به دنبال اقدام هتاکانهی نشریه شارلی ابدو در فرانسه و بازنشر کاریکاتور موهن که شخصیت پیامبرگرامی اسلام حضرت محمد(ص) را مورد بی حرمتی قرار داده بود، مسلمانان در سراسر دنیا از این اقدام اسلام ستیزانه ابراز انزجار نمودند.
شهرهای مختلف افغانستان نیز روز جمعهی گذشته شاهد تظاهرات گسترده مردم در اعتراض به بازنشر کاریکاتور پیامبر اسلام در مجله شارلی ابدو در فرانسه بود.
اعتراضهای هرات شدیدتر از هر شهر دیگر افغانستان بود و مردم خواستار بیرون کردن سفیر فرانسه از افغانستان شدند.
روز چهارشنبه (٧ جنوری) سعید و شریف کواشی به دفتر نشریه شارلی ابدو، مجله فکاهی، در پاریس حمله کردند و دوازده نفر از جمله تعدادی از کارکنان آن نشریه را به ضرب گلوله کشتند. بعدا گزارش شد که این حمله در اعتراض به چاپ کاریکاتور پیامبر اسلام از سوی این مجله بود.
القاعده یمن مسئولیت حمله به دفتر مجله فرانسوی شارلی ابدو را به عهده گرفت.
در شماره هفته بعد از این حمله هم کاریکاتور توهین آمیزی از پیامبر اسلام چاپ شد.
اعتراض کنندگان در کابل تکثیر میلیونی مجله شارلی ابدو با کاریکاتور پیامبر اسلام و شرکت سران جهان در راهپیمایی پاریس را نوعی اعلان جنگ با مسلمانها خواندند.
شاهدالله شاهد، عضو مجلس نمایندگان گفت:» جای تاسف اینجاست که تروریستان فرانسوی کشته میشوند، یکونیم میلیون جمع میشوند و آن را محکوم میکنند. در حالیکه قلب دو میلیارد مسلمان را زخمی میکنند و کسی آن را محکوم نمیکند».
یک زن مسن معترض در میان اعتراض کنندگان کابل میگوید:» من به کسانیکه این کار را کردهاند هشدار میدهم که اگر این کار را دوباره کردند، من خودم به سفارتهایشان میروم و هرچه از رویم شد (در توانم بود) انجام میدهم».
در ولایت غزنی معترضان ساعتها جاده اصلی کابل قندهار را بر روی ترافیک بستند.
اعتراض کنندگان در غزنی از دولت افغانستان خواستند که روابط دیپلماتیک با فرانسه را قطع کند.
محمد اشرف غنی، رییس جمهور، در عین حال که حمله به شارلی ابدو را محکوم کرده بود، نشر مجدد کاریکاتور پیامبر اسلام توسط مجله شارلی ابدو را محکوم کرد.
نزدیک به پنج میلیون از نشریه شارلی ابدو، با کاریکاتور پیامبر اسلام روی جلدش به فروش رسید، در حالیکه تیراژ هفتگی این نشریه ۶۰ هزار است.
شارلي اِبدو(Charlie Hebdo ؛ به معناي هفته نامه شارلي)، مجله فکاهي چپ گراي فرانسوي، جديدترين رفتار اسلام ستيزانه در غرب را رقم زده است؛ نشريهاي ضدمذهب که در سال 2012 به دليل انتشار کاريکاتورهاي توهين آميز درباره پيامبر عظيمالشأن اسلام(ص)، مورد اعتراض گسترده مسلمانان در سراسر جهان و از جمله در فرانسه قرار گرفت. اين نشريه، سوابق متعدد از توهين به مقدسات ديني و حتي ملي را در کارنامه خود دارد. در واقع، گردانندگان اين نشريه، اعضاي تحريريه مجله «هاراگيري» بودند که به دليل توهين به «جنرال دوگل»، پس از مرگش، توسط وزارت داخله فرانسه تعطيل شد.
اين نشريه پس از نخستين انتشار در دهه هشتاد، به دليل محتواي ضعيف و هتاکانه اش با اعتراضات عمومي مردم روبه رو و دوباره تعطيل شد. هفته نامه شارلي بار ديگر در سال 1992 آغاز به کار کرد. اين نشريه، هتاکي به مقدسات مسلمانان را پس از حملات يازدهم سپتامبر و با ادعاي مقابله با تروريزم، در دستور کار خود قرار داد. اين رفتارها، به ويژه پس از چاپ کاريکاتورهاي موهن توسط اين نشريه، به اوج خود رسيد. وبگاه اين مجله در سال 2011 با انتشار مطالب و کاريکاتورهاي توهين آميز، باعث انزجار عمومي و خشم مسلمانان جهان شد. به دليل اعتراضات گسترده مردم و به ويژه مسلمانان، پايگاه اينترنتي اين نشريه ناچار شد تمام فعاليتهاي خود را متوقف کند.
سرمقاله
تصمیم ایجاد ساختاری با عنوان دلچسپ «وحدت ملی» برخاسته از ناگزیریهای خاصی بود که در میکانیزم نامنظم و مدیریت ناسالم سیاسی یک پروسهی دموکراتیک (انتخابات) شکل گرفت.
این محصول را چه ساخته و پرداختهی دستهای خارجی بدانیم یا حاصل زد و بندهای داخلی فرض نماییم، حقیقت این است که حساسیتهای به وجود آمده در آستانهی تشکیل دولت وحدت ملی و داغ شدن بستر رقابتهای سیاسی، عرصه را برای مشارکت سالم در یک ساختار واحد سیاسی دشوار ساخت. این حساسیتهای شدید و سوابق موجود برخاسته از تعصبات رسوب کردهی قومی، تشکیل کابینه و ایجاد ساختار مسلکی، متخصص و متعهد را در کشور با مشکل مواجه ساخت.
هرچند شکی نیست که تأکید بر وحدت ملی با مبنای حفظ یکپارچگی و استقلالیت کشور، دفاع از تمامیت ارضی و منافع ملی و تثبیت، ارتقا و گسترش سیطرهی حکومت بر قلمرو جغرافیایی کشور یک ضرورت اساسی است. اما متأسفانه که این محور نیز همانند سایر عرصهها، تحت تأثیر مداخلات خارجی و سودجوییهای سیاسی داخلی قرار گرفته و از دخالتهای درونی و بیرونی آب میخورد که پیامد آن برای کشور، به جای رقم زدن تصویر مثبت، با چالشهای تنش انگیز مواجه شده است. موضوع جاخوش کردن اشخاص دو تابعیته به اندازهای که نیمی از ساختار کابینه را به خود اختصاص داده است، این نگرانی را به بار آورده است که دولت وحدت ملی به جای اینکه مبنای وحدت را در سطح کشوری به بار آورد، بستر شکافهایی را از مجرای اشخاص دو تابعیته ایجاد نموده و شرایط را به شکل بدتر از حال رقم زند.
مسألهی تخصصگرایی، تجربهی کاری و توازن قومی نیز در پرتو مصلحتهای سیاسی احزاب شریک در قدرت تاحدودی رنگ باخته و نارضایتیهای زیادی را در جامعه به وجود آورده است. مخالفتهای مدنی و سیاسی در طی روزهای اخیر و نگرانی از اینکه کابینهی حاضر نتواند اهداف ملی را محقق ساخته و منافع ملی را رقم بزند، افزایش داده است. این مسأله، دغدغههایی را نیز به بار آورده است که امکان تحقق وحدت ملی را در پرتو نظام سیاسی حاضر، قابل تردید میسازد. زیرا نفس تقسیم امتیازهای سیاسی در دو اردوگاه سیاسی که اعضای آنان نیز از وضعیت موجود رضایت کامل ندارند، زمینه را برای پراکندگی در سطوح مختلف اجرایی مهیا ساخته و مدیریت بنای لرزان حکومت وحدت ملی را با چالش جدیتری مواجه ساخته است.
بنابراین، به نظر میرسد راه پیشرفت و ترقی در سایهی حکومت وحدت ملی بسی پر فراز و نشیبتر از آن است که رهبران این جریان در آغاز فکر میکردند و فایق آمدن براین مشکلات، قاطعیت لازم، مدیریت مطلوب و تعهد قوی را لازم دارد. شکی نیست که بدون این ویژگیها، هرگام حکومت وحدت ملی همانند تشکیل کابینه تنشآفرین شده و پنج سال آتی، بدون دستاورد ملموسی سپری خواهد شد.
نویسنده: محمدرضا نعیمی
به دنبال تبادل نظر دیپلوماتیک در جریان حضور حنیف اتمر، مشاور امنیت ملی رییس جمهور در تهران، محمدجواد ظریف، وزیرامورخارجه جمهوری اسلامی ایران به کابل سفر کرد.
این سفر و تسلیم دعوتنامه رسمی رییس جمهور آن کشور به رییس جمهوراشرفغنی برای رفتن به تهران، بار دیگر تأمل در نقش آفرینی جمهوری اسلامی ایران را در قالب تعاملات منطقهای افغانستان -که در این اواخر پر رنگ شده است،- برجسته ساخت.
حقیقت این است که ارزیابی هرگونه رابطه در عرصهی روابط بينالملل به میزان وجود یا ضرورت تعاملات اقتصادی، مبادلات فرهنگی، معاهدات بینالمللی و تبادل نظر در سطوح جریانهای سیاسی و تأثیرگزاریها در این خصوص صورت میگیرد. به این معنا که به هراندازه که روابط در عرصههای فوق بیشتر باشد یا دستکم ضرورت آن احساس گردد، به همان میزان از نقش و نفوذ دو کشور بر یکدیگر سخن به میان آمده و صحبت میشود. در این میان، جایگاه تبادلات تجاری و تعاملات اقتصادی در صدر فهرست روابط بینالمللی در عصر حاضر قرار گرفته و سایر جنبههای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی نیز پیرامون و محور این شاخصه رقم خورده و به تصویر درمیآیند.
افغانستان منحیث کشوریکه سالیان درازجنگ، زیربناهای آن را تخریب و ثبات و توسعه را در قلمرو آن با توقف مواجه ساخت، بیشتر از همه به برقراری روابط دوستانه و تعاملات مثبت با کشورهای جهان، بخصوص کشورهای منطقه و همسایه نیاز داشت. این ضرورت اما در طی یک و نیم دههی اخیر بیشتر با محوریت کشورهای غربی رقم خورد و در میان سرازیر شدن کمکهای جهانی، رقم درشت را آنان به خود اختصاص دادند. در این میان، نقش کشورهای منطقه و همسایه نیز تحت تأثیر رویکرد غربی قرار گرفته و بر حسب نیازهای واقعی افغانستان مصرف و مدیریت نشد. شکی نیست که این مسأله، علاوه بر ضعف ساختارها و ناهماهنگی و ناکارامدی مدیران و شخصیتهای داخلی، موجب شد تا کارنامهی چهارده سالهی حکومتداری با مصارف هنگفت آن پاسخ مثبت و درخوری ندهد.
حضور و ظهور کشورهای قدرتمند و دارای نقش در تعاملات جهانی و منطقهای در اطراف افغانستان، تاحدودی نادیده گرفته شد و این حلقهی مفقوده، موجب نارساییهای بسیاری در عرصهی سیاست خارجی افغانستان شد که محیط داخلی را نیز متأثر ساخت. شکی نیست که کشورهایی چون چین و جمهوری اسلامی ایران با سابقهی عدم تنشآفرینی در افغانستان از جایگاه برجسته و عمدهای برخوردار بودند که در جریان سالهای گذشته تا حدودی در حاشیه قرار گرفتند. این درحالی است که مشکل افغانستان با رویکرد و سهمگیری منطقهای، به صورت سهل و آسانی قابل حل بود تا اینکه در اختیار بازیگران بزرگ و دارای نقشههای سلطهگرانه قرار داده شود.
با این حال، رویکرد دولت وحدت ملی با برقراری رابطهی مستحکم و گستردهتر با کشورهای منطقه و برقراری روابط منطقهای سالم و موثر برای توسعه و ثبات افغانستان، امیدواریهایی را خلق کرده است که انتظار میرود افغانستان بتواند از این رهگذر به جایگاه بهتری در منطقه دست یافته و از موقعیت حساس و برجستهی ژئوپولیتیک خویش استفادهی مثبت ببرد.
با توجه به آنچه گفته شد و نظر به سابقهی روابط افغانستان و ایران در سطوح مختلف، میتوان، نقش آفرینی این کشور را در افغانستان، در سطوح مختلف و گسترده مورد ارزیابی قرار داد.
تعاملات تجاری و اقتصادی افغانستان و ایران با توجه به بسترهای مناسب موجود و موقعیت گریزناپذیر افغانستان که دارای حدود هزار کیلومتر مرز مشترک با جمهوری اسلامی ایران است از یکسو و حقیقت مسلم تاریخی افغانستان با دارا بودن موقعیت جغرافیای سیاسی که آن را به چهار راه آسیا مبدل ساخته است، دو جانب را بیشتر از پیش به هم نزدیک خواهد ساخت. شکی نیست که مصالح و منافع تعاملات تجاری میان دو کشور، به صورت دوجانبه میباشد. به این معنا که سود افغانستان برای دستیافتن به مرز بینالمللی از طریق بندر چابهار، مساوی به نفعی خواهد بود که ایران از رهگذر دست یافتن به بازار مناسب افغانستان و سایر مزایای اقتصادی آن کمایی خواهد کرد.
از سوی دیگر، سیاست جمهوری اسلامی ایران در قبال افغانستان به گونهای بوده است که مقولهی بازسازی و امنیت آن را در ذیل منافع ملی خویش تعریف نموده و از این منظر به اهداف خوبی نیز خواهد رسید. زیرا ثبات سیاسی و توسعه اقتصادی افغانستان، زمینهی بازگشت بيش ازدو ميليون پناهجوي مقیم ایران را فراهم آورده و کاهش توليد و ترانزيت مواد مخدر و ناامني ناشي از آن در شرق ايران را در پیخواهد داشت.
با این حال، موانعی نیز فراروی این نقش آفرینی مثبت و ایجاد تعامل مفید میان دولت کابل و تهران وجود دارند. هرگونه حضور جمهوری اسلامی ایران در افغانستان با ملاحظات کشورهای غربی که دارای نفوذ سیاسی و پایگاه نظامی در افغانستان هستند، مواجه شده و رقابتهای منطقهای را نیز در این خصوص حساستر و شدیدتر خواهد ساخت. علاوه برآن، ایجاد میکانیزم منظم بازار برای تعامل اقتصادی دو کشور از نیازمندیهای دیگری است که تاکنون به صورت اساسی وجود نداشته است.
به هرحال، محدودیتهای موجود در برابر مزیتهای نسبی اندک اند و پیوند فرهنگی و جغرافیایی موجود، بستر مناسب تعاملات اقتصادی، اشتراکهای فرهنگی با توجه به حضور درازمدت طیف زیادی از شهروندان منحیث مهاجر در جمهوری اسلامی ایران و بهرهبرداری مثبت از این ظرفیتها، امکان برگزاری کنفرانسهای مشترک برای بهبود روابط در عرصههای مختلف با کمترین هزینه، انتقال تجارب ایران و اتخاذ آن در عرصههای مختلف از جانب افغانستان، زمینه را برای نقش آفرینی ایران در ثبات و توسعهی افغانستان مهیا خواهد ساخت.
با این وجود، امید میرود تا دولت وحدت ملی بتواند در میان روابط منطقهای اش برای ثبات و توسعه افغانستان، جایگاه ایران را نیز برجسته ساخته و مقامات تهران – کابل، از فرصت به دست آمده، بهره برداری مثبت و موثری انجام دهند.
نویسنده: نوید الهام
هفتهی گذشته وقتی برای انجام کاری وارد یک اداره دولتی شدم، به میزان تورم در ادارههای دولتی پی بردم. حضور بیش از چهار نفر در یک دفتر ثبت نامهها که ضرورتی بیشتر از دو نفر ندارد، منجر به سرگرم شدن برخی از آنان به کارهای شخصی و کارهای تزیینی شده بود. پرورش گل، آرایش چهره، صحبت و قصه از سریالهای ترکی و هندی و... همگی جزیی از سرگرمیهای آنان شده بود.
مشاهدهی این واقعیت مرا به یاد اصطلاح معروفی انداخت که برای تورم بیش از حد دولت مورد استفاده قرار میگیرد. کارشناسان اقتصادی در تشبیه حجم زیاد دولت از واژهی دولت پنگوئنی استفاده میشود؛ بدن، تصدی فعالیتها را بر عهده دارند و پاها اعمال سیاست. به دلیل بزرگی بدن در مقابل پاها، حرکت دولت به کندی انجام میگیرد. با وجود این حجم انبوه از کارکنان، کندی روند کار و عدم پایبندی به کار و مقررات به صورت غیرقابل تصوری مشاهده میشود و همین امر باعث میگردد تا یک کار ساده که به دقیقهها باید انجام شود، به روزها طول میکشد. به همین دلیل است که به هر اندازه که دولت بتواند حجم خود را کاهش دهد، میتواند سریعتر حرکت نموده و مسیر بیشتری را بپیماید.
حقیقت این است که دولت در زمینههای مختلف از بزرگی بیش از اندازه و غیرضروری رنج میبرد. یکی از این زمینهها، بخش منابع انسانی است. دولت هم اکنون با حجم بالای نیروی انسانی در زیرمجموعههایش مواجه است که به بسیاری از آنها احتیاج ندارد. دولت به دلیل مواجهه با سونامی بیکاری، قادر به تعدیل نیروهای مازادش نیست. این نیروها در عین حالیکه شاغلاند، بیکارند. در واقع بسیاری از شاغلان دولتی، بیکاران پنهانند یعنی در عین حالیکه کار میکنند و درآمد دارند، هیچ نقشی در اقتصاد کشور نداشته و برای دولت به صورت مستقیم و غیرمستقیم فقط ایجاد هزینه میکنند. این هزینهها برای دولتیکه به دلیل ساختار نامناسب اقتصادی و وابستگی همه جانبه با کسری شدید بودجه مواجه است و هر از چندگاهی برای تامین این کسری مجبور به ایجاد اختلال در نظام اقتصادی است، اصلا توجیه ندارد. دولت باید راهی برای مقابله با این وضعیت بیابد.
وعدهی دولت وحدت ملی برای مقابله با حجم انبوه و تورم بیجا در نهادهای دولتی این بود که تعداد وزارتخانهها را تقلیل داده و نهادهای موازی را حذف کند. اما این وعده محقق نشد و به نظر میرسد که یکی از دلایل آن، مواجهه با حجم انبوهی از بیکاران دولتی میباشد.
این درحالی است که شاغلان بیکار هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیرمستقیم برای دولت ایجاد هزینه میکنند. هزینههای مستقیم معاش و مزایایی است که دولت به این شاغلان میدهد. هزینههای غیرمستقیم هزینههایی است که در اثر استفاده از امکانات دولتی (محل کار و سایر) ایجاد میشود. دست یازیدن به رشوت ستانی و فساد اداری به دلیل عدم کفایت معاش دولتی برای حجم انبوهی از کارکنانش نیز هزینهی نامشروع و غیرمستقیم دیگری است که این بیکاران شاغل بر جامعه و دولت تحمیل میکند. لذا دولت باید در اولین تدبیر، هزینههای غیرمستقیم را به حداقل برساند. به نظر می رسد دولت برای مواجهه با معضل شاغلان بیکار باید تصمیمات سختی بگیرد ولی در هر حال تاخیر در این مهم، پذیرفتنی نیست.
راه حلی که تاکنون در پیش گرفته شده است، تقویت سکتور خصوصی و جایگزینی نیروی انسانی به این نهادها بوده است. در حقیقت، دولت با خصوصیسازی به دنبال دستیابی به اهدافی چون افزایش رقابت، بهبود کارایی، کاهش تصدیگریهای غیرلازم و کاهش هزینههای دولت در بودجه است. دستیابی به این اهداف، ادارهی امور را برای دولت تسهیل میکند. از این رو تقویت سکتور خصوصی، همیشه در صدر برنامهریزیها بوده و در برنامههای توسعهای نیز فصلی را به خود اختصاص داده است.
اما چالشهای فراروی این برنامه، مانع حل معضل بیکاران شاغل شده و نتوانسته است مشکل بیکاران را حل نماید. بخش خصوصی طی سیزده سال اخیر در زمینههای مختلف تجارت، صنایع مواد غذایی و زراعت، بخش صنعت ساختمانی و همچنان صنایع تولیدیهای کوچک نقش داشته است، ولی در بخشهای دیگر اگر قرار باشد که ما بخش خصوصی را به عنوان موتور رشد و توسعه اقتصادی بدانیم بدون همکاری بخشهای عمومی و بدون سیاستهای دولتی و همچنان اقتصاد عمومی، بخش خصوصی نمیتواند کشور را به پیشرفت و توسعه اقتصادی رهنمون شود. متاسفانه بخش خصوصی و عمومی در افغانستان طی سیزده سال اخیر این همکاری را برنتافته و از هماهنگی لازم برخوردار نبوده است.
از سوی دیگر بخش خصوصی افغانستان تا اندازهای در سالهای اخیر محافظهکارانهتر و منفعت طلب شده و ناامنی و نارساییهای اجتماعی موجود، لزوم در پیش گرفتن راهکار جدید و سیاست و استراتژی نوینی را برای همکاری دو بخش عمومی و خصوصی میطلبد. شکی نیست که زیرساختهای لازم نیاز است تا دولت افغانستان انرژی و زمینههای دیگری چون زمین و سیاستهای مالی و پولی استاندارد و معیاری برای دستیابی به فرصتها و امکانات اعتباری را فراهم کند، به همین سان ضروری است تا دریافت امتیاز سرمایهگزاری در کشور از حالت مافیایی و انحصاری خارج شده و دست اندازیهای موجود از جانب عناصر داخل ساختاری کوتاه گردد. از همه مهمتر اینکه افغانستان مسلما باید اقتصادش را تولیدی کند و به طرف صنعتی شدن برود.
