باشد اين واکنش از طبيعي بودن خارج شود و بر اکنون و آينده تان تاثير منفي بگذارد، کسي بايد تلنگري بزند و شما را بيدار کند. شما اولين کسي نيستيد که در رسيدن به اهدافش تاخير اتفاق افتاده است. پس تلاش کنيد بر اين احساس افسردگي غلبه کنيد، اگر موفق نشديد به يک مشاور مراجعه کنيد و از او کمک بخواهيد.

اين چندمين کانکور شماست

در صورتيکه براي بار چندم کانکور داده ايد و باز هم نتيجهي دلخواه را کسب نکرده ايد شايد وقت آن باشد که در اهدافتان يک بازنگري داشته باشيد. شايد در دام يک کمال طلبي افتاده ايد و براي رسيدن به يک هدف بسيار بالا، در حال از دست دادن فرصت هاي خوب و در دسترستان هستيد. يادتان باشد هميشه جوان نيستيد، هميشه فرصت نداريد و حمايت هاي خانوادگي هم هميشگي نيستند. با يک مشاور باتجربه صحبت و سعي کنيد علاقه مندي هاي متناسب با توانايي ها، شخصيت و روحيه خودتان را بيابيد. واقع بين باشيد و نگذاريد سال هاي خوب جواني تان با بهانهاي از جنس کانکور تبديل به افسردگي و نااميدي و غم شود.

استعفا،

 هنريکه بايد بدانيم

بخش دوم و پاياني

3- زمان استعفا، زماني نيست که تمام خشم فروخوردهي خود را خالي کنيد. زماني است که تصويري از حرفهاي و پخته بودن خودمان در ذهن اطرافيان ايجاد کنيم. به هر حال، پس از ترک سازمان، حرفهاي مختلفي از ما نقل خواهد شد. اين قضاوتها در بلندمدت ميتواند سرنوشت ما را بسازد! در دنياي جديد فاصلهي انسانها از هم، يک کليک بيشتر نيست.

4- اگر به هر دليل، آيندهي شغلي خود را در آن مجموعه نميبينيد، زمانيکه در موقعيت خوب هستيد، سازمان را ترک کنيد. اگر مجموعهي خود را دوست نداريد و فکر ميکنيد که ميخواهيد دير يا زود آنجا را ترک کنيد، تا آخرين لحظه ممکن، در آنجا نمانيد: زمانيکه مجموعه به هم ميريزد، مشکلات مالي جدي ميشود، تنشها افزايش مييابد و همه به دنبال مقصري هستند که زودتر مجموعه را ترک کند شايد جا براي کار و زندگي ديگران بازتر شود! به خاطر داشته باشيم که يکي از نامطلوبترين توضيحات در مورد گذشته شغلي ميتواند اين باشد که: «ديگر پروژه تمام شده بود و به من نياز نداشتند». يا اينکه: «ديگر نميتوانستند معاش من را بدهند». تينا نيکولاي، به شوخي ميگويد: اگر مدير اداري هستيد و قرار به تعديل کارکنان است، خودتان را به عنوان آخرين نفر تعديل نکنيد! آنها يک سازمان بزرگ را ترک کرده اند و شما يک اتاق خالي را!»

5-  حرفه اي برخورد کنيد: روند رسمي را طي کنيد. اگر قرار است فرمهايي امضا شود. اگر قرار است مدارکي تحويل شود. اگر قرار است به نفر بعدي آموزشهايي داده شود. هيچ زمينهي شغلي وجود ندارد که در کمتر از دو هفته بتوان آن را به صورت کامل رها کرد. زمينههايي هم وجود دارند که ممکن است دوران گذار و تحويل به نفرات بعدي، بيش از يک سال طول بکشد.

از اصول ديگر حرفه اي بودن اين است که در مورد استعفا هميشه اول با سرپرست مستقيم خود حرف بزنيد و بعد به سراغ مديران بالاتر يا واحد اداري برويد. اين کار، جداي از حرفه اي بودن، حداقل رفتار دوستانه دو همکار با هم است. مديران و سرپرستان اگر ببينند که همکارشان بدون اطلاع آنان وارد مسير استعفا شده، در مقابل همکاران خود احساس شرمندگي ميکنند.

