loading...
سخن جدید
محمد رضا نعیمی بازدید : 29 1394/01/31 نظرات (0)

سرمقاله

اختلاف‎های شدید ایجاد شده که پس از انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته رخ داد، نوعی از واگرایی را در پی داشت که برآیند آن، شکل گیری نوعی همگرایی در جامعه افغانستان بود؛ شکل گیری‎ ای که با ترسیم ساخت جدیدی از قدرت در افغانستان ایجاد شد. این واگرایی در نتیجه‎ی پذیرش دوجانبه برای سهم‎گیری مساوی در قدرت شکل گرفت و منجر به نجات افغانستان از بحرانی گردید که ممکن بود بار دیگر کشور را به نقطه‎ی صفر بازگرداند. قطعاً اگر هر یک از طرفین بر مواضع خود اصرار می‌ ورزیدند ممکن بود شاهد بازگشت جامعه افغانستان به نقطه صفر باشیم؛ یعنی آغاز دور جدیدی از درگیری‎ ها و منازعات.
در نتیجه اکنون بعد از حوادث تلخ دهه‎های گذشته، رهبران فکری افغانستان به این نتیجه رسیده‌اند که باید در شرایط لازم منافع فردی را فدای منافع ملت کنند. بدیهی است که این احتمال با تشدید هرگونه اختلاف در مراحل مختلف از حکومت‎داری توسط دو اردوگاه قدرت و رهبران آن قابل تصور است. کما اینکه در مقدمه تشکیل کابینه چنین نگرانی ایجاد شد.
اما براساس این تجربه تازه‌‌ در افغانستان و با توجه به شرح وظایف و تقسیم قدرتی‎که در هنگام منازعه بر سر نتیجه انتخابات ریاست جمهوری اتفاق افتاد به نظر می‌آید که بهتر است تا تلاش بر این است که تفکیک قوا حفظ شود. منتها باید در عرصه‎ی عمل دید که آیا چنین چیزی اتفاق می‌‌افتد یا خیر. چون اشرف غنی مدعی است بسیاری از وظایفی که عبدالله برعهده دارد از اختیارات رئیس جمهور است و در مقابل عبدالله استدلال می‌کند که این اختیارات ما به ازای انصراف او از پست ریاست جمهوری است. زیرا او مدعی است مردم در انتخابات افغانستان به او رای داده‌اند و او را برای این پست انتخاب کرده‌‌‌اند.
دولت جدید افغانستان با ترکیبی که دارد با چند مسأله مهم مواجه است؛ نخست اینکه بتواند ساخت قدرت فعلی را حفظ کند؛ یعنی اشرف غنی و عبدالله بر سر این مسأله تفاهم کنند که مسئولیت‎هایی‎که در تفاهم موجود به آنها واگذار شده است به قوت خود باقی بماند. نکته دوم بحث طالبان است؛ به نظر می‌‎آید که در حاکمیت افغانستان تمایل به این موضوع وجود دارد که با طالبان وارد مصالحه و گفت‎وگو شوند. چگونگی برقراری روابط خارجی در حوزه‎های منطقه‎ای و جهانی از نقطه نظرهای اختلافی دیگری است که چندی پیش در مسأله یمن ظاهر شد و امکان تبارز آن در سایر حوزه‎ها نیز ممکن به نظر می‎رسد.
در مجموع، هرگاه دو رهبر حکومتی متعلق به دو اردوگاه سیاسی، نتواند در تعیین خط مشی کلی حکومت در حوزه‎ها و عرصه‎های مختلف به توافق کامل رسیده و روی منافع ملی فکر کنند، عبور از بحران کنونی دشوار خواهد بود و در آن صورت ملت به پای منافع شخصی و سیاسی دو طرف قربانی خواهد شد.

محمد رضا نعیمی بازدید : 22 1394/01/31 نظرات (0)

پس از یک دوره طولانی وقفه در تشکیل کابینه، با تأیید شانزده نامزد وزیر از سوی مجلس و خالی ماندن چوکی وزارت دفاع ملی، اکنون امیدواری‌ها به تشکیل کابینه کامل قوت گرفته است و مردم نیز در انتظار خواسته‌های حداقلی خود از دولت وحدت ملی هستند.
بیش‎تر از یک سال از نخستین دور انتخابات جنجالی ریاست جمهوری گذشته و دولت وحدت ملی حدود 6 ماه زمام‎‌داری را تجربه کرده‌، اما شش ماه طول کشید تا سرنوشت آن توسط اعضای پارلمان کشور رقم بخورد.
به دلیل زمزمه‌های اختلافات درونی دولت وحدت ملی وزیران پیشنهادی دیرتر از انتظارات مردم به پارلمان معرفی شدند اما با توجه به وضع موجود، این وزیران پیشنهادی با فرصت‌ها و چالش‌هایی در وزارت‌خانه‌ها روبه‌رو خواهند شد که در زیر به برخی این فرصت‌ها و چالش‌ها اشاراتی داریم.
عدم توجه به جوانان تحصیلکرده؛ انتظاراتی که باید برآورده شود
سال‌ها جنگ و خشونت در افغانستان زمینه‌های فراگیری آموزش‌های عالی را از مردم گرفت، اما با روی کارآمدن نظام جدید در 13 گذشته دست‌کم بخشی از نسل نو افغانستان قادر به آموزش و تحصیلات در رشته‌های مختلف شدند.
با وجود آنکه دانش‌آموختگان نسل جدید در افغانستان چشم‌انتظار دریافت شغلی مناسب و متناسب با رشته‌ تحصیلی خود هستند اما در سال‌های گذشته نه‌ تنها برخی از این دانش‌آموختگان مطابق با رشته‌های تحصیلی خود به کار گماشته نشدند بلکه در اکثر موارد از جذب آنها در پست‌ها و مأموریت‌های دولتی سرباز زده شده است.
در این سال‌ها مسئولان وزارتخانه‌ها بیش‌تر از اینکه مقاطع علمی داوطلبان را در نظر بگیرند، از تجربه کاری آنان استقبال بیش‎تری کرده و به همین دلیل اکثراً افراد کهن سال و کسانی‎که کم‎تر آموزش دیده بودند در ادارات دولتی مشغول به کار شدند که این کارمندان سبب ناکارآمدی وزارت‌خانه‌ها شدند.
توان ناکافی برای مدیریت وظایف محوله نه تنها برای مردم چالش‌ساز شد، بلکه مدیران ارشد وزارتخانه‌ها را دچار مشکل کرده و انتقادهای داخلی و جهانی را به آنها وارد کرد.
تلاش برای خودکفایی
وزارتخانه‌های افغانستان در سال‌های گذشته بیش‎ترین هزینه‌ها را صرف کرد که این مقدار هزینه‌ها از سوی کشورهای خارجی، بانک جهانی و سایر سازمان‌های بین‌المللی به این کشور کمک می‌شد، اما با توجه به خروج نظامیان خارجی و کاهش همکاری‌های مالی خارجی به نظر می‌رسد وزرای جدید افغانستان با مشکلات جدیدی روبه رو خواهند شد.
کاهش بودجه و نبود پول کافی برای تطبیق و اجرایی کردن برنامه‌ها و بهبود وضع داخلی وزارت‌خانه‌ها تأثیر مستقیمی دارد و بر اساس اظهار نظرهای کارشناسان در صورت عدم توجه کافی وزارت‌خانه با مشکلاتی دور از انتظار مواجه خواهند شد.
بدون شک، هر وزارتی برای انجام کارهای خاصی ایجاد شده و به نظر می‌رسد اکثر این وزارت‌خانه با توجه به دارایی‌های از یاد رفته و همچنین نبود توجه کافی به موارد پول‌ساز نیازمند کمک‌های خارجی بوده و با تزریق پول‌های خارجی حیات خود را قابل ابقا می‌دانستند.
تلاش برای افزایش درآمد خود می‌تواند اصلی‌ترین برنامه و اقدام موفق وزرای جدید باشد و در صورت توجه کافی به زودی در می‌یابند که می‌توانند با استفاده از امکانات موجود مقدار بودجه مصرفی خود را با هماهنگی سران دولت تأمین کنند.
زمین‌های کشاورزی، آب‌های فراوان، معادن متعدد و گران‌بها، موقعیت ویژه و سوق‌الجیشی جغرافیایی و ده‌ها مورد دیگر فرصت‌هایی است که برای وزارتخانه‌ها می‌توانند پول‌ساز بوده و در صورت مدیریت درست اکثر بودجه دولت را تأمین کنند.
اینک ضرورت پنداشته می‌شود تا وزرای جدید دولت با اتکاء به همین درآمدها تلاش کنند تا بودجه دولت را تأمین و دست کشورهای خارجی را از دولت کابل کوتاه کنند.
دورنمای خوب در دست مدیران مدبر
طی سال‌های گذشته ضعف مدیریتی یکی از اصلی‌ترین دلایل ناکارآمدی دولت و نارضایتی ملت محسوب می‌شود و به همین دلیل است که افغانستانی‌ها چندان دورنمای خوبی را برای دولت نمی‌بینند.
در این سال‌ها فساد اداری دامن‌گیر اکثر ادارات دولتی شد و ده‌ها مشکل دیگر ناشی از ضعف مدیریتی بر نارضایتی ملت افزود.
نبود عزم کاری و وجود مشکلات متعدد میراث باقی مانده از 13 سال گذشته به وزرای جدید دولت وحدت ملی است که رفع این مشکلات کار سهل و ساده‌ای به نظر نمی‌رسد.
افغانستانی‌ها انتظار دارند که وزرای جدید دولت وحدت ملی بدون در نظر گرفتن سمت و سوی سیاسی، قومی، مذهبی، زبانی و فرهنگی برای انجام امور مردمی و همچنین تطبیق برنامه‌های درازمدت تلاش کنند.
برای بهبود وضع اداری و همچنین تطبیق برنامه‌های کاری موثر بدون شک همکارهای مردمی نیز مهم شمرده می‌شوند، شهروندان افغانستان در راستای آن بدون شک دست همکاری به دولت خواهند داد و در صورت رفع چالش‌ها و فساد اداری در راستای بازسازی ادارات سهم چشمگیری خواهند داشت.