به این ترتیب، میتوان گفت که راهکار گسترش و تقویت بخش خصوصی را برای حل معضل بیکاران شاغل تقویت نموده و به جای در پیش گرفتن روشهای دیگری در یک چرخهی «آزمون و خطا»، این راهکار را تقویت نموده و حمایت کرد.
نویسنده: علی سینا
افزایش سرقتهای مسلحانه در نواحی مختلف پایتخت، بخصوص ناحیه سیزده که منطقهی محروم نشین است، از هرجای دیگری بیشتر مشاهده شده و ساکنان آن را به ستوه آورده است.
این ناحیه که از جهتهای بسیاری دور از دسترس نهادهای قانونی و امنیتی بوده و نبود یا کمبود ابزارهای نظامی و امنیتی در آن به وضوح قابل مشاهده است، به یک منطقهی حاشیه نشین مبدل شده و بستر مناسبی برای رشد جرایم اجتماعی گردیده است. همین امر باعث شده است تا سارقان شبانه به صورت گروهی به خانههای مردم هجوم آورده و بدون ترس از هیچگونه پیگیری و پیگردی، دار و ندار برخی از شهروندان را غارت نمایند.
نمونهی واضح آن در هفتهی گذشته به تصویر کشیده شد. مردم ساکن در یکی از مناطق این ناحیه که به نام شهرک رسول اکرم(ص) مسمی شده است، با مشاهدهی این پدیده و عدم نظارت نهادهای امنیتی ناگزیر شدند تا خود دست به کار شده و در هر کوچه تعدادی از ساکنان محل به نظارت و مراقبت نشسته و شب را تا صبح از منطقه شان حفاظت نمایند. بالاخره یکشنبهشب هفته گذشته، حین حملهی گروه دوازده نفری از دزدان مسلح، مردم موفق شدند تا برنامهی شوم آنان را برهم زده و یک نفر از افراد غیرمسلح آنان را دستگیر نمایند. مردم محل این عضو گروه سارقان را به حوزه امنیتی ناحیه سیزده تحویل نموده و مسوولان امنیتی این ناحیه وعده سپردند تا در خصوص پیشگیری از این پدیده اقدامات لازم را انجام دهند،ولی روشن نیست که این وعده تا چه اندازه عملی گردد.
حقیقت این است که در پییشگری از پدیدهی سرقت، عوامل متعددی به صورت تربیتی، اخلاقی و امنیتی موثر اند که تقویت اخلاق و ایمان، تشکیل مرکز علمی جرم شناسی و خاستگاههای آن، آموزش عمومی به شهروندان و مهمتر از همه توجه اساسي و واقعي به مسایل اقتصادي جامعه به ويژه توجه به امر تورم و مبارزه با ابهامها در اين زمينه میباشد. بدون شک، ايجاد آرامش و احساس امنيت از اين جهت نیازمند فقرزدايي، سعي در فراهم نمودن زمينهی تعادل اقتصادي در يك جامعه و برنامهريزي اقتصادي در اين زمينه میباشد. علاوه برآن، توجه اساسي به امر ورزش و گسترش آن به صورت همهجانبه و سرمايهگذاري گسترده در اين زمينه، پيشگيري از مهاجرت روستاييان به شهرها، مبارزه جدي با بيكاري كاذب، زيرنظر داشتن محلهاي عموميبه صورت محسوس و نامحسوس و شناسايي محلهاي ويژه تردد سارقان و زير نظر داشتن آنها میباشد.
اقدامات امنیتی نیز در کاهش این پدیده موثر است که از آن جمله میتوان به انتخاب مأموران پوليس از ميان افراديكه صلاحيت پوليس شدن را دارند، تجهيز پوليس به تمام امكانات مدرن و افزايش كارآيي اين نيرو از طريق تقويت همه جانبه، مطلع ساختن مردم از نشاني و تلفنهاي پوليس براي اطلاع دادن وقوع سرقت به آنان، سرعت عمل در تعقيب و شناسايي سارقان بر اساس اصول موجود علمي، اعمال مجازات مناسب براي هر گروه از سارقان و توجه اساسي به سارقان آزاد شده از زندانها و مراقبت و كنترول آنها توسط مراكز ويژه حمايت از آنان به شيوهی مقتضي و... میباشد.
علاوه براین، افزايش تعداد گشتهای شبانهی پوليس در مناطق آلوده به سرقت، خود داري از اعطاي رخصتي و آزادي مشروط و عفو به سارقان سابقهدار، كنترول شديد سارقان بعد از تحمل مجازات و پايان محكوميت از طريق ايجاد اشتغال براي آنان، برخورد قاطع قضايي با مشتریان اموال سرقت شده و متخلفينیكه به نحوي با سارقان همكاري دارند و تربيت نيروي مشخص و حرفهاي مبارزه با سرقت از سوي پوليس از اقدامات ضروری دیگری میباشند.
بدیهی است که پیگیری مسوولان عالیرتبه و نظارت بر کارکرد نهادهای زیر دست در نواحی جرمخیز از راهکاری حمایتی لازم در کاهش این پدیده میباشد.روزهای آغاز حکومت وحدت ملی سخن از نظارتهای جدی بود که در بسا موارد شخص رییس جمهور دست به کار شده بود. اما به مرور زمان این وعدهها فراموش شد و ناامنی و جرایم اجتماعی نه تنها نابود نشد، بلکه افزایش یافت.
شکی نیست که بدون داشتن نیروی پولیس متعهد که هیچگونه همدستی و محافظهکاری در خصوص برخورد با سارقان نداشته باشند، نمیتوان به محو یا حتی کاهش این پدیده موفق شد. زیرا گفته میشود در بسا موارد، برخی از نیروهای امنیتی پولیس با سارقان همدستی دارند و این نقیصه به دزدان جرئت بیشتری در انجام اعمال مجرمانه میدهد.
نمایشگاه عکس «افغانستان کشور من؛ دنیا خانه من» به میزبانی موسسهی فرهنگی اکو با آثاری از عکاسان افغانستانی مقیم ایران و دیگر نقاط جهان دوم ماه دلو در موسسهی فرهنگی اکو افتتاح شد.
مرتضی حیدری، دبیر این نمایشگاه اظهار کرد: در این نمایشگاه، 75 اثر از 51 عکاس افغانستانی روی دیوار خواهد رفت. زندگی روزمره مردم و مهاجران افغانستانی با رویکرد مستند اجتماعی و عکاسی معماری موضوع عکسهای این نمایشگاه است، عکسهای این نمایشگاه از عکاسان افغانستانی در کشورهای افغانستان، ایران، ایتالیا، کانادا، اتریش، سوییس و اندونزی گردآوری شده است.
او ادامه داد: این نمایشگاه تا نهم ماه دلو ادامه خواهد داشت و هدف از برگزاری آن، گردهمایی و ارتباط هنرمندان افغانستانی حوزهی عکس، معرفی افغانستان از دریچهی ذهن، نگاه و دوربین عکاسان افغانستان به جهانیان و انتقال تجربهی زیستی منحصر به افغانستانیها به سایر مردم جهان بهواسطهی عکس است.
حیدری بیان کرد: ما به عنوان «انجمن عکاسی نوآوران افغانستان» در تلاش هستیم تا مجموعهای از عکسهای معاصر عکاسان افغانستانی را گردآوری کنیم.
دبیر نمایشگاه «افغانستان کشور من؛ دنیا خانه من» ایجاد بستری مناسب برای ارتباط عکاسان افغانستان با سایر عکاسان، بخصوص عکاسان ایرانی را از دیگر اهداف برگزاری این نمایشگاه دانست.
این نمایشگاه با حضور مسوول اکو در ایران، سفیر و رایزن فرهنگی افغانستان در ایران و سفرای کشورهای عضو اکو دوم ماه دلو سال جاری در مرکز اکو واقع دراقدسیه تهران افتتاح شد.
انجمن عکاسی نوآوران افغانستان در سال ۱۳۸۸با هدف تثیبت و محوریت دادن به عکاسان افغانستانی مقیم ایران و بالا بردن دانش بصری آنها کار خود را در مشهد آغاز کرد.
این انجمن تا کنون شش نمایشگاه گروهی عکس، ورکشاپهای آموزشی و چند تور عکاسی را با همکاری عکاسان مطرح برگزار کرده است.
مرتضی حیدری، رضا حیدری، مجتبی جلالی، حسن صادقی، علی لایقی، علی صادقی، تهمینه علیزاده، طاهره احمدی، طاهره رضایی، محمدسلیمان ادریسی، صوفیا یوسفی، سیدمحمدرضاهاشمی، لطیفالله عظیمی، محمد علی شیدا، کامران شفایی، زهرا خدادادی، فاطمه مهرآیین،منصوره مهرآیین، علی احمد بختیاری، مصطفی شایگان، مصطفی کیا، هادی وحیدی،ممتازخان چوپان، لطیفه خاشعی، زهرا سادات، ، طاهره رسولی، یاسر بیانی، فرشاد عصیان،کاظم یوسفی، خدیجه شفایی، علی جعفری، محمدباقر ناطقی، معصومه حسنی، زهرا رسولی،عاطفه حیدری، منصوره قنبری، فاطمه حسینی، هادی محسنی، عزیز چنگیزی، یعقوب مهر،زهرا سلطانی، اتیف آرین، محمد سعیدی، زهرا اخلاقی و رقیه علوی، هاجر احسانی، سکینه احمدی، محمد فاضل، نصرتالله ابراهیمی، معصومه مالک و زهرا سادات حسینی عکاسان حاضر در این نمایشگاه هستند.
84 سال پیش در چنین روزهایی، برخی نویسندگان و شاعران هرات به سرپرستی «عبدالکریم احراری»، گردهم آمدند تا انجمن ادبی هرات را تاسیس کنند.
این شاعران و نویسندگان در نخستین اقدام، نام «انجمن ادبی هرات» را برای جمع خود انتخاب کرده و به منظور نظم و هماهنگی بیشتر در نخستین گام اساسنامه انجمن را تنظیم و برای دریافت مجوز به وزارت فرهنگ افغانستان در کابل فرستادند.
وزارت فرهنگ افغانستان، با تاخیر زیاد جواب منفی به شاعران و نویسندگان هرات داد و اجازه تاسیس انجمن ادبی هرات صادر نشد.
در حالیکه حدود یک سال از درخواست شاعران و نویسندگان هرات برای تاسیس انجمن ادبی میگذشت، دولت افغانستان خبر از تاسیس انجمن ادبی کابل را منتشر کرد.
روزنامه «اتفاق اسلام» که در آن زمان در هرات منتشر میشد، در سرمقاله 27 سرطان 1310 خود در این مورد چنین نگاشته است:
«انجمن ادبی کابل هم به توجهات عرفان دوستیهای اعلیحضرت غازی تاسیس یافت. هراتیها باید شکرگزار باشند که اولین انجمن ادبی که در افغانستان تاسیس یافته انجمن ادبی هرات بود.»
در ادامهی این سر مقاله آمده است: «پایه ادبیات و مولفات اهل هرات به همگان پوشیده نیست. مجلدهای آثار هرات خدمت بزرگی به ابراز اهل علم و ادب این ولایت نموده؛ نمونه ادبیات هرات را هرکسی میتواند بفهمد و طبع سلیم و استعداد طبیعی اهالی اینجا خوبتر به هر کجا آشکار میگردد.»
«سرور جویا» از نویسندگان مطرح افغانستان که در آن زمان مدیریت روزنامه اتفاق اسلام را در هرات بر عهده داشته است در ادامه سرمقاله خود از اینکه مجوز فعالیت انجمن ادبی هرات صادر نشده گلایهمند است: «هرات که میخواهد قدم به این سلسله بگذارد به خلاف انتظار، وزارت معارف سنگ به جلو پایمان میگذارد؛ مثلا موضوع انجمن ادبی هرات که به وزارت جلیله معارف اشعار شده بود آقای وزیر نوشتهاند که مقصود این انجمن را ندانستهایم و حال اینکه از کلمه انجمن ادبی مقصود خود پر ظاهر است؛ به خصوص اینکه در پیشنهاد انجمن تمام مقاصد هم شرح شده بود.»
در ادامه سر مقاله روزنامه اتفاق اسلام، سرور جویا تاکید میکند که باید با فعالیتهای ادبی میان هرات - مشهد - کابل - تاجیکستان یک پل ارتباطی بر قرار شود: «برادران کابلی ما هم بدیهی است از صمیم قلب خرسند میشوند که برادران هراتیشان ارباب علم و ادب و مالک سلیقههای شیرین ادبی باشند؛ مثل اینکه ما هم حالا خرسندیم که کابل هم دارای انجمن ادبی و مزایای طبیعی میگردد؛ لذا بهتر است ادبای کابل از راه مسابقه ادبی با صاحبان ذوق ادبی این ولا پیش آیند. امیدواریم مسابقه ادبی هرات - کابل - مشهد - تهران - تاجیکستان یک سلسلهبندی بوجود آورده و مجلات ادبی با این وسیله موثرات خود را در جامعه اسلامی ببخشد.»
انتشار مجله ادبی هرات
بر اساس منابع تاریخی، هر چند که اجازه تاسیس انجمن ادبی هرات صادر نشد، ولی شاعران و نویسندگان این ولایت جلسات ادبی خود را مرتب برگزار میکردند.
بعد از تاسیس انجمن ادبی کابل، مجوز انجمن ادبی هرات نیز صادر شد و این انجمن به بودجه وزارت فرهنگ افغانستان، به صورت رسمی فعالیت خود را آغاز کرد.
انتشار «مجله ادبی هرات» از نخستین اقدامات مهم انجمن ادبی در هرات بود که نخستین شماره آن 83 سال پیش در 15 حوت سال 1310 خورشیدی به زبان فارسی در 40 صفحه و با شماره گان 400 نسخه در چاپخانه «دانش» واقع در «چهار باغ» هرات به چاپ رسید.
به تدریج در سالهای بعد به کیفت این مجله افزوده شد و شمارگان و تعداد صفحات آن نیز افزایش یافت و تا 120 صفحه نیز رسید.
آنگونه که «رسول پویان» در کتاب «جغرافیه عمومی هرات» نوشته نخستین کسی که در این دوره کوشید تا در هرات مجلهای منتشر و شاعران و نویسندگان را به دور هم جمع کند «عبدالکریم احراری» بود.
در سال 1320 خورشیدی به دلیل بحران اقتصادی ناشی از جنگ جهانی دوم و افزایش قیمت کاغذ، صفحات مجله ادبی هرات به 20صفحه کاهش یافت و در سال 1322 بعد از انتشار 144 شماره به دلیل مشکلات مالی از انتشار باز ماند.
کتابخانه انجمن ادبی هرات
گشایش کتابخانه در هرات که بیش از دو هزار جلد کتاب ارزشمند را در خود جای داده بود، از دیگر فعالیتهای مهم انجمن ادبی هرات در سالهای نخست تاسیس بود، که باعث رونق فرهنگ کتابخوانی در میان مردم این شهر شد.
تغیر نام انجمن به «کلوپ ادبی هرات»
از سال 1322 خورشیدی به مدت 5 سال انجمن ادبی هرات هیچ گونه فعالیتی نداشت و در مرداد سال 1327 انجمن ادبی هرات با نام «کلوپ ادبی هرات» فعالیت خود را از سر گرفت. مجله ادبی هرات نیز که از انتشار باز مانده بود با نام مجله «هرات» و با سر مایه کلوپ ادبی که توسط «عبدالمجید زابلی» رئیس وقت بانک ملی افغانستان پرداخت می شد، دوباره احیا شد.
کلوپ انصاری
در ماه قوس 1341 خورشیدی، به مناسبت نهصدمین سال وفات پیر هرات خواجه عبدالله انصاری، کلوپ ادبی هرات به «کلوپ انصاری» تغیر نام داد و تا سال 1345 فعالیتش ادامه داشت.
فعالیت انجمن در دولت کودتا
با کودتای مارکسیستی سال 1357 خورشیدی و در دوران حاکمیت حزب خلق، دولت کوشید که اتحادیه نویسندگان را در این شهر فعال سازد و در سال 1360 «اتحادیه نویسندگان هرات» زیر نظر «حزب خلق» تاسیس شد و مجله «هرات باستان» زیر نظر «محمد مسعود رجایی» منتشر میشد، ولی با استقبال چندانی مواجه نشد و انجمن ادبی نیز در این دوران فعالیت خاصی نداشت.
انجمن در دوره مجاهدین
با روی کار آمدن حکومت مجاهدین در افغانستان، انجمن ادبی هرات در ماه حمل 1373 به عنوان یک نهاد غیر دولتی فعالیت خود را از سر گرفت و تا سال 1374 به فعالیت خود ادامه داد. در این زمان جلسات انجمن به مدیرت «سید عبدالرئوف فقیری» بر پا میشد.
انتشار اورنگ هشتم در زمان طالبان
با روی کار آمدن طالبان فعالیتهای انجمن که در آغاز حکومت طالبان خاموش شده بود دوباره به مدیریت «احمد ضیا رفعت» احیا شد و در 14 حمل سال 1377 شاعران و نویسندگان هرات به طور رسمی آغاز به کار مجدد انجمن را اعلام کردند.
از مهمترین اقدامات شجاعانه انجمن ادبی هرات در زمان طالبان انتشار مجله ادبی اورنگ هشتم بود که نخستین شماره آن در تاریخ 14 ماه جوزای 1378 منتشر شد.
انتشار اورنگ هشتم هر چند با وقفه ولی تا چند سال بعد از روی کار آمدن حکومت حامد کرزی نیز در هرات ادامه داشت.
منبع: خبرگزاری فارس
دنیا فرصت ویژهای برای اشرف مخلوقات است تا راه رشد و تعالی را با اختیار خود طی نماید در این بین انسانهای نیکوکار با اعمال نیک و گناه کاران با توبه و برگشت به مسیر حق میتوانند راه رسیدن به مقامات عالی بپیمایند. غالبا فرصتها و اندرزهای مناسبی برای گناه کاران واقع میشود که برگشت به مسیر رشد و تعالی را برای آنها مهیا میسازد.
خداوند در قرآن كریم به پیامبر میفرماید: «اى بندگان من که برخود اسراف و ستم کرده اید! از رحمت خداوند نا امید نشوید که خدا همه گناهان را مىآمرزد، زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است...»[ترجمه زمر، آیه 53)
توبه بخشی از فضل عظیم الهی برای بندگان گناه کار است.
امام زین العابدین(علیهالسلام) در مناجات تائبین میفرماید:
دری به سوی عفو خود گشودهای و نامش را توبه نهادهای و فرمودهای باز گردید به سوی خدا و توبه كنید، توبه خالص. حال كه این در رحمت باز است عذر كسانی كه از آن غافل شوند، چیست؟
در نظام احسن آفرینش، علاوه بر فرشتگان که انگیزهای جز طاعت الهی ندارند و در این مسیر، خستگی و کسالت هم بر آنها مستولی نمیشود، سطح بالاتری از قابلیت نیز وجود داشت و آن هم آفرینش ویژهای است که میتواند در بین کششهای متعدد و نیرومند، با قدرت و اختیارش، مسیر طاعت الهی را بپیماید.
طبیعی است که فیاض مطلق، این آفرینش ویژه را درقالب اشرف مخلوقات متجلّی ساخت، بنابراین شگفتیهای زیبایی همچون پاکی حضرت یوسف حتی در دام زلیخا، اطاعت حضرت ابراهیم ولو با عشق به فرزند و... محقق شد.
انسان گناهکار نیز با توبه قابلیت رسیدن به مقامات عالی را کسب میکند. در این بین اگر دانه به رشد تعالی نرسد مقصر نیست چون شرایط برایش فراهم نشد امّا در مورد انسان گناه کار چنین نیست؛ چون شرط رشد و تعالی انسان منوط به تکالیف الهی است و خداوند هیچ انسانی ولو گناه کار و عاصی را بیشتر از توان و اختیارش تکلیف نمیکند. لذا هرکه سستی و تنبلی نماید، مقصر است
آفرینش الهی در تمام ابعاد، کامل و بی عیب است حتی یک دانهی ریز، از کمال همین دانه اینکه استعداد رشد و تبدیل شدن به یک درخت تنومند را داراست.
در عین حال تکالیفی که برای ما تعیین کرده، موجب تعالی وجودی ماست؛ او نیازی به عبادات و اطاعات ما ندارد، اینها در واقع صنفهای تربیتی ما هستند؛ به عنوان مثال، در بسیاری از کشورها سوادآموزی الزامی است و این سوال پیش میآید که چه لزومی دارد افراد را وادار به تحصیل علم و دانش کنند؟ هر کس در جواب میگوید این کاری است که میبایست بشود و نتیجهاش عاید خود این افراد میگردد.
اندیشمندان با اینکه قادر به تشخیص و تفکیک دانش آموزان درس خوان از تنبل میباشند ولیکن قائل به محروم کردن دانش آموزان ضعیف نیستند و قرار گرفتن در محیط رشد تحصیلی را برای همگان لازم و اجباری میدانند.
خداوند نیز با علم به گناهکار بودن بعضی از انسانها، آنها را از فرصت استثنایی رشد و تعالی در دنیا محروم نکرد؛ شاید که بهره برند.
جوانی بهترین فرصت بندگی
جوانان، دارای روح پاک و قلبی لطیف و زلال هستند. با آغاز دوران جوانی، میل به جمال روحانی و معنویات، خود به خود در باطن جوانان بیدار می شود و علاقه به زیباییهای معنوی، همانند تمایل به آراستن ظاهری در ضمیر آنان شکوفا میگردد.
جوانان به طور طبیعی به جوانمردی و فضیلتهای اخلاقی و صفتهای ممتاز انسانی متمایل اند. آنان به طور فطری، شیفتهی راستگویی، درستکاری، وفای به عهد،امانتداری، عزت نفس، خدمت به مردم و فداکاری هستند و از دروغگویی و نادر ستی و عهدشکنی و خیانت متنفرند و از مشاهده گفتار و رفتار نادرست دیگران، خشمگین میشوند .