6-  روي کارتان متمرکز بمانيد. با همان دقت هميشگي کارتان را انجام بدهيد. در مورد کار بعديتان و اينکه آنجا چه موقعيتي و چه معاش و مزايايي خواهيد داشت، صحبت نکنيد. هيچ وقت اين حس را به اطرافيان خود ندهيد که به خاطر کار بهتر در حال ترک کار هستيد. حتي اگر با مديرتان حرف ميزنيد نقدهاي خود را به شرايط فعلي بگوييد؛ اما آنجا را با محل جديدي که قصد داريد برويد، مقايسه نکنيد. شما تا آخرين لحظه عضو اين مجموعه هستيد؛ دقيقا تا آخرين لحظه.

کمبود ويتامين Dعمر را کوتاه ميکند

نتايج پژوهشهاي محققان دانشگاه کپنهاگ نشان ميدهد که کمبود ويتامين D باعث کاهش عمر ميشود.

به نقل از هلث، اين مطالعه نشان ميدهد که خطر مرگ در افرادي که سطح ويتامين D بدنشان به طور ژنتيکي پايين است، 30 درصد بيشتر از افراد عادياست: همچنين احتمال ابتلا به سرطان در اين افراد 40 درصد بيشتر است.

ويتامين D علاوه بر حفظ سلامت استخوان و دندانها، نقش مهمي در تنظيم فسفات و کلسيم بدن دارد.

در اين پژوهش نمونهي خون 96 هزار داوطلب براي تعيين سطح ويتامين D و نقص ژنتيکي مورد بررسي دقيق قرار گرفته است و نتايج ارتباط مستقيم کمبود ويتامين D و کاهش طول عمر را تاييد ميکند.

همچنين در اين مطالعه به کسب ويتامين D مورد نياز از طريق نور خورشيد، رژيم غذايي و مکملهاي دوايي اشاره شده است. ماهي، سمارق، زرده تخم مرغ، پنير و جگر گوساله حاوي مقادير بالاي ويتامين D هستند.

تامين ويتامين D مورد نياز جنين توسط مادر در دوران بارداري نيز يکي ديگر از موارد اشاره شده در اين مطالعه است.

کمبود ويتامين D با تشديد بيماري ام اس، سرطان روده، و ديابت نوع 1 در کودکان مرتبط است.

نتايج اين تحقيقات در نشريه BritishMedicalJournal منتشر شده است.

در ديده عيان تو بودي و من غافل

در سينه نهان تو بودي و من غافل

                               از جمله جهان تو را عيان مي جستم

                              خود جمله جهان تو بودي و من غافل

خواجه عبدالله انصاري

موضوع كنگره جهاني علماي اسلام در قم:

خطر جريانهاي تكفيري

کنگره جهاني خطر جريانهاي افراطي و تکفيري از ديدگاه علماي اسلام از ديروز بهمدت دو روز در شهر قم ايران برگزار شد. در اين کنگره، انديشمنداني از 83 کشور دنيا از جمله شماري از علماي افغانستان نيز حضور دارند. بر اساس اين گزارش، 500 تن از علماي طراز اول جهان و از مراجع و مفتيان کشورهاي مختلف اعم از شيعه، اهل سنت و ساير فرقهها با هدف مقابله با تکفير در اين همايش شرکت دارند.

آيتالله ناصر مکارم شيرازي، رئيس اين کنگره بهعنوان نخستين سخنران آن؛ مبارزه با جريانهاي فکري در زمانهاي که جهان تشنهي انديشههاي ناب اسلام است را يک ضرورت خواند و گفت: اين جريانها، يکي از مشکلات بزرگ جهان اسلام است.

ايشان خاطرنشان کرد که گروههاي تکفيري هم به اسلام، هم به مسلمين و هم به بشريت ضربه ميزند و باورهاي افراطي اين گروهها هيچ ربطي به انديشههاي ناب اسلامي ندارند. آيتالله مکارم گفت: انديشمندان اسلام وظيفه دارند تا اهداف اين جريانها را شناسايي و براي ريشهکني آن اقدام نمايند. رئيس کنگره جهاني جريانهاي تکفيري افزود: مسلمانان نبايد نظارهگر هتک حرمت نواميس و کشتار مسلمانان از سوي اين جريانها باشد.