محمد رضا نعیمی بازدید : 10393 1394/01/31 نظرات (0)

نویسنده: ع. محسنی

بعدازگوشت ماهی پروتیین گوشت مرغ  سهل‎الهضم وارزان‎ترین پروتیین حیوانی است. مرغ‎ها ازلحاط بازدهی به دو دسته مرغ‎های گوشتی و مرغ‎های تخم گذارتقسیم می‎شوند. مرغ‎های گوشتی ازمرغ‎های مادر و مرغ‎های مادراز مرغ‎های اجداد و مرغ‎های اجداد از مرغ‎های لاین تولیدمی‎شوند.
مرغ‎های مادربه‎طورمیانگین درشش ماهگی شروع به تخم‎گزاری نموده وعلی‎القاعده تا دوازده ماه تخم گذاری می‎کنند. بعد از دوره تخم‎گذاری اگرتعداد تخم‎های شان دریک هفته بیش ازدوعدد بود ممکن است تا چند هفته دیگر هم نگهداری شوند و اگر تولید شان بعد از این دوره از تخم‎گذاری به صرفه نبود یا روانه‎ی کشتارگاه می‎شوند و یا درصورت گرم بودن بازارها (باتولک) بردن شان برای تا  ۳ یا  ۴ ماه دیگرهم نگهداری می‎شوند. در زمان تولک بردن که به روش‎های گوناگونی صورت می‎گیرد، مرغ‎ها را به مدت چندین هفته گرسنگی محض داده و برای زنده ماندن آنان مرغ‎ها را فقط با آب تغذیه می‎کنند. درخلال این مدت پر و بال مرغ‎ها کاملا ریخته و مرغ بسیارنحیف وعاری از پرشده واکثرا برهنه می‎شوند. به این مرغ‎ها بعد از دو ماه گرسنگی دوباره غذا داده و باتقویت مجدد و به تولید آمدن آنان بسته به درصد تولید شان همان‎گونه که در بالا اشاره شد تا ۳ یا ۴ ماه دیگرهم نگهداری و سپس روانه‎ی کشتارگاه می‎شوند.
دسته‎ی مرغ‎های تخم‎گذارکه از ابتدا به منظور تولید تخم مرغ خوراکی پرورش می‎یابند تا ۱۸ ماه نگهداری و سپس روانه‎ی کشتارگاه می‎شوند. تقریبا دربازارهای تمام کشورها قیمت گوشت مرغ مادر و مرغ تخم‌گذاربه دلیل کیفیت بسیار پایین و احتمال آلوده بودن به انواع مواد دارویی و کیمیاوی نصف قیمت مرغ گوشتی و حتی پایین‎تر از نصف قیمت مرغ گوشتی است.
در تمام کشورهای جهان که تغذیه جامعه تحت نظر مسوولین سلامتی مردم است، مصرف گوشت مرغ مادر به‎ عنوان گوشت کبابی آبگوشتی ویا قورمه‎ای ممنوع بوده به‎گونه‎ای‎که درکشورهای غنی ازگوشت مرغ مادربرای تهیه غذای حیوانات کود  ومصارف دیگراستفاده گردیده و در جوامع با رفاه متوسط  به عنوان یکی ازاقلام غذاهای آماده و فوری (فست فود) – همبرگر، سوسیس، کالباس که در آنها گوشت یک بخش جزیی از غذا را شامل می‎گردد، مورد استفاده قرارمی‎گیرد چرا که درصد ارزش غذایی گوشت مرغ مادربسیاراندک و از لحاظ سلامتی به‎خاطر مورد مصرف قرارگرفتن انواع واقسام واکسن‎ها، دواها  و در معرض استرس بودن آنان مخاطره آمیز شمرده می‎شوند. ضررمصرف این نوع گوشت (مرغ مادر) برای مادران باردار واطفال بیش ازسایر افراد می‎باشد و حتی درمواردی موجب ضایعات جبران ناپذیرسلامتی در آنان می‎شود.
باکمال تاسف قاطبه‎ی مردم ما که از مضرات مصرف گوشت مرغ مادر آگاهی کافی ندارند نه تنها از این گوشت نامرغوب ومضراستفاده می‎کنند که در مواردی گوشت مرغ مادر را به گوشت مرغ گوشتی ترجیح می‎دهند و یا گاها طوری وانمود می‎کنند که ازنظرآنان مصرف هردونوع گوشت ارزش همسانی دارد.
مرغ گوشتی که ازتخم مرغ مادرتولیدمی‎شود در مواردی تنها شش هفته (۴۲روز) و غالبا تا هشت هفته نگهداری شده وبعد از دوماه پرورش روانه‎ی کشتارگاه می‎گردد که مصرف این نوع گوشت برای بدن بسیارمفید ودارای طعم گوارا تر و اگر خوب آماده گردد بسیارلذیذ خواهدبود.
این یک ضرورت است و وظیفه‎ی همه آحاد مطلع  و چیزفهم جامعه است تا با اطلاع رسانی، مردم بی اطلاع را از مضرات مصرف گوشت مرغ مادرآگاه سازند و همگان را تشویق نمایند تا برای داشتن جامعه سالم، آنان را به خوردن گوشت مرغ گوشتی تشویق نمایند. در این راستا درآینده با مطالب بیش‎تری درخدمت شما عزیزان خواهیم بود.
به امیدداشتن مادران سالم، فرزندان سالم  و جامعه سالم.