پاک دلی و رقت قلب ویژگی بارز جوانان است، این فضیلت به صورت طبیعی در نهاد جوانان موجود و مایه ی تمایل ایشان به خیر و نیکی است و هر چه انسان از دوره ی جوانی فاصله میگیرد، قلب او نیز غلیظ و غیر قابل انعطاف می گردد که این خود دلیل دیگری برای تربیت به هنگام جوانان است. بنابراین رقت و مهربانی، مایه ی عفو و گذشت، تعالی و ترغیب، گرایش به حق و حقیقت و در نتیجه مایهی سازندگی اجتماعی خواهد بود.
زردی از تخریب بخشی از گلبولهای سرخ در نوزاد به وجود میآید و ضایعات باقیمانده از گلبولهای سرخ به بیلی روبین که عامل ایجاد کننده زردی در نوزاد به شمار می رود، تبدیل می شود. زردی به دو شکل در نوزاد مشاهده میشود:
زردی محلول در آب: در این نوع زردی همان طورکه از نامش پیداست، بیلی روبین محلول در آب است و چون محلول است، کبد آن را از طریق ادرار کردن دفع میکند.
زردی غیرمحلول در آب: در نوع دوم زردی، بیلی روبین محلول در آب نیست و از راه ادرار کردن دفع نمیشود و در بدن باقی میماند، در صورتیکه درمان آغاز نشود و میزان بیلی روبین بیش از حد شود، در مغز نوزاد رسوب کرده و عقب ماندگی ذهنی نوزاد را همراه دارد.
به دستش نگاه کنیم یا چشمش؟
زردی اولین اثرش را روی چشمها میگذارد و سفیدی چشم ها به زردی میگراید. پس از چشمها روی گونهها، سپس صورت خودش را نشان میدهد. با بالا رفتن درجه بیلی روبین در بدن، زردی در سینه، پشت و شکم نوزاد بروز میکند. پس از آن انتظار این است که دستها و پاها درگیر زردی شوند. اما چون میزان گردش خون در این قسمتها کمتر است، احتمال بروز زردی در آنها هم کمتر است.
خودتان میتوانید تشخیص دهید؟
زردی را می توان از روی چشم تشخیص داد. اما تشخیص چشمی قابل اعتماد نیست و بهترین راه تشخیص زردی آزمایش خون و اندازهگیری میزان بیلی روبین نوزاد است.
همه نوزادان زرد میشوند؟
تقریبا نوزادی نیست که با زردی به دنیا بیاید. چون تا زمان تولد نوزاد جفت کار کبد را انجام میدهد و زردی را دفع میکند. بیشتر نوزادان یکی، دو روز پس از تولد زردی خود را نشان میدهند. پس از سه، چهار روز میزان زردی بالا می رود و در روز هفتم یا هشتم تولد درجه زردی به اوج خود میرسد.
دخترها بیشتر در خطرند یا پسرها؟
به جز در مواردی چون بیماری فاویسم که در پسران بیش از دختران است و با زردی همراه بوده و سبب لغزنده شدن گلبولهای سرخ میشود، دختر و پسر از نظر میزان ابتلا به زردی و خطر احتمالی هیچ تفاوتی با هم ندارند. همان طور که گفته شد نارسی، وزن کم نوزاد و مشکلات تنفسی نوزاد در بروز زردی نقش دارند.
چه زمانی زردی خطرناک است؟
حد خطرناک بودن زردی در نوزاد بستگی به سن، وزن، نارس یا به موقع دنیا آمدن او دارد. به طور مثال اگر نوزادی با وزن سه و نیم یا چهار کیلوگرم و پس از ۹ ماه به دنیا آمده باشد و میزان بیلی روبینش هم ۱۲ باشد، این میزان بیلی روبین برای این نوزاد سالم، طبیعی است و مشکلی ایجاد نمی کند و بیلی روبین ایجاد شده نیز از طریق کبد دفع میشود. حالا اگر نوزادی با وزن دو کیلوگرم به دنیا بیاید و درواقع نارس باشد، درصورتی که میزان بیلی روبین او ۱۲، ۱۳و ۱۴ باشد برای این بچه خطرناک است و باید تحت درمان قرار بگیرد. این درحالی است که همین میزان بیلی روبین همان طور که گفته شد برای کودک سالمی که با وزن طبیعی و پس از دوره کامل بارداری به دنیا آمده است، مشکلی ایجاد نمی کند.
حالا اگر میزان بیلی روبین نوزاد بین ۱۷ تا ۲۰ باشد، این از نظر ما خطرناک است، چون احتمال رسوب در مغز وجود دارد و با رسوب بیلی روبین، نوزاد دچار عقب ماندگی ذهنی می شود. نوزادانی که بیلی روبین بالایی دارند، باید زیرنظر متخصص باشند و زودبه زود مورد بررسی قرار بگیرند. البته احتمال اینکه زردی نوزاد بالای عدد ۲۰ شود بسیار کم است و از هر ۱۰۰ کودکی که به دنیا میآید، تنها ممکن است چهار یا پنج کودک با بیلی روبین بالای۲۰ درگیر شوند.
ادرار و مدفوعش رنگ میگیرد؟
مدفوع و ادرار کودکان مبتلا به زردی با کودکان دیگر هیچ فرقی ندارد و نمیتوان تشخیص از روی ادرار یا مدفوع را ملاک قرار داد، آزمایش خون بهترین راه است.
تغذیه مادر زردی می آورد؟
تغذیه مادر نقشی در این زمینه ندارد مگر اینکه نوزاد و مادر از نظر گروه خونی با هم ناسازگاری داشته باشند که در این صورت باید منتظر وقوع زردی در نوزاد بود.
بالای سرش گروپ مهتابی بگذاریم؟
اشعه «یو. وی» یا ماوراء بنفشی که از گروپ مهتابی ساطع میشود، بیلی روبینهای رسوب کرده را شکسته و به قطعات ریز تبدیل میکند. پس از اینکه بیلی روبینها به قطعات کوچک تر تبدیل شدند، از راه ادرار دفع میشوند. استفاده از مهتابی تقریبا راهی است که به کاهش طول مدت بستری شدن نوزاد در شفاخانه کمک میکند.
باردارها میوه زرد نخورند؟
مصرف میوههای زرد در دوران بارداری و شیردهی سبب زردی نوزاد نمیشود. اما ما نوعی زردی خاص را در سنین بالاتر در کودکان مشاهده میکنیم. گاهی اوقات والدین کودکان سه یا پنج، شش سالهای را برای درمان میآورند که از مشکل زردی رنج میبرند که بر اثر خوردن میوههای رنگی همچون نارنگی یا زردک در آنها ایجاد شده است. علت بروز این زردی هم مصرف بیش از حد این خوراکی هاست که باعث میشوند رنگدانههایشان روی پوست باقی بماند و پوست را به رنگ زرد دربیاورد. این بچه ها یک تفاوت اساسی با نوزادان مبتلا به زردی دارند. سفیدی چشم کودکانیکه با خوردن خوراکیهای رنگی مبتلا به زردی شده اند، به رنگ سفید است اما سفیدی چشم نوزادان مبتلا به زردی، زرد رنگ است.
مادران شیرده چه بخورند؟
ابتلا به زردی به نوع تغذیه مادر بستگی دارد. تغذیهای که نوزاد پس از تولد قرار است داشته باشد، با تغذیهای که میخواهد با شیر مادرش داشته باشد فرق میکند. غذاییکه مادر از آن استفاده میکند، به طور مستقیم در شیر او ترشح میشود و نوزاد از شیری که حاوی انواع و اقسام مواد است، استفاده میکند. هرچه مادر غذای دیر هضم تر همچون کله پاچه یا موادی همچون بادمجان استفاده کند، باعث بروز زردی بیشتر در نوزاد میشود.
افرادی هستند که پس از زایمان به اینکه قوت ازدست رفته بدن شان را به دست بیاورند، از چنین غذاهای دیرهضمی استفاده میکنند. از سوی دیگر اگر طحال بدن، هضم مواد را به طور ناقص انجام دهد، طبعا روی کیفیت شیری که مادر قرار است به نوزادش بدهد، تاثیر خواهد گذاشت. حالا اگر از مواد دیرهضم در این دوران کمتر استفاده کند، طبعا میزان بروز زردی نیز کمتر خواهد بود.
محققان چه می گویند؟
بررسی ها نشان می دهد حدود ۶۰ درصد از نوزادان رسیده و ۸۰ درصد از نوزدان نارس دچار درصدی از زردی هستند. متخصصان معتقدند زردی که به راحتی قابل درمان شدن است در صورتی که به موقع درمان نشود میتواند مشکلات مغزی جدی ای را برای نوزادان ایجاد کند.
نوزاد را با عرق کاسنی بشوییم؟
در جریان زردی سلولهای کبدی آسیب میبینند و در این میان چون عرق کاسنی خاصیت ترمیم سلولهای این ارگان را دارد، در شست وشوی صفرا از پوست موثر عمل میکند. روش استفاده از آن نیز به این شکل است که یک پیاله عرق کاسنی را در یک لگن آب مخلوط کرده و پوست نوزاد را چند روز و به مدت ۱۰ تا ۱۵ دقیقه با آن شست وشو بدهیم.
مادرها پیاز و سیر بخورند؟
در صورتیکه پیاز و سیر به شکل خام استفاده شود، سبب بروز زردی میشود اما اگر پخته شود، مشکلی ایجاد نمیکند.
ادویه برای مادر ممنوع است؟
بلی درست است. استفاده از ادویهها و بخصوص ادویههای تند چون مرچ، التهاب یا تخریب سلولهای کبدی را همراه دارد. طبع صفرا گرم و خشک است و نوزاد نمی تواند این طبع را تحمل کند، حال اگر مادر ادویه مصرف کند، این ماده درشیرش ترشح می شود و پوست نوزاد رو به زردی می گراید. به طور کلی تمام ادویه های تند و سوزاننده مضر هستند و نباید مصرف شوند.
بهترین راه کم کردن زردی چیست؟
بهترین مادهای که تا به حال در مورد کاهش زردی نوزاد تجربه شده و نتایج مفیدی نیز از آن به دست آمده، ترنجبین است. می توان یک گرم از این ماده را در یک پیالهی آب داغ حل کرد و به مدت سه روز با قاشق چای خوری به نوزاد خوراند.
چاره اش شیرخشک است یا شیر مادر؟
طبعا شیر مادر بهتر است. اما در مواردی که به ندرت پیش می آید، بهتر است شیر مادر به مدت ۲۴ ساعت قطع شود و پس از این مدت دوباره نوزاد را با شیر مادر تغذیه کرد، یعنی اگر کودکی مبتلا به زردی شده و بیلی روبینش هم در حد ۱۶ است و مدام زیر دستگاه میرود و خارج میشود، وضعیتش چه بهتر شود و چه نشود، بهتر است تغذیه او را با شیر مادر به مدت ۲۴ ساعت قطع و با شیرخشک او را تغذیه کرد. پس از ۲۴ ساعت مادر دوباره می تواند به او شیر بدهد.
منبع: مجله سیب سبز
مرگ ملکعبدالله 91 ساله و انتخاب ملک سلمان 79 ساله به عنوان هفتمین پادشاه از فرزندان عبدالعزیز و نیز انتخاب مقرن 70 ساله به عنوان ولیعهد عربستان سؤالات زیادی را پدید آورده است. آیا آلسعود برای ادامهی حکومت در سرزمین پهناور عربستان، راهی به جز عمل به وصیت بنیانگذار«عربستان سعودی» مبنی بر دست به دست شدن حکومت در میان فرزندان ذکور عبدالعزیز داشتهاند؟ آیا پادشاهی که بنا به نوشتهی واشنگتنپست به انواعی از بیماریها از جمله آلزایمر مبتلاست قادر است ولو برای چند صباحی اداره واقعی امور عربستان را در دست داشته باشد؟ درخصوص تحولات سیاسی عربستان توجه به نکات زیر اهمیت دارند:
1- براساس وصیت ملک عبدالعزیز که ابتدا 29 سال بر منطقه نجد و سپس 22 سال بر عربستان حکومت کرد، و «عربستانسعودی» را با کمک وهابیها و قبیله بزرگ عتیبه به وجود آورده است، تا زمانی که فرزندان ذکور وی در قید حیات هستند، پادشاهی عربستان به نواسهها و دیگران نمیرسد. بر این اساس از سال 1325 که وی از قدرت کناره گرفته و در سال 1332 فوت کرده است، فرزندان او به ترتیب ملک سعود 16 سال، ملک فیصل 11 سال، ملک خالد 7 سال، ملک فهد 23 سال و ملک عبدالله 10 سال بر سرزمین عربستان حکومت کردهاند علاوه بر این در طول این دوران فرزندان ذکور وی پستهای حساس وزارتی و غیروزارتی و مناصب مهم سیاسی، اجتماعی، امنیتی، اقتصادی و فرهنگی عربستان را در چنبره خود داشتهاند. بعضی از محققین گفتهاند 7000 نفر از آلسعود تمام پستهای بزرگ و کوچک را در انحصار داشته و البته سهم فرزندان ذکور مستقیم ملک عبدالعزیز در پستهای حساس بیش از بقیه بوده است. با این وصف میتوان گفت عربستان از حیث اداری یک کشور استثنایی به حساب میآید.
2- از منظر داخلی دوره حکومت در عربستان دارای ساختار شبه قبیلهای است. یکی از ویژگیهای قبایل این است که یک سیستم اجتماعی منظم داشته و توسط یک نفر به عنوان رییس قبیله مدیریت و شناخته میشود. در درون قبیله نوعی از قوانین که ریشه در دستورات و مصلحتاندیشیهای شخصی رییس قبیله دارد، جریان مییابد. از نظر قلمرو، قبیله محدودهای را برای خود در نظر میگیرد و معمولا وارد قلمرو قبیلههای دیگر نمیشود و اجازه ورود هیچ قبیلهای به قلمرو خویش را نیز نمیدهد. آلسعود جدای از اینکه خود برخاسته از شعبه «مصالیخ» از قبیله «عنزه» میباشد، به لحاظ رفتاری و رویکردی تا حدود بسیار زیادی به یک قبیله شباهت دارد. وصیت ملک عبدالعزیز عملا سیستم سیاسی عربستان را بر پایهای بدوی قرار داده و آن را از محیط منطقهای و بینالمللی جدا کرده است.
3- به قدرت رسیدن اسمی سلمان بن عبدالعزیز در حالی صورت گرفت که وی در دوره سه ساله ولیعهدی به دلیل شدت بیماری کمتر در انظار عمومی ظاهر میشد و اداره امور کشور را عمدتاً مثلث بندربنسلطان، مقرن بنعبدالعزیز و متعببنعبدالله در دست داشتهاند. در نتیجه باید گفت اعلام پادشاهی سلمان سرپوش گذاشتن بر شرایط درونی آل سعود است.
سلمان تنها بهعنوان یک نماد از فرزندان عبدالعزیز که گفته میشود به دلیل عدم دخالت در کار حکومت طی دهههای گذشته حساسیت برانگیز نبوده و از این رو از او بعنوان «شمع جمع» یاد میشود، خریدن فرصت برای چارهاندیشی درباره اوضاع عربستان است.
4- عربستان برای امریکاییها از حساسیت زیادی برخوردار است. سیطره بر عربستان طی 7 دهه گذشته یکی از پایههای اصلی قدرت و نفوذ امریکا در جهان بوده است تا جاییکه در سیستم سیاسی این کشور، عربستان، ایالت پنجاه و دوم امریکا به حساب میآید. ریاض برای امریکا یک دخلک پرمنفعت اقتصادی، سیاسی، ژئوپلیتیک، مذهبی و امنیتی است و بخصوص از جنبه کنترول مخالفان امریکا در جهان اسلام، عربستان طی دهههای گذشته نقش بیبدیلی را برای امریکا و اروپا ایفاکرده است. از این رو واشنگتن به هر نوع تحول که سطح وابستگی عربستان به امریکا را کاهش دهد حساسیت نشان میدهد. در عین حال امریکا به آل سعود بعنوان واسطههایی در حکومت مینگرد و اصالت حکومتی آنها را قبول ندارد. اما در عین حال نباید اینگونه تصور شود که تحولات در عربستان کاملاً در کنترول امریکاییها قرار دارد. قرائن و شواهد نشان میدهد که امریکا در عین مداخله در جزئیات امور عربستان سعودی و تعیین تکلیف برای پادشاه و شاهزادگان، از روند اوضاع مطمئن نیست. نشانههایی از این موضوع را میتوان در بروز فوری تناقض در مواضع رسمی و غیررسمی مقامات و مجامع مهم امریکایی دید.
5- مرگ پادشاه عربستان با تحولات عمده در یمن توام گردیده است. کشور یمن که نیمی از جمعیت آن را شیعیان زیدی تشکیل میدهد و بخش وسیعی از آن شامل دوسوم سرزمین آن توسط جنوبیهای مخالف عربستان اداره میشود، نقش اساسی در موقعیت منطقهای عربستان دارد. درست یک روز قبل از اعلام رسمی مرگ ملک عبدالله، رییسجمهور وابسته به عربستان خود را ناگزیر به استعفا دید و جنبش پرقدرت انصارالله طرحی را به مجلس یمن ارائه کرد تا بر اساس آن یک شورای ریاستجمهوری اداره موقت یمن را به دست بگیرد. روند اوضاع نشان میدهد که مخالفان عربستان طی یک دوره 3 تا 4 ساله رژیم همگرا با ریاض را ساقط کردهاند. وقتی یمن از جرگه کشورهای تحت نفوذ عربستان خارج شود از موقعیت ژئوپلیتیکی عربستان بطور جدی کاسته میشود. چرا که پیروزی انقلاب اسلامی در ایران نقشآفرینی عربستان در خلیجفارس و تنگه هرمز را به صفر نزدیک کرد و اینک پیروزی انصارالله و حِراک جنوبی بر رژیم وابسته به عربستان در یمن، نقشآفرینی عربستان در دریای سرخ و تنگه بابالمندب را به طور جدیتر تحت تاثیر قرار میدهد.
منبع: خبرگزاری فارس / سعد الله زارعی، با تلخیص
سازمان ملل در بیانیهای نسبت به تشدید روند تخریب خانههای فلسطینیان به دست نظامیان صهیونیست به شدت ابراز نگرانی کرد و توقف آن را خواستار شد.
به گزارش مرکز اطلاع رسانی فلسطین، جیمز راولی، هماهنگ کننده امور انسانی سازمان ملل در اراضی اشغالی با صدور بیانیهای اعلام کرد: طی چند روز گذشته 77 فلسطینی که بخش اعظم آنان را کودکان تشکیل می دهند، بیخانمان شدهاند.
در این بیانیه آمده است: طبق قوانین بین اقدام اسرائیل در تخریب عامدانه خانههای فلسطینیان با تعهدات تلآویو تضاد دارد و موجب تشدید رنج و گرفتاری فلسطینیان میشود.
وی خاطرنشان کرد: ارتش اسرائیل از بیستم ماه جاری میلادی تاکنون نزدیک به 42 خانه و تاسیسات متعلق به فلسطینیها را در شهرهای رام الله، قدس، اریحا و الخلیل تخریب کرده است.
بر اساس نظرسنجیهای تازه، 54 درصد مردم فرانسه معتقدند که در کشورشان نوعی آپارتاید اجتماعی و قومی وجود دارد.
به گزارش روزنامه فرانسوی «لو فیگارو»، نظرسنجی موسسه «اودوکسا» که به سفارش رسانههای فرانسوی صورت گرفته؛ نشان میدهد بیشتر فرانسویان (54 درصد) با اظهارات اخیر «مانوئل والس» نخست وزیر فرانسه مبنی بر وجود نوعی «آپارتاید اجتماعی و قومی» در کشورشان موافق هستند.
این نظرسنجی به روشنی وجود تبعیضهای نژادی و اجتماعی را در فرانسه نشان میدهد. همچنین 73 درصد هواداران احزاب چپ و 40 درصد طرفداران احزاب راستگرا با اظهارات والس موافقند.
این نظرسنجی در روزهای 22 و 23 جنوری (2 و 3 دلو) و در جامعه آماری یک هزار و 15 فرانسوی بالای 18 سال صورت گرفته است.
این در حالی است که با تبلیغات رسانهای اخیر در مورد مسلمان بودن عاملین حملات تروریستی اخیر در فرانسه، رفتارهای تبعیض آمیز در این کشور به ویژه در مورد مسلمانان افزایش یافته است.
اقدام هواپیماهای «ناشناس» در رساندن سلاح و کمکهای غذایی به دست عناصر مسلح گروه داعش درعراق، مورد توجه بسیاری از رسانهها قرار گرفته است.
در حالیکه اغلب گزارشها از هویت امریکایی هواپیماهایی حکایت دارد که چندی پیش «به اشتباه» برای داعش کمکهای غذایی و تسلیحاتی فرو ریختند، کمیسیون امنیتی شورای ولایتی دیاله در شرق عراق از انجام تحقیقات گسترده برای شناسایی هویت «چرخبال»هایی خبر داد که این بار در مواضع داعش در المقدادیه فرود آمده و سلاح و کمکهایی را در اختیار گروه یاد شده قرار دادند.
«صادق الحسيني» رییس کمیسیون امنیتی شورای ولایتی دیاله به خبرنگاران گفت: منابع امنیتی از فرود آمدن چرخبالها در مواضع گروه داعش در منطقه معروف به «حوض سنسل» در شمال بعقوبه در ساعت پایانی دوشنبه شب گذشته خبر داده اند.
الحسينی تاکید کرده است که کمیسیون امنیتی درشورای استانداری دیاله تحقیق گسترده را برای شناسایی هویت این بالگردها که کمک ها برای عناصر مسلح داعش حمل می کرده اند، آغاز کرده است.
وی افزود که این مساله، نشانهای دیگر برحمایتهای خارجی از داعش به منظور ابقای ناآرامی در ولایت دیاله و دیگر مناطق عراق است.
شورای شهر منطقه المقدادیه در ولایت دیاله روز سه شنبه خواهان تحقیق فوری درخصوص فرود آمدن چرخبالهای غول پیکر ناشناس در وسط مواضع داعش در شمال این منطقه شده و بر لزوم پی بردن به ابهامات این قضیه و افشای واقعیتها برای افکار عمومی تاکید کرده بود.