آيتالله مکارم شيرازي با اشاره به اينکه اين گروه آبروي اسلام را برده اند افزود: دين اسلام دين رافت و مهرباني است و بايد به دنيا بگوييم اين جريان تکفيري از اسلام جداست.

وي گفت: مبارزه نظامي با اين جريان خشونت، لازم است اما کافي نيست و بايد ريشهي فکري آن خشکيده شود. وي هدف اول از برگزاري اين کنگره جهاني را شناساندن چهرهي واقعي اسلام به مردم دنيا دانست و افزود: احترام به مقدسات همه مذاهب خط سرخي است كه با رعايت آن بايد در مورد جريانهاي افراطي و تکفيري به بحث و تبادل و نظر پرداخت.

وزير امور خارجه عراق نيز با اشاره به جنايات تروريستها به نام اسلام گفت: مسلمانان واقعي در برابر تروريستها و داعشيها خضوع نميکنند. ابراهيم جعفري افزود: خطريکه امروز جهان اسلام را تهديد ميکند و تحت عنوان جريان تکفيري است جنبش استثنايي و خارج از قانون و خطرناکترين جنبشها در طول تاريخ اسلام هستند. وي گفت: آنها اسلام را تحت پوشش حرکتهاي خود قرار ميدهند و حرکت آنها منحصر به کشور و قارهي ما نيست، بلکه همه قارهها را تحت تاثير قرار داده است.

جعفري، بر لزوم بررسي خاستگاه فکري اين جريانها تاکيد کرد و گفت: اگر بخواهيم کار خلاف قانون انجام دهيم خداوند به هيچ وجه نميپذيرد، پيامبر اکرم(ص) بر اساس عدل و رأفت حرکت خود را آغاز کرده است.

مقابله با فتنه تکفير در جهان اسلام؛ دعوت به صلح و دوستي و برادري و تعامل ميان مذاهب بر اساس حکمت، موعظه و جدال احسن؛ تلاش براي هوشيارکردن مسلمانان نسبت به ماهيت زشت و کريه جريان هاي تکفيري؛ ايجاد صف واحد و گسترش زمينه هاي هم گرايي مسلمانان براي مقابله با تکفير و تلاش براي شناساندن توطئهها و نيرنگ هاي جهان غرب در سايه حمايت از جريانهاي تکفيري، از اهداف برگزاري اين کنگره عنوان شده است.

عليزاده موسوي رئيس ستاد اجرايي اين کنگره، گفت در روز اول اين كنگره شخصيتهاي برجسته ديني سخنراني مي کنند و در روز دوم 60 مقاله تخصصي در كميسيونهاي مختلف مورد بررسي قرار ميگيرد. مقالات رسيده به اين كنگره در 17 جلد كتاب و چهار بخش به چاپ رسيده است.

اولين انتخابات رياست جمهوري در تونس

راي گيري در انتخابات رياست جمهوري تونس براي اولين بار از ديروز در اين كشورآغاز شد.

 27 نامزد از احزاب و گروههاي مختلف تونسي براي رسيدن به مقام رياست جمهوري با همديگر رقابت ميکنند. اما نامزدان حزب نداي تونس و حزب اسلامي النهضه کانديداهاي مطرح اين انتخابات هستند.

اين انتخابات از زمان استقلال تونس از فرانسه در سال 1956 ميلادي براي نخستين بار است که بهصورت آزاد و منصفانه در اين کشور برگزار ميشود. همچنين براي اولين بار در تاريخ اين کشور، يک رئيس جمهور قدرت را بهصورت مسالمت آميز به رئيس جمهور بعدي واگذار ميکند. در اين دور از انتخابات رياست جمهوري تونس، 27 تن از شخصيت هاي اين کشور نامزد شده اند. طبق گزارشها امکان اينکه يکي از نامزدان نتواند بيش از 50 درصد آرا را بهدست آورد وجود دارد و در آن صورت انتخابات به دور دوم خواهد رفت. بيجي سعيد السبسي از حزب نداي تونس، منصف المرزوقي از حزب اسلامي النهضه و حما حممي نامزد جبهه مردمي از کانديداهاي مطرح انتخاب هستند.