محمد رضا نعیمی بازدید : 20 1394/01/31 نظرات (0)

نویسنده: یاسر راشد

انتخابات ریاست جمهوری قزاقستان زودتر از موعد تعیین شده و در یکشنبه هفته آینده برابر با بیست و ششم آپریل بر گزار می‎گردد. انتخابات زودهنگام قزاقستان از جانب نمایندگان محافل اجتماعی آن‌کشور پیشنهاد گردید و مورد حمایت اکثریت مردم قزاقستان قرار گرفت.
قزاقستان بزرگ‎ترین کشور منطقه آسیای مرکزی است که در میان 20 کشور دارای سریع ترین رشد اقتصادی بازارهای رو به توسعه در سال 2015 در جایگاه یازدهم قرار دارد. در کنار آن، امروز قزاقستان مثل اکثریت کشورها، بیش‎ترین توجه را روی اقتصادش مبذول داشته است. 
یکی از دلایل آن کشور برای توجه جدی روی توسعه اقتصادی، ادامه بحران جهانی است. قزاقستان به عنوان یک کشور صادر کننده‌ی نفت و فلزات، از درک کاهش قیمت‎ها در بازارهای بین‎المللی خسارات جدی را متقبل می‎گردد. از سوی دیگر وضعیت بد اقتصادی در قزاقستان، مربوط به بحران روسیه می‎گردد، چراکه اقتصاد دو کشور بیش از حد به هم وابسته اند. این اقتصاد یک پارچه و به هم وابسته باعث شده است تا تحریم‎ها علیه مسکو و رکود در اقتصاد روسیه، مانع پیشرفت قزاقستان گردد. اما در مقایسه با مینسک، آستانه حتی فکر بیرون شدن از اتحادیه اقتصادی اوراسیا را ندارد. رییس جمهور قزاقستان به تازگی  اظهار نموده است: «امروز روسیه در وضعیت دشوار قرار دارد، اما ما با روسیه یکجا هستیم، من مطمئن ام و قزاقستانی‎ها  باور دارند که روسیه از این وضعیت با افتخار بیرون بر خواهد آمد، پیشرفت و توسعه خواهد کرد و ما با آن یکجا هستیم.»
امروز پول ملی قزاقستان یگانه ارزی است که در میان ارزهای کشورهای اتحادیه اقتصادی اوراسیا و بعضی از کشورهای سابق شوروی که شامل این اتحادیه نمی باشند، ارزش خود را از دست نداده است. بطور کلی قزاقستان در این دوران دشوار موقف خود را به عنوان «رهبر منطقه‎ای» توجیه می‎کند. 
با این حال، عوامل منفی، حکومت را مجبور به تجدید نظر در استراتژی اقتصادی کوتاه مدت و اعمال رژیم صرفه جوی می‎نماید. این کار نمی‎تواند روی رشد تولید ناخالص داخلی و رفاه شهروندان تاثیرگذار نباشد. در قزاقستان برنامه ضد بحران «راه روشن»، تهیه شده است  که باید خطرات اقتصادی را خنثی و از رشد بیکاری جلوگیری نماید.
همچنان بعضی عوامل ژئوپلیتیکی روی وضعیت قزاقستان فشار وارد می‎کنند. از جمله با خروج ائتلاف ضد تروریزم از افغانستان خطر انتقال عناصر افراطی از مناطق جنگی آسیا به آن‎کشور افزایش می‎یابد. این مناطق بشمول افغانستان، سوریه و قلمروهای تحت کنترول داعش، که میتواند باعث بحران داخلی شود، ظهور عناصر رادیکال داخلی را در پی داشته باشد و سبب افزایش قاچاق مواد مخدر از افغانستان گردد. 
در واقع امروز قزاقستان به عنوان منطقه حائل تلقی می‌شود که می‌تواند مانع برای ترافیک مواد مخدر و افراط گرایان از افغانستان باشد و ثبات سیاسی و اجتماعی که امروز در داخل آن‌‎کشور تامین می‌شود نقش مهم را در آن ایفا می‌نماید.
در داخل و خارج از قزاقستان، مسئله تامین ثبات در کشور را با شخصیت نورسلطان نظربایف رئیس جمهور این کشور مرتبط می‌دانند. وی بیش‌تر از 20 سال است که از طریق برگزاری انتخابات و کسب آرای اکثریت رای دهندگان آن‌کشور، قدرت را در قزاقستان در دست دارد.
ناظران بین‎المللی، اول‎تر از همه، سازمان امنیت و همکاری اروپا اگر چه چندین بار از موارد نقض انتخابات یادآوری کرده اند، اما هرگز در رابطه به صحت شمارش آرا اعتراض نکرده اند. آگاهان پیروزی نظر بایف و اعتماد شهروندان قزاقستان روی وی را دارای عوامل متعدد می‎دانند.
در قدم اول، تامین وحدت و تفاهم در کشور را با نظربایف و سیاست‎های وی مرتبط می‎دانند. قزاقستان یگانه کشور در قلمرو شوروی سابق می‎باشد که بعد از فروپاشی آن توانسته است از درگیری‎های قومی خود را دور نگهدارد. این در حالی است که در آن‎کشور بیش‎تر از 140 ملیت و ده‎ها مذهب مختلف زندگی می‎کنند. 
در شهر آستانه «میدان گفتگوی بی‎نظیر» زیر عنوان مجمع اقوام قزاقستان ساخته شده است که نمایندگان آن‎را روسای مراکز فرهنگی ملی تمام اقوام ساکن در آن کشور، تشکیل می‎دهد.
علاوه برآن، سیاست‎های اقتصادی حکومت فعلی توسط مردم تایید شده است. شهروندان قزاقستان نظر به سطح زندگی شامل فهرست کشور های دارای درآمد متوسط گردیده اند، در عین حال بنا بر آمار سازمان ملل متحد قزاقستان شامل کشورهایی گردیده است که دارای شاخص بالای رشد انسانی است. حتی با وجود مشکلات موقتی ناشی از تحولات ناگهانی در جهان اقتصاد این کشور به گونه‎ی ثابت پیشرفت می‎نماید.
نظرسنجی‎های اجتماعی نشان می‎دهند که اکثریت مردم قزاقستان خط مشی حکومت را تایید می‎کنند.  
در عین حال ناظران خاطر نشان می‎سازند که ثبات سیاسی داخلی و اقتصادی منحصر به یک سیاست‎مدار می‎تواند سبب خطرات مشخص ازجمله روی آینده کشور پس از بازنشستگی نظرباییف شود.
واقعیت این است که چهره‎های درخشان سیاست امروز قزاقستان خود را به عنوان «جوجه‎های نظربایف» مطرح می‎نمایند - اعضای تیم او. به همین دلیل ترجیح می‎دهند نظریات شانرا ارائه نکنند و فقط در چارچوب سیاست دولتی عمل نمایند.
این بدان معنا است که اپوزیسیون در قزاقستان توسعه نیافته است. هر چند بخش بزرگ آن در برابر حکومت فعلی اظهار عقیده و مخالفت می‎نمایند، اما اکثریت شان ترجیح می‎دهند از روند امروزی حمایت کنند. علاوه بر این، رهبران اپوزیسیون که امروز واجد شرایط پست ریاست جمهوری اند، آشکارا اعلام می‎نمایند که در حال حاضر هیچ جای‎گزینی برای نظربایف نیست.
همچنان آنها از اعتماد بالایی نزد مردم برخوردار نیستند. شعارهای پوپولیستی آنها چشم انداز استراتژیک را برای توسعه کشور ارائه نمی‎دهد. در ضمن اپوزیسیون تلاش دارد با مطرح ساختن مسأله ملی ویا احساسات ضد روسی با حکومت مخالفت نماید. به همین خاطر مردم آن‎را نه به عنوان سیاست بزرگ، بلکه به عنوان تلاش بخاطر از بین بردن صلح و ثبات تلقی می‎نماید.
در قزاقستان مردم از تکرار سناریوی انقلاب‎های رنگی شبیه اوکراین، قرقیزستان،  گرجستان سخت نگران اند. این امر به ویژه در وضعیت دشوار اقتصادی امروزی مهم است که امکان اخراج دسته جمعی کارمندان می‎رود و این کار اعتراضات گسترده‎ی رای دهندگان را در پی خواهد داشت.
در واقع این رای دهندگان بودند که پیشنهاد برگزاری انتخابات ریاست جمهوری زودهنگام را کردند. چند هزار اتباع قزاقستان به نمایندگان شان در مجمع اقوام قزاقستان مراجعه کردند و ابتکار برگزاری انتخابات را در نزدیکترین زمان ممکن مطرح کردند.
دو دلیل برای این کار وجود دارد. یکی، دوره‎ی دشوار اقتصادی و خطرات ژئوپلیتیکی. دوم، احتمال تصادف انتخابات ریاست جمهوری و پارلمانی آن‎کشور در سال آینده (که قانون اساسی قزاقستان دو انتخابات در یک سال را ممنوع کرده است).
در اواسط ماه فبروری مجمع اقوام قزاقستان درخواست اتباع قزاقستان را اعلام نمود. قابل ذکر است که مردم با مراجعه به مجمع اقوام قزاقستان هیچ گونه شک و تردید به تنها نامزد شایسته ریاست جمهوری نداشتند. در مجمع اقوام قزاقستان اظهار شده است: «جهان پایدار نیست، بحران جهانی مالی و اقتصادی ادامه دارد. بمنظور جلوگیری از آن در اقتصاد ما و کشور ما، رئیس جمهور برنامه‎ای را تحت عنوان «راه روشن» پیشنهاد نمود که در آن نقش مهم متعلق به رئیس دولت است». دوم: در سال 2016 در کشور ما دو نوع مبارزات انتخاباتی - ریاست جمهوری و پارلمانی در نظر گرفته شده است. برای حل این مسئله و اینکه در سال 2016 اوج بحران مالی و اقتصادی پیش بینی شده و تمام منابع و پتانسیل ضرورت است که متوجه حل آن باشد، هر دو مبارزات انتخاباتی اذهان را منحرف خواهد ساخت. و سوم اینکه تمام بحث ها در مورد جانیشین متوقف خواهند شد، بگذار هر کس به کار خود برسد».
پیشنهاد انتخابات زودهنگام در قزاقستان از طرف پارلمان آن‎کشور نیز حمایت شد. وکلای پارلمان قزاقستان از نظربایف خواستند تا ایشان تاریخ انتخابات را تعیین کنند. وی هم این کار را بعد از دو هفته انجام داد و انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری را بتاریخ 26 اپریل تعیین کرد.
در حال حاضر حزب حاکم در رابطه با اعلام نامزد شان اظهار آمادگی کرده است. شکی نیست که این حزب نامزدی نورسلطان نظربایف را پیشکش نماید.
حزب کمونیستی خلق قزاقستان همچنان در مورد اشتراک شان در مبارزات انتخاباتی خبر داده اند. اما رهبر این حزب اعتراف نموده است که انتظار پیروزی در انتخابات را ندارند، چرا که «امروز هیچ جای‎گزینی برای نظربایف وجود ندارد».
بنابر این، حتی امروز شکی نیست که در انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری قزاقستان یکبار دیگر نورسلطان نظربایف 75 ساله پیروز شود. 

