سرمقاله
شانزده نامزد وزیر در حالی به مرحلهی حساس رأیگیری وارد شده اند که تا هنوز نهادهای مهمی چون وزارت دفاع ملی، ریاست بانک مرکزی، ادارههای قضایی کشور و بسیاری از ولایتها در حالت بیسرنوشتی قرار دارند. لذا اگر فرض را بر گرفتن رأی تأیید از جانب شانزده نامزد وزیر معرفی شده بگذاریم، بازهم سریال کابینهسازی به فرجام مطلوب نخواهد رسید.
اما پرسش نخست در افکارعمومی این است که سرنوشت شانزده نامزد وزیر معرفی شده به پارلمان چه خواهد شد و چه شاخصها و معیارهایی در عبور این اشخاص از غربال پارلمان موثر خواهد افتاد؟
این پرسشی نیست که پاسخ آن دشوار باشد و قراین و شواهد آن نایاب یا کمیاب به نظر آید. زیرا تجربههای گذشته از نحوهی تصمیمگیری اعضای خانهی ملت بیانگر آن است که معیارهای مورد نظر در نزد اعضای خانهی ملت متفاوت و متغیر هستند. به این معنا که برخی از چهرههای موجود در این نهاد بدون اینکه غرضها و انگیزههای طیفی، جناحی، قومی و سمتی را مد نظر بگیرند، به تنها چیزی که فکر میکنند، اجندای مطرح شدهی کاری از سوی نامزدوزیران و لیاقت و درایت آنان است. اما عناصری را که شاخصهایی چون وابستگی نامزدوزیران به طیف و تبار خاصی را مد نظر قرار داده و بر اساس آن تصمیم میگیرند را نیز نباید نادیده گرفت.
در این میان، آنچه در سطح کلان و در مقیاس رابطهی ارگانیک میان قوه قضائیه و مجریه مطرح است، سعی و تلاش دوجانبه برای حل قضایا از جمله تشکیل کابینه است. به این معنا که ضروری است تا دو قوه در سطح ارتباط ارگانیک و با تعامل مثبت ملی در چهارچوب کاری کلان به فیصلهای دست یابند که چرخهی معیوب کنونی ادامه نیافته و زنجیرهی معرفی نامزدوزیران و رد آن از سوی پارلمان تکرار نگردد. اما متأسفانه جای چنین تعاملی در رابطهی سران قوه مجریه و مقننه خالی دیده میشود و چنین کوششی برای ایجاد خط ارتباطی سالم، موثر و مفید صورت نمیپذیرد.
این درحالی است که پیش از این ادعاهایی وجود داشت که کتاب تازه در روابط حکومت و پارلمان گشوده خواهد شد؛ کتابی که در آن کارکرد دو قوه به عنوان بازوهای کاری نوشته شده و عمل خواهند کرد، نه نیروهایی که در صدد کارشکنی یکدیگر میباشند. اما آنچه در عمل مشاهده میشود، خلاف این ادعا را به اثبات میرساند. زیرا حکومت همچنان به فیصلههای مجلس بیتوجه بوده و از این قوه به درستی حساب نمیبرد.
به میان آمدن این وضعیتموجب شده است تا نامزدوزیران وارد تعامل شخصی شده و خط رابطه را با اعضای مجلس در قالب دیگری ایجاد نمایند. بدیهی است که ابزار موجود در اختیار نامزدوزیران چیزی جز وعده و نوید به وکلای مجلس و یا هم دست یازیدن به باجدهی و... چیز دیگری نخواهد بود. رفت و آمدهای به میان آمده در طی دو هفته گذشته و تقلای نامزدوزیران برای جلب توجه و اعتماد وکلای مجلس نشان از این مسئله دارد که گویا بار دیگر تجربههای ناصواب گذشته تکرار شده و تصویر نامناسبی از این روند ارائه گردد.