برخی از رسانههای محلی عراق روز جمعه گذشته نوارویدئویی را پخش کردند که یکی ازهواپیماهای ائتلاف بینالمللی ضد داعش را درحال سرنگون کردن بالونی درمنطقه الخضیره شرقی در جنوب صلاح الدین نشان می داد. محتویات این بالون تا کنون مشخص نشده است.
سخن جدید/ 2 دلو (بهمن)
جلسه دوم مجلس نمایندگان برای پرسش و پاسخ از وزیران پیشنهادی حکومت وحدت ملی با جنجال و کشمکش بر سر رد یا تایید وزیران پیشنهادی با تابعیت دوگانه آغاز شد.
روز پنجشنبه دوم دلو، فیروزالدین فیروز، وزیر پیشنهادی وزارت صحت عامه، داوود شاه صبا، وزیر پیشنهادی معادن، برنا کریمی وزیر پیشنهادی وزارت مخابرات و رحمت الله نبیل، رییس پیشنهادی ریاست امنیت ملی برای ارائه برنامه های خود به مجلس آمدند.
شماری از اعضای مجلس برخلاف فیصله هیات موظف مجلس، خواهان حضور وزیران پیشنهادی با تابعیت دوگانه در مجلس نمایندگان شدند.
کمیسیونهای فرهنگی، امور بینالملل و کمیسیون تفتیش مجلس نمایندگان که از سوی مجلس موظف شده بودند تا اسناد و مدارک وزیران پیشنهادی را بررسی کنند، دیروز اعلام کردند که هفت وزیر به دلیل داشتن تابعیت دوم نمیتوانند برای معرفی برنامههای خود به تالار عمومی مجلس بیایند و در جلسه پرسش و پاسخ شرکت کنند.
این کمیسیونها از رئیس جمهوری خواستند افراد جدیدی را به جای این وزیران پیشنهادی معرفی کند، موضوعی که بعضی دیگری از نمایندگان را برآشفته کرده است.
این نمایندگان در جلسه روز پنجشنبهی مجلس گفتند که این کار فیصله مجلس نبوده و وزیران پیشنهادی تعهدنامهای را برای ترک تابعیت دوم شان امضا کرده اند.
شکریه بارکزی، یکی از نمایندگان مجلس گفت که قانون اساسی به هر افغانی حق نامزد شدن و رای گرفتن را داده است.
او گفت: "همین اکنون از چهار نفر در هیات اداری مجلس دو نفر تابعیت دوگانه دارند و بسیاری از اعضای مجلس نیز تابعیت دوگانه دارند... پیش از این نیز بسیاری از مصوبههای مجلس عملی نشده است. هیچ مصوبه ای نباید خلاف قانون اساسی باشد."
اما صدیق عثمانی، رئیس جلسه در پاسخ به او گفت: "اگر بگوییم هر افغان حق دارد پس یک جوان بیست ساله و یا یک بیتحصیل را بیاورید و نامزد بسازید تا رای بگیرند."
داوود کلکانی، یکی دیگر از نمایندگان نیز گفت: "قانون اساسی گفته که نامزد وزیر باید تنها تابعیت افغانستان را داشته باشد در غیر آن مجلس تصمیم میگیرد که ما تصمیم گرفتیم."
مجلس نمایندگان حدود یک ماه پیش مصوبهای را به اکثریت آرا تصویب کرد که در آن گفته شده است، مجلس نمایندگان به وزیران پیشنهادی با تابعیت دوگانه رای نخواهد داد.
هیله ارشاد، یکی دیگر از نمایندگان مجلس نیز در اعتراض به رد وزیران با تابعیت دوگانه گفت که ترک تابعیت حدود شش ماه تا یک سال زمان نیاز دارد و وزیران پیشنهادی نمیتوانند سریعا این کار را انجام دهند.
موافقان با خانم ارشاد همچنان استدلال کردند که وزیران پیشنهادی تعهد کتبی را نیز برای ترک تابعیت دوم شان امضا کرده اند.
جنجال بین نمایندگان مجلس گاه با سر و صدا و کوبیدن بر سر میزها بالا گرفت.
سرانجام هیات اداری اعلام کرد که به اساس اصول داخلی مجلس افغانستان، مخالفان با فیصله مجلس باید امضای یک ثلث نمایندگان را برای رد مصوبه قبلی مجلس جمع آوری کرده و بعدا دو ثلث اعضا به آن رای موافق بدهند، آن گاه به وزیران پیشنهادی با تابعیت دوگانه اجازه حضور به مجلس داده خواهد شد.
دو روز پیش محمداشرف غنی، رئیس جمهور افغانستان فهرست وزیران پیشنهادی خود را به مجلس نمایندگان افغانستان آورد.
جلسه پرسش و پاسخ از وزیران پیشنهادی حکومت روز گذشته آغاز شد.
روز چهارشنبه(1 دلو) شیرمحمد کریمی وزیر پیشنهادی وزارت دفاع، نصیراحمد درانی نامزد وزارت توسعه روستایی، زلمی یونسی نامزد وزارت معارف (آموزش و پرورش) و فیضمحمد عثمانی نامزد وزارت ارشاد، حج و اوقاف برنامههای خود را در مجلس اعلام کردند.
قرار است جلسه پرسش و پاسخ وزیران پیشنهادی چند روز ادامه پیدا کند و اوایل هفته آینده جلسه رایگیری برای وزیران پیشنهادی برگزار شود.
سخن جدید/ ٢ دلو (بهمن)
روسای جمهور ترکمنستان و افغانستان در جریان سفر اشرف غنی به عشقآباد، 5 سند همکاری در عرصههای سیاسی، دیپلماتیک، اقتصادی، برق و ورزش امضا کردند.
بیانیه مشترک سران کشورهای ترکنمستان و افغانستان، موافقتنامههای همکاریهای سیاسی، دیپلماتیک، اقتصادی، انرژی برق و ورزشی از جمله اسنادی هستند که روز چهارشنبه (1 دلو) در محل کاخ ریاست جمهوری ترکمنستان در اولین روز سفر رسمی دولتی «محمد اشرف غنی» رئیس جمهور افغانستان به عشقآباد امضاء شد.
قربانقلی بردیمحمداف و محمد اشرف غنی، روسای جمهور ترکمنستان و افغانستان پس از مراسم امضای اسناد مذکور در کنفرانس مطبوعاتی مشترک شرکت کرده و نتایج مذاکرات دوجانبه و سفر رسمی دولتی رئیس جمهور افغانستان به ترکمنستان را تشریح کردند.
رییس جمهور ترکمنستان با ارزیابی مثبت مذاکرات خود با همتای افغانستانی خود گفت: مذاکرات ما بسیار مثبت و سازنده بوده و ما دورنمایی را برای روابط و همکاریهای دوجانبه و منطقهای ترسیم کردیم که فواید زیادی را برای 2 ملت دوست و برادر به دنبال خواهد داشت.
بردیمحمداف افزود: ما توافق کردیم که میزان صادرات انرژی برق ترکمنستان به افغانستان را تا 500 مگاوات برسانیم.
وی با اشاره به اینکه ترکمنستان در آینده نیز ارسال کمکهای انسان دوستانه را به ملت افغانستان ادامه خواهد داد، اعلام کرد: ترکمنستان در ولایتهای بلخ، جوزجان و هرات افغانستان یک مسجد 1000 نفری، شفاخانه، زایشگاه و فروشگاه ویژه محصولات ساخت ترکمنستان در مزار شریف احداث خواهد کرد.
وی افزود: علاوه بر این، خطوط ریلی را از منطقه هرات و از سوی دیگر در منطقه از آکینه تا آندخوی احداث خواهیم کرد و ظرفیت ترمینال فراوردههای نفتی و گازی در دو نقطه مرزی ترکمنستان با افغانستان به شکل قابل ملاحظهای افزایش خواهیم داد که ظرفیت صادرات فراوردههای نفتی و گازی ترکمنستان به این ترتیب چند برابر افزایش یافته و حجم مبادلات بازرگانی از 1 میلیارد دالر فعلی در سال جدید میلادی به 2 میلیارد دالر خواهد رسید.
وی افزود: ما تعداد دانشجویان افغانستانی را نیز افزایش خواهیم داد و این در حالی است که هم اکنون 75 نفر از اتباع افغانی در مراکز آموزش عالی ترکمنستان تحصیل میکنند و 100 دانشجوی افغانستانی فارغالتحصیل شده و به وطن شان بازگشتهاند.
رییس جمهور ترکمنستان همچنین خبر داد که کاروانی متشکل از کمکهای انسان دوستانه غذا و پوشاک و لوازمالتحریر و مکتب برای مردم افغانستان ارسال خواهد شد.
محمد اشرف غنی، رییس جمهور افغانستان نیز گفت: افغانستان از پیشرفتهای همه جانبه ترکمنستان استقبال میکند و قصد دارد در آینده نیز همچون گذشته و با توجه به اشتراکات فراوان تاریخی و فرهنگی، مناسبات سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، منطقهای و بینالمللی را بیش از پیش توسعه و گسترش دهد.
وی افزود: امضای بسته اسناد همکاری بین افغانستان و ترکمنستان و اجرای طرحهای مهم منطقهای از همگرایی رو به رشد تعاملات دوجانبه خبر میدهد و این در حالی است که افغانستان آماده است حجم انرژی برق مازاد ترکمنستان را خریداری کند و در آینده نیز همچون گاز، انرژی برق ترکمنستان را نیز به کشورهای ثالث و بازار جهانی منتقل کند.
وی تصریح کرد: افغانستان همچنین از طرح ایجاد دالان حمل و نقل و ترانزیت افغانستان-ترکمنستان- آذربایجان-گرجستان –ترکیه حمایت میکند و قصد دارد در این زمینه نیز مشارکت فعالی را داشته باشد.
سخنرانی در دانشگاه اقتصاد ملی ترکمنستان و سفر به شهر «مرو» مرکز ولایت مرو در جنوب ترکمنستان از مهمترین برنامههای سفر رسمی دولتی افغانستان به ترکمنستان اعلام شده است.
سخن جدید/ ٢ دلو (بهمن)
آژانس کنترول مواد مخدر قرقیزستان از همکاری مشترک این کشور با روسیه، تاجیکستان و قزاقستان جهت ایجاد کمربند امنیتی مبارزه با مواد مخدر پیرامون افغانستان خبرداد.
به نقل از خبرگزاری فارس، بنابر اعلام سرویس کنترول مواد مخدر دولت قرقیزستان، روسیه، تاجیکستان و قزاقستان فعالیتهای مشترک را با «بیشکک» در زمینه ایجاد کمربند امنیتی مبارزه با مواد مخدر پیرامون افغانستان انجام میدهند.
به گزارش این منبع، قرار است فعالیت این کمربند امنیتی براساس موافقتنامه بیندولتی و چندجانبه موجود بین سازمان پیمان امنیت جمعی، سازمان همکاری شانگهای و برخی نهادهای انتظامی و امنیتی کشورهای مذکور، آغاز شود.
قابل ذکر است که در قالب همکاری این نهاد قرقیزستان با ساختارهای مبارزه با مواد مخدر روسیه و برخی کشوها، تاکنون بیش از 20 باند مواد مخدر بینالمللی کشف و برچیده شده است.
ایجاد کمربندهای امنیتی منطقهای بین این کشورها در حالی است که از ابتدای سال 2015 اتحادیه اقتصادی اوراسیا در قالب کشورهای روسیه، قزاقستان و بلاروس به طور رسمی فعالیت خود را آغاز کرده و قرقیزستان نیز قرار است در بهار به این اتحادیه بپیوندد ضمن آنکه تاجیکستان نیز هماکنون در حال بررسی این مسئله میباشد.
در این رابطه «ولادیمیر پوتین»، «آلکساندر لوکاشنکو» و «نورسلطان نظربایف»، رؤسای جمهوری روسیه، بلاروس و قزاقستان در ابتدای سال میلادی 2014 در شهر «آستانه»، پایتخت قزاقستان، موافقت خود را با پیمان تشکیل اتحادیه اقتصادی «اوراسیا» اعلام کردند و با امضای خود تأسیس این پیمان را رسمیت بخشیدند و چند ماه بعد نیز قرقیزستان و ارمنستان نیز موافقت خود را با حضور در این اتحادیه اعلام کردند.
این مسأله در حالی است که تشکیل این اتحادیه یکی از اولویتهای پوتین برای رقابت با ایالات متحده امریکا و اتحادیه اروپا با همکاری کشورهای عضو صورت گرفت.
این هماهنگیها نیز به منظور تعاملات اقتصادی بر مبنای راهکار مهم میان کشورهای حوزه جاده ابریشم استوار است: همکاریهای منطقهای و استراتژی گسترش روابط، تعاملات برونمرزی و ثبات سیاسی منطقهای براساس احترام متقابل، عدم مداخله در مسایل داخلی سیاسی دیگر کشورها و اعتماد میان کشورهای مسیر جاده ابریشم بنا شده است.
همه این مسایل میتوانند بستر مناسبی را برای همکاریهای منطقهای و رونق تجارت و سرمایهگذاری فرامرزی فراهم سازند.
سخن جدید/ 2 دلو (بهمن)
مجلس نمایندگان روز چهارشنبه(1 دلو) 7 نامزد پیشنهادی دولت برای تصدی وزارت را به علت داشتن تابعیت دوگانه رد کردند.
صالح محمد سلجوقی، معاون دوم مجلس نمایندگان به رسانهها گفت: مجلس با ارسال نامه به ریاست جمهوری از محمد اشرف غنی خواسته تا به جای این هفت نامزد وزیر پیشنهادی، افراد دیگری را معرفی کند.
سلجوقی گفت: نورالحق علومی نامزد وزیر وزارت کشور، سادات نادری نامزد وزیر وزارت کار و اموراجتماعی، آی سلطان خیری نامزد وزارت اطلاعات و فرهنگ، صلاح الدین ربانی نامزد وزارت امور خارجه، فیض الله کاکر نامزد وزارت مبارزه با مواد مخدر، شاه زمان میوندی نامزد وزارت شهرسازی و احمد سیر مهجور نامزد وزارت عدادگستری کسانی هستند که از سوی مجلس رد شده اند.
براساس گزاش ها نورالحق علومی تابعیت هالند، سادات نادری تابعیت انگلیس، آی سلطان خیری تابعیت ترکیه، صلاح الدین ربانی تابعیت انگلیس، فیض الله کاکر تابعیت امریکا، شاه زمان میوندی تابعیت آلمان و احمد سیر مهجور تابعیت فرانسه را دارند.
مجلس نمایندگان پیش از معرفی کابینه دولت وحدت ملی، قانونی را تصویب کرد که بر اساس آن، برای نامزد تصدی وزارت که تابعیت دوگانه دارد اخذ رای صورت نمی گیرد.
محمد اشرف غنی، رییس جمهورروزسه شنبه(30 دلو) 24 نامزد وزیر و دو رییس ارشد برای امنیت ملی و بانک مرکزی را به برای گرفتن رای اعتماد به مجلس نمایندگان معرفی کرد.
سخن جدید/١ دلو (بهمن)
حکومت، سیاستمداران و نهادهای وابسته به دولت بیشترین تهدید را متوجه آزادی روزنامه نگاران افغانستان میکنند.
دیدهبان حقوق بشر، از سازمانهای بینالمللی مدافع حقوق بشر، در گزارشی که روز چهارشنبه، ١ دلو (٢١ جنوری) منتشر کرده، گفته است که "خشونت و تهدید علیه روزنامه نگاران افغانستان از سوی حکومت و نیروهای امنیتی رو به افزایش است."
در این گزارش ٤٨ صفحهای که با عنوان "گزارشدهی را متوقف کن یا خانوادهات را میکشیم: تهدید علیه آزادی رسانهای در افغانستان" منتشر شده، آمده است که ادامهی تهاجم به روزنامهنگاران "دستاوردهای افغانستان در زمینهی آزادی رسانهای را که از سال ٢٠٠١ به دست آمده به مخاطره میاندازد."
دیدهبان حقوق بشر با استناد به گزارشهایی از موارد خشونتورزی، ارعاب و حمله به روزنامهنگاران و ناتوانی حکومت افغانستان در زمینه بررسی و پیگرد عاملان اینگونه اقدامات، نوشته است که "فقدان صیانت از آزادی رسانهای باعث بیپروایی کسانی شده است که مصمم به سرکوب هرگونه انتقاد از حکومت، نیروهای امنیتی و سایر نهادهای قدرتمند در جامعه افغانستان هستند."
نویسندگان این گزارش گفتهاند که طالبان و حملات آشکار این گروه به روزنامهنگاران به دلیل گزارش مطالب نامطلوب برای شورشیان، به ایجاد جو خوف و وحشت در افغانستان کمک کرده و افزودهاند که حکومت افغانستان باید قاطعانه در راستای پایان دادن به خشونت و ارعاب اقدام کند و طالبان نیز باید حملات خود علیه نهادها و سازمانهای غیرنظامی، از جمله رسانههای همگانی را متوقف کند.
فلیم کاین، معاون مدیر بخش آسیای دیدهبان حقوق بشر گفته است که "از سال ٢٠٠٢ به بعد، مقامات حکومتی، جنگسالاران و شورشیان افغان بدون نگرانی از پیگرد قانونی به تهدید، حمله و قتل دهها روزنامه نگار ادامه دادهاند و اشرف غنی، رئیس جمهوری، باید با پیگرد قانونی عاملان سرکوب کارکنان رسانهها، به وعده انتخاباتی خود برای صیانت از آزادی رسانهای عمل کند."
نویسندگان گزارش هشدار دادهاند که افزایش مورد ارعاب و خشونت "از سوی شخصیتهای حکومتی و غیر حکومتی، همراه با فقدان حفاظت حکومت و کاهش حمایت بینالمللی، آزادی رسانهای در افغانستان را به مخاطره انداخته است." آنان به جدیدترین گزارش "نی - حمایت کننده رسانه های آزاد در افغانستان" اشاره کرده که گفته است روزنامهنگاران افغان سال ٢٠١٤ با بیشترین موارد خشونت روبرو بودند و در این سال، حمله به آنان نسبت به سال ٢٠١٣ شصت و چهار درصد افزایش یافت.
براساس تحقیقات دیدهبان حقوق بشر، روزنامهنگارانی که در خارج از شهرهای بزرگ افغانستان به کار اشتغال دارند بیشتر در معرض اقدامات تلافیجویانه افراد و گروههای صاحب قدرت قرار دارند در حالیکه از حفاظت سازمانهای رسانهای بزرگ افغانستان و حمایت بینالمللی نیز برخوردار نمیشوند. همچنین، محافظهکاری فرهنگی و اجتماعی هم به دشواریهای گزارشدهی در مورد مسایل بحث برانگیز افزوده است.
روزنامهنگاران زن به ویژه با چالشهای عمدهای مواجه هستند زیرا موانع اجتماعی و فرهنگی تحرک آنان را در نقاط شهری و روستایی محدود میکند و آسیبپذیری آنان در برابر تهدید و تهاجم، از جمله خشونت جنسی را افزایش میدهد.
این گزارش یادآور شده است که رئیس جمهوری افغانستان در جریان مبارزات انتخاباتی خود وعده داد که تمامی اتهاماتی را که با انگیزه سیاسی و بدون پایه و اساس علیه روزنامه نگاران مطرح شده لغو خواهد کرد و سریعا افراد مسئول آزار روزنامهنگاران را تحت پیگرد قرار خواهد داد.
در عین حال، فقدان سازوکارهای لازم برای شکایت از تعدی به حقوق روزنامه نگاران و تضمین اجرای کامل قوانین و مقررات ناظر بر فعالیت رسانهای همچنان یکی از موانع عمده بر سر راه تحقق آزادی رسانهها در افغانستان است و حکومت افغانستان باید با همکاری روزنامهنگاران، سازمانهای رسانهای و گروههای ناظر بر حقوق رسانهها، مکانیسمی را ایجاد کند که روزنامهنگاران بتوانند موارد حمله و خشونت علیه خود را به آن گزارش دهند.
معاون مدیر بخش آسیای دیده بان حقوق بشر گفته است: "اصلاح قوانین گامی حیاتی در ایجاد و تضمین شرایطی است که روزنامهنگاران افغان بتوانند به فعالیت خود ادامه دهند، اما برای اینکه روزنامهنگاران اطمنیان کافی بیابند که میتوانند بدون به خطر انداختن جان خود، قادر به کار هستند، حکومت جدید افغانستان باید تهدیدهای امنیتی را از همه طرفها مورد رسیدگی قرار دهد."
سخن جدید/ ١ دلو (بهمن)
وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران روز چهارشنبه با حضور در افغانستان با مقامات مختلف افغانستان دیدار و گفت وگو کرد.
محمد جواد ظریف در سفر خود با محمد اشرف غنی،رییس جمهور کشور دیدار و گفت وگو کرد.
رییس جمهور در این دیدار ضمن تشکر از دعوت نامه حسن روحانی، رییس جمهوری اسلامی ایران برای سفر به ایران ابراز امیدواری کرد که این سفر به زودی صورت گیرد.
وی گفت: تحکیم مناسبات همه جانبه با ایران برای افغانستان بسیار مهم است چرا که ایران شریک پایدار ماست و ویژگیهای خاص خود را دارد و ما متحدان طبیعی هستیم که باید برای تمام ظرفیتها برای نزدیک شدن روابط با یکدیگر همکاری کنیم.
به گفتهیوی، امروز صحنهیسیاسی افغانستان سرمایهای برای صلح و ثبات در افغانستان و تامین امنیت در منطقه است.
رییس جمهور با تشریح روند سیاسی داخلی کشور گفت: همه اقشار افغانستان امروز در دولت سهیم هستند و دولت وحدت ملی ارادهیجدی دارد تا همه مردم هر چه بیشتر در امور کشور سهیم شوند.
اشرف غنی افزود: ما برای همکاری با کشورهای همسایه، جهان اسلام، منطقه و بینالملل برنامهریزی کرده ایم.
وی خاطرنشان کرد: روابط ایران و افغانستان مقطعی نیست و باید این روابط را برای درازمدت برنامهریزی کنیم.