محمد رضا نعیمی بازدید : 18 1394/01/31 نظرات (0)

اگرچه پنج ماه از درخواست‌ها از پکن برای به نصف رساندن امتیازاتش در معدن مس افغانستان می‌گذرد، دو کشور همچنان بر سر این معدن سه میلیارد دالری مناقشه دارند.
این معدن مس که در زیر بقایای یک شهر باستانی بودایی قرار دارد، یکی از دست نخورده ترین معادن جهان است. اما پروژه «مس عینک» از زمانی‎که «شرکت سهامی گروه متالورجیکال» چین در سال 2007 میلادی در مناقصه بهره برداری از این معدن پیروز شد، گرفتار تاخیر شده است.
بهره برداری از منابع معدنی یک تریلیون دالری افغانستان برای اشرف غنی، رییس جمهورکشور در اولویت قرار دارد چرا که وی باید همزمان با کاهش تدریجی میلیاردها دالر کمک خارجی در چند سال آتی، بودجه کشور را تامین کند.
اما اظهارات تند چین در زمان سفر اشرف غنی به پکن بیانگر چالش بزرگ پیش رو برای توسعه صنعت در افغانستان بود. در افغانستان هیچ خط راه آهنی برای خارج کردن فلزات از این کشور وجود ندارد، راه‌ها برای سفر بسیار خطرناک هستند و قیمت مس نیز از سال 2011 میلادی 40 درصد کاهش داشته است.
وزیر معدن اخیرا گفت: تاکنون هیچ توافقی صورت نگرفته است. ما موضع خود را داریم و آن‌ها نیز موضع خودشان را حفظ کرده‌اند. فکر می‌کنم بیشتر مشکلات قابل حل هستند.
مقامات وزارت معدن در چند روز گذشته گفتند: هنوز هیچ تغییری در وضعیت حاصل نشده است.
در همین حال، مخالفان مسلح کنترول خود بر منطقه اطراف «آینک» را شدیدتر کرده و شرکت سهامی گروه متالورجیکال پس از تهدیدها و حملات راکتی کارگران چینی خود را سال گذشته میلادی از این کمپ حفاظتی خارج کرد.
البته حفظ بقایای این شهر باستانی بودایی نیز یک مشکل محسوب می‌شود. اقدامات باستان شناسی برای حفظ این میراث بسیارحساس است و باید آرام صورت گرفته و پیش از آغاز استخراج معدن پایان یابد.
این پروژه بر روابط تجاری افغانستان با چین و افزایش نقش پکن در کابل تاکید دارد.

محمد رضا نعیمی بازدید : 16 1394/01/31 نظرات (0)