 بيش از دو ميليون و 5 صد هزار شهروند تونسي واجد شرايط راي دهي هستند و حدود 22 هزار ناظر بشمول صدها ناظر خارجي بر راي گيري نظارت مي کنند. پس از سرنگوني رژيم زينالعابدين بن علي بر اثر قيام مردمي در سال 2011، حزب اسلامي النهضه در انتخابات برنده شد. به نظر کارشناسان، النهضه توانست دوران دشوار پس از قيام را با موفقيت مديريت کند که در نتيجه تونس برخلاف برخي ديگر از کشورهاي عربي که شاهد بهار عربي بودند، با هرج و مرج روبرو نشد.

وزيرخارجه روسيه:

امريكا در صدد تغيير رژيم در روسيه است

وزير خارجه روسيه کشورهاي غربي را متهم کرده که در صدد تغيير رژيم در روسيه هستند. سرگئي لاوروف با اشاره به تحريمهاي اقتصادي غرب عليه روسيه گفته، تحريمها به منظور تغيير رژيم در روسيه وضع گرديده ونه تغيير سياستهاي اين کشور در قبال بحران اوکراين.

سرگئي لاوروف، وزير خارجه روسيه در نشست شوراي مشورتي دفاع و امور خارجي در مسکو گفت: درگذشتهها وقتي ما و همکاران غربي ما در نيويارک در باره تحريمها عليه ايران، کورياي شمالي و ساير دولتها بحث ميکرديم، تلاش بر اين بود که تحريمها از محدودهي قوانين بشردوستانه خارج نشود و به بخشهاي اجتماعي و اقتصاد ملي کشورها ضربه نزند. اما قدرتهاي غربي در وضع تحريم اقتصادي عليه روسيه کاملا برعکس عمل کرده اند. لاوروف گفت، رهبران غربي علنا ميگويند، تحريمها بر روسيه اعمال گردد که اقتصاد اين کشور را فلج کند و اعتراضات عمومي را به بار بياورد. او  گفت، غرب در صدد تغيير رژيم در روسيه هستند نه تغيير سياستهاي اين کشور در قبال مسائل بينالمللي مانند اوکراين.  

وزير خارجه روسيه گفت: «آنچه در پشت تدابير و اقدامات قلدرمآبانهي غربيها قرار دارد، اين است که آنان براي تغيير سياست فدراسيون روسيه تلاش نميکنند، بلکه آنها در صدد تغيير رژيم در اين کشور هستند، هيچ کس نمي تواند اين را انکار کند»

چند روز پيش ولاديمير پوتين رئيس جمهور روسيه نيز گفته بود مسکو در برابر يک انقلاب رنگي بايد از خود محافظت کند. امريکا و اتحاديه اروپا روسيه را به حمايت از جدايي طلبان در اوکراين متهم ميکنند. اين کشورها حدود هشت ماه قبل همزمان با تشديد بحران سياسي در اوکراين تحريمها عليه روسيه را آغاز کردند و اظهارات وزير خارجه روسيه نشان ميدهد اين تحريم ها تاثير ناگواري بر اقتصاد روسيه بر جاي گذاشته است.

چرا طلا اينقدر خاطرخواه دارد؟

من و شما طلا دوست داريم، مي خريم، ميفروشيم، ميپسنديم و آرزو داريم بيشتر داشته باشيم. حالا خانمها که در اين معادله جاي خود را دارند. چرا که اصولا صنعت طلا و جواهر از علاقه بانوان به طلا سود ميکند. با اين حال يک بار هم که شده از خود پرسيده ايد چرا من و شما و تمام جهانيان از زمان باستان تاکنون به طلا علاقه منديم؟ چرا از پادشاهان به تاريخ پيوسته تا امپراتوريهاي اقتصادي و مدرن امروزي که در قصرهاي نيويارک و لاس وگاس جاخوش کرده اند هنوز طلا را به عنوان شاخصي خدشه ناپذير مي پذيرند؟ آخر اين فلز چه دارد که ساير فلزات ندارد؟ چرا مثلا آهن و مس و روي و قلع جايگزين طلا نشد؟

اينها سوالاتي اساسي است که پاسخ آن جز با آگاهي از ساختارشناسي ويژگيهاي منحصربه فرد طلا امکان پذير نيست. ساختارشناسي که فراتر از علم اقتصاد دامنههاي گسترده فرهنگ و تمدن بشري را دربرميگيرد.