رییس جمهور با تشریح حوزههای همکاری دو کشور و سیاست افغانستان در همکاری با همسایگانش خاطرنشان کرد: توسعه روابط با کشورهای همسایه در اولویت است.
محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران در این دیدار با بیان این که «ما از تشکیل دولت وحدت ملی و سهیم شدن همه مردم در این دولت استقبال می کنیم»، افزود: فصل جدیدی در حیات سیاسی افغانستان ایجاد شده است که افغانستان با درایت رهبران و بزرگان میتوان مسیر خوب خود را ادامه دهد. ایران آماده است مثل گذشته در همه حوزهها در کنار افغانستان باشد.
وی گفت: چالشها و فرصتهایی پیش رو داریم که همکاری و ارتباط هر چه بیشتر را ضروری میسازد. ایران خود را شریک موقت افغانستان نمیداند و تاکید داریم برای منافع دراز مدت دو ملت همکاری داشته باشیم. سفر شما به ایران شروع فصل جدیدی از روابط میان دو کشور است و ما پیشرفت و ثبات افغانستان را اولویت خود میدانیم.
وزیر امور خارجه ایران در دیدار با مشاور امنیت ملی کشور اظهار کرد: جمهوری اسلامی ایران از روابط نهادینه با افغانستان استقبال می کند و دو کشور باید برنامه راهبردی متناسب با نیازهای خود و کمک به رشد و توسعه منطقه را طراحی و عملیاتی سازند.
حنیف اتمر، مشاور امنیت ملی نیز با مفید و سازنده خواندن سفر اخیرش به تهران گفت: امیدوارم در سفر رییس جمهور افغانستان به ایران چارچوب های همکاری و توافقهایی میان دو کشور در حوزههای مختلف تنظیم شود.
محمد جواد ظریف در دیدار با حامد کرزی، رییس جمهور پیشین کشور نیز با اشاره به جایگاه کرزی در توسعه مناسبات میان دو کشور خاطرنشان کرد: پایههای روابط دو کشور خوب و دراز مدت گذاشته شده است. علاوه بر گسترش روابط دو جانبه کمک به ثبات و امنیت و پیشرفت و آبادانی کشورهای منطقه در این چارچوب دنبال میشود.
وی گفت: معتقدیم امنیت و توسعه برای همه کشورها باید پیش رود تا معضلات منطقه حل و فصل شود. همچنین حامد کرزی در این دیدار ضمن تقدیر از ایران به خاطر حمایت و پشتیبانی اش در سال های گذشته از افغانستان خاطرنشان کرد: ما ایران را همسایه خوب و شریک راهبردی افغانستان می دانیم و معتقدیم زمینه های کار مشترک و متنوعی وجود دارد.
وی اظهار کرد: ایران همواره درک درست و عمیقی نسبت به تحولات افغانستان داشته و نقش ایران در کمک به امنیت و توسعه سیاسی افغانستان همواره مثبت بوده است.
کرزی گفت: امیدوارم سفر اشرف غنی صفحه جدیدی از روابط میان دو کشور باشد.
سخن جدید/30 جدی (دی)
رییس اجرایی دولت وحدت ملی پس از دیدار با محمدجواد ظریف، وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران گفت: ایران از بازیگران اصلی افغانستان و دوست مطمئن ماست.
عبدالله عبدالله رییس اجرایی دولت وحدت ملی افغانستان ضمن خوشامدگویی به ظریف در خصوص روابط تهران و کابل گفت: در زمینههای همکاری و ادامه روابط دوستانه و برادرانه بین دو کشور صحبت شد.
وی افزود: در گفتوگوهای امروز(سه شنبه/30 جدی) درخصوص چالشهای 13 سال گذشته و همچنین پیش از آن در زمان جهاد و مقاومت و مبارزه با تروریزم و القاعده و افراط و همچنین شرایط جدید افغانستان و نقش جمهوری اسلامی به رایزنی پرداختیم و سرآغاز تشکیل دولت جدید که در همه عرصهها ایران همکار ما بود و از این روند حرکت کرد و ایران در بازسازی و عمران افغانستان نقش ایفا و سرمایهگذاری کرد.
رییس اجرایی دولت وحدت ملی با اشاره به میزبانی و پذیرایی ایران از مهاجران افغانستان یادآور شد: ایران همچنین در مبارزه با قاچاق مواد مخدر نقشی فعال داشته و همکاری همه جانبه جمهوری اسلامی ایران با افغانستان ادامه دارد و این کشور تا به حال از بازیگران اصلی و دوست مطمئن مردم و دولت افغانستان بوده است که ما آرزومند استحکام و گسترش هر چه بیشتر روابط دوستانه و همکاریها هستیم.
عبدالله با بیان اینکه با ظریف در خصوص ظرفیتهای همکاری در زمینه تجارت، ترانزیت، مواصلات و عرصههای فرهنگی گفتوگو کرده، خاطرنشان کرد: سفرهای مقامات افغانستان به ایران مورد بررسی قرار گرفت.
وی عنوان کرد: درباره سفر رییس جمهور افغانستان به ایران در آینده نزدیک و همچنین در رابطه با موافقتنامه همکاریهای جامع بین ۲کشور گفتوگو شد.
رییس اجرایی دولت وحدت ملی در پاسخ به سؤالی درباره توسعه همکاریهای اقتصادی و سیاسی دو کشور با بیان اینکه از اولویتهای سیاست خارجی افغانستان روابط با ایران است، یادآور شد: جمهوری اسلامی همکاریهایی با افغانستان داشته و با تشکیل حکومت وحدت ملی زمینههای مناسبتری در این خصوص فراهم شده است.
عبدالله عبدالله خاطرنشان کرد: در بسیاری از زمینهها به نتایج عملی رسیدهایم. گسترش تجارت، استفاده از بندر چابهار و متصل شدن به شبکه راهآهن جمهوری اسلامی که به ترکمنستان و قزاقستان رسیده و فرصت خوبی برای مناسبات اقتصادی افغانستان در منطقه را فراهم میکند از جمله زمینههای همکاری میباشد که روابط در عرصههای آموزش و پرورش، بهداشت و مبارزه با مواد مخدر نیز از جمله این زمینههاست.
وی با بیان اینکه از ۱۳سال قبل روابط دو کشور گسترش یافته و امروز افغانستان به مرحله تازهای رسیده که از یک سو حضور نیروهای بینالمللی در آن کمتر میشود و از سوی دیگر منطقه با چالشهای بزرگی روبرو است که داعش از جمله آنهاست، عنوان کرد: این موارد ایجاد روابط جدیتر را طلب میکند.
رییس اجرایی دولت وحدت ملی ادامه داد: موضوع مبارزه با مواد مخدر و مهاجران افغانستان مسایلی است که در بحثهای ما در گسترش روابط وجود دارد و امیدواریم با تکمیل توافقنامه همکاری، گامهای بیشتری در این زمینه برداریم.
عبدالله عبدالله همچنین یادآور شد: جمهوری اسلامی ایران در خصوص صلح و ثبات افغانستان تأثیرگذار است.
وی در خصوص موافقنامه همکاریهای جامع بین دو کشور و تاخیر در امضای آن نیز گفت: اوضاع امنیتی، نظامی و شرایطی که در مرحله انتقالی بود و همچنین خروج نیروهای خارجی و انتخابات و تشکیل دولت وحدت ملی باعث شد این موضوع تاکنون محقق نشود که مسئله خاصی نیست و با امضای موافقتنامه اساس روابط برادرانه مستحکمتر میشود.
سخن جدید/30 جدی (دی)
امروز سه شنبه (30 جدی) اشرف غنی، رییس جمهور که به همراه وزرای پیشنهادی در صحن علنی مجلس حاضر شد، سخنرانی کرد.
وی با تاکید بر اهمیت این روز در تاریخ افغانستان گفت: در طول 3 ماه گذشته از نمایندگان مجلس تقاضای شخصی ندیدم و امیدواریم که در 5 سال آینده این روحیه حفظ شود.
اشرف غنی با اشاره به مهاجرین داخلی گفت: تعداد 1.5 میلیون در این حوزه داریم که باید برای آنان فرصتهای شغلی و زندگی فراهم آوریم.
رییس جمهور همچنین گفت: ما مسئول دفاع از حقوق مهاجرین هستیم و به دنبال تحول چشمگیری در حوزههای اقتصادی برای تمامی اقشار مردم افغانستان خواهیم بود.
وی تاکید کرد: ایجاد کار و اشتغال عمدهترین وظیفه دولت وحدت ملی است.
اشرف غنی همچنین از دیگر اولویتهای دولت وحدت ملی را از بین بردن فاصله ارگ و مجلس دانست و گفت: نمایندگان باید پل ارتباطی بین اقوام باشند.
اشرف غنی با اشاره به مشکلات حضور زنان در کابینه گفت: مشارکت زنان باید در حکومت فراهم شود و از این مسئله دفاع خواهیم کرد.
اشرف غنی گفت: همکاری با امریکا مشکلات افغانستان را حل نخواهد کرد و ما باید به تواناییهای خود ایمان داشته باشیم و آنرا تقویت کنیم.
وی ضمن تاکید بر اهمیت اقتصاد در افغانستان امروز گفت: مهمترین وزرای اقتصادی در کابینه دولت وحدت ملی، وزرای دفاع و داخله هستند و باید این وزارت خانهها هر چه بیشتر تقویت گردند.
اشرف غنی با اشاره به ضرورت تقویت بازار آزاد گفت: افغانستان توانایی تبدیل به صادرکننده عمده را دارد و انسجام در سیستم بانکداری به این مهم کمک شایانی خواهد کرد.
اشرف غنی در ادامه با بیان اهمیت تولید داخلی گفت: هم اکنون واردات ما 30 درصد صادرات افغانستان است و در آینده تلاش خواهیم کرد، تولید داخلی بر تولیدات خارجی ارجحیت پیدا کند.
رییس جمهور همچنین وعده داد زمینهای دولتی در کابل و دیگر شهرهای افغانستان فروخته نخواهد شد و کابل را باید بهگونهای شایسته خواهیم ساخت.
اشرف غنی در ادامه تاکیدات اقتصادی خود گفت: فاصله بین شهر و روستا باید از بین برود و ولایات مرزی افغانستان باید همگی به نقطه ترانزیتی تبدیل شوند.
رییس دولت وحدت ملی ضرورت ارائه گزارش از پروژههای اقتصادی کلان به پارلمان را یکی از مسئولیتهای اصلی دولت دانست.
وی همچنین گفت: معضل تولید و قاچاق مواد مخدر اکنون به مسألهیجدی تبدیل شده است و باید همگی به مقابله با آن برخیزیم.
اشرف غنی همچنین آدم ربایی و تجاوز به اطفال را یکی دیگر از ناهنجاریهای امروز جامعه افغانستان دانست و گفت: با جدیت با این معضل مبارزه خواهیم کرد.
سپس معرفی نامزد وزرا و ریاستهای امنیت ملی و د افغانستان بانک توسط سرپرست وزیر امور پارلمانی معرفی شده و قرار است تا هفته آینده اعضای مجلس نمایندگان به نامزدان این پستها رای بدهند.
ترکیب معرفی شده به مجلس نمایندگان درحالی پیشنهاد شد که سه نامزد وزیر از ساختار قبلی خارج شدند. عبدالرحمان صلاحی، به جای محمود صیقل، نامزد وزیر انرژی و آب، اکلیل حکیمی به جای جیلانی پوپل، نامزد وزیر مالیه معرفی شدند و جای نامزد وزیر زراعت که به اتهام عدم پرداخت مالیه از سوی پولیس انترپول تحت پیگرد بود نیز در فهرست کابینه خالی دیده میشد.
سخن جدید/30 جدی (دی)
وزیر امور خارجه ایران گفت: به آینده روابط ایران و افغانستان امیدوارم، زیرا مردم ایران در کنار مردم افغانستان در روزهای سخت جهاد و دولتسازی بودهاند.
محمدجواد ظریف در بدو ورود به سفارت ایران در کابل در جمع خبرنگاران، گفت: ایران و افغانستان مشترکات فرهنگی و تاریخی بسیاری دارند. ما موضوعات مشترکی با افغانستان در رابطه با آب، تالاب بینالمللی، مواد مخدر و مهاجران داریم که پیوند دو کشور را ناگسستنی کرده است.
وی گفت: خوشحالیم در افغانستان شاهد دولت وحدت ملی هستیم و همه مردم میتوانند حضورشان را در کابینه مشاهده کنند و این فرصت خوبی است برای ریشهکنی مواد مخدر و مبارزه با حضور غیرسازنده نیروهای خارجی و تبدیل افغانستان به مرکز ثبات و امنیت.
وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران پس از ورود به کابل با نیکولاس هیسم، نماینده سازمان ملل در امور افغانستان دیدار کرد.
این اولین دیدار محمدجواد ظریف در سفرش به کابل میباشد.
وزیر امور خارجه ایران همچنین در هنگام ورود به کابل مورد استقبال عاتف مل،سرپرست وزارت امور خارجه کشور قرار گرفت.
دیدار با عبدالله عبدالله و اشرف غنی احمدزی از برنامههای بعدی ظریف در سفرش به افغانستان است.
سخن جدید/30 جدی (دی)
امروز افغانستان براي نخستينبار در تاريخ خود از دولت وحدت ملي برخوردار است؛ دولتيكه در راس هرم آن محمد اشرف غني احمدزي، رييسجمهور و رقيب انتخاباتي او عبدالله عبدالله، رييس اجرايي آن است. همزمان با اين تحول داخلي در افغانستان، محمدجواد ظريف براي دومين بار از زمان تشكيل دولت يازدهم در ايران به كابل سفر ميكند. محورهاي سفر يك روزه وزير امور خارجه ایران بررسي راههاي توسعه و تعميق روابط دو جانبه و مذاكره پيرامون تهديدها و فرصتهاي مشترك دو كشور و استفاده از ظرفيت موجود براي تقويت همكاريهاي منطقهيي است.
آنچه در پی میآید، گفتوگوی روزنامه اعتماد با محمداشرف غني احمدزي، رییس جمهور کشور است:
شما در طول بيش از ١٠٠ روزي كه از آغاز دولت ميگذرد تمركز خود را عمدتا بر كشورهاي همسايه و منطقه قرار دادهايد. سفر به عربستان سعودي، چين، پاكستان، آذربايجان، حضور در اجلاس سارك، امارات متحده عربي و ظاهرا سفر به تركمنستان را نيز در اين هفته داريد. آيا اين ميتواند بيانگر اهميت نقش كشورهاي همسايه و منطقه در سياست خارجي شما باشد؟
ابتدا اميدوارم كه سلام گرم مرا به ملت و دولت ايران برسانيد. نقش كشورهاي منطقه براي دولت جديد در افغانستان بسيار حايز اهميت است. ثروت تنها از راه همكاريهاي منطقهيي قابل دسترسي است و افغانستان هم در تاريخ خود براي چندين هزار سال نقش چهارراه آسيا را ايفا كرده است. متاسفانه از اواسط قرن هشتم تا پايان قرن بيستم ايجاد امپرياليزم اروپايي و پس از آن حمله اتحاد جماهير شوروي سابق موقعيت افغانستان را به حاشيه برد. در ٢٠ سال آينده آسيا به بزرگترين منطقه اقتصادي دنيا بدل خواهد شد. موقعيت افغانستان در حقيقت اصليترين و بزرگترين سرمايهی ما براي آينده است. هدف ما اين است كه افغانستان از يك طرف مركز تجارت انرژي از برق تا گاز و نفت شده و از طرف ديگر هم مركز ترانزيت منطقهيي توسط ايجاد شبكه خط آهني شود كه بتواند آسياي شرقي و غربي و آسياي مركزي و جنوبي را به هم وصل كند. از يك سو مديريت منابع معدني كه همزمان با پيشرفت اقتصادي منطقه باشد و از سوي ديگر ايجاد سيستم بانكداري و تكنولوژي و معلوماتي هم در دستور كار ما قرار دارد. ديدگاه ما كاملا روشن است كه افغانستان بايد از يك موقعيت حاشيهيي و يك ميدان جنگ گرم يا سرد به يك مركز همكاري منطقهيي براي ايحاد ثروت صلح و ثبات مبدل شود.
در حالي كه در بين برخي از اين كشورها اختلاف يا رقابت وجود دارد چگونه ميخواهيد اجماعي از آنها را در حمايت از افغانستان به وجود آوريد؟ به عنوان مثال ما شاهد وجود اختلافات جدي ميان ايران و امريكا و همچنين وجود رقابت و تنش ميان هند و پاكستان هستيم.
در سياست بنيادين ما اين اصول وجود دارد كه افغانستان هيچگاه به هيچ يك از همكاران يا متحدان خود اجازه نخواهد داد كه از خاك افغانستان براي حمله به خاك يك همكار ديگر به خصوص همسايه افغانستان استفاده كند. مساله دوم اين است كه ثبات افغانستان هم به نفع ايران است و هم به نفع امريكا، هم به نفع پاكستان است و هم به نفع هندوستان. نظام دولتداري نوين با تهديد جدي شبكههاي تروريستي فرامرزي روبهرو است و حفظ دولتها و منافع دولتها در تقويت يك سيستم همكاري منطقهيي نهفته است كه بر اساس آن نظام دولتداري تحكيم شود. دولتهاي ضعيف مانند حلقههاي ضعيف يك زنجيره هستند كه به زودي شكسته ميشوند. تهديدهايي كه در سال ٢٠١٥ با آن روبهرو هستيم قابل مقايسه با تهديدهاي سالهاي ١٩٩٠ و ١٩٩٨ و ٢٠٠٠ نيستند. ما از يك طرف از منظر دولتها منافع مشترك داريم و منافع مشترك ما هم ايجاد صلح و رفع فقر، مسايل اقليم و تامين آب است. از طرف ديگر هم با تهديدهاي جدي روبه رو هستيم. اين تهديدها را نميتوان صرفا در داخل مرزهاي يك مملكت حل كرد بلكه رفع اين تهديدها همكاريهاي منطقهيي و بينالمللي را ميطلبد. افغانستان در اين مسير پيش قدم خواهد شد تا زمينه همكاري دولتهايي را كه با هم در تمام موارد موافق نيستند حداقل در قسمت افغانستان فراهم كند.
آيا برنامهيي براي سفر به ايران داريد؟
بله. حتما.
اين سفر در آينده نزديك انجام خواهد گرفت؟
امروز در اين خصوص تصميمگيري ميكنيم.
شما امروز ميزبان داكتر ظريف، وزير امور خارجه ايران در كابل هستيد. جايگاه ايران در سياست خارجي افغانستان كجاست؟
نكتهیاول اين است كه ايران و افغانستان منافع مشترك دارند: بيثباتي در ايران وجود ندارد و اين كشور در منطقه از ثبات خوبي برخوردار است. بيثباتي در ايران منجر به بيثباتي در افغانستان ميشود و همچنين عدم ثبات در افغانستان به ايران هم سرايت پيدا ميكند. مساله دوم توليد، انتقال و استعمال مواد مخدر است كه دغدغه هر دو كشور به حساب ميآيد. ايجاد شرايط مناسب، فرصت همكاري همهجانبه را براي رفع اين پديده شوم فراهم ميكند. مساله سوم اين است كه ايران يكي از راههاي عمده ترانزيت به افغانستان است. نخستين خط راه آهن در افغانستان با همكاري دولت جمهوري اسلامي ايران ايجاد شد. ما سرحدهاي طولاني داريم كه تنها دو بندر قانوني در آن موجود است: اسلام قلعه و زرنج اما با توجه به اينكه قاچاق يك تهديد محسوب ميشود ضروري است كه تعداد بنادر رسمي ما افزايش پيدا كند تا قاچاق دوطرفه مورد كنترل قرار گيرد. چابهار يك پروژه حياتي براي افغانستان است. سرمايهگذاريهاي دولت جمهوري اسلامي ايران و كمكهاي هندوستان ميتواند زمينه همكاري سهجانبه ميان ايران، افغانستان و هند در خصوص اين پروژه را فراهم كرده و امكان تبديل شدن افغانستان را به يك مملكت صادركننده و فاصله گرفتن آن از يك مملكت صرفا واردكننده مهيا كند. ظهور تهديدهاي نو مانند تهديد داعش لزوم همكاريهاي دوجانبه را يادآوري ميكند. ما با ايران هيچ گونه مشكل مرزي حقوقي نداريم بنابراين مرزهاي ما ميتواند مناطقي براي همكاري مشترك باشد.
تغيير اقليم يك مساله جدي است چرا كه سيستان باستان كه امروز ولایتهای هلمند، نيمروز و همچنين زاهدان در ايران را شامل ميشود در خطر جدي تغيير آب و هوا است. مساله ديگر مهاجران افغان در ايران هستند. ميليونها افغان در حال حاضر در ايران زندگي ميكنند و اين مساله براي ما از اهميت اساسي برخوردار است كه بتوانيم به تدريج و با تدبير مهاجران افغان را به كشور بازگردانيم و در عين حال امكان همكاريهاي اقتصادي را با ايران گسترش دهيم. ايران يكي از بزرگترين خريداران مواد عذايي در دنيا است و ميتواند يك بازار عظيم براي كالاهاي افغانستان باشد. افغانستان ميتواند يك راه عمده ارتباط ايران با چين و ديگر كشورهاي آسياي مركزي كه همسايه ايران نيستند، باشد. تكميل جاده كمربندي و ادامه آن از راه بدخشان تا چين يك راه عمده تجارت ميان ايران و چين را فراهم خواهد كرد. همچنين اين مسير ميتواند به تجارت ايران با تاجيكستان هم كمك كند. از سوي ديگر ايران و افغانستان زبان، فرهنگ و دين مشترك دارند كه زمينه همكاري فرهنگي را ميان دو كشور فراهم ميكند. در خصوص سرمايه انساني، صدها افغان در دانشگاههاي ايران درس خواندهاند و در اين ميان ايران شناسهاي بسيار خوبي هم در ميان افغانها وجود دارد و اميدواريم كه اين همكاريها تقويت شود تا درك دو طرف ايراني و افغاني از هم بيشتر شود.