مواد مخدر در حال حاضر و با توجه به اوضاع داخلی و حمایت‌های خارجی محصولی مطلوب برای کشاورزان افغانستان است که توجه اکثر آنها را در چندین ولایت به خود جلب کرده است.
مواد مخدر مطلوب‌ترین محصول برای کشاورزان افغانستان است که توجه اکثر آنها را در چندین ولایت به خود جلب کرده است.
مواد مخدر ماده افیونی است که در بیش‌تر موارد کشت و قاچاق آن در جهان از طریق افغانستان صورت می‌گیرد.
کشت این مواد نیز در 13 سال گذشته روند صعودی را پیموده که این خود معضل جهانی برای افغانستان محسوب می‌شود، زیرا دولت کابل با افزایش کشت این مواد همه ساله تحت فشارهای جهانی قرار می‌گیرد.
گزارش‌هایی وجود دارد که با گرم‌شدن هوا در ولایت‌هایی‎که مواد مخدر در آن کشت می‌شود، زمان نیشتر زدن آن فرا رسیده و بدون شک در این گزارش‌ها زمزمه‌هایی نیز شنیده شده که افغانستان در سال 1394 نسبت به سال گذشته شاهد افزایش کشت این مواد افیونی خواهد بود.
با توجه به اینکه کشت مواد مخدر همه ساله روند صعودی داشته و خود زمینه‌های سلامت‌زیستی افغانستانی‌ها و ملت‌های جهان را به مخاطره می‌اندازد در زیر به دلائل افزیش کشت و قاچاق این مواد در افغانستان اشاراتی داریم.
نخست؛ فقر و تنگدستی
تمام کشاورزان افغانستان با توجه به اینکه مسلمان هستند و با آموزه‌های اسلامی آشنایی دارند، می‌دانند که کشت این مواد زیانبار از نگاه اسلام حرام مطلق است و خداوند بزرگ مجازات شدیدی برای آن در نظر گرفته است، اما دلیل موجه این کشاورزان فقر اقتصادی آنها است.
با توجه به اینکه کشاورزان سایر کشورهای جهان از کشت این مواد مبادرت می‌ورزند، مواد مخدر نسبت به اکثر نباتات بها و قیمت بیش‎تری دارد و کشاورزان افغانستان برای به دست آوردن پول بیش‎تر و خروج از فقر اقتصادی و تنگدستی، آن را راهی برای نجات خود و خانواده خود می‌دانند.
30 سال جنگ، ناامنی‌ها، خشونت‌ها و درگیری‌های داخلی زیربناهای اقتصادی افغانستان را تخریب کرد و دولت کابل با توجه به اینکه 13 سال از عمرش می‌گذرد نتوانسته در این سال‌ها زیرساخت‌های اقتصادی را بازسازی و نوسازی کند و به این صورت مانع کشت مواد مخدر توسط کشاورزان افغانستان شود.
دوم؛ ناامنی‌ها و زمینه‌های قاچاق
بدون شک افغانستان پس از جنگ، با آغاز سال 2004 یکبار دیگر شاهد افزایش درگیری‌ها و نبردهای سبک و سنگین با طالبان و سایر گروه‌های تروریستی در این کشور بوده که همزمان با افزایش این جنگ‌ها، کشت و قاچاق مواد مخدر نیز افزایش یافته است.
کشت زیاد و نبود مصرف‌کنندگان داخلی، کشاورزان را مجبور به صادرات مواد مخدر به کشورهای همسایه و از آنجا به سایر کشورها کرده که ناامنی‌ها در کشور زمینه قاچاق بدون دغدغه و هراس را برای آنها فراهم کرده است.
با توجه به گزارش‌های مواد مخدر افغانستان، این مواد در مناطقی کشت می‌شود که ناامنی‌ها و حضور شبه‌نظامیان بیش‎تر است و به هر اندازه که طالبان حضور قوی‌تر داشته و ناامنی‌ها را دامن زنند، حجم کشت این مواد افیونی نیز افزایش پیدا می‌کنند.
به نظر می‌رسد که حمایت‌گران مواد مخدر خود زمینه ناامنی را در اکثر ولایت‌های افغانستان ایجاد می‌کنند تا از این طریق از کشاورزان پول بیش‎تر گرفته و قادر به تداوم اهداف ضدبشری خود شوند.
سوم؛ نبود جایگزین با حمایت برابر
همان‎طوری‎که در بالا اشاره شد، مواد مخدر نسبت به سایر محصولات درآمد بیش‎تری برای کشاورزان دارد و به همین دلیل است که  کشاورزان حاضر به کشت این مواد می‌شوند.
دولت کابل در سال‌های گذشته کوشید تا محصول جایگزین مواد مخدر را به کشاورزان معرفی کند که در نتیجه‎ی آن زعفران در برخی مناطق که از امنیت نسبی برخوردار است، جای‎گزین کشت مواد مخدر شد، اما اکثر ولایت‌هایی که کشت مواد مخدر در آن رایج بوده از کشت زعفران بی‌بهره ماندند.
ولایت‌های ناامنی که کشت مواد مخدر در آنها ادامه دارد، تحت کنترل دولت کابل نیستند و این تروریست‌ها هستند که به کشاورزان دستور کشت داده و از آنان حمایت می‌کنند.
دولت افغانستان در این ولایت‌ها نتوانست از کشت زعفران که جای‎گزین مواد مخدر بود، حمایت کند و به همین دلیل کشت مواد مخدر با حمایت بیش‎تر از سوی طالبان ادامه پیدا کرد.
چهارم؛ فساد اداری و نبود روحیه مبارزه
بر اساس جدیدترین گزارش‌ها مواد مخدر در مناطق تحت تسلط دولت نیز کشت می‌شود و به دلیل فساد گسترده اداری و نبود روحیه مبارزه جدی با مواد مخدر در میان مسئولان، کشت این مواد همچنین ادامه پیدا کرده است.
این گزارش‌ها نشان می‌دهد که مأموران دولتی با اخاذی از کشاورزان اجازه کشت مواد مخدر را می‌دهند.
بدون شک، این گزارش‌ها نشان می‌دهد که فساد گسترده اداری و نبود روحیه مبارزه با مواد مخدر میان مأموران دولتی نیز در روند افزایش کشت و قاچاق این مواد اثر گذاشته و تاحدی زمینه افزایش آن را نیز فراهم کرده است.
پنجم؛ بودجه و نیروی ناکافی
یکی دیگر از دلایل افزایش کشت مواد مخدر توجه ناکافی دولت کابل و کشورهای همکار است که سبب شده افغانستان بیش‎ترین مواد مخدر جهان را تولید کند.
به دلیل نبود نیروی کافی، دست‌کم در مناطق تحت کنترل دولت برخی زمین‌های کشاورزی بررسی‌ نشده و به این صورت کشاورزان بدون دغدغه به کشت و سپس به قاچاق آن می‌پردازند.
ششم؛ سود خارجی‌های به ظاهر دوست
در این میان کشورهای خارجی به‌ویژه نظامیان آنها طی سال‌های گذشته از مواد مخدر حمایت کرده و در انتقال و کشت آن کشاورزان را یاری رساندند.
حمایت از مواد مخدر توسط خارجی‌ها بر هیچ کس پوشیده نیست و بارها مقام‌های امریکایی اعلام کردند که سود آنان از مواد مخدر بیش‎تر از هزینه‌ای است که واشنگتن برای افغانستان می‌کند.
طی سال‌های گذشته مواد مخدر به 2 صورت توسط خارجی‌ها حمایت شده است.
نخست؛ به طور مستقیم به کشت و قاچاق مواد مخدر می‌پرداختند و دوماً با حمایت توسط تروریست‌های دست‌پرورده خود این سود را به جیب می‌زدند.
اینک با خروج اکثر نظامیان خارجی از افغانستان به نظر می‌رسد که مواد مخدر بیش‎تر از سوی تروریست‌ها و اشخاص زورمندی که منافع گره‌خورده با غرب دارند، حمایت شده و این اشخاص و تروریست‌ها به طور مستقیم یا غیر مستقیم از سوی غربی‌ها حمایت می‌شوند.
منبع: خبرگزاری فارس

محمد رضا نعیمی بازدید : 18 1394/01/31 نظرات (0)