ريشههاي ارزش طلا

سودمندي از نظر بشر به دو بخش سودمندي کاربردي و سودمندي غيرکاربردي تقسيم ميشود. سودمندي کاربردي به ويژگيها و نقش طلا در زندگي بشر ـ مثلا ساخت مصنوعات يا مقاومت در برابر عوامل محيطي ـ مي پردازد و سودمندي غيرکاربردي به توجه روح بشر و حس زيبايي شناسانه وي به فلز طلا مربوط است. از نظر سودمندي کاربردي طلا فلز نرم، بسيار مقاوم در برابر عوامل محيطي و ضمنا غير سمي است. اين ويژگيها باعث کاربرد گستردهي آن در زندگي بشر از دواسازي تا دندانپزشکي شده است. انعطاف و نرمي طلا باعث ميشود بتوان آن را به شکلهاي گوناگون حتي ورقههاي نازک تبديل کرد و اشيا را با آن پوشاند. اکثر اسيدها و قلياها برطلا بي اثر است و فقط مخلوطي قوي از اسيدها مانند اسيد نيتريک و اسيد هيدروکلريک ميتواند طلا را حل کند. آب و هوا و سرما و گرما و گذشت زمان نيز برخاصيت و شکل و مقاومت طلا بي تاثير است به طوري که طلا تقريبا غيرقابل تجزيه است.

در اين باره به تاثيرپذيري آهن از باد و باران و خوردگي توجه داشته باشيد. اما در بخش «سودمندي غيرکاربردي» طلا توجه کنيد که طلا فلزي زيبا و درخشان است و فلز ديگري در طبيعت به اين درخشاني سراغ نداريم.

لذا بشر از جنبه زيبايي شناسانه روحي خود به آن توجه کرده است. اما ماجرا جنبه ديگري هم دارد و آن کميابي شديد طلا در طبيعت است که حرص بشر براي دستيابي به آن را بشدت افزايش داده است. اصولا طلا در طبيعت به نسبت ساير فلزها کم، پنهان، معادن آن در مکان هاي با دسترسي دشوار و ضمنا استخراج آن سخت و با بهره اندک است. چنين است که زيبايي، کميابي و مقاومت و جان سختي در برابر گذشت زمان را کنار هم بگذاريد تا بخش اول علت ارزشمند بودن طلا روشن شود.

ريشه هاي فرهنگي و تاريخي ارزشمندي طلا

همان گونه که گفته شد، ريشه ارزشمندي طلا علاوه بر ويژگيهاي ذاتي در فرهنگ و تمدن بشري قرار دارد. به دليل ويژگيهاي ذاتي طلا و مقبوليت همگاني آن، بشر نخستين تمدنهاي خود را برپايه طلا بنيان نهاده است. نخستين پول و وسيلهي مبادله کالاها طلا بوده است. بسياري از تغييرات سياسي، جنگها و کشورگشاييها به علت دستيابي به طلا بوده است.

چرا که طلا يکي از پايه هاي قدرت بوده و امروز نيز است. طلا وسيله فخرفروشي پادشاهان و ثروتمندي کشور آنان بوده است. اين تاثير را ميتوان از مشرق زمين گاهواره تمدن يعني از بين النهرين تا عمق سرزمين مصر و چين مشاهده کرد. امروز نيز همان قواعد با کمي تغيير و مدرنيزاسيون در وال استريت ادامه دارد؛ جايي که روزانه اين فلز گرانبها تاثير آني خود را براقتصاد جهاني و قيمت تمام کالاها برجاي ميگذارد.

توقف فوري خونريزي با ژل جادويي

محققان امريکايي با استفاده از پليمرهاي گياهي، ژل جادويي توليد کردهاند که باعث توقف سريع خونريزي در عرض چند ثانيه ميشود.

اولويت اصلي پزشکي در هنگام بريدن دست با چاقو يا جراحتهاي شديد در ميدان جنگ، توقف سريع خونريزي محسوب ميشود.