افغانستان با تعدادي ازكشورها پيمان همكاريهاي استراتژيك امضا كرده و شنيده شده كه در ارتباط با ايران نيز موضوع امضاي پيمان جامع بين دو طرف مطرح است. پيماني كه در آن همكاريهاي دو طرف درموضوعات امنيتي، سياسي، فرهنگي، آبي، مرزي و غيره مطرح است. نگاه شما نسبت به امضاي اين پيمان چيست؟
امضاي اين توافقنامه زمان ميبرد البته نقاط بنيادين همكاري معين شده اما جزييات اداري كار زمان بر است. هدف ما از تلاش براي امضاي اين توافقنامه مشخص است و آن هم اين است كه ميخواهيم برنامه همكاري چندجانبه با ايران داشته باشيم. ابعاد اين همكاريها بايد مشخص شود تا هم از نگاه فني و تكنيكي بررسيهاي منسجم صورت گيرد و هم برآوردهاي سياسي لازم. هدف سياسي از امضاي اين توافقنامه مشخص است. ما همكاري نيك و مداوم و پايدار با ايران ميخواهيم. تبديل كردن اين هدف در قالب يك موافقتنامه مشخص اندكي زمان بر است. با توجه به برنامههاي بسياري كه ما داريم و افغانستان هم در آستانه ارتباطهاي بسيار و فرصتهاي بزرگ و البته خطرات بزرگ است بنابراين به زمان بيشتري نياز داريم. طبيعتا اگر وضعيت نرمال بود امضاي اين توافقنامه زودتر انجام ميشد اما ما بايد كارهاي مختلف را همزمان انجام دهيم. در اين چارچوب اميدوار هستيم كه در مدت معين بتوانيم موافقتنامه را به اجماع و امضا برسانيم.
حضور فعال همسر جنابعالي در جامعه نسبتا سنتي افغانستان و تلاشهاي ايشان براي ارتقاي نقش زنان افغان تقريبا پديدهيي نو در ميان دولتمردان افغانستان است. در طول سالهاي اخير نيز نقش زن افغان در جامعه متفاوت از گذشته شده است. برنامه شما براي نهادينه كردن بيشتر نقش زنان افغانستان در صحنههاي سياسي و اجتماعي چيست؟
برنامه دولت من در اين خصوص چند بعد دارد. نخستين مساله مشاركت زنان در نهادهاي دولتي است. اميدوار هستم كه در ظرف مدت دو سال بتوانم نخستين زن را به سمت دادگاه عالي افغانستان منصوب كنم. در اين خصوص سرمايهگذاريهاي ضربتي و سريع صورت خواهد گرفت تا زنان بتوانند پستهاي عالي در دولت را به خود اختصاص دهند. نقش زنان در كابينه نمايشي نيست و پستهاي كليدي به آنها واگذار شده است و همانگونه كه زنان در كابينه حضور دارند در بدنه دولت هم حضور فعالي خواهند داشت. موضوع دوم نقش زنان در امور اقتصادي است. زن فقير با مشكلات جدي روبه رو است چرا كه حقوق حقهيي را كه دين اسلام براي زن در نظر گرفته است با فقر از ميان ميرود بنابراين كاريابي براي زنان افغان در چارچوب احكام دين مبين اسلام و وسعت نظر وسيعي كه وجود دارد بايد در نظر گرفته شود. محور سوم تمركز براي ايجاد سرمايه بشري است. مشكلات جدي براي دختران وجود دارد كه از شش سالگي تحصيل آنها قطع و همين مساله در سنهاي ٩ و ١٢ سالگي هم تكرار ميشود و هركدام از اينها مشكلات خاص فرهنگي و محيطي ايجاد ميكند كه بايد مورد توجه و حل وفصل قرار گيرد. در حال حاضر سهم زنان در تحصيلات عالي اندك است البته اين وضعيت در حال پيشرفت است. با در نظر گرفتن ظرفيت مديريتي زنان اميدوار هستيم كه بتوانيم نخستين دانشگاه اختصاصي زنان را ايجاد كنيم تا براي مديريت و همچنين حضور در دولت آمادگي داشته باشند.
مساله ديگر حقوق زنان و به خصوص چند سند حقوقي است كه برخورداري زنان از آنها از اهميت فوقالعادهيي برخوردار است. سندهايي نظير سند تولد، سند ازدواج، سند طلاق، سند وراثت و سند هويت كه صادر كردن هركدام از آنها براي زن افغان بسيار واجب است. حق برابري كه قانون اساسي به زن و مرد داده است بايد در عمل اجرا شود. تغيير نقش بنيادي زنان از مشكلترين اموري است كه ما پيش رو داريم چرا كه مشكلات نه تنها نتيجه سالها جنگ و بيثباتي اخير است بلكه برخي از آنها سابقههاي فرهنگي دارد و تغيير فرهنگي آهسته رخ ميدهد. مساله مهم ديگر سلامت زنان است. ايران يكي از كشورهايي است كه در كنترل مرگ و مير قدمهاي برجستهيي برداشته است. اقدامي كه در امريكا ١٠٠ سال طول كشيد و در هند هم ٤٠ سال در ايران در بازه زماني ٤٠ ساله انجام شد. از اين جهت ما بسيار علاقهمند هستيم كه از تجربه بسيار موفق ايران، در افغانستان استفاده كنيم. موضوع كاريابي هم از اهميت بسياري برخوردار است. موضوع ديگر مساله مرگ و مير مادران هنگام زايمان است. اين آمار پايين آمده اما هنوز هم رقمها وحشتناك است.
مشكلات دختران از منظر تغذيه و دسترسي به ويتامين و واكسيناسيون صحيح هم، به خصوص در مناطق كوهستاني بسيار جدي است. عرضه خدمات در ارتفاعات مشكل ميشود. مسله ديگر پيري زودرس زنان در افغانستان است كه طبيعي نيست و به دليل شرايط رخ ميدهد. به اين دليل كه مسووليت خانواده و كار مداوم در زندگي زنان افغان وجود دارد بنابراين مساله سلامت و سن زنان بايد مورد توجه بسيار قرار گيرد.
اگر بپذيريم كه ناامني يكي از مهمترين چالشهاي افغانستان است و طالبان عمدهترين عامل آن هستند، برنامه شما براي مقابله با اين موضوع چيست؟ در حالي كه طالبان هنوز براي مذاكره با دولت آماده نيستند، آيا به صلح با آنها اميدوار هستيد؟
نخستين مساله اين است كه طالبان تنهاترين عامل نيستند بلكه اقتصاد سياه( اقتصاد برخاسته از عمل غيرقانوني) عامل بزرگتري است. جنگ در افغانستان سياسي نيست، بلكه جرمي است. از همين رو است كه همكاري ما با ايران در خصوص دفع اقتصاد سياه كه در هر دو طرف وجود دارد لازم است. رقم قاچاق هرويين بسيار بالا است و قاچاق يك تهديد اساسي و دوجانبه است. حداقل ٤٠ درصد هرويين ما از راه ايران به كشورهاي ديگر ميرسد و رفع اين مشكل همكاري جدي و همهجانبه را ميطلبد تا بتوانيم تهديدهاي موجود را به شكل اساسي از ميان ببريم. هدف عمده ما ايجاد صلح است اما هدف بزرگتر ما برقراري ثبات است.
براي ايجاد ثبات عمدهترين بخشهاي مورد نياز حاكميت قانون، عرضه خدمات، دفع فساد و شكلگيري يك حكومت شفاف است. مردم افغانستان به دنبال صلح هستند و اراده بسيار محكمي براي رسيدن به آن دارند. زماني كه دهها نفر از جوانان ما در حالي كه واليبال بازي ميكردند به وحشيانهترين شكل ممكن كشته شدند، مردي كه هفت نفر از اعضاي خانواده خود را از دست داده بود، گفت: بعد از اين اتفاق ما به فولاد بدل شديم. ما صلح را به زور تفنگ نميخواهيم بلكه به وسيله تعليم و آموزش به دنبال احياي آن هستيم. مردم افغانستان در انتخابات شركت كردند و پيشگوييهاي بدگويان را از ميان بردند. دولت مشروعيت ايجاد يك نظام مشروع را دارد. اين مردم افغانستان هستند كه تصميم خواهند گرفت چه كساني صلح را قبول ميكنند و چه كساني وسيله اعمال نفوذ ديگران هستند تا افغانستان را قرباني اهداف واهي يا فرامرزي كنند. اميدوار هستيم كه مردم افغانستان با قاطعيت تمام به صلح و رفاه تاكيد كنند. جلسه اخير ما با حضور سه هزار نفر از علماي افغانستان تشكيل شد و در بيانيه نهايي آن به شكل قاطع از نيروهاي امنيتي افغانستان حمايت شد و از قربانيان قواي امنيتي هم ياد شد. اين گام بسيار بزرگي است.
سخن جدید/ 30 جدی (دی)
محمود صیقل، نامزد وزیر انرژی و آب که پیش از این در جمع سیزده تن دیگر به تابعیت دوگانه از سوی مجلس متهم شده بود، از نامزدی اش انصراف داده و به جای وی عبدالرحمان صلاحی از سوی رییس اجراییه در این پست معرفی شده است. مجیب الرحمان رحیمی، سخنگوی رییس اجراییه این جایگزینی را تإیید نموده است.
عبدالرحمان صلاحی، از وابستگان محمداسماعیل خان، فرمانده جهادی و وزیر پیشین انرژی و آب است. محمد اسماعیل خان چند روز پیش به دولت وحدت ملی هشدار داده بود که منتظر ظهور گروههای مسلح دیگری علیه این دولت باشد. وی از عبدالله عبدالله نیز شاکی بود و گفته بود که او در حق مردم هرات جفا کرده است. آقای اسماعیل خان، عدم حضور مجاهدین را در پستهای امنیتی و کلیدی و حضور کمونیستها را در این سمتها، جفا درحق مجاهدین دانسته بود. وی از کمرنگ بودن حضور هراتیها در کابینه دولت وحدت ملی نیز شاکی بوده و آن را جفای روا داشته شده از سوی عبدالله عبدالله دانسته بود. وی گفته بود که هشتاد درصد رای مردم هرات به نفع عبدالله استعمال شده و ترکیک کابینهی دولت وحدت ملی به نحوی جفا در حق مردم هرات است.
گفته می شود این جای گزینی به منظور رفع نقیصه دو تابعیته بودن آقای صیقل و در پاسخ به رفع اشکالی انجام شده است که آقای اسماعیل خان از آن شاکی بوده است.
سخن جدید/30 جدی (دی)
ارتش پاکستان روز دوشنبه(29جدی) اعلام کرد یک فرمانده ارشد ارتش پاکستان به افغانستان سفر کرده است تا در بحبوحهی همکاری نظامی روزافزون دو کشور ، درباره امنیت مرزی گفتوگو کند.
به گزارش خبرگزاری شین هوا از اسلام آباد، ارتش پاکستان در بیانیهای اعلام کرد جنرال هدایت الرحمان فرمانده نیروی زمینی ارتش پاکستان در پیشاور که بر عملیات نظامی علیه ستیزه جویان نظارت دارد روز یکشنبه(28 جدی) به افغانستان سفر و با همتای افغان خود درباره امنیت مرزی گفتوگو کرد.
در این بیانیه آمده است در این نشست راههای تقویت بیشتر همکاری افغانستان و پاکستان در زمینه امنیت مرزی بررسی شد.
فرماندهان ارتش و مقامات امنیتی پاکستان و افغانستان در حال حاضر سرگرم رایزنیهایی به منظور تبادل اطلاعات دوجانبه و هماهنگی عملیات امنیتی در مرز خلل پذیر دو کشور هستند.
جنرال شر محمد کریمی فرمانده ارتش افغانستان و جنرال راحیل شریف فرمانده ارتش پاکستان ماه گذشته در نشستی در راولپندی توافق کردند فرماندهان ارتش دو کشور فورا نشست هایی را به منظور هماهنگی بیشتر در عملیات امنیت مرزی دو طرف آغاز کنند.
سخن جدید/٢٩ جدي/ (دی)
انصراف نامزد وزیر مالیه
جیلانی پوپل، نامزد وزارت مالیه در کابینه حکومت وحدت ملی به تازگی از این پست انصراف داده است. یک منبع در ارگ ریاست جمهوری که خواست نامش در خبر ذکر نشود، به خبرگزاری بخدی گفت که آقای پوپل به خواست خودش کنار رفته و تاکنون علت انصراف او روشن نشده است. منبع گفت که اکلیل حکیمی، از سوی ریاست جمهوری به عنوان نامزد وزارت مالیه معرفی شده است. آقای جیلانی پوپل تاکنون به گونهی رسمی در این مورد اظهار نظر نکرده است. اکلیل حکیمی که به جای جیلانی پوپل برای وزارت مالیه معرفی شده، پیش از این به عنوان سفیر افغانستان در ایالات متحده امریکا کار کرده است.
حذف نامزد وزیر زراعت
از سوی دیگر، صبح روزدوشنبه(29جدی) یک منبع موثق دیگر به خبرگزاری بخدی گفت، محمد یعقوب حیدری، نامزد وزیر زراعت و مالداری از لیست کابینه حذف شده است. آقای حیدری پس از این که موضوع قرار گرفتنش در لیست افراد تحت تعقیب پولیس بینالملل به دلیل فرار از مالیات در کشور استوانیا خبر ساز شد، از لیست کابینه خط خورده است. این در حالی است که قرار است نامزد وزیران کابینه دولت وحدت ملی، فردا (سه شنبه) برای گرفتن رای اعتماد به مجلس نمایندگان معرفی شوند. محمد اشرف غنی، پس از گذشت بیش از سه ماه از کارکرد حکومت وحدت ملی، سر انجام چندی پیش بیست و پنج نامزد وزیر و روسای اداره امنیت ملی و بانک مرکزی را معرفی کرد.
عدم تکمیل سن قانونی نامزد وزیر تحصیلات عالی
خاطره افغان، نامزد وزارت تحصیلات عالی سن قانونی برای وزیر شدن را تکمیل نکرده است. خبرگزاری بخدی به اسنادی دست یافته که نشان میدهد خاطره افغان، نامزد وزیر تحصیلات عالی کشور، سن قانونی برای وزیر شدن را ندارد. در گذرنامه خاطره افغان سال تولد او ۱۹۸۲ میلادی نوشته شده است که نشان می دهد بانو افغان اکنون ۳۳ ساله است. بر اساس قانون اساسی کشور، نامزد وزیران برای احراز وزارت باید سن قانون ۳۵ سالگی را تکمیل کرده باشند. در همین حال کاپی شناسنامه جدید خاطره افغان که به تازگی نشر شده، سن قانونی بانو افغان را ۳۸ ساله نشان می دهد؛ در حالی که این شناسنامه هشت روز قبل ثبت شده است. از سویی هم گزارش هایی در رسانه های اجتماعی به نشر رسیده که گویا خاطره افغان از لیست نامزد وزرا حذف شده است. ریاست جمهوری کشور تا کنون به گونهی رسمی در این مورد واکنش نشان نداده است. این درحالی است که مجلس نمایندگان افغانستان سرگرم بررسی خلاصه سوانح نامزد وزرا است و قرار است فردا سه شنبه(30 جدی) نامزد وزرا برای گرفتن رای اعتماد به این مجلس معرفی شوند. همچنان گفته شده که حدود سیزده نامزد وزیر کابینه، تابعیت دوگانه دارند که بر اساس قانونی که به تازگی از سوی پارلمان تصویب شد، نامزدان دارای تابعیت دوگانه رای نخواهند گرفت. قرار است مجلس نمایندگان پس از بررسی مدرکهای تحصیلی، سن افراد، پیشینهی جرمی، تابعیت و معیارهای دیگر در مورد نامزد وزیران پیشنهادی حکومت را در مورد رای دادن و یا ندادن به آنان تصمیم گیری کند.
سخن جدید/ 29 جدید (دی)
نخست وزیر پاکستان چند روز پیش، دیداری سه روزه و از پیش اعلام نشده از عربستان سعودی داشت؛ دیداریکه بعد از سفر وزیر امور خارجه امریکا به اسلام آباد انجام شد و اهدافی فراتر از آنچه رسانههای پاکستان انجام دیدارهای دوجانبه و عیادت از پادشاه بیماری عربستان گزارش دادند، داشت.
برخی منابع آگاه در اسلام آباد، درباره اهداف سفر روزهای 25 تا 27 جدی محمد نواز شریف به ریاض میگویند که نگرانیهای عربستان سعودی از تحرکات گروه تروریستی داعش و نیز تمایل ریاض برای ایجاد روابط با طالبان افغانستان و دعوت از طالبان به ریاض برای انجام مذاکرات، از مهمترین محورهای گفت و گوهای مقامات سعودی با نواز شریف در این سفر بوده است.
به گفتهیاین منابع، مقامات عربستان سعودی به شدت نگران نفوذ عوامل تروریستی داعش به این کشور و ایجاد ناآرامی هستند. این نگرانیها باعث شده است تا ریاض، با هم پیمانان خود در منطقه از جمله پاکستان که از بازیگران اصلی منطقه به شمار می رود، وارد گفت و گو و مشورت درباره راه های مقابله با تهدید نفوذ داعش به عربستان، و احتمالا کمک گرفتن از ظرفیتهای نظامی پاکستان در این زمینه شود.
به همین منظور، عربستان سعودی این روزها به شدت درحال تماس با مقامات کشورهای مختلف درباره داعش و برگزاری سمینارهایی علیه تهدیدهای بالقوه داعش است.
عربستان سعودی که دالرهای نفتی آن نقش غیرقابل انکاری در شکلگیری و رشد غول تروریستی داعش داشته است، اکنون خود یکی از اهداف بالقوه داعشیها به شمار می رود و سخت نگران این تهدید است.
پاکستان نیز در معرض تهدیدهای جدی نفوذ داعش در این کشور قرار دارد. طی چند ماه اخیر، رسانههای این کشور گزارشهای زیادی درباره وجود نشانههایی از حضور عوامل گروه تروریستی داعش در پاکستان، از جمله دیوارنویسیها و کتابچهها و جزوات تبلیغاتی در مناطق مختلف این کشور، منتشر کرده اند اما مقامات رسمی پاکستان وجود عوامل داعش در این کشور را تایید نمیکنند.
منابع آگاه در اسلام آباد، تمایل ریاض برای برقراری روابط با طالبان افغانستان را یکی دیگر از دلایل سفر نواز شریف به ریاض عنوان کرده اند. عربستان سعودی به خوبی از اهمیت نقش اسلام آباد در ارتباط با افغانستان آگاه است و قصد دارد از این ظرفیت پاکستان، برای نزدیک شدن به طالبان افغانستان بهره برداری کند.
با توجه به روی کار آمدن دولت جدید در افغانستان و نیز با توجه به احتمال برگزاری مذارات میان طالبان افغانستان با دولت کابل و تقویت نقش این گروه در آینده افغانستان، عربستان سعودی از هم اکنون برنامه هایی را برای تقویت روابط با طالبان افغانستان آغاز کرده است.
گفتههای برخی منابع آگاه حاکی است که عربستان سعودی قصد دارد از طالبان افغانستان برای سفر به ریاض و گفت و گو با اعضای اصلی آن دعوت کند.
رسانههای رسمی پاکستان پیش از سفر محمد نواز شریف، یکی از اهداف این سفر را عیادت وی از پادشاه بیمار عربستان اعلام کردند اما بعد از پایان این سفر، هیچ خبر رسمی یا عکسی درباره درباره انجام شدن چنین عیادتی منتشر نشد. اخبار و گزارش ها حاکی از آن است که بیماری پادشاه عربستان بسیار جدی است.
نکتهیقابل توجه دیگر درباره سفر از پیش اعلام نشده نواز شریف به ریاض، سفری بود که جان کری وزیر امور خارجه امریکا تنها چند روز پیش از دیدار نخست وزیر پاکستان از ریاض، به اسلام آباد انجام داد.
سفر اخیر کری به اسلام آباد که در قالب انجام مذاکرات راهبردی پاکستان و امریکا انجام شد، تغییراتی را در سیاستهای پاکستان در قبال گروه های شبه نظامی به همراه داشت و باعث شد که تا پاکستان تصمیم جدی به ممنوع کرده فعالیت های گروه شبه نظامی 'شبکه حقانی' و گروه "جماعت الدعوه" بگیرد.
اگرچه به نظر میرسد این اقدام دولت پاکستان ارتباط چندانی به سفر اخیر نواز شریف به ریاض نداشته باشد، اما در جریان سفر کری به اسلام آباد، در گفت و گوهایی که وی با نخست وزیر و فرمانده ارتش پاکستان انجام داد، مطالب زیادی مورد بحث و گفت و گو قرار گرفت که برخی از آنها بدون تردید، بی ربط به سفر نواز غیرمنتظره نواز شریف به عربستان سعودی نیست.
سفر هفته گذشته نواز شریف به عربستان سعودی، سومین سفر وی به این کشور و در مجموع، بیست و پنجمین سفر خارجی وی از زمان آغاز دوره جاری نخست وزیری او از ماه جون سال 2013 است.
عربستان سعودی از متحدان اصلی پاکستان در میان کشورهای عرب حوزه خلیج فارس محسوب میشود. سال گذشته حکومت ریاض یک و نیم میلیارد دالر در قالب هدیه و کمک بلاعوض، در اختیار دولت اسلام آباد گذاشت.
سخن جدید/ 29 جدی (دی)
ریاست امنیت ملی گفته است که از یک حمله انتحاری به وزارت داخله این کشوری جلوگیری کرده است.
در خبرنامه امنیت ملی آمده که پنج نفر که قصد حمله به وزارت داخله را داشتند قبل از رسیدن به هدف در ناحیه هشتم شهر کابل دستگیر شدند. آنها با وسایل انتحاری، ۲قبضه تفنگچه(سلاح کمری)، ۲۰قبضه بم دستی و دودست لباس نظامی بازداشت شدهاند.
امنیت ملی افزوده که افراد دستگیر شده برنامه داشتند با استفاده از لباس نیروهای امنیتی، کارتهای جعلی و یک موتر زرهی وارد وزارت داخله شده و در زمان برگزاری جلسه رهبری وزارت امور داخله حمله انتحاری را توسطه ۳فرد انتحاری انجام دهند.