جشنواره نوروزی مهاجرین افغانستانی در ایران، ۲۶ تا ۲۸ حمل به همت گروه «جوانان مهاجر افغانستان» در فرهنگسرای خاوران برگزار شد. نمایشگاه عکس، موسیقی، شب شعر و تئاتر از برنامه‌های ویژه این جشنواره بود.
به نقل از خبرگزاری فارس، فرهنگسرای خاوران در طول این سه روز میزبان جشنواره گل سرخ بود. جشنواره‌ای که برپا شده بود تا روابط فرهنگی دو کشور افغانستان و ایران را تقویت کند. در این جشنواره‌ که امسال دومین دوره برگزاری‌اش را پشت سر گذاشت، شهروندان و مهاجران افغانستانی و ایرانی شاهد فرهنگ‌های‌ عامه افغانستان بودند. از موسیقی و عکاسی گرفته تا تئاتر و سینما در این جشنواره ابزاری بودند برای نشان دادن ریشه‌ها و فرهنگ‌های بومی کشور افغانستان. البته در کنار غرفه‌های هنری، غرفه‌هایی چون صنایع دستی و غذاهای محلی نیز به چشم می‌خورد.
کبری غلامی، مسئول برگزاری این جشنواره درباره جشنواره دو ساله «گل سرخ» می‌گوید: «پارسال اولین جشنواره نوروزی گل سرخ را برگزار کردیم امسال نیز با توجه به استقبالی که سال گذشته از این جشنواره به عمل آمده بود، تصمیم گرفتیم برای سه روز این جشنواره را برگزار کنیم. امیدوارم در این سه روز توانسته باشیم روابط فرهنگی بین ایران و افغانستان که اشتراکات زیادی هم دارند را دوباره نشان دهیم و بیش از گذشته بر همدلی بین این دو ملت تاکید کنیم.»
جشنواره‌ای برای نشان دادن دستاوردهای مهاجرین
غلامی از استقبال مهاجرین دیگر شهرهای ایران می‌گوید: «در این جشنواره 26 غرفه برپا شده بود که از ولایت‌های مختلف از جمله اصفهان، کاشان، قم، یزد، تهران و کرج در آن شرکت کرده بودند. در این غرفه‌ها هنرهای مختلف مهاجران افغان به نمایش گذاشته شده بود و هر یک از مهاجران  افغانستانی دستاوردهایشان را در این جشنواره به نمایش گذاشتند.»
نمایشگاه عکس «نیمه پنهان» یکی از بخش‌های درخور توجه این جشنواره سه روزه بود. نمایشگاهی که نگاهی تازه از افغانستان را فارغ از کلیشه‌های رایجی که از افغانستان تا کنون دیده شده، به نمایش می‌گذاشت. غلامی در خصوص بخش عکس این جشنواره نیز می‌گوید: «نمایشگاه عکسی تحت عنوان «نیمه پنهان» در سالن نگارخانه و محوطه سالن مرکزی فرهنگسرای خاوران دایر شده بود. افغانستان را اغلب مردم به جنگ و خرابی می‌شناسند. ما با برپایی این نمایشگاه عکس سعی کردیم که افغانستان را از زوایای مختلف به تصویر بکشیم.»
تفاهم فرهنگی بین دو ملت
شعر و موسیقی ایران و افغانستان از دیرباز پیوندی جداناشدنی با هم داشته‌اند و ریشه‌های تاریخی مشترک دارند. غلامی ادامه می‌دهد: «یکی از برنامه‌های این جشنواره شب شعر و موسیقی بود که طی دو شب و مدت سه ساعت در آن شعرخوانی برگزار شد و موسیقی سنتی ایران و  افغانستان هم در کنار هم اجرا شدند. از دیگر برنامه‌های این جشنواره اجرای گروه تئاتر جناب عطایی و جناب حمیدی بود که اتفاقا  دوستان ایرانی از این نمایش استقبال خوبی به عمل آوردند.»
مسئول برگزاری این جشنواره، اهمیت این جشنواره را در تحکیم روابط بین دو کشور می‌بیند و می‌گوید: «با برپایی جشنواره مثل گل سرخ می‌توان زوایای مختلف فرهنگی افغانستانت را نشان داد و هموطنان ایرانی نیز با تماشای این جشنواره خواهند دید که چقدر ریشه و تفاهم فرهنگی بین این دو ملت وجود دارد. خیلی از دوستان ایرانی که از این جشنواره دیدن کرده‌اند دیدگاهشان نسبت به  افغانستان عوض شد. گروهی که این جشنواره را راه‌اندازی کرده یک گروه خودجوش است که متشکل از جوانان مهاجر دانشجویی است که دغدغه‌هایی در این خصوص داشتند. ما از هیچ ارگان و نهاد  خاصی حمایت نمی‌شویم و منابع مالی‌امان هم از طریق کمک‌های مرمی به دست می‌آید.»
رنگ موسیقایی جشنواره گل سرخ
یکی دیگر از غرفه‌های جالب توجه این جشنواره، بخشی بود که به موسیقی افغانستان اختصاص داده شده بود. موسیقی افغانستان در سبک‌ها و شیوه‌های گوناگون، هنرمندانی را پرورانده که شهرت بعضی از آنان از حدود مرزهای این کشور نیز فراتر رفته‌است. از دههٔ شصت هجری خورشیدی، افغانستان درگیر خشونت‌های داخلی بوده‌است. از این رو علی‌رغم میراث غنی موسیقی در این کشور، موسیقی سرکوب شده؛ با اینکه شهر کابل مرکز فرهنگی افغانستان است در عرصهٔ موسیقی، هرات جایگاه ویژه‌ای دارد، چرا که وطن موسیقی سنتی افغانستان است و نسبت به سایر ولایت‌های افغانستان موسیقی‌اش به موسیقی ایرانی نزدیک‌تر است.
علی اکرمی، مسئول غرفه فرهنگی هنری نوای آشنا می‌گوید: «موسسه ما در زمینه موسیقی و برگزاری کنسرت فعالیت می‌کند که در کل ایران اگر برنامه‌ای تحت عنوان موسیقی افغانستان برگزار شود،  موسسه ما وظیفه برپایی آن را دارد. در طی جشنواره گل سرخ نیز هر شب در فضای باز اجرا داشتیم.»
این نوازنده و مدرس می‌افزاید:‌ «بیشتر مهاجران افغان در ایران به دنیا آمدند و با خیلی از مسائل فرهنگی و ریشه‌ای کشورشان آشنا نیستند. اگر چنین جشنواره‌هایی نباشد مردم مهاجر فرهنگ خود را فراموش می‌کنند.موسیقی افغانستان و موسیقی ایران از دیرباز نزدیکی‌هایی با هم داشتند به عنوان نمونه سازهای تنبور و دو تار که در ایران متداول هستند از گذشته‌های بسیار دور در افغانستان نیز کاربرد داشتند.»
یک ملت با ریشه تاریخی مشترک
انجمن فرهنگی نواندیشان افغانستان یکی از گروه‌های فعالی است که همواره در رویدادهای این چنینی حضوری پرنگ دارد.
قربانعلی احسانیان دبیر انجمن فرهنگی نواندیشان افغانستان که در جشنواره گل سرخ هم حضور داشت ، می‌گوید: «انجمن نواندیشان افغانستان در سال 84 و توسط جمعی از طلاب و دانشجویان شهر قم پایه‌گذاری شد. ما در انجمن فعالیت‌های متنوعی از جمله چاپ ماهنامه و فعالیت‌های فرهنگی مثل دوره‌های آموزشی برای مهاجرین را برگزار می‌کنیم. همچنین مجموعه تصاویر متفاوت را از افغانستان را برای تغییر دیدگاهی که نسبت به کشورمان وجود دارد ارایه می‌دهیم. در واقع ما سعی می‌کنیم که جوان‌ها را با فرهنگ خودشان آشنا کنیم و آنها را برای بازگشت به میهن شان ترغیب کنیم.»
احسانیان درباره علاقه‌نشان دادن ایرانیان به این جشنواره نیز می‌گوید: «برنامه‌های این چنینی می‌توانند در تحکیم رابطه بین دو کشور ایران و افغانستان بسیار تاثیرگذار باشند. بسیاری از دوستان ایرانی وقتی از این جشنواره دیدن کردند افغانستانی متفاوت را دیدند خیلی از آنها فکر می‌کردند که مهاجرین افغانی صرفا کارگران ساختمانی هستند اما وقتی به این جشنواره قدم می‌گذاشتند می‌دیدند که ما اهل فرهنگ هستیم و این باعث تغییر دیدگاه و در عین حال باعث دوستی بیش‎تر می‌شد ما یک ملت هستیم و ریشه تاریخی مشترک داریم و فقط یک مرز سیاسی است که ما را از یکدیگر جدا می‌کند.»

محمد رضا نعیمی بازدید : 28 1394/01/31 نظرات (0)