ژل (VetiGel) که توسط محققان شرکت (Suneris) توليد شده است، از مکانيزمهاي ترميمي طبيعي بدن براي توقف سريع خونريزي استفاده ميکند.

زمانيکه سربازي در ميدان جنگ مورد اصابت گلوله قرار گرفته و دچار خونريزي شديد ميشود، تنها سه دقيقه زمان براي نجات جان وي وجود دارد؛ ژل (VetiGel) ميتواند در مدت 15 ثانيه خونريزي را متوقف کند.

در ساخت اين ژل از پليمر هموفيليک (haemophilic) با پايه گياهي استفاده شده که توسط خون جذب شده و دو سمت زخم را بهم متصل ميکند.

براي ساخت ژل، ديوارههاي سلولي از يک پليمر گياهي استخراج شده و در روشي مشابه قرار دادن قطعات لگو، بر روي زخم قرار داده ميشوند که با اتصال بهم، يک لخته ايجاد ميکنند؛ شکل و رنگ ژل در تماس با بافت تغيير پيدا ميکند.

ژل (VetiGel) داراي خواص ضد ميکروبي بوده و زمانيکه در يک محيط استريل مورد آزمايش قرار گرفت، از ايمني کافي براي درمان زخم برخوردار بود.

از اين روش ميتوان براي توقف خونريزي شديد مجروحان در ميدان جنگ تا پيش از رسيدن به نزديکترين مرکز درماني استفاده کرد؛ پس از رسيدن به بيمارستان، پزشکان با خارج کردن اين ژل ميتوانند اقدامات درماني را آغاز کنند؛ اين روش در 80 درصد موارد ميتواند جايگزين استفاده از ژلهاي ضد عفوني، باند و پانسمان شود.

گروپي که از 110 سال پيش روشن است !

واقعا گروپي در دنيا وجود دارد که از سال 1901 تا حالا، يعني قبل از پرواز برادران رايت، روشن مانده است؟!

شروع به کار اين گروپ سختجان، در سال 1901 بود، در آن زمان در «ليورمور» در ايالت کاليفرنيا اين نويد داده شد که به زودي يک دستاورد مدرن فناوري نصب خواهد شد، اين دستاورد گروپهاي حبابي بودند که در آنها از رشتههاي کربني استفاده شده بود.

اين گروپ را مخترعي به نام آدولف آ کايلت، اختراع کرده بود و شرکت شلبي الکترونيک به صورت انبوه ساخته بود.

گروپ در زمان خودش طراحي و زيبايي خاص خودش را داشت، رشته کربني در آن به صورت خاصي انحنا داشت و انحناي خود حباب هم با گروپهاي مرسوم آن زمان متفاوت بود.

عليرغم توليد اين گروپهاي باکيفيت شرکت توليدکننده چندصباحي بيشتر دوام نياورد و ورشکست شد. بعضيها ميگويند دليل اين امر، روشنايي اندک گروپها بوده، اما بايد دانست در آن زمان اين گروپها از گروپهاي اديسون هم نورانيتر بودند.

بايد بگوييم که در اين 110 سال، کلا 7 روز به خاطر تعميرات خطوط برق و نيز قطعي برق تصادفي، گروپ خاموش بوده و در باقي روزها، گروپ به صورت مستمر روشن بوده است.

اين گروپ در ايستگاه آتشنشاني شماره شش ليورمور نورافشاني ميکند. البته در سال 1976، محل لامپ را عوض کردند و آن را از يک ايستگاه آتشنشاني به ايستگاه ديگري منتقل کردند. در آن زمان نگران بودند مبادا خارج کردن لامپ باعث شکسته شدنش شود، اما اين اتفاق رخ نداد.

اما دليل اين عمر زياد چيست؟

دو چيز: يکي قطر زياد رشته مورد استفاده نسبت به رشتههاي معمول مورد استفاده و ديگري جنس کربني رشته.

 

 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
سخن جدید
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    سایت سخن جدید از نظر تغییرات ظاهری چگونه است؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 487
  • کل نظرات : 4
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 27
  • آی پی دیروز : 10
  • بازدید امروز : 237
  • باردید دیروز : 18
  • گوگل امروز : 2
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 401
  • بازدید ماه : 765
  • بازدید سال : 3,601
  • بازدید کلی : 84,120