امنیت ملی درباره هویت این افراد و اینکه شهروند کدام کشور هستند، اطلاعات نداده ولی نوشته که سازمانده این حمله ساکن شهر پیشاور پاکستان بوده و در دانشگاه اسلامآباد پاکستان درس میخوانده است.
امنیت ملی افزوده که این افراد در جریان تحقیقات ابتدائی به جرم خود اعتراف کردهاست.
امنیت ملی در صفحه رسمی فیسبوک خود نوار تصویریی از اعترافات این افراد را نیز گذاشته ولی معلوم نیست که این اعتراف تحت چه شرایط گرفته شده است.
نهادهای حقوق بشری بارها اعتراض کردهاند که نیروهای افغان در بازداشتگاههای خود نیروهای مخالف را شکنجه میکنند.
سخن جدید/ 29 جدی (دی)
رییس سازمان بازارچههای مرزی خراسان جنوبی؛ یکی از ولایتهای هم مرز با افغانستان از انجام 30 درصدی صادرات کالاهای غیرنفتی به افغانستان از طریق بازارچه های این ولایت خبر داد و گفت: مجموع صادرات از بازارچههای این ولایت و ماده 316 (صدور اظهارنامه گمرکی در مبدا کارخانه) در 9 ماهه سال 92 معادل 247 میلیون و 500 هزار دالر بوده که این رقم درمدت مشابه امسال با رشد 20 درصدی به 293 میلیون دالر رسیده است.
محمود رضا فخر، روز دوشنبه(29 جدی) در گفت وگو با ایرنا، درباره عملکرد 9 ماهه بازارچههای مرزی ولایت خراسان جنوبی ایران، افزود: همچنین مجموع صادرات بازارچهای ولایت خراسان جنوبی در سال 92 معادل 9 میلیون و 240 هزار دالر بوده که این رقم در سال جاری با رشد 340 درصدی به 40 میلیون و700 هزار دالر افزایش یافته است.
وی با بیان اینکه، در بازارچههای ولایت خراسان جنوبی علیرغم کاستیها و مشکلات در بخش صادرات، اقدامات مناسبی صورت گرفته و آمارهای صادراتی از این بازارچهها رشد چشمگیری داشته است، اظهار داشت: ولایت خراسان جنوبی در مجموع دارای چهار بازارچه یزدان واقع در زیرکوه، میل 73 واقع در نرمیان، میل 78 واقع در سربیشه و دوکوهانه واقع در نهبندان است که تمام این بازارچه ها به صورت درآمد هزینه ای مدیریت میشوند.
رییس سازمان بازارچههای مرزی خراسان جنوبی ادامه داد: برهمین اساس تکمیل زیرساخت ها در این بازارچهها متکی به درآمد خود بازارچه است و ردیف و اعتباری برای این بازارچه ها در نظر گرفته نشده است.
فخر درباره عملکرد بازارچه یزدان در 9 ماهه سال های 92 و 93 این گونه توضیح داد که میزان صادرات از این بازارچه در 9 ماهه سال 92 معادل یک میلیون و 800 هزار دالر بوده که با رشد 31 درصدی این رقم در مدت مشابه سال 93 به دو میلیون و 360 هزار دالر رسیده است.
وی تصریح کرد: همچنین آمار صادراتی از بازارچه میل 73 در 9 ماهه سال 92 حدود یک میلیون و 600 هزار دالر بوده که این رقم در 9 ماهه سال 93 با 966 درصد رشد به 17میلیون و 100 هزار دالر افزایش یافته است.
رییس سازمان بازارچههای مرزی خراسان جنوبی ایران درباره وضعیت صادرات از بازارچه میل 78 نیز گفت: در 9 ماهه سال 92 حدود 5 میلیون و 800 هزار دالر کالا از این بازارچه صادر شده که این رقم در مدت مشابه سال جاری با 216 درصد رشد به 18 میلیون و 360 هزار دالر رسیده است.
وی تصریح کرد: همچنین میزان صادرات از بازارچه دوکوهانه در 9 ماهه سال 92 معادل 26 هزار و 760 دالر بوده که این رقم در مدت مشابه سال جاری با رشد 10 هزار و 654 درصدی به دو میلیون و 900 هزار دالر رسیده است.
رییس سازمان بازارچه های مرزی خراسان جنوبی ایران درباره وضعیت واردات از این بازارچه ها نیز توضیح داد که میزان واردات از چهار بازارچه این ولایت در سال جاری 51 درصد کاهش داشته است.
وی تاکید کرد: کاهش واردات امری منفی نیست هرچند در بخش درآمد تاثیرگذار است.
سخن جدید/ 29 جدی (دی)
وزارت مبارزه با مواد مخدر از افزایش سطح زمینهای زیر کشت کوکنار در افغانستان ابراز نگرانی کردند.
سازمان پیمان آتلانتیک شمالی - ناتو - 13 سال پیش به رهبری امریکا به افغانستان حمله کرد تا به زعم خود امنیت را در این کشور برقرار کند. مبارزه با مواد مخدر یکی از اهداف این حمله عنوان شد، اکنون پس از گذشت 13 سال، مقامات ولایت هلمند در جنوب افغانستان از افزایش کشت کوکنار خبر میدهند. این ولایت بیشترین شمار سربازان امریکایی را در خود جای داده بود.
افزایش سطح زمینهای زیر کشت کوکنار در افغانستان همواره یکی از نگرانیهای مقامات افغانستان و کشورهای منطقه بوده است.
وزارت مبارزه با مواد مخدر از افزایش هفت درصدی کشت و تولید مواد مخدر در سال 2014 میلادی در این کشور خبر دادند که بیشترین تولید این مواد در استان های هلمند و قندهار بوده است.
محمد جان رسول یار؛ معاون والی هلمند افغانستان اعلام کرد: در پی گزارش افزایش سطح زمین های زیر کشت کوکنار در این ولایت نسبت به سال گذشته، تلاش ها برای افزایش آگاهی مردم آغاز شده است.
بر اساس گزارشها، سال گذشته نزدیک به 100 هزار هکتار زمین در ولایت هلمند زیر کشت خشخاش بود و در نتیجه تلاشهای برای تغییر کشت در این ولایت فقط 700 هکتار از زمینها به کشت جایگزین تبدیل شد.
ولایت هلمند سال گذشته 40 درصد تولید مواد مخدر افغانستان را به تنهایی تامین کرده است.
بر اساس آمارهای وزارت مبارزه با مواد مخدر افغانستان بیش از 209 هزار هکتار زمین در سال 2013 به کشت کوکنار اختصاص یافته بود، در حالی که در سال 2014 زمین های زیر کشت «کوکنار» به بیش از 224 هزار هکتار افزایش یافته است. این رقم افزایش هفت درصدی در کشت کوکنار در افغانستان را نشان می دهد.
مقامهای وزارت مبارزه با مواد مخدر افغانستان اعلام کردند: پنج هزار و 500 تن مواد مخدر در سال 2013 در افغانستان تولید شد و تولید مواد مخدر در سال 2014 میلادی به شش هزار و 400 تن رسید.
سخن جدید/29 جدی (دی)
آژانس برنامه جهانی غذا (WFP) وابسته به سازمان ملل متحد، برای کمک به خانواده های بی بضاعت 32 میلیون دالر کمک مالی به دولت افغانستان اختصاص داد.
تفاهمنامه این کمک روز یکشنبه (28 جدی) بین وزارت کار و امور اجتماعی و دفتر برنامه جهانی غذا در کابل امضا شد و مسئولان این نهاد بینالمللی در مورد مصرف درست این کمک و توزیع آن بین افراد واجد شرایط تاکید کردند .
برنامه جهانی غذا بزرگترین آژانس بشر دوستانه دنیا است که در سرتاسر جهان با گرسنگی مبارزه میکند، برنامه جهانی غذا بخشی از نظام سازمان ملل متحد است که بودجه آن به صورت داوطلبانه تأمین میشود.
واصل نور مهمند، سرپرست وزارت کار و امور اجتماعی پس از امضای این تفاهمنامه ضمن قدردانی از آژانس برنامه جهانی غذا سازمان ملل متحد گفت: بخشی از این پول در راستای اجرای برنامههای آموزشی و فنی به جوانان در 58 ولسوالی افغانستان، به مصرف میرسد.
وی افزود که آژانس برنامه جهانی غذا در نظر دارد تا از محل این کمک مالی برای تعدادی از خانواده های بی بضاعت در ولایتهای افغانستان نیز بستههای غذایی تهیه و توزیع شود.
رییس برنامه جهانی غذا سازمان ملل متحد در کابل نیز پس از امضای این تفاهمنامه، از ادامه کمک های این سازمان به افغانستان خبر داد.
این در حالی است که سه ماه پیش آژانس برنامه جهانی غذا در افغانستان از کاهش کمک های این سازمان در سال 2015 به علت کمبود بودجه به کشور خبر داده بود.
مجلس سنا در نشست عمومی روز یکشنبه (28 جدی)از دولت خواست تا در واکنش به چاپ کاریکاتور موهن و اهانت به نبی مکرم اسلام(ص) در مجله فرانسوی سفارت این کشور در کابل را تعطیل کند.
فضل هادی مسلم یار، رییس مجلس سنا دراین باره گفت: مجلس درخصوص نشر کاریکاتورهای موهن به پیامبر اسلام، اعتراض خود را از طریق وزارت خارجه و ریاست جمهوری افغانستان به سفارت فرانسه اعلام میکند.
وی افزود: ما از رییس جمهور اشرف غنی میخواهیم در صورتیکه فرانسه به مقدسات مسلمانان احترام نمیگذارد، باید سفارت آن کشور در افغانستان بسته شود.
سید صفی الله هاشمی، یکی از اعضا مجلس سنا نیز با محکوم کردن این اقدام نشریه شارلی ابدو گفت: دولت فرانسه باید در حریم کشور خود از جریحه دار ساختن قلب میلیاردها مسلمان در جهان خودداری کند.
زلمی زابلی، عضو دیگر مجلس سنا نیز یادآورشد که دولت افغانستان باید مانند کشور ترکیه سفارت فرانسه را در کابل تعطیل کند.
نسریه شارلی ابدو 2 روز پیش پس از آنکه به دفتر این مجله حمله مسلحانه صورت گرفت، بار دیگر اقدام به نشر کاریکاتورهای موهن علیه پیامبر اسلام(ص) کرد که با واکنش مسلمانان جهان روبه رو شد.
رییس جمهوری افغانستان همچنین نشر دوباره کاریکاتور توهین آمیز به پیامبر اسلام حضرت محمد (ص) را در مجله شارلی ابدو بشدت محکوم کرد.
حمله به دفتر مجله شارلی ابدو در پاریس که منجر به کشتهشدن 12 نفر شد، واکنشهای وسیعی را در کشورهای غربی برانگیخت. این درحالی است که حملات مشابه در کشورهای اسلامی، از جمله افغانستان که روزانه صدها انسان بیگناه را در کام مرگ فرو میبرد، با بیتفاوتی بیشرمانهای از سوی کشورهای غربی بدرقه میشود.
برخورد دو گانهی کشورهای غربی با اتفاقات و حملاتیکه منجر به نقض حق حیات میشود، نشانگر نگرش غیرعادلانه، غیرانسانی و تبعیضآمیزی است که در کشورهای غربی از گذشته تاکنون وجود داشته؛ اما کشورهای غربی با لاپوشانی و توسل به ترفندها و شیوههای شگرف؛ در جهت پنهان کردن روحیهی ریاکاری و انکار انگیزههای امتیازخواهانه خود موفق عمل کردهاند.
انسانها جدا از اینکه در چه جغرافیایی زندگی میکنند و چه اعتقاد و تفسیری از زندگی دارند، به گونهی مساوی از حق حیات برخوردارند؛ اما واکنشهای متفاوت کشورهای غربی در قبال رخدادهاییکه منجر به نقض نمایان و صریح این حق میشود، معنایی جز این ندارد که هویت انسانها و تعلقات سرزمینی آنان در میزان برخورداری از حق حیات، تاثیر تعیینکنندهای دارد؛ به عبارت دیگر، خون شهروندان برخی کشورها رنگینتر از خون شهروندان کشورهای دیگر است.
اگر چنین نیست، چرا کشتهشدن کارمندان مجله شارلی ابدو در پاریس، پایتخت فرانسه واکنشهای وسیع و حساسیتهای شدیدی را میآفریند؛ اما زمانی که تروریستها بیش از 130 نفر از دانشجویان یک مکتب پاکستانی را بدون هیچگونه بهانه و گناهی به رگبار میبنندد، کشورهای غربی به محکومیت صرف اکتفا میکند؛ محکومیتی که به لحاظ شدت، اندکی متفاوت از سکوت و خاموشی است.
این سخن به معنای آن نیست که کارمندان این روزنامه مستحق چنین کشتار و رویکرد خشن انتقامجویانه بودهاند، بلکه گفتار در این فرصت، تفاوت واکنشی در سطح کشورهای غربی در قبال چنین رخدادهایی است.
با این توضیح که رهبران کشورهای غربی در واکنش به اقدام تروریستی در پاریس، واکنشی را شکل میدهند که به لحاظ حد و حجم خود اعجابانگیز است و این در حالی است که افغانستان به عنوان بخشی از این جهان هر روز در آتش اتفاقاتی از این دست میسوزد و مردم این کشور در ورطهی تبعات تلخ و پیامدهای پرشمار تحرکات ترویستی گیرماندهاند؛ اما کشورهای غربی آنچنان بیتفاوتی در قبال این بخشی از جهان دارد که گویا از حوادث خونبار این نقطه از زمین چیزی نمیداند.
در حالیکه کشتار و نقض حق حیات در هر نقطهی جهان به یک اندازه باید زشت و زیان بار تلقی شود و تمام انسانها قطع نظر از تفاوتهای هویتی و تعلقات اعتقادی باید به یک میزان بشر دانسته شود و خطرات و تهدیدهای بشری در هرجا و جغرافیایی که باشد، بایستی جدی گرفته شود.
توجه به این که کشورهای غربی نسبت به حقوق بشر در تمام سرزمینها اهتمام یکسان ندارد، توان تولید واکنشهای ویرانگری را در کشورهای دیگر در خود میپرورد؛ واکنشیکه ممکن است تضاد و تقابلهای تمدنی را تمهید کند.
بیاعتنایی نسبت به نقض حق حیات به عنوان یک حق مسلم بشری در کشورهای غیر غربی، اساس الزام به حقوق بشری را متزلزل و به جدیشدن و جریشدن گروههای تروریستی میانجامد، چالش چندپارچگی و بستری برای گسترش بیاعتمادی بین کشورهای جهان را به ارمغان آرد.
محمد اشرف غنی؛ رییس جمهور کشور روز شنبه(27 جدی) چاپ کاریکاتور توهین آمیز به ساحت مقدس پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد(ص) را در مجله طنز «شارلی» محکوم کرد.
«محمد اشرف غنی» رییس جمهوراعلام کرد: انتشار این کاریکاتور اهانت بزرگ به دین مقدس اسلام و مسلمانان جهان است و اقدام نشریه «شارلی» عمل غیرمسوولانهای است.
وی تاکید کرد: آزادی بیان باید به شکل سازندهی آن برای همزیستی مسالمت آمیز و تفاهم بیشتر میان ادیان به کار گرفته شود.
اشرف غنی افزود: افغانستان سالها از جنگ و خشونت رنج برده و به همین دلیل ضرورت تفاهم و همزیستی مسالمت آمیز میان همه مردمان جهان را بیشتر از هر ملت دیگری درک میکند.
مجله فرانسوی «شارلی» پس از آنکه هفتهی گذشته کاریکاتوری از «ابوبکر البغدادی» سرکرده گروه تروریستی داعش منتشر کرد، هدف حمله تروریستی قرار گرفت.
این مجله در شماره جدید خود کاریکاتوری توهین آمیز به پیامبربزرگ اسلام در تیراژ میلیونی منتشر کرد. انتشار این کاریکاتور خشم مسلمانان جهان را برانگیخت.
وزیر آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران میگوید: سیاست امروز آموزش و پرورش ایران این است که هیچ دانشآموز افغانستانی از مکتب بیرون نماند.
علیاصغر فانی، وزیر آموزش و پرورش ایران در گفتوگو با خبرگزاری فارس، در خصوص تحصیل دانشآموزان افغانستانی در مکاتب ایران اظهار داشت: در حال حاضر بیش از 330 هزار دانشآموز افغانستانی در مکاتب ایران تحصیل میکنند و ما به ازای هر دانشآموز به طور میانگین، به جز تجهیزات و فضا، یک میلیون و 850 هزار تومان هزینه میکنیم.
وی ادامه داد: بخشی از این دانشآموزان در مکاتب ایرانی به صورت رایگان ثبتنام میشوند و تعداد دیگری نیز با یک ضوابطی، کمکهزینه پرداخت میکنند؛ کما اینکه از دانشآموزان ایرانی نیز کمکهزینه دریافت میشود.
فانی اضافه کرد: کمکیکه از دانشآموزان افغانستانی دریافت میشود، به طور اقساطی است که رقمی بین 200 هزار تومان تا کمتر از 400 هزار تومان در دورههای مختلف تحصیلی است و این میزان در مقایسه با آن میانگین یک میلیون و 850 هزار تومان، رقم ناچیزی است؛ یعنی یک نهم آن رقم است.
وی تصریح کرد: سیاست امروز آموزش و پرورش این است که هیچ دانشآموز افغانستانی از مکاتب بیرون نماند و تلاش ما این است که دانشآموزان افغانستانی بتوانند در مکاتب ما آموزش ببینند و با توانمندی بیشتری به کشور خودشان برگردند.
وزیر آموزش و پرورش ایران در خصوص ماجرای تنبیه بدنی یک معلم در یک مکتب افغانی گفت: آنطوریکه این موضوع منعکس شده است، نیست، مدیرکل بازرسی وزارت آموزش و پرورش را فرستادم تا از نزدیک، این موضوع را بررسی کنند.
وی توضیح داد: برای اینکه دانشآموز درس بخواند، معلم تهدیداتی را انجام داده است، اما آن چیزی که در رسانهها منعکس شد، آنگونه نبوده است.
فانی تأکید کرد: اگر با موردی از تخلفات معلمان مواجه شویم، یقیناً برخورد خواهیم کرد و هیچ شکی نکنید.
نویسنده: الف. امید
هفتهی گذشته و همزمان به انتقال کامل مسوولیت امنیت از نیروهای خارجی به نهادهای داخلی، ما شاهد حمایتهای مختلف از جانب نهادهای متعدد ملی و مردمی بودیم و ستایش آنان از کارکرد نیروهای امنیتی، به صورت مسوولانه و آگاهانه صورت پذیرفت.
شکی نیست که ایجاد بسترهای مشارکت عمومی در تحقق اهداف انضباط اجتماعی و امنیت پایدار ضروری است. زیرا مشارکت مردم با نیروهای امنیتی در استقرار امنیت موثر است و همکاری مردم با نیروهای امنیتی نقش بسیار مهمی در حفظ امنیت پایدار اجتماعی دارد.
پیشگیری از برخی ناهنجاریها در جامعه نیازمند همکاری و همراهی سازمانها و دستگاههای مرتبط است. بنابراین، هماهنگی نهادهای امنیتی و همکاری مردم با این نهادها نقش موثری در تأمین امنیت و پیشگیری از جرایم دارد.
از سوی دیگر، رشد رفتارهای مشارکتجویانهی مردم در حوزه امنیت اجتماعی بسته به جلب اعتماد مردمی و آگاهی بخشی به مردم نسبت به عملکرد نیروهای امنیتی دارد. لذا با فرهنگسازی، ارائهی آموزش مناسب و صحیح به اقشار مختلف جامعه پیرامون مسایل مختلف میتوان به جامعهای امن دست یافت.
در این میان، نقش رسانهها در انعکاس اخبار و اطلاعات نیز در راستای آگاهی دهی به مردم نقش به سزایی دارد. چرا که رسانههای ارتباط جمعی، پل ارتباطی میان مردم و مسوولان اجرایی هستند و در این زمینه وظایف سنگینی نیز برعهده داشته و از جایگاه مهمی برخوردارند.
رسانهها میتوانند با اطلاعرسانی دقیق، سریع و به موقع علاوه بر اعتمادسازی و تنویر افکار عمومی مردم نسبت به نیروهای امنیتی، موجب ایجاد امنیت پایدار و اجتماعی نیز شوند. رسانهها در ایجاد امنیت در جامعه بسیار موثر هستند. بنابراین باید رسانهها به عنوان بازوی توانمند جامعه با پولیس و سایر نیروهای امنیتی، نهایت همکاری را داشته باشند.
در واقع، رسانهها در همه حوزهها نقش تأثیرگذاری دارند؛ اما در حوزه امنیت به جهت اینکه با آبرو، جان مردم و بخشهای اساسی زندگی مردم در ارتباط است نقش برجستهتری دارند و واجب است در این زمینه توجه بیشتری صورت گیرد.
سرمقاله
تا چند روز آینده چوکیهای خالی وزارتخانهها با نشستن وزیران تأیید شده توسط اعضای مجلس پُر خواهند شد و خیال همگان از بودن یک مقام اصلی در نهادهای عالی راحت میشود.
اما آیا این پایان کار جنجالبرانگیز تشکیل حکومت میان دو جناح سیاسی که رقیب دیروزی و شریک امروزی میباشند، بوده و سرآغاز رفتن افغانستان به سمت ثبات و توسعه خواهد بود؟
هرچند پاسخ این پرسش در جریان ماههای آتی و روند کاری وزیران مشخص خواهد شد، ولی به نظر میرسد در نبود برنامهی مدون، منسجم و سنجیده شدهای که براساس شاخصهای اصلی توسعهمحوری و نیازهای افغانستان به آن تنظیم شده باشد، رفتن به سوی توسعه و ثبات قدری دشوار خواهد بود.