شبکه‌های ماهواره‌ای عربی مخصوصا کشورهای عرب حوزه خلیج فارس به طور گسترده اخبار بمباران هوایی در یمن و هدف‌هایی که تخریب می‌شوند را با سرخوشی بی‌سابقه‌ای پخش می‌کنند. اما به ندرت این شبکه‌ها تصاویر شهروندان بی‌گناه یمن که در اثر این بمباران‌ها کشته می‌شوند را نشان می‌دهند در حالی‎که سازمان ملل اعلام کرده که تعداد کشته‌ها به 1000 تن و تعداد زخمی‌ها به 3000 تن رسیده است.
همین شبکه‌های تلویزیونی از ابتدا و همچنان تصاویر اجساد غیرنظامیان را که در اثر حملات موشکی در سوریه کشته می‌شدند یا قربانیان داعش در عراق و کوه سنجار را به طور گسترده منتشر می‌کردند. این شبکه‌ها به دلایلی که ما قطعا می‌دانیم تاکنون یک تصویر از کودکان یمنی کشته و زخمی شده را منتشر نکرده‌اند و مدعی رعایت اخلاق حرفه‌ای و تحلیلی هستند و همواره برخی شعار «نظر من و نظر دیگری» را سر می‌دهند. این شبکه‌ها به گونه‌ای اخبار یمن را منعکس می‌کنند که گویی در جنگ کنونی یمن که از حدود چهار هفته قبل آغاز شده از گلوله‌های گل و ریحان استفاده می‌شود و نه موشک‌های ساخت امریکا که کلاهک‌هایی با قدرت تخریب و کشتار بالا حمل می‌کنند.
وضعیت اسفناک انسانی در یمن به اوج خود رسیده است این تنها سخن ما نیست. بان کی مون، دبیرکل سازمان ملل نیز آتش بس فوری برای ارسال کمک‌های انسانی و مواد غذایی برای چندین میلیون یمنی تحت محاصره را خواستار شد اما فریادهای او تاکنون گوش شنوایی نیافته است.
بیش‎تر شهرهای یمن از جمله دو پایتخت شمالی و جنوبی موقت و دائمی‌اش از قطع نیمه کامل برق، آب و سوخت، نبود مواد اولیه، غذا و دوا، تعطیلی بنادر و میدان‌های هوایی تخریب شده رنج می‌برند و یمن در وضعیت انزوای کامل به سر می‌برند و با دنیای خارج ارتباطی ندارند. شهروندان یمنی با صرف نظر از مذهبشان برای نجات جان خود اجازه ندارند به کشورهای همسایه مهاجرت کنند آنچنان که در همه جنگ‎ها به جز جنگ غزه شاهد این مهاجرت‌ها بوده‌ایم و عجیب آنکه کشورهای همسایه یمن مدعی هستند برای دفاع از خود وارد این جنگ شده‌اند.
درک نمی‌کنم چرا ما تا الآن نتوانستیم آتش بس انسانی در یمن برقرار کنیم تا انجمن‌های خیریه کمک‌های خود را به دست شهروندان یمنی برسانند و داکتران فرصت مداوای هزاران مجروح این جنگ را به دست آورند؟ پس ارزش‌های انسانی کجا هستند و چرا این ارزش‌ها از قلب‌های طرف‌های جنگ دور شده‌ است؟ آنچه این روزها می‌شنویم خبرهای تخریب اهداف و انبارهای اسلحه در نقاط مختلف یمن و رزمایش‌های نظامی، هوایی، زمینی و دریایی و شرکت جنگنده‌های این کشورها در این حملات هوایی در مسابقه‌ای است که ساکنان غزه هم از آن رنج برده‌اند.
گویی صنعای یمن وضعیت برلین، پایتخت «رایش آلمان» در جنگ جهانی دوم و عدن وضعیت شهر تاریخی لنینگراد یا شهر سن‌پترزبورگ روسیه را یافته است.
سه هفته کامل از آغاز بمباران شهرهای یمن و اهداف مورد نظر گذشته است ولی هنوز هیچ گونه تلاش واقعی از سوی طرف‌های درگیر در یمن برای آغاز گفت‌وگوها با هدف دستیابی به راه حل «سیاسی» که مانع خونریزی‌ها شود، صورت نگرفته است گویی مردم یمن که در این جنگ کشته می‌شوند اصلا انسان نیستند. ما اینجا از جانب همه قربانیان این جنگ سخن می‌گوییم و در جبهه ائتلاف حوثی‌ها و یا جبهه هادی، رئیس جمهور و حامیان وی در کشورهای حوزه خلیج فارس نایستاده‌ایم. همه آنها خانواده، برادران، فرزندان، خواهران مادران و کودکان ما هستند.
سلسله آدم‌ کشی‌ها در سوریه از ده‌ها کشته شروع شد و به صد و هزار و صدها هزار رسید از خداوند عاجزانه می‌خواهیم که شمار مرگ بی‌گناهان یمن در عدد هزار اول متوقف کند چرا که برای مردم این کشور طعم گرسنگی، محرومیت و فقر کافی است و این کشور در لیست بیست کشور فقیر جهان قرار دارد در حالی که در همسایگی خود کشورهای عربی هستند که حساب پول‌های صدها میلیاردی خود را ندارند و نمی‌دانند چگونه آن را خرج کنند و با آنها چه کنند.
بله ... احتمال درگیری منطقه‌ای وجود دارد. در تنگه باب المندب، رزم ناوهای مصری، عربستانی و ایرانی حضور دارند که تاکنون ما خبری از مشارکت این رزم ناوها در جنگ‌هایی که اسرائیل به راه انداخته، نشنیده‌ایم. من باز هم باید بگویم تاکنون منطقه شاهد حضور این تعداد جنگنده در جنگی در خاورمیانه نبوده و رقابت کشورها برای ارسال جنگنده برای حضور در جنگ یمن بی‌سابقه بوده است.
احتمال درگیری وجود دارد یک طرف (عربستان) ایران را به بازرسی کشتی‌هایی تهدید می‌کند آنهم با این ادعا که به انتقال سلاح برای حوثی‌ها و هم‌پیمان‌هایش مشکوک است و هرگونه زیاده روی در این بازرسی و یا «تجاوز» عامدانه و یا غیرعامدانه احتمال دارد که جرقه جنگی منطقه‌ای را روشن کند که میزان کشته‌ها و تخریب آن می‌تواند فاجعه بار باشد و سال‌ها بدون هیچ نتیجه‌ای مانند هشت سال جنگ ایران و عراق ادامه یابد.
به همین دلیل و دلایلی دیگر امیدواریم که طرح الجزایر برای اجرای آتش بس و جمع کردن و آوردن طرف‌های درگیر به پشت میز مذاکره بدون هیچ پیش شرطی به جز حفظ تمامیت ارضی و مشخصات جمعیتی یمن، بازسازی زیرساخت‌های دولتی براساس دموکراسی، عدالت و مساوات، برقراری زندگی مسالمت آمیز میان تمامی گروه‌های مردمی و تشکیل کشور متحد به نتیجه برسد.
مردم یمن که نماد کرامت، جوان‎مردی و خویشتنداری هستند هرگز از سوی برادران خود مهربانی ندیده‌اند؛ برادرانی که یمن را فقیر و در حاشیه نگه داشتند و درهای زندگی را به روی آنان بستند. مردم یمن در صورتی این برادران خود را براساس اصالت و کرامت اخلاقی ببخشند و از خشم خود که در طول تاریخ هر متجاوزی را شکست داده و چون کوه ایستاده است، صرف نظر کنند. هرگز این بی‌مهری‌ را فراموش نخواهند کرد.

محمد رضا نعیمی بازدید : 28 1394/01/23 نظرات (0)