لذا ضروری است تا جهت کارآمد ساختن ادارههای تحت رهبری وزیران پیشنهادی، میکانیزم منظم کاری ساخته شده و قانونمحوری در ادارههای عالی حکومتی به عنوان یک اصل اساسی و گریزناپذیر رعایت گردد. زیرا در گذشته بسیاری از امور اداری و خدماتی بر حسب سلایق اشخاص و بر محور منافع فردی تنظیم شده و به پیش برده شده است؛ امریکه در ساختار کنونی حکومت و تقسیم ادارهها میان احزاب سهیم در قدرت بیشتر قابل تصور میباشد.
بنابراین، انتظار میرود تا کارهای وزارتخانهها و سایر ارگانهای عالی در مرکز و ولایتها براساس یک برنامهی منظم و کارشناسی شدهی توسعهای به پیش برده شده و متصدیان این پستها در قبال وظایف محوله، به مراجع عالی پاسخگو باشند. این همان چیزی است که بارها در اظهارات شخص رییس جمهور نیز مورد اشاره قرار گرفته و برآن تأکید شده است. بر مبنای تعهد و وعدهی رهبران حکومتی، قرار است تا وزیران بر مبنای قرارداد کاری از پیش تنظیم شده در منصبها قرار گیرند و در صورت ناکامی در اجرای قرارداد کاری، مورد پیگرد و پاسخگویی قرار گیرند.
حال دیده شود که این وعدهی رییس جمهور و سایر رهبران عالی حکومتی محقق خواهد شد یا بار دیگر این تعهد نیز در گرو مصلحتهای سیاسی گرفتار مانده و همانند اصل شایستهسالاری در معرفی اعضای کابینه، به فراموشی سپرده خواهد شد.
شکی نیست که هرگاه وزیران معرفی شده بیش از آنکه در قبال مصالح ملی احساس مسوولیت نمایند، در برابر رهبران سیاسی شان پاسخگویی داشته باشند، باید منتظر چشمانداز ناگوار حکومتداری باشیم. زیرا در این فرایند، منافع ملی و قانون و مقررات، قربانی مطامع فردی و مصالح سیاسی خواهد شد و ناکامی در کارکردهای وزیران کابینه به مقیاس بیشتر از دورهی گذشته به زعامت آقای کرزی رونما خواهد شد. در آن صورت است که مسوول به هدر رفتن یک دورهی کاری و ضایع شدن فرصتها و هزینههای ملی در قبال کشور، همانا رهبران کنونی حکومت وحدت ملی خواهند بود.
شکستن بُنبست تشکیل کابینه و توافق دشوار دو رهبر سیاسی حکومت وحدت ملی به همان اندازه که برای مردم یک تحول امیدوارکننده بود، پرسشها و تردیدهایی را نیز در پی داشت.
باز شدن گره گمشدهای که پس از یکصدو پنج روز سرنخ آن پیدا شد، به انتظار همگانی پایان داد، ولی سوال این است که آیا تعهد رهبران حکومتی مبنی بر رعایت شایستهسالاری و تخصصگرایی در کابینه محقق شده است یا بار دیگر این معیارها در ورای مصلحتهای سیاسی رنگ باخته اند؟ موضوع مهم دیگر اینکه اعضای معرفی شده برای وزارتخانهها تا چه اندازه وحدت ملی را به لحاظ قومی به تصویر کشیده و توازن لازم در آن رعایت شده است؟
کارشناسان و آگاهان امور دیدگاههای متفاوتی در این خصوص دارند. برخی آن را گامی به سوی پیشرفت و از نگاه قومی وسیاسی متعادل دانسته اند و برخی دیگر شماری ازنامزدها را از نظر کارایی و تخصص، ضعیف و فاقد توان لازم برای مدیریت یک وزارت خانه توصیف کرده اند.
عزیز رفیعی، کارشناس مسائل سیاسی و فعال جامعه مدنی افغانستان به این باور است که معرفی اعضای دولت وحدت ملی افغانستان گام بزرگ برای موفقیت دولت وحدت ملی تلقی میشود و دولت پس از این میتواند روی برنامههای اقتصادی، سیاسی و امنیتی اش تمرکز کند.
وی ترکیب قومی کابینه را چندان مهم نمیداند، ولی میگوید با وجود این، کابینهی اعلام شده از ترکیب خوبی برخوردار است و از تمام اقوام در این کابینه حضور دارند. در این کابینه 10 وزیر از قوم پشتون، 8 وزیر تاجیک، 4 وزیر ازبک، 4 وزیر از هزارهها و یک وزیر هم از اسماعیلیها حضور دارند.
وی با اشاره به کارایی و تخصص اعضای کابینهی جدید افغانستان، تاکید کرد که وزرای بخش امنیتی افرادی شایسته بهنظر میرسند اما تعدادی از این افراد توانایی مدیریتی لازم برای وزارت خانههای پیشنهادی را ندارند.
از استقلال تا وابستگی نامزد وزرا
مسألهی استقلال یا وابستگی نامزد وزرا امر دیگری است که باید به جدیت مورد توجه قرار گرفته و اصل استقلال و عدم وابستگی به پایگاههای خارجی یا برخورداری از تابعیت دوگانه در آنها مد نظر و مورد تأمل قرار گیرد.
رفیعی در این خصوص با اشاره به اینکه برخی از وزرای پیشنهادی از نگاه سیاسی به قدرتهای خارجی وابسته اند گفت: دولت کنونی افغانستان وابسته به غرب است و نباید از چنین دولتی انتظار داشته باشیم که افرادی را با گرایشها و وابستگی به شرق به کابینه راه دهد.
اما حفیظ منصور عضو مجلس نمایندگان و از رهبران سابق مجاهدین در رابطه با استقلال و یا وابستگی وزرای پیشنهادی گفت: تمایل به قدرتهای خارجی در وزرای جدید فعلا قابل سنجش نیست و همگی از استقلال و نبود وابستگی دم میزنند.
وی افزود: بدون شک کشورهای مختلف در تلاش هستند تا افرادی وابسته به خود را در کابینه جدید افغانستان داشته باشند.
منصور با نگاه انتقادی به اعضای کابینه جدید گفت: افراد وابسته به حزب دموکراتیک خلق از احزاب پیشین کشور به صورت بیسابقهای به قدرت راه یافته و اسامی آنها در بین اعضای کابینه دیده میشود، این افراد از اقوام گوناگون هستند و از دید مجاهدین، این کار نقض جدی دولت وحدت ملی است.
وی گفت: با توجه به اینکه هدف مردم افغانستان از انقلاب و جهاد رفع بی عدالتی اجتماعی در کشور بوده و دولت جدید نیز نام وحدت ملی را با خود یدک میکشد باید زمینهی مشارکت تمام اقوام افغانستان در آن فراهم باشد اما این نقص در کابینهی وحدت ملی بهچشم میخورد که این نکته به طور کامل در آن رعایت نشده است.
نقض ساختاری
ادعای رییس جمهور محمداشرف غنی مبنی بر حذف نهادهای موازی و فشردهسازی ساختار حکومتی ادعای دیگری است که به باور برخی از کارشناسان در کابینهی پیشنهادی رعایت نشده است.
فرامرز تمنا، رییس مرکز مطالعات راهبردی وزارت امور خارجه افغانستان، وجود 25 وزارتخانه در حکومت را نقض ساختاری میداند و میگوید: دولت وحدت ملی باید وزارت خانههای موازی را که وظایف مشابه دارند در هم ادغام کند یا آنها را به سطح مدیریتی انتقال دهد تا در بودجه کشور نیز صرفهجویی صورت گیرد.
‹میراحمد جوینده، معاون واحد تحقیق و ارزیابی افغانستان در بارهی کابینه جدید میگوید: ما انتظار داشتیم دولت جدید اصلاحاتی در کابینه صورت میداد، اما مقامات حکومتی کابینه کنونی را بر اساس خواست طرفداران شان در زمان تبلیغات انتخاباتی ساخته و بربنیاد آن عمل کرده اند، ما انتظار نداشتیم که دولت با کابینهی بزرگ در افغانستان کوچک آغاز بهکار کند.
عارف رحمانی، عضو مجلس نمایندگان افغانستان معرفی کابینه را گامی مثبت برای دولت وحدت ملی می خواند و میگوید: بر اساس بررسیها، کابینه معرفی شده متشکل از 3 دسته افراد است. دسته اول افراد متخصص، عالم و داناهستند، دستهی دوم کسانی هستند که هیچ شناختی نسبت به آنان وجود ندارد و دستهی سوم نیز افرادی هستند که شایسته وزارت نیستند و صلاحیتهای لازم را ندارند. وی ابراز امیدواری کرد که مجلس به دسته سوم رای ندهد.
هرچند قرار بود این نامزد وزیران به روز شنبه (27جدی) برای رأی اعتماد به مجلس معرفی شوند، ولی گزارشها حاکی است که این برنامه تا روز دوشنبه (29جدی) با تأخیر مواجه شده است.
با این حال، معلوم نیست که مجلس نمایندگان حین رای دادن به نامزد وزیران پیشنهادی چگونه عمل خواهند کرد و آیا معیار رأی شان شایستگی نامزدوزیران خواهد بود یا مثل گذشته، این مسأله را لابیگریهای آمیخته با امتیازگیری و باجخواهی رقم خواهد زد.
تهیه کننده: علی سینا با استفاده از: ایرنا
نویسنده: نوید الهام
فرصت چهارده سالهی افغانستان که ناشی از حضور کشورهای کمک کننده و سرازیر شدن کمکهای هنگفت و سرشار بود، فرصتهای زیادی را ایجاد کرد که میتوانست در نجات اقتصاد کشور محاط به خشکهی افغانستان از رهگذر برقراری روابط تجاری با منطقه موثر واقع شود.
برقراری روابط با قدرتهای اقتصادی بزرگ منطقه که چین و هند از نمونههای روشن آن اند و ایجاد مسیرهای مهم ترانزیتی از کریدورهایی چون چابهار، راه ابریشم و اجرایی شدن قراردهای انتقال نفت از آسیای میانه به هندو... میتوانست افغانستان را از وابستگی محض رهایی داده و به خودکفایی نسبی برساند.
اما به باور آگاهان امور اقتصادی این فرصت در سایههای تنشهای سیاسی موجود تبدیل به تهدید شدند و تنشهای سیاسی و امنیتی منطقهای، بخصوص بی اعتمادی بیش از حد میان افغانستان و پاکستان، تاثیرات ناگواری را بالای تجارت و ترانزیت و اجرایی شدن موافقتنامهها از جمله موافقتنامه تجارتی و ترانزیتی افغانستان- پاکستان (APTTA) گذاشت.
این درحالی است که به باور محمودصیقل، کارشناس مسایل اقتصادی «بازسازی شاهراه حلقوی افغانستان به عنوان چهار راه ارتباطی آسیای مرکزی، آسیای جنوبی، چین و ایران، ایجاد قوانین و مقررات تجارتی و معرفی اقتصاد بازار از فرصتهای خوب و مطلوب برای تجارت افغانستان محسوب میشوند.»
از جانب دیگر افغانستان همکاران و همراهان خوبی را میتوانست در میان کشورهای آسیای میانه با خود همگام سازد؛ کشورهاییکه به طور مضاعف محاط به خشکه اند، برای داشتن روابط تجاری نیاز جدی به دسترسی به آبهای گرم هند، خلیج فارس و خلیج عمان دارند.
اما محدویتها و نوسانات سیاسی موجود در کشورهای آسیای مرکزی، مسیر بدیل را برای تجارت و ترانزیت افغانستان غیر قابل پیشبینی ساخته است. انتقال اموال از کوتاه ترین دهلیز ترانزیتی بین افغانستان و هند در گرو تنشهای هند و پاکستان قرار گرفت و دولتمردان کابل نیز نتوانست به این چالشها فایق آیند.
از میان فرصتهای طلایی موجود، ایجاد مسیر مهم بینالمللی از طریق بندر چابهار به عنوان بدیل مطلوب برای بندرکراچی پاکستان بود تا این امتیاز، باعث باجگیری مکرر پاکستان از افغانستان نگردد، ولی باوجود رونق گرفتن ترانزیت از طریق بندر چابهار در ایران، افزایش تنشها میان ایران و کشورهای غربیکه در تامین ثبات نسبی در افغانستان نقش دارند، از افغانستان قربانی گرفته و تجارت و ترانزیت افغانستان را به چالشهایی روبرو ساخت.
آقای صیقل معتقد است که «ضعف هماهنگی در رقابتهای قدرتهای بزرگ بالای انرژی آسیای مرکزی و ذخایر افغانستان، همراه با فقدان یک دیدگاه بزرگ اقتصادی پایدار، ضعف حکومتداری و موجودیت فساد بیش از حد در افغانستان از چالشهای دیگر تجارتی و ترانزیتی پنداشته میشوند.»
وی می افزاید: سالهای طولانی است که افغانستان کشور های منطقه را تشویق کرده که از قابلیت های ترانسپورتی اش استفاده کند. مطالعات بانک جهانی با توجه به قیمت، زمان، فاصله و نوع وسایل حمل و نقل، نشان میدهد که ارزانترین ترانسپورت تجارتی برای اکثر پایتختهای آسیای مرکزی، خط آهن افغانستان – بندرهای عباس و چابهار ایران و شاهراههای افغانستان – بندرهای کراچی، قسیم و گوادر پاکستان است.
با توجه به این، بخشهایی از شاهراه حلقوی افغانستان در سه دهلیز بزرگ شمال – جنوب تجارتی و ترانزیتی، در برنامههای همکاری اقتصادی_ منطقهای آسیای مرکزی (CAREC) شامل بوده و همراه با پروژه قطار آهن مزار- حیرتان از حمایت پولی بانک توسعه آسیایی برخوردار هستند. به همین ترتیب افغانستان در دهلیز ترانسپورتی اروپا- قفقاز- آسیا (TRACECA) و مسیر یورشیا (هند – پاکستان – افغانستان – ایران – اروپا) از جایگاه ویژهای برخوردار است.
به هرحال، رهبری این روند توسط افغانستان مهم است ولی تجارب چند سال گذشته نشان داده که افغانستان در پیگیری و اجرایی کردن این روندها و موافقتنامههای تجارتی و ترانزیتی دو جانبه و چند جانبه دارای ضعف رهبری و مدیریتی است. از طرف دیگر بعضی از کشورهای منطقه تلاش دارند تا منافع غیرمشروع شانرا بالای افغانستان تحمیل کنند. این نقص باعث شده تا افغانستان روز به روز مصرفیتر شود و بی کیفیتترین مواد وارداتی به بازارهای کشور راه پیدا کند.
به باور آگاهان امور اقتصادی، دیدگاههای تجارتی و ترانزیتی افغانستان مستلزم درک درست از فرصتها و چالشها و نیازمندیهای مصرفکنندگان آن است. از طرفی ظرفیتهای بالقوه و بالفعل در داخل افغانستان و منطقه، موقعیت حساس ژئوپولیتیک کشور، تنشهای سیاسی و امنیتی منطقهای، ظرفیت ترانسپورتی و ترانزیتی، در پیش گرفتن سیاست حمایتی مداوم در راستای رشد تولیدات داخلی، عبور موفقانه از مرحله انتقال اقتصادی و پیدا نمودن منابع رشد پایدار و عادلانه و در نهایت رهبری و مدیریت سالم همکاریهای منطقه و ادغام در اقتصاد منطقهای از مسایل کلیدی هستند.
بنابراین ضروری است که دولت وحدت ملی در کنار برنامههای سیاسی و امنیتی باید دیدگاهها و برنامههای اقتصادی، مخصوصاً تجارتی و ترانزیتی اش را نیز روی دست گرفته و در فرایندهای اجرایی فعال و قاطع آن قرار دهد. در غیر آن صورت، وابستگی اقتصادی به دنبال خویش وابستگی سیاسی را نیز خواهد آورد و نتیجهی آن جز چالش همیشگی و تنش پایدار به جای ثبات و توسعهی مستمر چیز دیگری نخواهد بود.
نویسنده: مرجان حسینی
دخترک که کوشش میکند تا اعتماد به نفس خویش را در سیمای ظاهری اش حفظ کند، لباس مناسبی بر تن نموده و عینک آفتابی بزرگی را نیز بر چشم زده است. وی با گذاشتن قفسهی سیاری که محتوای آن کتاب و اقلام فرهنگی دیگری چون قلم، پنسل، پاککن، قلمتراش و سایر اشیای مورد نیاز کودکان مکتبی است به کسب و کار میپردازد. او خود نیز به خواندن یکی از مضامین مکتب اش مشغول است و به توجه به تمام اشخاص و عابرانیکه دسته دسته از کنار شان رد میشوند. برخی نیز گاهی از روی نیاز و زمانی از باب تفنن و سرگرمی سری به بساط وی زده و گاهی هم چیزی را میخرند که باعث خرسندی درونی دخترک خوشفرم و شیکپوش میشود.
دخترک حاضر نیست خیلی سخن بگوید و به همین دلیل هم حاضر نمیشود تا مصاحبه کند یا هم اسم و مشخصات خود را بگوید و در بارهی کار وبارش حرفی بزند. اما وضعیت وی گویای زندگی ناگوار اوست که شرایط روزگار بر وی تحمیل نموده است. زیرا چیزیکه دخترک خردسالی را مجبور ساخته تا در هوای آلودهی کابل در یکی از مناطق مزدحم شهر نشسته و قرطاسیه فروشی نماید، گویای واقعیتی است که تحمل آن نه تنها برای دخترک دستفروش، بلکه برای هر بینندهای سخت و دشوار میباشد.
حقیقت این است که پدیدهی کودکان کار تنها روزهای سپید دخترک دستفروش را به سیاهی مبدل نکرده است، بلکه امثال وی خیلی از کسان دیگری نیز هستند که نه سرما را میشناسند و نه گرما مانع رفتن آنان به خیابان و محلهای کار میگردد. سرما و گرمای روزگار آنان به گونهای است که هیچگاهی نباید دست از کار بکشند زیرا در آن صورت، چرخ زندگی شان فلج شده و شرایط برای شان دشوارتر از هر زمان دیگری خواهد شد.
پسرهایی که همه روزه با صورتهای کثیف که انگار چند هفته است آب به خود ندیده و دستهای کوچکی که اثری از لطافت در آن به چشم نمیخورد به دست فروشی، دود کردن اسپند، موترشویی و... مشغول اند همگی نشان از این واقعیت تلخ دارند.
تمام این کودکان به رفتارهای نامهربانانه مردم عادت دارند. آنان حتی معنی قهرهای کودکانه را هم نمیدانند. آنان عادت دارند با همه آشتی باشند. حتی با کسانیکه آنان را به قهر از خود میرانند. آنان میدانند اگر قهر کنند هیچکس نازشان را نخواهد کشید. آنان هرگز نمیدانند که کدام فصل به چه بازی باید بپردازند و در فصل زمستان کدام بازی برای کودکان مناسب است، بلکه آنان فقط طعم قهرهای رهگذران را میشناسند و نگاه نفرت انگیز آنان را. آنان کودکان کار هستند، کودکانیکه زندگی شان با کار گره خورده و حق دیگری برای شان مد نظر گرفته نشده است!
طبق تعریف سازمان حمایت از کودکان ملل متحد «یونیسف» کودکان کار به کودکانی اطلاق میشود که در شهرهای بزرگ برای ادامه بقای خود مجبور به کار و زندگی در خیابان هستند، بنابراین کودکان کار بخشی از کودکان خیابانی هستند که در واقع برای امرار معاش خود و خانواده خود کار میکنند.
این گروه از کودکان قربانیان رشد اقتصادی، فقر، فقدان ارزشهای سنتی و خشونتهای خانوادگی هستند. کارشناسان معتقدند: کودکان کار به چندگروه طبقه بندی میشوند یک دسته از کودکان کار جهت کسب درآمد با خانواده ارتباط دایم دارند و هر شب به منزل خود بر میگردند. هدف آنها کسب معاش برای خود آنها و خانواده هایشان است. دسته دوم کودکانی هستند که شغل و درآمد برای خانواده دارند، ولی ارتباط دایم با والدین خود ندارند و هر چند وقت یک بار به خانه رفته و بقیه ایام را در خیابان یا منزل دوستان میگذرانند. دسته سوم کودکانی هستند که تیمی یا گروهی نگهداری میشوند، روزها در خیابان کار میکنند و فاقد ارتباط خانوادگی هستند و شبها به محل و جایگاه گروهی خود باز میگردند. این کودکان بیشتر در معرض خطر هستند و افراد مختلف کار اداره و کنترول آنها را بر عهده دارند، همان افرادی که مشاغل کاذبی مثل ساجق فروشی، دودکردن اسپند و غیره را ایجاد میکنند.
اکثر کودکان کار در محیطهایی مانند تولیدیها و مشاغل خانگی، زراعت، بازار، تعمیرگاه، کارهای ساختمانی و حمل و نقل و غیره مشغول هستند.
با وجود اینکه، صندوق حمایت از کودکان (یونیسف)، کار برای کودکان زیر۱۵ سال را ممنوع کرده ولی هنوز بسیاری از این افراد باید روزها را با رنگ کردن بوتها، دست فروشی اجناس مختلف، فروش اقلام سبک مورد نیاز مردم و... در خیابان و چهارراه سپری کنند. بیشتر این کودکان از طبقه ضعیف جامعه بوده و در خانوادههای پرجمعیت زندگی میکنند. مسایل اقتصادی دنیای کودکی آنها را فراگرفته و آنها را وادار میکند به جای درس خواندن روزگار خود را با کار وفعالیت اقتصادی سپری کنند.
این در حالی است که آینده کودک با وضعیت زندگی او دردوران کودکی رابطهای مستقیم دارد. برای رفع این معضل جدی باید برنامه مدونی با همکاری همه دستگاهها و عزمی عمومی اجرا شود. پایین بودن سطح معیشت خانوادهها و نبود سرپرست برای تامین امکانات زندگی در برخی ازخانوادهها موجب کار کردن کودکان است. متاسفانه این کودکان بیشتر به کارهای سخت و زیان آورمشغول شده که سلامت آنان را در معرض تهدید قرار میدهد.
تعداد صفحات : 7
سخن جدید