سرمقاله

سنت جنگجویان در سیزده سال اخیر این بوده است که همزمان با گرم شدن هوا در فصل بهار، حمله‎های شان را تشدید بخشیده و با گذشت هر روز،‌ اوج این حملات، زندگی را به کام مردم تلخ‎تر از پیش می‎سازند.
بهار سال جاری اما میزان خشونت‎ها در نقاط مختلف کشور با تاکتیک‎های مختلف و متفاوت‎تر از پیش دنبال شده و علاوه بر جنگ‎های فرسایشی تا انفجار و انتحار که همه ساله جزئی از روش‎های مخالفان مسلح بود، گروگان‎گیری نیز در جمع آن افزوده شد و این موارد دامنه‎ی بسیاری از ولایت‎هایی را که در سال‎های گذشته از امنیت نسبی برخوردار بودند نیز گرفت. ولایت بلخ یکی از این نقاط بود که چندی پیش شاهد خونین‎ترین حمله‎ در مقر دادستانی یا سارنوالی اش بود و منجر به کشته و زخمی شدن بیش از چهل نفر شد. هلمند، قندهار، زابل،‌غزنی و سایر ولایت‎های جنوبی در بهار امسال بیش از پیش در التهاب ناامنی فزاینده قرار گرفته است. اوضاع شرق کشور نیز وخیم است و میزان انفجارها و حمله‎ها در ننگرهار، کنر و... نیز نشان از افزایش ناامنی در این ولایت‎ها دارد. برخی از ولایت‎های شمالی هم در تپش بیش از پیش به سر برده و اختطاف‎ها و انفجارهای به گوش رسیده از ولایت‎های بغلان، کندز، تخار، بلخ‌ و بدخشان، رنگ گل‎های سرخ بهاری را در این زون با خون درهم آمیخته است.
مسیرهای اطراف پایتخت نیز در هر ماه شاهد یک رخداد خونین است. چندی پیش سیزده غیرنظامی در مسیر غزنی - کابل و در ولسوالی سید آباد میدان وردک به شکل بی رحمانه به رگبار بسته شدند. مسافران ولایت‎های شمالی در ولایت چاریکار بارها توسط دزدان آزار و اذیت شده و اموال و دارایی شان به سرقت رفته است. هرچند به گفته‎ی عبدالوحيد صديقي، سخنگوي سرپرست ولايت پروان این مسیر در حال حاضر امن است، ولی ثبات آن شکننده است و احتمال هرگونه خطری برای مسافران این مسیر موجود است.
ناامنی‎ها درحالی گسترش یافته و در فصل بهار اوج آن دیده می‎شود که شاهراه‎های کشور بیش‎تر از سایر نقاط در ناامنی و بی ثباتی به سر می‎برد. در این میان، حکومت و نهادهای امنیتی در واکنش به این وضعیت نابهنجار و امنیت شکننده تنها اقدامی که انجام داده است، افزایش نیرو در شاهراه‎هاست.
این وضعیت اعتراض‎های عمومی و مدنی را نسبت به حکومت افزایش داده و نقطه ضعف‎های موجود حکومت وحدت ملی را در برابر خشونت‎های مختلف بیش‎تر از پیش متبارز و نمایان ساخت. اما سران حکومت وحدت ملی کم توجه به آنچه رخ می‎دهد، به جنگ قدرت شان ادامه داده و کماکان درگیر کسب قدرت بیش‎تر در نهادهای مهم کلیدی و ساختار کابینه می‎باشند.
این درحالی است که مردم انتظار دارند تا رهبران حکومتی با حساسیت و احساس مسوولیت بیش‎تری نسبت به اوضاع عمومی کشور اندیشیده و با درک شرایط کنونی، اختلاف‌های سیاسی را کنار گذاشته و با تکمیل کابینه و ساختار حکومت‎های محلی،‌ رسیدگی بهتری به اوضاع عمومی و امنیتی نمایند.

محمد رضا نعیمی بازدید : 16 1394/01/23 نظرات (0)

امریکایی‎ها این روزها، روزهای سختی را سپری می‌کنند و دمو‌کرات‌های حاکم به ایالات متحده که تا انتخابات بعدی به نظر می‎رسد فرصت زیادی ندارند، بین حمایت از دموکراسی و دفاع از دیکتاتوری و در جنگ جاری علیه تروریزم در خاورمیانه سرگردانند.
کاخ سفید این روزها در شرایطی به سر می‎برد که میان سنتی‎ترین دیکتاتوری جهان و آزادترین کشور دموکراتیک منطقه سرگردان است.
این کشور حتی نمی‎داند خود را در صف نیروهای مقاومت ضدتروریستی باید قرار دهد یا در صف حامیان و موسسین گروه‎های تکفیری و صاحبان فتواهای ضدانسانی.
آنها در حوزه مسایل و تحولات منطقه‎ای، بصورت واقعی دچار نوعی بلاتکلیفی هستند و درحالی‎که اطمینان یافته اند، ریشه‎های افراط گرایی و تروریزم کجاست، اما همچنان همان ریشه‎ها را حمایت کرده و برای جنگ افروزی تشویق می‎کنند.
امریکایی‎ها که یک ائتلاف بین‎المللی علیه گروهک تروریستی داعش با حضور 70 کشور تشکیل دادند، اکنون بعد از ماه‎ها قادر نیستند بصورت واقعی یک بیلان کاری ارائه کنند.
آنها بارها اخبار غیر واقعی مبنی بر هدف قرار دادن ابوبکر البغدادی را در بوق کرده و هر روز خبر از کشتن سرکردگان این گروه تروریستی دادند، اما همه اش نادرست بود و مواضع داعش نیز هیچگاه طی ماه‎های گذشته بر اثر بمباران‎های هوایی ائتلاف آسیب ندید.
حتی تعداد پروازهای جنگنده‎های امریکایی و ائتلاف طی ماه‎های گذشته بیش از 5 – 6 سورتی نبوده و بیش‎تر جنبه نمایشی داشته است، بطوری که تعداد پروازهای 70 کشور عضو ائتلاف به اندازه یک روز پروازهای سعودی ها و متحدانش بر فراز یمن نبوده است.
اما واقعیت‌های صحنه میدانی چیزهای دیگری می‌گویند؛ بمباران‌های به گفته خودشان اشتباهی مواضع نیروهای عراقی، پرتاب سلاح و تجهیزات برای داعش، عدم تحرک جدی برای متقاعد کردن کشورهایی که مرزهای خود را بر روی داعش بازگذاشته اند و همچنین باز بودن مجاری نقل و انتقال پول برای گروه‌های تروریستی.!
در جریان آزادسازی تکریت در ماه گذشته، 10 دولت منطقه‌‎ای به رهبری عربستان، به دولت عراق فشار شدیدی وارد کردند تا مانع از انجام آن شوند و امریکایی‎ها نیز آنان را همراهی کردند. این همان 10 کشوری هستند که حالا بر سر مردم و زنان و کودکان بی دفاع یمن بمب فرو می‌‎ریزند.
کار به جایی رسیده که زمانی هم که قرار می‎شود امریکایی‎ها در عملیاتی علیه داعش حضور یابند، سایر نیروهای ضد تروریستی بر روی زمین، کنار می‎کشند و این موضوع به صراحت در جریان عملیات آزادسازی تکریت به وقوع پیوست و پس از درخواست دولت عراق از ا‌مریکایی‌ها برای پروازهای جنگی بر فراز تکریت، گروه‌های زیادی صحنه نبرد را ترک کردند و همه شاهد بودند که پس از حضور بی حاصل یک هفته‌ای جنگنده‌های امریکایی، دولت عراق دوباره سراغ نیروهای مقاومت ضد تروریستی رفت تا آنها بازگردند و کار را تمام کنند.
حالا، این سیاست‌‎ها و سناریوها در قبال ملت یمن در حال تکرار است و امریکایی‎ها در حال حمایت از نادر بازمانده‎های نظام‎های حکومتی و خشن جهان هستند که ادعا دارد با بمباران غیرنظامیان و تاسیسات یک کشور مستقل، قصد دارد حکومت مردمی آن را به قدرت بازگرداند!
چرا چنین است؟ چرا گروه‎های ضد تروریستی منطقه به امریکا اعتماد ندارند؟ اینها موضوعات پیچیده‎ای نیست و نشان می‎دهد که امریکایی‎ها در آزمون دموکراسی و مبارزه با تروریزم که با شعار آن سال‌ها در مناطق مختلف جهان مداخله کرده اند، شکست خورده و چیزی به نام خود ثبت نکرده اند، اما در مقابل علامت های سوال زیادی توام با بی اعتمادی به جا گذاشته اند؛ ابهامات و سوالاتی که ریشه در سیاست گذاری‎های مبتنی بر سلطه جویی و مناسبات این کشور با متحدان سنتی اش در خاورمیانه دارد که این روزها کاخ سفید را در اتخاذ تصمیمات درست و منطقی در مخمصه قرار داده است.

تعداد صفحات : 49

درباره ما
Profile Pic
سخن جدید
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    سایت سخن جدید از نظر تغییرات ظاهری چگونه است؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 487
  • کل نظرات : 4
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 6
  • آی پی دیروز : 10
  • بازدید امروز : 14
  • باردید دیروز : 18
  • گوگل امروز : 1
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 178
  • بازدید ماه : 542
  • بازدید سال : 3,378
  • بازدید کلی : 83,897